شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 2254
  • شنبه 1394/7/18
  • تاريخ :

پاسخ قرآن به فخرفروشی خادم الحرمین!

در خبرها آمده است که آل سعود پروژه توسعه حرمین شریفین را با شعار «خدمت به حجاج و زائران نشان افتخاری برای ماست»! کلید زده است. دیدگاه قرآن در این باره چیست؟

نویسنده: شکوری_شبکه تخصصی قرآن تبیان

مکه

دولت آل سعود، از چندی پیش، پروژه های سنگین توسعه‌بخشی حرمین شریفین را با شعار: «خدمت به حجاج و زائران نشان افتخاری برای ماست»! کلید زده است. بنا به گفته شیخ سدیس، رئیس اداره کل امور حرمین شریفین، فاز سوم این کلان پروژه در موسم حج امسال با شعار «خدمت به حجاج و زائران نشان افتخاری برای ماست» با نظارت خالد الفیصل امیر مکه مکرمه و فیصل بن سلمان امیر مدینه منوره اجرا خواهد شد.(1)
دولت عربستان نخستین پروژه بهبودسازی را در سال 1954 انجام داد و در سایه این پروژه، ظرفیت مسجدالحرام به 300 هزار نفر افزایش یافت. پروژه دوم در دوره شاه فهد انجام شد و ظرفیت این مکان مقدس از 300 هزار به 630 هزار نفر افزایش پیدا کرد. به گفته شهردار مکه مکرمه، با اتمام سومین پروژه عمرانی در این مکان مقدس ظرفیت آن به بیش از میلیون نفر افزایش خواهد یافت. این طرح ها تنها منحصر به مسجدالحرام نیست، بلكه مشاعر مقدسه منا، مشعرالحرام و عرفات را هم شامل می شود.

این روزها حوادث تلخ و سریالی موسم حج، زخمی جانگزا بر نهاد دل های اهل اسلام نهاده است. از سقوط مرگ بار جرثقیل در مسجد الحرام گرفته تا احتراق در کمپ زائران، و بالاخره سوء تدبیر در بستن رمپ های خروجی منتهی به خیابان های رمی جمرات که منجر به فاجعه هولناک و تاسف بار منا گردید.

این حوادث غیرطبیعی، بر روی ذهنیت جامعه جهانی نسبت به حسن نیت و کفایت دولت عربستان در برگزاری مراسم حج، سایه ای از تردید افکنده است. شاید از همین روست که حکام سعودی در تلاشند تا با عنوان پرافتخار "خادم الحرمین"! و در سایه شعارهای تبلیغاتی انبوه مبنی بر توجه ویژه به امر خدمت رسانی به حجاج و امور رفاهی و معیشتی زائران، ذهن جامعه جهانی را از حقیقت اصلی ماجرا منحرف کنند و حوادث یادشده را به عنوان بخشی از حواشی اجتناب ناپذیر پروژه های ساخت و ساز در حرمین شریفین جلوه دهند. این در حالی است که آنچه اتفاق افتاده، این فرضیه را به میان آورده که خاندان سعودی اساسا نه فقط نسبت به حقیقت شعائر اسلامی و مناسک توحیدی حج به عنوان یگانه آئین عملی وحدت بخش بین امم اسلامی، کمترین اعتقادی نداشته بلکه همه این خدمات به ظاهر رفاه گرایانه در راستای تفاخرطلبی و احیای سنت های جاهلانه آباء و اجدادی و نیز جذب دلارهای بیشتر برای تقویت پایه های ارکان سطلنت خاندان منحوس سعودی صورت می پذیرد و به تعبیر جلال آل احمد در خسی از میقات: «این دولت علیه (!) سعودی!... سرش گویا بدجوری به آخور نفت مشغول است. همه این حجاج هم که از کثافت بترکند سر چاه های نفت سلامت باد!».

درباره ریشه و نسب خاندان آل سعود دیدگاه های متعددی مطرح است. بنا بر یک فرضیه که اتفاقا مبتنی است بر پاره ای اسناد تاریخی مورد تایید آل سعود، نسب این خاندان به قبیله عنره یا همان  یهودیان خیبر می رسد.(3). بنا بر فرضیه ای دیگر، نسب این خاندان به مسیلمه کذاب می رسد.(4) دیدگاه سوم آنها را به ابوغبشان، یکی از افراد قبیله خزیمه منتسب می داند. ابوغبشان همان کسی است که منصب کلیدداری کعبه را در حال مستی در برابر یک شتر و مشکی شراب، به قصی بن کلاب جد چهارم پیامبر(ص) واگذاشت و از آن پس ضرب المثل معروف "اخسر من صفقه ابوغبشان" در عرب از این داستان ساخته شد.(5)

خواه این فرضیه ها درست باشد خواه نباشد، آنچه مسلم است، رفتار تفاخرجویانه خاندان سعودی در طی سالیان حکومت بر منطقه حجاز، عینا دنباله همان سنت های مرسوم اهل شرک در جاهلیت صدر اسلام است که مناصبی همچون سقایت، کلیدداری، پرده داری و عمارت خانه خدا را به منزله مقامی اجتماعی مخصوص به خود می انگاشتند و بدان بر دیگران فخروشی می کردند.

در قرآن کریم، دست کم دو آیه وجود دارد که نشان می دهد خاندان آل سعود، شایستگی تولیت و اداره حرمین شریفین را ندارند. 

یک. بنا بر کریمه 34 سوره مبارکه انفال، منصب کلان تولیت حرمین شریفین فقط در اهلیت اهل تقوا است چنانکه می فرماید: « وَمَا لَهمْ أَلاَّ یعَذِّبَهم اللّه وَهمْ یَصدّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا كَانواْ أَوْلِیَاءه إِنْ أَوْلِیَآوه إِلاَّ الْمتَّقونَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهمْ لاَ یَعْلَمونَ». [و آنها چه كردند كه خدا عذابشان نكند؟! در صورتى كه راه مسجد الحرام را (به روى بندگان خدا) مى بندند و آنها سرپرستان (شایسته تولیت) آن نیستند، سرپرستان آن به جز اهل تقوا نباشند، لیكن اكثر مردم آگاه نیستند.

اولا بنا بر مفاد این آیه، تعیین سرپرست برای رسیدگی به امور خانه خدا امری ضروری است. این ضرورت را می توان از عبارت "إِنْ أَوْلِیَآوه إِلاَّ الْمتَّقونَ" دریافت.(چون آیه در مقام تبیین شرایط متولی است نه اصل آن، بنابراین وجود متولی امری مفروض است.)

ثانیا: کفار به ناحق خود را متولی مسجد الحرام انگاشته و  با افتخار شعار "نحن ولاه البیت و الحرم" سر می دادند. این در حالی است که بنا بر دیدگاه توحیدی، متولی موقوفه خصوصا مسجد آن هم مکه معظمه باید متقی و پرهیزگار باشد. بنابراین، همه مومنان وظیفه دارند مکان های مقدس به ویژه خانه خدا را از لوث وجود اهل شرک تطهیر کنند.

دو. خداوند همچنین انجام پاره ای خدمات همچون عمارت کعبه و آب رسانی به حجاج را مادام که بدون پشتوانه ایمان باشد، فاقد اعتبار و ارزش می داند: «أَ جَعَلْتمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فی  سَبیلِ اللَّهِ لا یَسْتَوونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّه لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ».(19/توبه) [آیا سیراب كردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) كسى قرار دادید كه به خدا و روز قیامت ایمان آورده، و در راه او جهاد كرده است؟! (این دو،) نزد خدا مساوى نیستند! و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمى كند! ]

این آیه که مشهور است به آیه سقایت، شان نزولی دارد که بنا بر نقل دانشمند معروف اهل سنت، حاکم ابو القاسم حسکانی چنین است:

«شیبه و عباس هر کدام بر دیگری افتخار می کردند و در این باره مشغول سخن بودند که علی علیهالسّلام از کنار آنها گذشت، و پرسید به چه چیز افتخار میکنید؟ عباس گفت امتیازی به من داده شده که احدی ندارد، و آن مساله آب دادن به حجاج خانه خدا است. شیبه گفت من تعمیر کننده مسجد الحرام (و کلید دار خانه کعبه ) هستم. علی (ع) گفت: با اینکه از شما حیا میکنم باید بگویم که با این سن کم افتخاری دارم که شما ندارید، آنها پرسیدند کدام افتخار؟ فرمود: من با شمشیر، جهاد کردم تا شما ایمان به خدا و پیامبر (ص)  آوردید. عباس خشمناک برخاست و دامن کشان به سراغ پیامبر (ص) آمد (و به عنوان شکایت) گفت: آیا نمیبینی علی چگونه با من سخن میگوید؟ پیامبر (ص)فرمود: علی را صدا کنید، هنگامی که به خدمت پیامبر (ص) آمد فرمود: چرا این گونه با عمویت (عباس) سخن گفتی؟ علی (ع) عرض کرد: ای رسول خدا! اگر من او را ناراحت ساختم با بیان حقیقتی بوده است، در برابر گفتار حق هر کس میخواهد ناراحت شود، و هر کس میخواهد خشنود! جبرئیل نازل شد و گفت ای محمد! پروردگارت به تو سلام می فرستد، و میگوید این آیات را بر آنها بخوان.(6)

أَ جَعَلْتمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فی  سَبیلِ اللَّهِ لا یَسْتَوونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّه لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ (19/توبه) الَّذینَ آمَنوا وَ هاجَروا وَ جاهَدوا فی  سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفسِهِمْ أَعْظَم دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أولئِكَ هم الْفائِزونَ (2./توبه) یبَشِّرهمْ رَبّهمْ بِرَحْمَةٍ مِنْه وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهمْ فیها نَعیمٌ مقیمٌ (توبه/21)

آری! این آیات، پاسخ درخوری است به دعاوی سلطنت پیشگان آل سعود که بدانند عناوین و مناصب اجتماعی خرد و کلان، آنگاه که اهداف خداپسندانه در پس آنها نباشد کوچک ترین پایگاهی نزد خدا ندارد حتی اگر سقایت حاجیان باشد یا عمارت خانه عزیز خدا!

پی نوشت ها:

1. به نقل از خبرگزاری حج.
2. پیشین
3. http://www.farsnews.com/newstext.phpnn=13930514000104
4. پیشین
5. صبهای حج، جوادی آملی، ص127
6. تفسیر نمونه، ذیل آیه شریفه

 


 

UserName