شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 3147
  • شنبه 1394/8/2
  • تاريخ :

شفاعت در برزخ هست؟

آیا شفاعت اختصاص به قیامت دارد یا در عالم برزخ هم شفاعت هست؟ آیا این سخن معصوم که از برزخ شیعیان بیمناکم، به معنای نفی وقوع شفاعت در برزخ است؟

شکوری_شبکه تخصصی قرآن تبیان

برزخ

شفاعت، از جمله اصول مسلم و تردیدناپذیر در اندیشه شیعی است. نه فقط شیعیان که تمامی مذاهب اسلامی در اصل وقوع شفاعت در قیامت اجماع دارند. بنا بر گفته مرحوم مجلسی، تمامی مسلمین بر این مطلب اتفاق دارند كه شفاعت از ضروریات دین است . و شفاعت، یعنی این كه پیامبر اسلام (ص) نه تنها امت خود را، بلكه امت های دیگر را نیز شفاعت خواهد كرد.[بحار الانوار، ج8، صص63-29]. مفسران شیعه و سنی با همه اختلافی که در پاره ای از اصول و مبانی عقیدتی دارند، در خصوص مقام شفاعت حضرت رسول(ص)، به وحدت دیدگاه رسیده اند. به عنوان مثال؛ همه آنها در تفسیر کریمه: «وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَكَ رَبكَ مَقَامًا مَحْمودًا». [اسرا/79]«و پاسى از شب را زنده بدار، تا براى تو به منزله نافله اى باشد، امید كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.» اتفاق نظر دارند كه مراد از «مقام محمود» همان مقام شفاعت است كه خداوند آن را به پیامبرش وعده داده است. با این حال، در چگونگی تحقق شفاعت، گستره آن، ویژگی شافعان، شرایط شفیع شوندگان و...  اختلاف دیدگاه وجود دارد.
از جمله موارد اختلافی، بحث از زمان تحقق شفاعت است. برخی از مفسران با استناد به ادله عقلی و نقلی برآنند که شفاعت تنها در قیامت ممکن است. در مقابل عده ای نیز با اقامه دلیل از قرآن و روایات، معتقدند که گستره شفاعت، عوالم دنیا و برزخ را نیز دربرمی گیرد.این وجیزه کوتاه تلاش دارد با استناد به پاره ای از بینات نقلی اعم از آیات قرآن و روایات ماثور، این دیدگاه را بر کرسی قبول بنشاند که در برزخ نیز امکان شفاعت وجود دارد.


شفاعت در عوالم پیش از دنیا

شفاعت یک معنای عام دارد و یک معنای خاص. گو اینکه بحث درباره شفاعت در عوالم پیش از قیامت، در گرو تفکیک این دو معناست. شفاعت در لغت از ماده "شفع" و به معنای «ضمیمه كردن چیزى به چیز دیگر و جفت نمودن آن» است. شفاعت به معنای عام قرار گرفتن دو چیز در كنار هم و موجودی قوی تر و برتر، در كنار موجود ضعف تر و كمك كردن به او برای پیمودن مراتب كمال است. [مكارم شیرازی، پیام قرآن،ج 6،ص 256 ]
شفاعت اما در معنی خاص و در اصطلاح مذهبى، یعنى كمك اولیاى خدا (پیامبران، امامان و مردم صالح و درست كار) به افرادى كه در طول زندگى، مرتكب لغزش هایى شده اند.
البته كمك به نجات افراد گنه كار، دو صورت دارد: یك شكل آن، به اصطلاح پارتى بازى و ظلم و ستم و تبعیض نارواست و شكل دیگر آن، یك نوع درس تربیت، روزنه امید و وسیله تكامل. اگر به افرادى بدون هیچ گونه شایستگى بى جهت كمك شود و بر دیگران مقدم شوند، این كار نوعى تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه و تأمین دادن به آنها در برابر جنایات است.این همان شفاعت غلط و ناروایى است كه باید گفت جنایت كاران و گنه كاران را جسور و جرى مى سازد و امید به چنین شفاعت پندارى، سبب مى شود افراد مجرم از انجام دادن هیچ جنایتى كوتاهى نكنند. مسلماً هدف آیات، این نوع شفاعت نیست كه عقل و خرد آن را محكوم مى كند. ولى اگر بعضى از گنه كاران، به دلیل پیوندهاى معنوى كه با خدا داشتند و به سبب ارتباط ایمانى كه با اولیاى پروردگار برقرار ساخته بودند، مورد كمك شفیعان در روز رستاخیز قرار گیرند، در این صورت نوید شفاعت نه تنها موجب تشویق و مستلزم تبعیض ناروا نیست، بلكه عین عدالت و وسیله تربیت و بازگشت افراد گنه كار از نیمه راه است.[دوست نماها، جعفر سبحانی]

ارزیابی دلیل مخالفان شفاعت در برزخ

دلیل نخست:

علامه طباطبایی از بزرگ مفسران شیعی از جمله طرفداران این نظریه است که شفاعت در عوالم پیش از قیامت محقق نمی شود. عین سخن ایشان در این باب چنین است:
«شفاعت در آخرین موقف از مواقف روز قیامت انجام مى گیرد، در اینجاست كه شفاعت كننده تقاضاى مغفرت شفاعت شونده را مى كند تا بدین وسیله وارد دوزخ نشود، و یا به كمك شفاعت او بعضى از كسانى را كه در دوزخند خارج شوند.»[تفسیر المیزان، ج1، ذیل کریمه 48 سوره بقره]
وی همچنین روایاتى كه دلالت می کند بر حضور پیامبر و پیشوایات پاک به هنگام مرگ و سؤال قبر را حمل بر تصرفاتی کرده که از ناحیه خدا به ایشان اعطا شده است؛ چنانکه مى افزاید:  اما نشاه برزخ، و ادله اى كه دلالت مى كند بر حضور پیامبر (ص) و ائمه ع در دم مرگ، و در هنگام سؤال قبر، و كمك كردن آن حضرت در شدائد، كه روایاتش بزودى در ذیل آیه: (و إن من أهل الكتاب إلا لیؤمنن به) «1» خواهد آمد، ربطى بشفاعت در درگاه خدا ندارد. بلكه از قبیل تصرف و حكومت بلكه از قبیل تصرف ها و حكومتى است كه خداى تعالى بایشان داده، تا باذن او هر حكمى كه خواستند برانند، و هر تصرفى خواستند بكنند»[پیشین]
پس از وی، برخی از شاگردان علامه مانند شهید مطهری در کتاب آشنایی با قرآن(ج 9، صص 240 تا 241) و سید محمد حسینی تهرانی در کتاب معادشناسی( ج 9، صص 380-377)  همین دیدگاه را پذیرفته اند.

ارزیابی و نقد دلیل نخست:

عده ای بر این دیدگاه علامه خرده گرفته و معتقدند که این سخن با مبانی ایشان سازگار نیست. زیرا علامه «هنگامى كه سخن از حقیقت شفاعت مى گویند، آن را چنان توسعه داده كه هرگونه تأثیر اسباب را در عالم تكوین و تشریع مشمول شفاعت مى شمرد، ولى در اینجا كمك و اعانت اولیاء الله را به گروهى از مؤمنان براى نجات آنها از مشكلات برزخ و قبر، مصداق شفاعت نمى دانند.»[پیام قرآن، مکارم شیرازی، ج6، ص400]

دلیل دوم:

برخی با استناد به روایتی از امام صادق(ع) خواسته اند عدم وقوع شفاعت در عالم برزخ را نتیجه بگیرند. در حالیکه روایت یادشده هم از حیث سند اشکال دارد و هم از جهت دلالت بر مدعا.
و اما متن روایت. «کافی» با سند متصل خود روایت می کند که عمرو بن یزید می گوید: به حضرت امام جعفر صادق علیه السلام عرض کردم: من شنیدم که شما می گفتید: تمام شیعیان ما با هر کرداری که دارند در بهشت هستند. حضرت فرمود: این قول تو را تصدیق می کنم، سوگند به خدا که همه در بهشتند. عرض کردم: فدایت شوم! گناهان، بسیار و بزرگ است. حضرت فرمود: اما در قیامت پس همه شما در بهشتید به واسطه شفاعت پیامبر مطاع یا به شفاعت وصی آن پیامبر؛ و لیکن من از برزخ شما نگرانم و در هراس می باشم. عرض کردم: برزخ چیست؟ فرمود: برزخ عبارت است از عالم قبر از وقتی که انسان می میرد تا زمانی که قیامت بر پا می شود» (کافی ج1، ص 66).

ارزیابی و نقد دلیل دوم

این روایت، اولا: واحد است و مشابهی ندارد، لذا به فرض صحت نیز باید در نظر گرفته شود که در این حدیث تصریح نشده که در برزخ شفاعتی نیست، بلکه تأکید شده که در قیامت، کار با ولایت است، امیرالمؤمنین علیهالسلام میزان و مقسم جنت و نار است و طبق آیه کریمه «یَوْمَ نَدْعو كلَّ أنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ - [یاد كن] روزى را كه هر گروهى را با پیشوایشان فرا مى خوانیم»، هر کسی و هر گروهی با امام خود محشور می گردد [خواه امام حق باشد یا امام باطل]، لذا شفاعت پیامبر اکرم و اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین از مؤمنین و اهل ولایت حتمی است. اما معلوم نیست که مسلمانان و شیعیان در برزخ نیز شامل شفاعت به آن معنای خاص گردند؟[پایگاه پاسخگویی به سوالات و شبهات]
ثانیا: ممكن است این روایات ناظر به مرحله خاصى از برزخ باشد یا اینكه اگر راه نجاتى براى بعضى در سایه مجاورت با اولیاء الله و مانند آن صورت گیرد جنبه استثنایى و محدود خواهد داشت و شامل همه كسانى كه لایق شفاعتند نمى شود.[پیام قرآن، ج6، ص400]


شفاعت در برزخ ممکن است

با دقت در متون معارف مکتوب، آنچه از مجموعه آیات و روایات به دست مى آید این است كه «شفاعت» به معناى وسیع كلمه- در هر سه عالم (دنیا، برزخ و آخرت) صورت مى پذیرد، هرچند محل اصلى شفاعت و آثار مهم آن در قیامت و براى نجات از عذاب دوزخ است.
در آیه 64 نساء مى خوانیم: (ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤك فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول، لوجدوا الله توابا رحیما): «اگر آنها هنگامى كه به خود ستم مى كردند (و مرتكب گناه مى شدند) به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى كردند و پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نیز براى آنها استغفار مى كرد خدا را توبه پذیر و مهربان مى یافتند».
آیا تقاضاى مغفرت از سوى پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و سلم براى مؤمنان خطا كار چیزى جز شفاعت مى تواند باشد؟!.
همین معنا در داستان یعقوب و فرزندانش نیز در قرآن آمده است كه آنها از پدر خواستند در پیشگاه خدا براى آنان استغفار كند او هم پذیرفت (یوسف- 97).
و نیز بسیار شده است كه در همین جهان افراد یا اقوامى به خاطر شفاعت پیامبران و اولیاء الله از عذاب دنیا نجات یافته اند و این چیزى جز شفاعت نیست.
در جهان برزخ نیز روایات بسیارى داریم كه اعمال نیك آدمى همچون نماز و روزه و ولایت و امثال آن یا حضور اولیاء الله سبب تخفیف آلام و مجازات ها مى گردد، و یا دفن انسان صالح و پاكدامنى كه داراى حسنات مهمى بوده است در یك مقبره سبب تخفیف مجازات گنهكاران آن گورستان مى شود.
اینها همه نیز اشاراتى است به شفاعت در عالم برزخ.
حتى نماز میت و تقاضاى مغفرتى كه در ضمن آن براى مردگان مى شود مسلما بى تأثیر نیست، این نیز نوعى شفاعت است. بنابراین شفاعت محدود به عالم خاصى نیست، بلكه همه عوالم سه گانه را در بر مى گیرد، منتها جایگاه اصل و مهم شفاعت همان قیامت و در آستانه قرار گرفتن در برابر كانون عذاب الهى است.[پیشین]

 

UserName