• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 35
تعداد نظرات : 54
زمان آخرین مطلب : 4835روز قبل
داستان و حکایت

روزی دختر جوانی در چمنزاری قدم می‌زد و پروانه‌ای را لابه‌لای بوته‌ی خاری گرفتار دید.

او با دقت زیاد پروانه را رها كرد و پروانه پرواز كرد و سپس بازگشت و تبدیل به یك پری زیبا شد و به دختر گفت: به خاطر مهربانیت هر آرزویی كه داشته باشی برآورده خواهم كرد.

دخترك لحظاتی فكر كرد و گفت: می‌خواهم شاد باشم.

پری سرش را جلو آورد و در گوش دختر چیزی گفت و بعد ناپدید شد.

موقعی كه دختر بزرگ شد در آن سرزمین كسی شادتر از او وجود نداشت.

هرگاه كسی از او درباره‌ی راز شادی‌اش سؤال می‌پرسید، لبخند می‌زد و می‌گفت: من فقط به حرف پری خوب و مهربان گوش كردم
يکشنبه 3/11/1389 - 17:44
محبت و عاطفه
سوگند به اولین محبت که سلام است. 

 

  {   زندگی جدولی ست که هر کس آن را پر کند جایزه اش مرگ است   } 

   سلام . سلامی به گرمی سوزان عشق که برگرفته از مهر و محبت است .

اینک که قلم را در دست گرفته ام نمی دانم چه صدایت کنم و چه برایت بنویسم .

     آنقدری می دانم هنگامی که چشمم به چشمان پر از مهر وفاو دوست داشتنی شما افتاد

          دیگر هیچ نفهمیدم و در آن لحظه نهایت آرزو را داشتم آنهم آشنایی با توست ای بهترینم ...

جمعه 19/7/1387 - 19:31
محبت و عاطفه
این عشقی که به من بخشیدی برای همیشه زنده خواهد ماند تو همیشه آنجا هستی ،هنگامیکه فرو افتم ضعف مرا می ستانی و به من نیرو وقدرت می بخشی و برای همیشه دوستت خواهم داشت و در کنارت می مانم همچو فانوسی در تاریکترین شبها بالهایی خواهم بود، که در طول پرواز یاری ات خواهم کرد و در طوفان سر کش ،سر پناهی برای تو خواهم بود .
چهارشنبه 21/1/1387 - 9:16
محبت و عاطفه
معبودم سکوتم را از صدای تنهاییم بدان .. نمیخوانم و نمیگویم چون درونم هیچ بوده و تو آمدی برایم قصه هایی از عشق سراییدی و به من قصه باران آموختی میدانی قصه باران قصه شستن غمهاست و درون انسانها پر از غم و تنهایی است ونگاهم به باران تو افتاد و ناگهان تمام تنهاییم را فراموش کردم و به تو و داشتن تو میبالم تنهاتر از یک برگ با باد شادیها محجورم درآبهای سرور آور تابستان آرام میرانم
چهارشنبه 21/1/1387 - 9:14
محبت و عاطفه
خیلی سخت است وقتی همه کنارت باشند و باز احساس تنهایی کنی. وقتی عاشق باشی و هیچ کس از دل عاشقت باخبر نباشد . وقتی لبخند می زنی و توی دل گریانی . وقتی تو خبر داری و هیچ کس نمی داند . وقتی به زبان دیگران حرف می زنی ولی کسی نمی فهمد . وقتی فریاد می زنی و کسی صدایت را نمی شنود . وقتی تمام درها به رویت بسته است... آن گاه دستهایت را به سوی آسمان بلند می کنی و از اعماق قلب تنها و عاشق و گریانت بانگ برمی آوری که: « ای خدای بزرگ دوستت دارم!» و حس می کنی که دیگر تنها نخواهی ماند
چهارشنبه 24/11/1386 - 10:27
محبت و عاطفه

دیباچه عشق و عاشقی باز شود دلها همه آماده

پرواز شود با بوی محرم الحرام تو حسین ایام عزا و

غصه آغاز شود.السلام علیك یا اباعبدالله... 

سه شنبه 25/10/1386 - 9:31
محبت و عاطفه

 

بنشین و بلند بلند سکوت حرف هایم را گوش کن
هر کس به دیدنم امد مریم و ریواس دستش بود

 تو اما با خودت
کمی از حروف باران بیاور حرف هایم تشنه اند

 

سه شنبه 25/10/1386 - 9:25
محبت و عاطفه

در کوچه ای که جز تو
آواز عابری نیست
در دفتری که جز تو
شعری و شاعری نیست
در کوچه باد هرزه است
شعری اگر نوشه
شبگرد مثل خفاش
من ، کور و لال بودم
میلاد را ندیده
رو به زوال بودم
از تو دوباره خورشید
در ذهن من درخشید
در تنی به جای خونم
شعر و ترانه جوشید
شاعر تو بودی ای دوست
گقتی و من نوشتم ...

سه شنبه 25/10/1386 - 9:22
محبت و عاطفه

روزی دل من که تهی بود و غریب
از شهر سکوت به دیار تو رسید

در شهر صدا که پر از زمزمه بود

تنها دل من قصه ی مهر تو شنید

چشم تو مرا به شب خاطره برد

در سینه دلم از تو و یاد تو تپید

در سینه ی سردم ، این شهر سکوت

دیوار سکوت به صدای تو شکست

شد شهر هیاهو ، این سینه ی من

فریاد دلم به لبانم بنشست

خورشید منی ،‌ منم آن بوته ی دشت

من زنده ام از نور تو ای چشمه ی نور

دریای منی ، منم آن قایق خرد

با خود تو مرا می بری تا ساحل دور

کنون تو مرا همه شوری و صدا

کنون تو مرا همه نوری و امید

در باغ دلم بنشین بار دگر

ای پیکر تو ، چو گل یاس سپید

چهارشنبه 16/8/1386 - 9:38
محبت و عاطفه
دوستت دارم بیشتر از معنای واقعی کلمه دوست داشتن!
 
دوستت دارم چون تو ارزش دوست داشتن را داری!
 
 دوستت دارم همچو طلوع خورشید در سحرگاه عشق! 
 
دوستت دارم چون تو را می خواهم و تو نیز شاید مرا بخواهی!
 
دوستت دارم از تمام وجودم،با احساس پر از محبت و عشق!
 
 دوستت دارم بیشتر از آن چه تصور می کنی!
 
 دوستت دارم چون چشمانت این حقيقت قلبم را باور دارد!
 
 دوستت دارم چون که یاری ام می کنی تا از این سیلاب زندگی  
 
به راحتی عبور کنم و خودم را در دشت آرزوهایم همراه با تو ببینم!  
 
 
 دوستت دارم فراتر از باور یک رویا و فراتر از باور یک حقیقت!
 
 دوستت دارم چون تو با اعتماد و اطمینان کلید قلب سرخ و پر از عشقت 
 
  را به من دادی!         
 
دوستت دارم همچو مهتابی که شبهای تیره و تار را با حضورش
 
   پر از روشنایی می کند!
 
  دوستت دارم چون تو اولین و آخرین معشوق من می باشی!
 
من نیز تا آفتاب زندگیم در پس افق غروب نکرده است،همیشه،همه جا
 
  و هر لحظه به یاد تو
يکشنبه 13/8/1386 - 20:14
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته