دعا و زیارت
نگاهى به راهبردهاى ارزشى پیامبر(ص) در مسیر وحدت اسلامى(۴)
4 - امت اسلامى و وحدت دینى
این بحث را با نظرى به رسالت امت اسلامى در تداوم رحمت نبوى تا تحقق وحدت اسلامى، به پایان مىبریم:
«وحدت»، جوهره قوام، پایدارى و حیات هستى است و پیامبران، مامور و سرپرست احیاى رحمت مطلقه الهى در دنیاى انسانى:
برگ و ساز كائنات از وحدت است اندرین عالم حیات از وحدت است
(اقبال لاهورى)
و محمد خاتمصلى الله علیه وآله، پیامبر وحدت و رسول رحمت: «وجعلنى رسول الرحمة و رسول الملاحم». (25)
رحمت واسعه الهى، با او جریان یافته: «واطیعوا الله والرسول لعلكم ترحمون» (آلعمران/132) و امتبشرى حول خاتمیت او گرد مىآیند: «ما كان محمد ابا احد من رجالكم ولكن رسول الله وخاتم النبیین» (احزاب /40) و با این همه، چشمه جوشان رحمت الهى است كه: «فبما رحمة من الله لنت لهم...» (آلعمران /159)
نداى وحدت او، صداى وحدتطلبى تمامى انبیاى الهى است و این آهنگ شیرین در حلقوم مبارك او به كمال نهایى خود مىرسد:
نام احمد نام جمله انبیاست چون كه صد آمد نود هم پیش ماست
(مولوى)
او آخرین پیامبران از سلسله منادیان رحمت و وحدت الهى است; «تقدم در غایت و تاخر در نوبت دارد یعنى: «لولاك لما خلقت الافلاك».
پس سرى كه مغز آن افلاك بود اندر آخر خواجه لولاك بود با محمد بود عشق پاك جفت بهر عشق او خدا لولاك گفت
(مولوى)
و از اینرو، به تمام شاخ و برگهاى این شجره طیبه; رنگ، عطر، و میوه حیات ابدى مىبخشد و با خاتمیت او، درخت نبوت الهى معنا مىیابد كه: «ما من نبى آدم و من سواه الا تحت لوائى» (26) یعنى:
«هر چه دارند اولیان و آخریان همه از عكس او دارند و سایه اویند»!
(مولوى)
آدم و نوح و خلیل و موسى و عیسى آمده مجموع در ظلال محمد
(سعدى)
و از این پس، امت محمدى او; «امة مرحومة» و «امة آخرون السابقون»، و نیز، آخرین نخبگانىاند كه پذیراى حضور اویند;
پس به معنى آن شجر از میوه زاد گر به صورت از شجر بودش ولاد مصطفى زین گفت كادم و انبیاء خلف من باشند در زیر لوا بهر این فرموده است آن ذوفنون رمز نحن الآخرون السابقون گر به صورت من ز آدم زادهام من به معنى جد جد افتادهام
(مولوى)
و بىشك امت محمدصلى الله علیه وآله رسالت گسترش دعوت او را تا توسعه امت واحده الهى در پهنه ارض به دوش دارند چرا كه: «كنتم خیر امة اخرجت للناس...» (آلعمران /110) و همانانند كه برگزیدگان خدایند و غیر آنان، زیانكاران: «ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرین» (آلعمران /85)
به آرزوى روزى كه وحدت اسلامى، راهى براى پیوند جوامع اسلامى، به امت واحده الهى گردد و دعوت «امت» با دعوت «خداى»، همسان كه: «والله یدعوا الى دارالسلام ویهدى من یشاء الى صراط مستقیم». (یونس /25) آن افق روشن و درخشان كه پیامبر وحدت براى امت عزیز اسلام به زیبایى تمام ترسیم نمود و شایسته: «فطوبى لك یا محمد ولامتك». (27)
طریقى كه وحدت امت را زمینه احیاى امت واحده مىدانست چرا كه احیاء امت واحده را با جوهره اقامه دین (تقوا و عبودیت الهى) همردیف شمرده: «... ان هذه امتكم امة واحدة وانا ربكم فاعبدون» (انبیاء /92) و از سویى، اقامه دین حق (در سلسله انبیاء) را نیز به وحدت مىپیوندد: «شرع لكم من الدین ما وصى به نوحا والذى اوحینا الیك ما وصینا به ابراهیم و موسى و عیسى ان اقیموا الدین ولا تتفرقوا فیه...» (شورى /13)
و بدون تردید استجابت و پذیرش نداى «پیامبر وحدت» به وحدت دینى، قبول و احیاى حیات ابدى انسانى و الهى امت اوست كه: «یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله وللرسول اذا دعاكم لما یحییكم» (انفال /24) و این دستور قطعى الهى است كه: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله واطیعوا الرسول ولاتبطلوا اعمالكم» (محمد /33) دستورى كه تخلف از آن، تباهى و سیاهى آشكارا، به دنبال دارد: «ومن یعص الله ورسوله فقد ضل ضلالا مبینا». (احزاب /36)
خلاف پیمبر كسى ره گزید كه هرگز به منزل نخواهد رسید مپندار سعدى كه راه صفا توان رفت جز بر پى مصطفى
(سعدى)
و به این ترتیب; امت واحده، راهى است تا تفوق تمام: «هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدین كله وكفى بالله شهیدا.» (فتح /26) و سپس تسرى این حقیقت نهفته الوهى به همه وجدانهاى خفته كه: «محمد رسول الله» (فتح /29)
و در نهایت از حال تا آینده امت واحده فرایندى استبه میزان یك اراده جمعى یك تمایل معمولى و نیز صبرى استوار و پایدار: «یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر والصلوة ان الله مع الصابرین» (بقره /153) و آن گاه پیامد آب حیات وعده الهى: «فاصبر ان وعد الله حق» (روم/60)
این رهیافتى است كه به جاى مقصد، مسیر، و مایههاى درونى، بیشتر نیازمند همگرایى اراده و تمایلات وحدتطلبانه مسلمانان جهان حول محور جمع و نظام بخشیدن به آن است.
امر حق را حجت و دعوى یكى است خیمههاى ما جدا دلها یكى است از حجاز و چین و ایرانیم ما شبنم یك صبح خندانیم ما
(اقبال لاهورى)
و آینده روشن، از آن مؤمنان مجاهدى است كه نور وحدت مىنشانند و كمال آن مىافشانند چه اینكه: «یریدون ان یطفئوا نور الله بافواههم ویابى الله الا ان یتم نوره ولو كره الكافرون» (توبه/32) و آنگاه خشنود از سپاس الهى: «و رضوان من الله اكبر ذلك هو الفوز العظیم». (توبه/72)
نتیجهگیرى
وحدت امت همواره یكى از آرمانهاى دینى پیامبران توحیدى قلمداد مىشده و بر این بنیان، یكى از محورهاى مهم دعوت پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله نیز پىریزى شاكلههاى پیدایش آن بوده است.
تحلیل رویدادهاى تاریخ اسلام گویاى آن است كه در جهت تلاشهاى «سیاسى» و «فرهنگى» حضرت براى تحقق این هدف، «راهبردهاى ارزشى» نیز كارآیى خاص داشتهاند تا آن جا كه با شناخت دقیق ظربفیتهاى اجتماعى حاكم بر جامعه، ابزارهایى برگزیده شده تا زمینه پذیرش و گرایش همگانى را به سوى ایجاد وحدت امت متمایل گرداند.
طرح پیماننامه ملى مدینه بهترین راه براى ایجاد یك وحدت عمومى و القاى روحیه همبستگى دینى بود و در همین راستا پیمان ویژه مسلمین، راهكارى مذهبى براى پیوند روح برادرى به حساب مىآمد. استفاده از راهبردهاى ملى و مذهبى تنها مىتوانست پایههاى استوارى اجتماعى جامعه را نمایان سازد; اما، در این میان مبارزه با نژادپرستى و قومگرایى و یا به كارگیرى عاقلانه موقعیتها و مكانهاى تجمع عمومى نیز، از جمله راهكارهاى قومى و میهنى لازم جهت دستیابى به وحدتطلبى شمرده مىشد و با این همه، بهرهگیرى پیامبرصلى الله علیه وآله از ظرفیتهاى اخلاق اجتماعى و نیز توان اخلاق فردى، امرى قابل توجه است.
بدینترتیب، یكى از ضرورىترین راههاى پىریزى وحدت دینى در امتبزرگ اسلامى، هماهنگى ارادهها و تمایلات ارزشى جوامع بر بنیاد همانند سازى ابزارهاى سهگانه فوق است; یعنى: «راهبردهاى ملى و مذهبى»، «قومى و میهنى» و نیز «اجتماعى و فردى».
پىنوشتها و مآخذ
1- حمیدالله، محمد: اولین قانون اساسى مكتوب در جهان، ترجمه غلامرضا سعیدى، تهران، انتشارات بعثت، 1365، ص 55-64.
2- علامه هندى، علاءالدین، كنزالعمال فى سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسه الرسالة، 1985م، ج 1، ص149.
3- آیتى، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،1366، ص235.
4- تفصیل این سخن را در جاى خود باید دنبال كرد; نگاه كنید: حسینى، سید حسین: «علوم انسانى اسلامى، مبناى تحقق وحدت فرهنگى»، نامه فرهنگ، بهار1377، شماره29 و نیز: جزوه درسى «عرفان دینى» از همین قلم.
5- روایت پیامبرصلى الله علیه وآله در كنزالعمال، جلد 1، ص149.
6- علامه مجلسى، محمدتقى، بحارالانوار، تهران، دارالكتب الاسلامیه،1403 ق، جلد39، ص56.
7- المیبدى، ابوالفضل رشیدالدین، كشفالاسرار و عدةالابرار، به اهتمام علىاصغر حكمت، تهران، امیركبیر، 1361، جلد9، ص 271-267.
8- حاج سید جوادى و دیگران، دایرةالمعارف تشیع، تهران، سازمان دایرةالمعارف تشیع،1366، جلد 1، ص243.
9- تاریخ پیامبر اسلام، ص272.
10- بهشتى، سید محمد، محیط پیدایش اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى،1367، ص147.
11- ابنهشام، ابومحمد عبدالملك: السیرة النبویه، قم، انتشارات ایران،1363، جلد 4، ص250.
12- یعقوبى، احمدبن ابى یعقوب: تاریخ یعقوبى، لیدن،1883م، جلد 2، ص110.
13- كلینى رازى، ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق: الاصول من الكافى، تهران، دارالكتب الاسلامیه،1363، جلد 8، ص268.
14- بحارالانوار، جلد22، ص348.
15- مطهرى، مرتضى، سیره نبوى، تهران، انتشارات صدرا،1367، به نقل از «هدیه الاحباب» داستان روایت را آورده است.
16- مطهرى، مرتضى، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، انتشارات صدرا، 1362، ص75 و76.
17- سنن ابىداوود، جلد 2، ص624 به نقل منبع پیشین، ص74.
18- نهجالبلاغه، ترجمه دكتر سیدجعفر شهیدى، تهران، انتشارات سهامى عامل، 1371، خطبه 192، ص215.
19- تاریخ پیامبر اسلام، ص168.
20- بحارالانوار،جلد73، ص283.
21- همان، جلد16، ص210.
22- البخارى، محمد بن اسماعیل، صحیح البخارى، چهار جلدى، بیروت، دارالمعرفة للطباعة والنشر، بىتا، جلد 2، ص539.
23- نهجالبلاغه، خطبه 105.
24- پارهاى مورخان داستانى از كافرى خشن و معاند نقل مىكنند كه به خانه پیامبرصلى الله علیه وآله به مهمانى رفت و در نهایتبا ایمان خارج شد. این جریان نمونه جالبى از همین تاثیر اخلاقى و الهى خاص پیامبر رحمت است. نگاه كنید: زرینكوب، عبدالحسین، بحر در كوزه، تهران، علمى،1367، ص104 و 105.
25- شیخ صدوق، ابوجعفر، معانىالاخبار، تصحیح علىاكبر غفارى، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات،1399 ق، ص51.
26- بحر در كوزه، ص115.
27- معانىالاخبار، ص51.
یادآورى: جهت رعایت اختصار، بسیارى از پاورقىهاى توضیحى، تفسیرى یا معرفى منابع حذف گردید.
پنج شنبه 25/5/1386 - 18:51
دعا و زیارت
نگاهى به راهبردهاى ارزشى پیامبر(ص) در مسیر وحدت اسلامى(۳)
ب) نقش بیتالله
با نظرى به رویدادهاى تاریخ اسلام بعضى راهحلهاى دیگر نیز به چشم مىآید كه در آنها به نحوى از ظرفیت و مقتضیات موجود جامعه آن زمان در جهت تحقق وحدت اسلامى بهرهبردارى شده است.
در اینباره تاثیر كعبه مكرمه و كیفیت استفاده پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله از آن به عنوان یكى از ابزارهاى ارزشى وحدتساز شایان توجه است چه این كه: «ان اول بیت وضع للناس للذى ببكة مباركا وهدى للعالمین». (آلعمران /96)
پیامبرصلى الله علیه وآله از موقعیت مكانى مكه و فرصت زمانى ایام حج در مقطعى كه تمام مردم جزیرةالعرب به آن جا مىآمدند بهره مىبرد تا دعوت توحیدى خود را به مهتران و بزرگان قبایل ارائه دهد. در متون تاریخى نام قبیلههاى «بنىحنیفه»، «كنده»، «بنىصعصعه»، «كلب» و دیگران را در فراخوان حضرت مىبینیم و حتى گرایش مردم یثرب به اسلام هم از طریق همین تدبیر در استفاده از موقعیتخانه خدا و موسم حجبوده است: «جعل الله الكعبة البیت الحرام قیاما للناس». (مائده /97)
میزان كارآمدى این عامل در تمایل و كشش تودهها به سوى پیامبرصلى الله علیه وآله به قدرى بود كه كفار و مشركان را كاملا در موضع انفعالى قرار مىداد. آن گونه كه پیش از آغاز مراسم براى جلوگیرى از شعاع نفوذ پیام نبىصلى الله علیه وآله به مشورت مىپرداختند تا مناسبترین شیوههاى تبلیغى و روانى را براى تغییر اذهان مخاطبان و مردم به كار گیرند. شعارهاى روانى - سیاسى آنها این بود: «وقالوا یا ایها الذى نزل علیه الذكر انك لمجنون». (حجر/6)
و مهم این است كه در تبلیغاتشان، روح تعصبهاى نژادى و قومى موج مىزد: «ویقولون ائنا لتاركوا الهتنا لشاعر مجنون». (صافات /36)
3 - راهبردهاى اجتماعى و فردى
الف) حمیت عربى و حس مشترك
بهرهبردارى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله از اخلاق و خصوصیات روحى عرب جاهلى در جهت اهداف توحیدى و بویژه تحقق وحدت اسلامى، یكى دیگر از راهبردهاى ارزشى به شمار مىآید.
ظرفیتهاى روحى جامعه آن زمان در تمامى شرایط اجتماعى خاص خود تنیده شده بود و پیوندى مستحكم با پیشینه تاریخىاش داشت; سعى پیامبرصلى الله علیه وآله این بود كه قابلیتها را به سمت مطلوبیتهاى موردنظر هدایت كند و به نوعى، آمیزههاى اخلاقى نوینى به وجود آورد. بدینسان پیامبر عزیزصلى الله علیه وآله از این امكانات اخلاقى و روحى براى پدیدآورى یك همگرایى دینى و استحكام علایق مشترك اعراب در جهت آرمانهاى امت واحده استفاده مىكند.
روحیه تعصب و حمیت عربى، تعهد و وفاى به عهد و پیمان، شجاعت و دلاورى یا میهماننوازى، نمایانگر شاخصههاى اجتماعى اعراب جاهلى شده است: «اذ جعل الذین كفروا فى قلوبهم الحمیة حمیة الجاهلیة...» (فتح /26)
و در همین حركت پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله اصلاح و بهسازى ارزشهاى حاكم در چارچوب نظام ارزشى اسلام را یكى از كلیدهاى رویكرد اتحاد اسلامى مىداند. به این صورت كه تعصب به قوم و قبیله، حفظ و بزرگداشت منزلت عشیره و رؤسا و بزرگان آن و نیز واكنش در حمایت از افراد طایفه (كه معمولا به نحو صریح یا ضمنى توام با گونهاى تعهد و پیمان بود) بارها و بارها در تاریخ اسلام سبب حمایت از حضرت در مواضع مختلف و اصولا، زمینه تشكیل اولین وحدت سیاسى و علنى اسلام تلقى مىگردد. پیامبرصلى الله علیه وآله خود مىفرمود: «ما نالت منى قریش شیئا اكرهه حتى مات ابوطالب.» (19)
به هر حال، چنین بیعتهایى نه تنها در محدوده داخلى كه بیشتر در تعهد قبایل نسبتبه یكدیگر نیز كاربرد داشت و طبق رسوم جاهلى تا زمان اعلام انصراف همپیمان یا همپیمانان به قوت خود باقى مىمانده است. و پیامبرصلى الله علیه وآله نیز از همین طریق دیگران را دعوت به اسلام مىكرد و در طول تاریخ مكرر بین حضرت و افراد یا گروهى از یاران، پیمانهاى گوناگونى منعقد مىگردید كه تكرار آن حاصلى جز فراگیرى دامنه وحدت اسلامى نداشت. شبیه آنچه در «عقبه اولى»، «عقبه ثانیه»، «بیعت در غزوه بدر»، «بیعت رضوان» و غیر آنها روى داد.
شجاعت و دلیرى اعراب كه ریشه در وضعیتخاص آن جامعه و نیز مسایل جغرافیایى و طبیعى داشت، هیچگاه به صورت مطلق از ناحیه پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله مطرود و مذموم دانسته نشد بلكه این روحیهخاص نیز در مسیر اصلاح و امور پسندیده و صحیح قرار گرفت. و بدون تردید این امر در گسترش حاكمیتسیاسى اسلام كه فقط در طى ده سال، بیش از هشتاد غزوه و سریه را در پرونده خود جاى داده، تاثیر بسزایى داشته است.
حضرت، در جنگهاى بسیارى ضمن تجلیل و تمجید از روحیه شجاعت و سلحشورى سربازان اسلام، ارزشمندى آن را در محدوده عبادت و تقواى الهى مورد سنجش و مقایسه قرار مىداد و بدینسان شیوه تعدیل و تصحیح ویژگىهاى اخلاقى اعراب را برمىگزید مانند: «ضربة على یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» از سوى دیگر، پیامبرصلى الله علیه وآله در تقویت و اصلاح روحیه مهماننوازى اعراب نیز مىكوشد كه این نیز سبب جذب فزونتر افراد به قلمرو مسلمانان است.
پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله مسلمین را امر به سخاوت و بخشش اموال و انفاق دارایىهاى خود مىكرد بر مبناى: «لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون...«(آلعمران /92) و خود مىفرمود: «فاحسنوا صحبة السلام بالسخاء...» نیز در دوره اولیه تكون جامعه اسلامى از انصار مىخواست مهاجران را مورد حمایت قرار دهند و مسلمانان مدنى هم با توجه به همان روحیه خاص اجتماعى، (كه اكنون صبغه دینى هم پیدا كرده بود) چنین كردند تا آن جا كه براى اسكان مهاجران در خانههاى خود به قرعهكشى روى آوردند: «والذین تبوءو الدار والایمان من قبلهم یحبون من هاجر الیهم ولایجدون فى صدورهم حاجة مما اوتوا ویؤثرون على انفسهم ولو كان بهم خصاصة ومن یوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون». (حشر /9)
بدینترتیب بهرهبرى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله از این ظرفیت روحى كه با صحه گذاشتن و تعدیل دینى همراه بود، سبب شد تا وحدت اسلامى، هر روز با اقتدار بیشترى همراه باشد و به مرور زمانى، تسرى یابد. البته نزد اسلام، اصل تعدد در ملیت و اقوام نفى نمىشود اما ستیزهجویى و ایجاد تشتت در وحدت سیاسى و وفاق عمومى جامعه اسلامى نیز مورد قبول نیست. چه این كه: «انا خلقناكم من ذكر وانثى وجعلناكم شعوبا وقبائل لتعارفوا...» (حجرات /13) بدینترتیب چنانچه تعصب در مسیر پایبندى بر غیر حق و تهى شدن از ارزشهاى دینى و انسانى و تنها به صرف تكیه بر قومیت و ملىگرایى باشد، مورد پذیرش دین و پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله نیست: «لیس منا من دعى الى عصبیة». (20)
ب) آداب اخلاقى
پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه وآله یكى از اهداف عالى رسالتخود را اتمام اخلاق نیك و تكمیل فضایل الهى و اخلاقى انسان مىداند كه: «انى بعثت لاتمم مكارم الاخلاق» (21) و بر این بنیان یكى از موارد دیگرى كه مىتوان در زیرمجموعه راهبردهاى ارزشى پیامبرصلى الله علیه وآله در جهت ایجاد زمینه وحدت اسلامى یاد كرد، نحوه رفتار فردى و آداب خاصى است كه از آن حضرت در متون تاریخى آوردهاند چه این كه: «وانك لعلى خلق عظیم». (قلم /4)
برخوردهاى پرجاذبه: اخلاق نرم و خوى پر جاذبه رسول حق همواره یكى از مهمترین ابزارهاى ارزشى وحدت دینى و فرونشاندن اختلافها و نزاعها و جذب انسانهاى پاكسرشتبوده است: «فبما رحمة من الله لنت لهم ولو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك...» (آلعمران/159)
رویدادهاى تكاندهنده تاریخ اسلام آن چنان آشكار و گویاست كه هیچ نیازى به ترجمان تحلیلى ندارند چه این كه: «الم نشرح لك صدرك» (شرح /1) یكى از هزاران: فردى به نام «غورث بن الحارث» در برابر پیامبرصلى الله علیه وآله شمشیر در دست گرفت و گفت: «من ینجیك منى»، رسول خداصلى الله علیه وآله مىفرماید: «الله». لرزه بر اندام او افتاد و شمشیر از دستبینداخت. سپس، پیامبر او را آزاد كرد. همین شخص هر جا مىرود مىگوید: «جئتكم من عند خیر الناس». (22)
و به واقع عنوان: «اطهر المطهرین شیمة واجود المستمطرین دیمة...» (23) تنها بر او زیبنده بود. این سلوك و اخلاق نیكوى الهى است كه او را اسوه حسنه و نمونه برتر انسان كامل مىدانند تا آن جا كه محبت معجزهآساى او سبب مىشد مخالفان سرسختش به صف دوستان مؤمن سوق یابند (24) و این آداب الهى، محور جمع و وحدت دلها قرار گیرد. دعوت فطرى پیامبرصلى الله علیه وآله جان تشنه هر حقخواهى را مجذوب او مىساخت و این، نیكوترین ابزار براى دمیدن روح وحدت دینى بود:
در دل هر امتى كز حق مزه است روى و آواز پیمبر معجزهست چون پیمبر از برون بانگى زند جان امت در درون سجده كند
(مولوى)
پیوندهاى خانوادگى: در ردیف آداب ویژه پیامبر مىتوان به فلسفه پیوندهاى خانوادگى حضرت اشارهاى كوتاه كرد. بدون تردید با توجه به جایگاه خاص نظام قبیلهاى در جامعه آن روز، یكى از آثار اجتماعى این امر ایجاد الفت، پیوند بین قبایل، و وحدت لایههاى اجتماعى بوده است. این نوع پیوندهاى قبیلهاى (به نوعى) بدیل حلفهاى قانونى و رسمى شناخته مىشود و پیش از اسلام نیز ازدواجهاى متقابل، دشمنىها را به دوستى تبدیل مىساخت. به عنوان نمونه ازدواج پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله با «جویریه دختر حارث» از طایفه بنىمصطلق بود كه مسلمانان، به سبب این خویشاوندى، بقیه اقوام او را آزاد كردند و در نهایت تمام طایفه او به اسلام پیوستند و یا ازدواج حضرت با «صفیه دختر حى بن اخطب یهودى»، سردار بنىقریظه كه پس از اسارت، همسرى پیامبر خدا را در برابر آزادى و الحاق به خانواده خود برمىگزیند و در آخر، به همراه گروهى از اقوام، اسلام مىآورند.
پنج شنبه 25/5/1386 - 18:48
دعا و زیارت
نگاهى به راهبردهاى ارزشى پیامبر(ص) در مسیر وحدت اسلامى(۲)
تفوق به جاى تفرق:
رویداد دیگرى كه در جریان جنگ احد شاهدیم دستورى است كه قرآن به پیامبرصلى الله علیه وآله مىدهد مبنى بر عدم ملامت پاره اى مسلمانان به سبب فرار از جنگ و در برابر، بخشودن آنها و سعى در امیدوار ساختن و همكارى به گونهاى كه جذب جامعه اسلامى شوند و در مسیر اصلاح و تربیت روحى قرار گیرند: «فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فى الامر...» (آلعمران /159)
قطعا یكى از ریشههاى اصلى چنین تصمیم پسندیدهاى، همخوانى با وحدت و یكپارچگى سیاسى امت اسلام بوده است تا از این طریق پیشاپیش زمینه افتراق بین گروههاى مسلمان (به علت طرد افرادى از مبارزین كه در جریان جنگ دچار خطا و تخلف شدند) و سایر اقشار جامعه، محو شود.
در همین جنگ است كه به نقل تاریخ; جوان مسلمان ایرانى پس از وارد آوردن ضربهاى بر افراد سپاه دشمن مىگوید: «خذها و انا الغلام الفارسى» (این ضربت را تحویل بگیر كه منم یك جوان ایرانى) اما پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله او را خطاب و عتاب نمود كه چرا نمىگویى منم یك جوان انصارى؟! و منظور آن است كه به این وسیله هم، آهنگ برانگیخته شدن تعصبات قومى دیگر را خاموش، و وحدت صفوف اسلام را حفظ كند و هم، ملاك افتخار و ارزش را از محور قوم و نژاد و ملیتبه دین و مكتب و ارزشهاى توحیدى بازگرداند.
بدینسان حضرت از هر عاملى براى نگهدارى تفوق اجتماعى و جلوگیرى از تفرق استفاده مىكرد و حتى در جریان تخریب مسجد ضرار!
حفظ وفاق ملى: سیاست پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله درباره ویران كردن مسجد ضرار دقیقا به قصد ایجاد یك مانع مؤثر براى جلوگیرى از ظهور شكاف سیاسى در جامعه اسلامى بود تا پیاپى، وفاق ملى آسیب نبیند.
یك مثال دیگر اندر كژروى شاید ار از نقل قرآن بشنوى این چنین كژ بازیى مىباختند مسجدى جز مسجد او ساختند فرش و سقف و قبهاش آراسته لیك تفرق جماعتخواسته قصدشان تفریق اصحاب رسول فضل حق را كى شناسد هر فضول
بر این اساس، پیامبر بزرگوار اسلامصلى الله علیه وآله حتى در آخرین سفارشهاى خود به امت اسلامى نیز چنین مىگوید: «ایها الناس، ان دماءكم و اموالكم علیكم حرام الى ان تلقوا ربكم، كحرمة یومكم هذا، و كحرمة شهركم هذا...» و نیز در آخر خطبه دارد كه: «... ایها الناس اسمعوا قولی و اعقلوه، اعلموا ان كل مسلم اخ للمسلم و ان المسلمین اخوة.» (11)
2 - راهبردهاى قومى و میهنى
الف) نفى نژادپرستى و قومیتگرایى
یكى دیگر از راهحلهایى كه پیامبر مكرم اسلامصلى الله علیه وآله در مسیر بنیانگذارى وحدت امت اسلامى به كار مىگرفت، نفى نژادپرستى، قومیتگرایى و تبعیضهاى ناروا و ناپسند بود.
شكستن ارزشهاى جاهلى: مبارزه پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله با بردهدارى آن زمان كه همراه افزایش تدریجى قدرت سیاسى و اجتماعى حضرت با قاطعیت روزافزونى نیز توام بود، بهترین شاهد است. این جنبش، بخشى از حركتهاى عدالتخواهى پیامبرصلى الله علیه وآله در برابر ظلم آشكار آن دوره به شمار مىآید چرا كه حضرت به دنبال تاسیس جامعه فلاحپسند دینى و پایهگذارى حزب رستگاران است كه: «الا ان حزب الله هم المفلحون» (مجادله /22) و نیك، از قرآن آموخته كه فلاح و سعادت با ظلم و شقاوت قابل جمع نیست: «.. انه لایفلح الظالمون». (انعام /35)
یكى از تلاشهاى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله در دوره ابتدایى حضور ده ساله مكه مكرمه، گسستن مبانى نظام ارزشى حاكم بر جامعه جاهلى آن زمان بود. در بافت پیوندهاى عشیرهاى; بردگان و كنیزكان بدون اذن صاحبان خود، حق هیچگونه تصمیمگیرى مستقل و یا اظهار مشاركت اجتماعى خاص نداشتند. اجازه بردها در پذیرش یا عدم پذیرش معتقدات دینى خویش نیز به دستخود آنان نبوده است.
دعوت فرهنگى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله به توحید، و نیز دعوت ارزشى حضرت به ایجاد تعلق دینى و حب اجتماعى توحیدى، سبب شد تا زمینه شكستن چنین تبعیضهاى ظالمانهاى فراهم گردد، معیارهاى جاهلى روابط نسبى از بینرفته و در نهایت افراد، بدون وابستگى قومى و قومگرایى به دین جدید بگرایند چرا كه: «لاعصبیة فى الاسلام».
حاصل توفیق پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله در به كارگیرى این راه، مسلمان شدن افرادى از عشیرهها و قبایل متعدد مشركین و تمرد آنان از قوانین نظام قبیلهاى و سپس، پیوستن به صفوف مؤمنان بود. این روش، علاوه بر تاثیرگذارى «ارزشى و اجتماعى» یعنى ایجاد یاس و وحشت در دل مشركان و ویران شدن اصول ارزش حاكم، زمینهاى براى زایش نظام اجتماعى جدید پدید آورد.
ارزش مساوات توحیدى: بعدها پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله در قالب فرمان، ارشاد یا نصیحت، مسلمانها را رهنمون به آزادسازى بردگان مىسازد و خود نیز چنین مىكند و این فرمان «خداى» بود كه ایمان به خود و آخرت و پیامبران را با بخشش مال در جهت آزادى انسانهاى دیگر همسنگ مىداند: «.. ولكن البر من آمن بالله والیوم الآخر والملئكة والكتاب والنبیین واتى المال على حبه ذوى القربى و... وفى الرقاب و...» (بقره /177)
حضرت، افرادى مانند «زید بن حارثه» را فرمانده سپاه اسلام، «بلال حبشى» را مؤذن ویژه قرار مىدهد و از «سلمان فارسى» ایرانى تجلیل مىكند و به او مقام و منزلت والا مىبخشد تا به این ترتیب هم با تبعیضهاى موجود به مبارزه برخیزد: «من اعتق مؤمنا اعتقه الله العزیز الجبار...«و هم بتدریج ارزش تقوا را ملاك منصبها و منزلتهاى اجتماعى، معرفى نماید كه: «ان اكرمكم عندالله اتقیكم...» (حجرات /13)
پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله آشكارا اعلام مىكرد آن غلام حبشى و این سید قریشى (هر دو) در نزد من یكسان هستند و بدینسان آن حضرت را منادى به حق مساوات توحیدى دانستهاند. چه این كه: «كلكم لآدم و آدم من تراب لیس لعربى على عجمى فضل الا بالتقوى». (12)
به هر حال رعایت تساوى و عدالت توسط پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله كه دقیقا در برابر ظلم و تبعیضهاى رایج قرار داشت، از مؤثرترین راهكارهاى ایجاد وحدت اسلامى در جامعه آسیبدیده آن روزگار بود.
در متون تاریخى و روایى مىخوانیم كه حضرت تفاوتى بین برده و غیربرده نمىگذاشت و خود نیز در اجراى احكام، طعم شیرین حق مساوات و عدالت را به دیگران مىچشانید; كه حتى در جمع مسلمانان، جایگاه پیامبر خداصلى الله علیه وآله ناپیدا بود و هر زمانى در مجلس مىنشست افراد ناشناس بسادگى نمىتوانستند حضور رسولاللهصلى الله علیه وآله را نزد مردم بیابند. اوج درخشش این مساواتطلبى حتى در چشمان مبارك رسول رحمت نیز نمایان بود كه: «كان رسولالله یقسم لحظاته بین اصحابه، ینظر الى ذا وینظر الى ذا بالسویة». (13)
البته شكى نیست كه همه این آداب الهى در جلب حمایت توده مردم بسیار مؤثر بوده است. حضرت در یك تمثیل گویا مىفرماید: «ان الناس من عهد آدم الى یومنا هذا مثل اسنان المشط لا فضل للعربى على العجمى ولا للاحمر على الاسود الا بالتقوى.» (14)
این سیره با درایتى خاص و تدبیرى موشكافانه در دوران حكومت پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله نیز دنبال مىشود تا همواره نقش خود را به عنوان یكى از ابزارهاى ارزشى وحدتساز ایفا كند. پیامبرصلى الله علیه وآله درصدد است تا همه پایههاى نابرابرىهاى جاهلى را از میان بردارد و بازگشتبه عهد جاهلیت و پسند احكام غیرالهى را ناممكن سازد كه: «افحكم الجاهلیة یبغون...» (مائده/50)
رسول اللهصلى الله علیه وآله خود، آغازگر این حركتبزرگ اجتماعى - ارزشى است و از هر رخدادى در جهت القا و تثبیت روح مساوات و عدالت انسانى در جامعه نوپاى آن زمان بهره مىبرد. در جایى به زیبایى تمام مىفرماید: «ان الله یكره من عبده ان یراه ممیزا بین اصحابه». (15)
بدینترتیب مىتوان نتیجه گرفت: نفى قومیتگرایى و هر نوع تعصب ناپسند جاهلى، همیشه مدنظر پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه وآله بوده است و هشدارهاى حضرت نیز به كسانى كه حسب و نسب را ملاك افتخارات و ارزشها مىدانستند، در تاریخ اسلام ثبتشده است:
«سلمان فارسى در مسجد پیامبرصلى الله علیه وآله نشسته بود. عدهاى از بزرگان اصحاب نیز حاضر بودند و سخن از اصل و نسب به میان آمد هر كسى درباره اصل و نسب خود چیزى مىگفت تا این كه از سلمان سؤال كردند... او گفت: انا سلمان بن عبدالله، كنت ضالا فهدانى الله عزوجل بمحمد، كنت عائلا فاغنانى الله بمحمد وكنت مملوكا فاعتقنى الله بمحمد. سپس پیامبرصلى الله علیه وآله وارد شدند و سلمان گزارش جریان را به حضرت رساند. رسول اكرمصلى الله علیه وآله به آن جماعت كه همه از قریش بودند فرمود: یا معشر قریش ان حسب الرجل دینه و مروئته خلقه و اصله عقله. (16)
همچنین در روایت دیگرى، افتخار و فخرفروشى بر محور تعصبات قومى را از آتش جهنم مىشمارد: «لیدعن رجال فخرهم باقوام انما هم فحم من فحم جهنم...» (17)
در همین ردیف باید بر زندگى بسیار ساده پیامبر عزیزصلى الله علیه وآله اشاره كرد كه به نقل امیرالمؤمنینعلیهالسلام حتى اجازه نصب پردهاى با نقش و نگار معمولى را بر در خانه خود نمىدهد. این امر، بهترین شاهد و عالىترین زمینه براى جذب انسانهاى محرومیت كشیده آن زمان و عامل تحقق وحدت دینى بود. به نقل صحابه آن حضرت: «كان رسولاللهصلى الله علیه وآله خفیف المؤونة».
زیباترین تعبیر پیرامون نقش ارزشى پیامبران همان است كه در نهجالبلاغه مىخوانیم: «مع قناعة تملا القلوب والعیون غنى و خصاصة تملا الابصار و الاسماع اذى». (18)
حمایت از محرومین: در جهت نفى تعصبات قومى، خطمشى حمایت از محرومین و بیچارگان نیز قرار دارد. این گروه كه عمدتا بردگانى از مردان و زناناند طبق قوانین حاكم، زیر پوشش حمایتى هیچ قوم و قبیلهاى نبودند و لذا از كلیه حقوق اجتماعى و سیاسى محروم مىشدند و به دلیل ساختسیاسى خاص دوران جاهلى و نیز ناتوانىهاى گوناگون این افراد، امكان پىریزى جامعهاى مستقل را هم نداشتند.
در چنین شرایطى، مخالفت پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله با تبعیضها و قومگرایىها و از سوى دیگر، حمایت از محرومان، سبب جذب این گروه به اسلام و پیامبرصلى الله علیه وآله مىشد و بدینترتیب گروه كثیرى بر محور رسول خداصلى الله علیه وآله وحدت اجتماعى و سیاسى پدید مىآوردند. در واقع، محتواى فكرى دعوت حضرت در اعلام اصالت تقوا و كرامت انسانى و نیز مقتضاى عملكرد او، نقش یك ابزار پویا براى ایجاد وحدت اسلامى نوین را ایفا كرد.
این اعلام حمایت و جانبدارى كه بتدریج دامنه پوشش آن نیز گسترده مىشد، توانست نیروهاى خسته و گریزان، ستمدیده و درگیر تردیدهاى فكرى را به مركزى واحد هدایت كند و پایههاى وحدت دینى را استوار سازد.
پنج شنبه 25/5/1386 - 18:47
دعا و زیارت
نگاهى به راهبردهاى ارزشى پیامبر(ص) در مسیر وحدت اسلامى(۱)
مقدمه
عنوان «راهبردهاى ارزشى و اجتماعى» به بررسى نقش و تاثیر پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله در به كارگیرى عامل «وحدت اسلامى» به عنوان یكى از ابزارها در جامعه اسلامى آن زمان مىپردازد.
در یك تقسیمبندى كلى نقش پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله در پایهگذارى وحدت امت اسلامى شامل سه مطلب بنیادین مىشود: نخست تلاش در وضعیت جامعه عربى آن زمان و به كارگیرى عوامل «سیاسى» جهت زمینهسازىهاى لازم; سپس برنامهریزىهاى «فرهنگى» در مسیر ترسیم دورنماى امت واحده براى مسلمانان و ایجاد فضاى رشد فكرى و ارتقاى فهم مردم نسبتبه مسؤولیتهاى خود; و در نهایت، به كار بستن راهحلهایى كه پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله از آنها به عنوان ابزار تحقق وحدت بهره مىگرفت.
این چنین راهبردهایى را مىتوان تحت عنوان «دعوت ارزشى پیامبرصلى الله علیه وآله برشمرد كه پارهاى از آنها شامل «راهبردهاى ارزشى ملى و مذهبى»، «راهبردهاى ارزشى قومى و میهنى» و نیز «راهبردهاى ارزشى اجتماعى و فردى» خواهند بود. و اینك به هر بخش اشارهاى گذرا خواهیم كرد.
راهبردهاى ملى و مذهبى
الف) ایجاد وحدت ملى و همبستگى ایمانى
ورود پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله به مدینه همراه با عقد قراردادهایى بین گروههاى گوناگون بود. این پیمانها را مىتوان یكى از بارزترین شواهد به كارگیرى رهیافت وحدت اسلامى در جامعه آن زمان شمرد.
پیماننامه عمومى مدینه: یكى از مهمترین این پیمانها، اولین قراردادى بود كه بین پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله و طوایف و قبایل موجود یثرب بسته شد و بعضى آن را «نخستین قانون اساسى مكتوب جهان» دانستهاند. این تدبیر بهترین مقوله براى به وجود آوردن وحدت ملى و همبستگى دینى بود چرا كه وحدت میان قبایل درگیر، حقوق اجتماعى یهودیان و نیز مهاجران مسلمانان را تصمین مىكرد و از سوى دیگر، این پیمانها مقدمات تشكیل یك وحدت سیاسى و حكومتى را فراهم مىآورد.
به عنوان نمومه در مفاد قرارداد بین مسلمین بروشنى قید شده بود كه مسلمین امت واحدهاى، جداى از مردم دیگر هستند: (انهم امة واحدة من دون الناس)، و ارتباطى بین مسلمانان و كافران نیست و دورى بین مسلم و مسلم نباید باشد. اگر چه روح حاكم بر این پیمانها همانا به كارگیرى ابزار وحدت اسلامى در جهت راهبرد ارزشى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله در جامعه اسلامى است و از همینرو تمام زموارد آن مصداق این امر قرار دارند، ولى به بعضى از آن موارد اشاره مىكنیم: (1)
- مسلمین در برابر ظلم و تجاوز و توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود.
- هیچ مؤمنى بدون اشاره سایر مؤمنان در جهاد فى سبیلالله صلح نمىكند و صلح جز براى همگان اجرا نخواهد شد.
- تمامى گروهها (كه به جنگ مشغولاند) به ترتیب وارد جنگ خواهند شد و جنگیدن به یك گروه (دومرتبه پشتسرهم) تحمیل نخواهد شد.
- «ذمة الله» نسبتبه همه افراد یكسان است.
- اگر اختلافى بین مسلمین بروز كرد، مرجع حل آن خدا و رسول خواهند بود.
- مسلمین، فرد مقروض و مدیونى را كه دین او سنگین است رها نخواهند ساخت، بلكه اور ا كمك مىكنند.
و در قسمت دیگرى از این عهدنامه تاریخى كه طرف خطاب آن یهودیان مدینه بودند، امورى پیشداورى شد كه توجه به مفاد آن حاكى از انگیزه تحقق وحدت ملى توسط پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله است:
- مسلمانان و یهودیان امت واحدهاند و مانند یك ملت در مدینه زندگى خواهند كرد و هر یك دین خود را دارند.
- به یهودیان همپیمان، همراهى و كمك خواهد شد و متقابلا وقتى مسلمین آنها را به مصالحه مىخوانند، یهودیان باید بپذیرند.
- مسلمین و یهود هر دو باید بر ضد كسانى كه با این قرارداد به مخاصمه برمىخیزند، مبارزه كنند.
- هر دو باید با یارى یكدیگر در برابر مهاجمان به یثرب بجنگند.
- هیچ كافرى از ناحیه دو طرف اجیر نشود مگر این كه به مصلحت هر دو گروه باشد.
به هر حال، باید چنین نتیجه گرفت كه كوشش براى ایجاد حساسیت مشترك دینى و ملى یكى از شاخصترین راهحلهاى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله در جهت تحقق وحدت اسلامى شمرده مىشود.
تثبیت وحدت ایمانى: پیامبرصلى الله علیه وآله بعدها نیز در مسیر تثبیت همبستگى ایمانى مسلمین مكررا بر این موضوع تاكید فرمود. در بخشى از سخنان حضرت پس از فتح مكه و در مسجدالحرام چنین نقل كردهاند كه فرمود: «المسلم اخ المسلم والمسلمون هم ید واحد على من سواهم تتكافوا دمائهم یسعى بذنبهم ادناهم». (2)
ایجاد چنین حس مشترك دینى و پیوستگى مذهبى واحد بین مؤمنان در كلام زیبایى منسوب به حضرت كاملا مشهور است كه: «المؤمنون كنفس واحدة».
همچون آن یك نور خورشید سما صد شود نسبتبه صحن خانهها لیك یك باشد همه انوارشان چون كه برگیرى تو دیوار از میان چون نماند خانهها را قاعده مؤمنان مانند نفس واحده
ب) پیوند روح اخوت و برادرى
پیدایش تعلق اجتماعى: در نخستین سال ورود پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله به مدینه یكى از مهمترین ابتكارها و راهبردهاى مهم حضرت در به كارگیرى عامل وحدت دینى واقع مىشود; یعنى پیوند (عقد) مواخات بین كلیه مسلمانان اعم از مرد و زن:
دو قبیله كاوس و خزرج نام داشت یك ز دیگر جان خون آشام داشت كینهاى كهنهشان از مصطفى محو شد در نور اسلام و صفا اولا اخوان شدند آن دشمنان همچو اعداد عنب در بوستان وز دم المؤمنون اخوه، به پند درشكستند و تن واحد شدند غورهاى كو سنگ بست و خام ماند در ازل حق كافر اصلیش خواند نى اخى نى نفس واحد باشد او در شقاوت نحس ملحد باشد او آفرین بر عشق كل اوستاد صد هزاران ذره را داد اتحاد
(مولوى)
رسول خداصلى الله علیه وآله در یك مجلس عمومى مىفرماید: «تآخوا فی الله اخوین اخوین». (3)
این پیمان برادرى همگانى تنها براساس نفى انگیزههاى قومى و قبیلهاى و بر محور حق و همكارى اجتماعى شكل گرفت چه این كه: «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویكم واتقوا الله لعلكم ترحمون». (حجرات /10)
پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله بین هر مهاجر و یكى از مردم مدینه عقد برادرى بست و در یك انگاره تاریخى، حضرت على را در دنیا و آخرت برادر خود خواند كه: «انه منى و انا منه».
به هر ترتیب، این تصمیم داهیانه، كارآمدترین ابزار تحقق الفت فراگیر در جامعه آن زمان بود كه نشان از همه كوشش پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله براى پیدایش یك تعلق اجتماعى بالنده بر محور ایمان به خدا داشت.
محبت الهى پایه تشكیل جامعه آرمانى: جامعه مطلوب پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله، نظامى است كه تمامى اعضاى آن بر محور دیانت توحیدى، پیوند برادرى با یكدیگر دارند و مكلف هستند آن را استوار نگه دارند تا خداوند عزیز حكیم نیز زمینههاى الفت و وحدت دلها را (به قدرت خود) پایدار سازد و بدینسان پایههاى تفاهم اجتماعى جامعه اسلامى محكم گردد: «وان یریدوا ان یخدعوك فان حسبك الله هو الذى ایدك بنصره وبالمؤمنین × والف بین قلوبهم لو انفقت ما فى الارض جمیعا ما الفتبین قلوبهم و لكن الله الف بینهم انه عزیز حكیم.» (انفال /62 و63)
براساس مفاد آیات الهى اولا بدون تحقق الفت اجتماعى نمىتوان سخن از جامعه كرد; ثانیا تحقق این امر تنها به ستخداست، ثالثا مؤمنان نیز قادرند شرایط و زمینههاى وحدت اجتماعى را فراهم آورند. (4)
كلام راستین خداوند پیرامون مساله برادرى قبایل یثربى نیز بس گویاست; «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا واذكروا نعمة الله علیكم اذ كنتم اعداء فالف بین قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخوانا... «(آل عمران /103)
جامعه آرمانى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله كه در آن روح اخوت و برادرى موج مىزند، جامعهاى است كه در شدت بر كفر و رحمتبه ایمان، حول یك محور، وحدت مىیابند، یعنى: «محمد رسول الله و الذین معه اشداء على الكفار رحماء بینهم». (فتح /29)
جامعهاى كه مانند پیكرهاى واحد است و تمام افراد آن در ارتباطى وحدتبخش با یكدیگر پایدار مىمانند و روح عشق و ایمان مذهبى در تار و پود آن جریان دارد: «مثل المؤمنین فى توادهم وتراحمهم وتعاطفهم كمثل جسد واحد اذا اشتكى منه عضو تداعى له سائر الاعضاء بالسهر والحمى». (5)
بهرهورى از ظرفیتهاى اجتماعى: در نتیجه پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله با طرح پیمان برادرى انصار و مهاجران، از ظرفیتخاص چارچوب اجتماعى جامعه عربى (كه حمایت از همپیمانان خود بوده) در جهت اهداف تحقق امت واحده بهره برد و این موفقیتبارز پیامبرصلى الله علیه وآله نه تنها باعث تعجب افرادى چون ابوسفیان شد، كه حتى آثار و پیامدهاى این مساوات اسلامى تا مقدم داشتن اموال و دارایىها نسبتبه یكدیگر پیش رفت. مورخان نقل مىكنند كه در جریان برادرى مهاجر و انصار، پیمانى بسته شد كه شامل مشاركت در میراث هم بود و در همین راستا رویداد تقسیم غنایم جنگى «بنىالنضیر» از بهترین نمونههاست.
به هر حال، سراسر وقایع تاریخ اسلام گویاى شواهدى است كه نقش پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله را در جلوگیرى از افتراق صفوف مسلمین و متقابلا بهرهبرى ابزار وحدت اسلامى نشان مىدهد و این دستور آشكار قرآن بود كه: «ولاتكونوا كالذین تفرقوا واختلفوا...» (آلعمران /105)تلاش پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله در ایجاد وحدت به اوج كوششهاى ممكن، مىرسد و چون آرمان وحدت را یكى از رسالتهاى الهى بعثتخود مىداند; و رنج تفرق مؤمنان بر او گران مىآید و سخت مهربان و هواخواه آنان است، پس در این راه تمام توان خود را به كار مىبرد كه: «لقد جاءكم رسول من انفسكم عزیز علیه ما عنتم حریص علیكم بالمؤمنین رءوف رحیم». (توبه/128) و شاید به همین دلیل است كه خود مىفرماید: «ما اوذى نبى مثل ما اوذیت.» (6)
راهكار سازگارى و همدلى: موضوع «اصلاح ذات البین» و سفارشها و موضعگیرىهاى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله پیرامون آن نیز، در ردیف راهكارهاى ایجاد برادرى قرار مىگیرد:
«... وفى الخبر عن ابىایوب قال: قال رسولاللهصلى الله علیه وآله: یا ابا ایوب الا ادلك على صدقة یحبها الله و رسوله قال: بلى. فقال رسولالله: تصلح بین الناس اذا تفاسدوا... و فى راویه تسعى فى صلاح ذات البین اذا تفاسدوا و تقرب بینهم اذا تباغضوا». (7)
و نیز نقل شده كه درباره آیه اخوت از پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله پرسش كردند، فرمود: مزد آن كس كه در برقرارى آشتى میان مردمان بكوشد; برابر مزد كسى است كه در راه خدا پیكار كند. (8)
بدینترتیب یكى از این شیوهها را در تصمیمى كه پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله مبنى بر «اصلاح ذات البین» در مورد تقسیم غنایم جنگ بدر مىگیرد، مشاهده مىكنیم. قطعا فقدان قانون خاص تقسیم غنایم و نیز عدم آمادگى تربیتى و اخلاقى كامل مسلمانان آن دوره، عواملى بود تا در وحدت پویاى جامعه اسلامى ایجاد خلل كند. از اینرو، پیامبرصلى الله علیه وآله مامور به اصلاح امور و حفظ یكپارچگى ملت مىشود و مؤمنان نیز موظف به رعایت همدلى و تبعیت از رسول اكرمصلى الله علیه وآله كه: «فاتقوا الله واصلحوا ذات بینكم واطیعوالله ورسوله ان كنتم مؤمنین». (انفال /1)
پیامبرصلى الله علیه وآله به گونهاى اختلافزدایى مىكند كه شقاقى (هر چند ناچیز) در پیكره وحدت دینى مسلمین سر برنیاورد; چنان كه مورخان نقل كردهاند، پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله حتى براى گروهى هم كه در جنگ حاضر نبودند سهمى از غنیمت قرار مىداد. (9)
جالب توجه است كه پیش از آغاز جنگ بدر، پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله با وجود اعلام حمایت عدهاى از مهاجران، در انتظار اعلام رضایت انصار مبنى بر آمادگى جهاد نبرد با دشمن است; چون محتواى قرارداد انصار با پیامبرصلى الله علیه وآله درباره دفاع از حضرت در داخل شهر مدینه بود و نه همراهى در جنگهاى خارج، لذا پیش از حركتبه دنبال راى و نظر انصار بود و پس از اطمینان از یارى آنان آماده كارزار مىگردد.
این امر در واقع نشان از اهتمام پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله به رعایتسنتهاى اجتماعى و ملاحظه شرایط خاص سیاسى زمان دارد. (10)
پنج شنبه 25/5/1386 - 18:46
خواستگاری و نامزدی
آداب غذا خوردن در مهماني هاي رسمي و رستوران
- ظاهر شما و عملکردتان به يک اندازه اهميت دارند. صاف بنشينيد و آرنج هايتان را روي ميز نگذاريد. قاشق و چنگال يا دستمال سفره را خيلي تکان ندهيد.
- نه عجله کنيد و نه بيش از حد آهسته غذا بخوريد. سعي کنيد با ديگران هماهنگ باشيد.
- با دهان باز غذا را نجويد و با دهان پُر صحبت نکنيد.
- اگر وسيله غذاخوري را اشتباهاً برداشتيد، دستپاچه نشويد؛ از همان وسيله استفاده کنيد و در هنگام نياز، از پيشخدمت بخواهيد وسيله لازم را برايتان بياورد.
- هر وسيله غذاخوري مانند قاشق، چنگال يا کارد را که برمي داريد، پس از استفاده دوباره روي ميز نگذاريد يا آن را به بشقاب تکيه ندهيد، بلکه کاملاً درون ظرف غذا قرار دهيد.
- کاردها و قاشق ها در سمت راست، و چنگال ها و دستمال ها در سمت چپ بشقاب قرار دارند. نوشيدني ها در سمت راست و خوردني ها (مانند ظرف نان) در سمت چپ گذاشته مي شوند.
- هنگام استفاده از کارد و چنگال و ... از کناري ترين وسيله شروع کنيد تا به نزديک ترين وسيله (به ظرف) برسيد.
- اگر کسي نان تعارفتان کرد آن را در گوشه بشقاب خود بگذاريد.
- مراقب باشيد در سلف سرويس بشقاب خود را بيش از حد پر نکنيد.
- هيچ وقت به اشتباهات ديگران سر ميز شام توجه نکنيد و براي اشتباهات خودتان هم مدام عذرخواهي نکنيد.
- يک بار و فقط در يک ظرف براي خودتان غذا برداريد. به غذاي خود تنوع بدهيد و کمي هم ظرافت به کار ببريد. دقت کنيد غذاهايي که در بشقاب گذاشته ايد از يک رنگ نباشند.
- بهتر است محل نشستن هر کس از قبل مشخص شود و مهمان ها خود تصميم نگيرند کجا بنشينند. در مهماني هاي بيش از هشت نفر از کارت ويژه مهمان استفاده کنيد.
- ميزبان هر قدر هم گرفتار باشد بايد در بدو ورود مهمانان به آنها خوش آمد بگويد و لحظاتي را با هر کدام گپ بزند.
- زمان قبل از شام را محدود کنيد و هنگام شام مُصر باشيد که مهمانان به موقع سر ميز شام حاضر شوند. ابتدا از نورهاي روشن استفاده کنيد و تدريجاً نور را کم کنيد.
- ميزبان بايد خود مراقب باشد که ليوان نوشيدني ميهمانان مجدداً پر شوند. چون مهمانان نه خود اين کار را مي کنند و نه درخواست نوشيدني بيشتر خواهند داشت.
- در مهماني سلف سرويس، دقت کنيد ميز به خوبي تزئين شده باشد و مهمانان بتوانند به راحتي غذاي خود را بردارند و بدون مشکل از آنجا خارج شوند.
- معمولاً 15 تا 20 درصد کل صورتحساب براي انعام پيشخدمت ها در نظر گرفته مي شود. البته 20 درصد بيشتر معمول است.
- اگر مشکل يا شکايتي داريد با سر ميهماندار در ميان بگذاريد.
- هنگام خواندن فهرست غذاها، زياد معطل نکنيد و از پيشخدمت سؤالات متعدد نپرسيد (به خصوص اگر رستوران شلوغ است).
- اگر در رستوران چيني نمي توانيد با چوب غذا بخوريد، مي توانيد تقاضاي قاشق و چنگال کنيد.
تا بعد.........
پنج شنبه 25/5/1386 - 18:40