یحیی نبی علیه السلام
یحیی نام فرزند زكریای نبی علیهالسلام است. ایشان یكی از انبیای بنیاسرائیل بود كه در كودكی به نبوت رسید و به صورت اعجاز گونهای به زكریای نبی اعطا شد، درحالیكه همسرش نازا بود. خداوند در آیات متعددی از حضرت یحیی علیهالسلام یاد كرده و ایشان را نیك ستوده است؛ ایشان تصدیق كنندهی نبوت حضرت عیسی علیهالسلام، سید و مایهی آبروی قوم خویش، پیامبری از صالحان، فردی پرهیزكار و نیكوكار در قرآن کریم معرفی شده است.
ولادت حضرت یحیی در بیان قرآن
حضرت زكریا علیهالسلام تا زمان پیری صاحب فرزند نشده بود و همسر وی نیز نازا بود؛ اما بعد از مشاهدهی شایستگىهای حضرت مریم سلام الله علیها که کفالت وی را به عهده گرفته بود، دست به دعا بلند کرد و با تعبیر لطیفی فرمود:
«قَالَ رَبِّ هَبْ لىِ مِن لَّدُنكَ ذُرِّیةً طَیبَةً إِنَّكَ سمَِیعُ الدُّعَاء» (آل عمران/38)
«خداوندا! از طرف خود، فرزند پاكیزهاى (نیز) به من عطا فرما، كه تو دعا را مىشنوى!»
وقتی حضرت زكریا كرامات حضرت مریم را مشاهده نمود، كرامتی قلبش را فراگرفت كه عنان اختیارش را از دست داد و وادارش كرد كه از خداوند چنین درخواست مهمی نماید. منظور وی از "ذریهی طیبه" فرزندی بود كه در نزد خداوند كرامتی شبیه به كرامت مریم داشته باشد؛ به همین دلیل خداوند عین همین تقاضا را دربارهی وی مستجاب نمود.
زکریا از ناحیهی خدای متعال فرزندی را طلب کرد که وارث و عهدهدار امور او باشد:
«یرِثُنىِ وَ یرِثُ مِنْ ءَالِ یعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیّاً» (مریم/6)
«وارث من و دودمان یعقوب باشد و او را مورد رضایتت قرار ده!»
در حقیقت از خدا درخواست کرد که برای او ولی و سرپرستی عنایت كند كه جانشین زکریا و خاندان یعقوب در امور ارث بعد از حیات وی باشد و از او و همسرش كه یكی از خاندان یعقوب بود، ارث ببرد.
«وَ زَكَرِیا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَاتَذَرْنىِ فَرْدًا وَ أَنتَ خَیرُْالْوَارِثِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ یحْیىََ وَ أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَه...» (انبیاء/89 و 90)
«و زكریا را (به یاد آور) در آن هنگام كه پروردگارش را خواند (و عرض كرد): پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندى به من عطا كن) و تو بهترین وارثانى! ما هم دعاى او را پذیرفتیم و یحیى را به او بخشیدیم و همسرش را (كه نازا بود) برایش آمادهی (باردارى) كردیم...»
حضرت زكریا یكی از پیامبران بنیاسرائیل و از فرزندان هارون بن عمران برادر حضرت موسی علیهالسلام بود. همسر ایشان نازا بود و خودش در سن پیری به سر میبرد. وی در آرزوی فرزندی بود كه بتواند كارهای تبلیغیاش را ادامه داده و نگذارد كه فرصتطلبان پس از مرگ وی بر معبد بنیاسرائیل و اموال و هدایایی كه باید صرف راه خدا میشد دست یابند؛ لذا خدا را با نهایت ادب و احترام خواند و از خدا تقاضای فرزندی صالح و شایستهای نمود و این حقیقت را بازگو كرد كه اگر تنها بمانم، خودم و برنامههایم به فراموشی سپرده خواهد شد. خدای متعال نیز دعای خالصانهی حضرت زکریا را مستجاب كرده و خواستهی او را با اهداء فرزندی به نام یحیی محقق نمود.
نامگذاری "یحیی" از سوی خداوند
پس از دعای حضرت زكریا و بشارت فرزند، نام مبارک حضرت یحیی از ناحیهی خدای تبارک نامگذاری شد:
«یازَكَرِیا إِنَّاسْمُهُ یَحَْیىَ ا نُبَشِّرُكَ بِغُلاَمٍ لَمْنجَْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیّاً» (مریم/7)
«اى زكریا! ما تو را به فرزندى بشارت مىدهیم كه نامش "یحیى" است و پیش از این، همنامى براى او قرار ندادهایم.»
خداوند پسری به زکریا عنایت فرمود و نام وی را یحیی نامید؛ بعد فرمود: پیش از این، همنامی برای او قرار ندادهایم. برخی این جمله را بدین معنا گرفتهاند كه كسی تاكنون به اسم "یحیی" نبوده، اما برخی دیگر بر اساس آیهی «هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیّا» («آیا مثل و مانندى براى او مىیابى؟!» مریم/65.) که راجع به ربوبیت خدای متعال است، "سَمیّا" را در آیه به مثل و مانند معنا کردهاند؛ حال برخی گفتهاند هیچ زن نازایی همچون فرزندی به دنیا نیاورده، اما بعضی دیگر از مفسرین نظرشان این است که تا حال كسی نبوده که دارای ویژگیهایی باشد كه در وجود مبارک حضرت یحیی است.
نبوت حضرت یحیی در قرآن
فرشتگان خدا با بیان سه ویژگی حضرت یحیی یعنی تصدیق کلمهی خدا، شرافت و عظمتی لایق برای رهبری و امتناع از کل شهوات، که شروط اصلی برای نبوت هستند و رهبری روحی و جسمی در اینها جمع شده است، بشارت یحیی را بر زکریای نبی در محراب عبادت ابلاغ کردند:
«وَ نَادَتْهُ الْمَلَائكَةُ وَ هُوَ قَائمٌ یصَلىِّ فىِ الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُكَ بِیحْیىَ مُصَدِّقَا بِكلَِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ سَیدًا وَ حَصُورًا وَ نَبِیا مِّنَ الصَّالِحِین» (آل عمران/39)
«و هنگامى كه او در محراب ایستاده، مشغول نیایش بود، فرشتگان او را صدا زدند كه: خدا تو را به "یحیى" بشارت مىدهد (كسى) كه كلمهی خدا [مسیح] را تصدیق مىكند و رهبر خواهد بود و از هوسهاى سركش بركنار و پیامبرى از صالحان است.»
اوصاف چهارگانهی حضرت یحیی در آیهی شریفه:
الف. تصدیق كننده حضرت عیسی علیهالسلام
مقصود از "كلمة الله" حضرت عیسی بن مریم علیهالسلام است. حضرت یحیی قبل از حضرت عیسی به دنیا آمد و اولین تصدیق كنندهی نبوت وی بود و گواهی داد كه او كلمه و روح خداست. این مطلب خود یكی از معجزات عیسی و قویترین سبب ظهور و انتشار نبوت وی بود. اینكه یحیی نبوت عیسی را تصدیق كرد به این معناست كه حضرت یحیی شریعتی تازه نیاورده بود، بلكه دین عیسی را تبلیغ میكرد و در همین راه به شهادت رسید.
ب. سید و رهبر امت
سید به معنای مالکیت است، مالکیت بر کسی که طاعتش بر او واجب باشد؛ به عبارتی کسی که بر قوم خود آقایی و سروری کند؛ کسی که عظمت در خلوص علمی و معنوی روحی داشته و از دیگران ممتاز باشد.
بنابراین كسی كه عهدهدار امور مردم و معیشت آنها باشد، "سید" میگویند؛ با اینکه این كلمه بعدها به شریف هر قوم و گروه نیز استعمال شد؛ لذا شخص زمامدار، به دلیل حكمرانی بر مردم یا فضیلتی دیگر، شریف قوم و مورد احترام آنها قرار میگیرد.
ج. حصور (دور از هوسها)
معنای "حصور" امتناع از جماع است. به عبارتی حصور مبالغه در حصر است، یعنی امتناع از شهوات حرام و مرجوح، غیر از راجح که مشروع خداست؛ مانند نکاح بدون اینکه افراطی در آن باشد و حصور بودن حضرت یحیی به این معنا بود که نفس خویش را از شهوتها و لهوهای مرجوح حبس میکرد و از تمام جهات خود را بسوی خدا محصور کرده بود؛ پس یحیی محصور در "لا إله إِلَّا اللَّهُ" بود، بهطوریکه از غیر خدا دور شده و در خدا حصر شده بود.
د. نبوت حضرت یحیی علیهالسلام
حضرت یحیی در کودکی به مقام نبوت رسید؛ همچنانكه در سورهی مریم به این مطلب تصریح شده است. (مریم/12)
اما اینکه فرمود: «وَ نَبِیا مِنَ الصَّالِحِینَ» "مِن" در اینجا برای تبیین صفت است نه اینکه برای تبعیض باشد؛ چون هیچ پیامبری نداریم که صالح نباشد. تمام انبیاء صالح هستند، اما اینکه حضرت یحیی را متصف به صالحین کرد؛ چون پیامبری رفیع الدرجه بود که جزو مرسلین به شمار میرفت و از منزلت والایی برخوردار بود. رسولی که شرافت دارد، جایگاهش رفیع است و از جملهی انبیای الهی است. همچنین در این لفظ دلالتی است که فرزند صالح نعمت خدا بر بندهاش است؛ لذا بر زکریای نبی وجود این فرزند بشارت داده شد.
پاداش، ویژگی و امتیازات حضرت یحیی علیه السلام در آیینهی قرآن
خدای متعال به حضرت یحیی کتاب داد و وجود مبارک یحیی نیز کتاب را با قوت گرفت؛ بعد خدای تبارک میفرماید ما سه چیز به یحیی دادیم، او هم در مقابل سه کار انجام داد که ما دوباره سه امتیاز و پاداش به او بخشیدیم که در ذیل به این پاداشها، ویژگیها و امتیازات میپردازیم:
الف. پاداش و عنایات خدا برای یحیی
1. حكمت و نبوت
خداوند در قرآن میفرماید:
«یایحْیىَ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَ ءَاتَینَاهُ الحُْكْمَ صَبِیّاً» (مریم/12)
«اى یحیى! كتاب (خدا) را با قوّت بگیر! و ما فرمان نبوّت (و عقل كافى) در كودكى به او دادیم»
احتمال قوی این است که مراد از کتاب، "تورات" باشد؛ چون کتابی که در آن روز مشتمل بر شریعت بود، همان تورات بوده و دستور خداوند به یحیی این بود که این کتاب را در دو ناحیهی علم و عمل محکم بگیرد. البته اگر مراد از کتاب تورات نباشد، اولا قطعا این وحی الهی است، ثانیا کتابی وزین بود که گیرندهی آن نیز باید انسان شایسته باشد. بعد فرمود در کودکی به او حکم دادیم که منظور از آن علم به معارف حقیقى است؛ البته بیشتر مفسران حکم را به نبوت تفسیر کردهاند. برخی این دو نظر را قابل جمع دانستند که این حکمت هم قابل تطبیق با نبوت است و هم قابل تطبیق با معارف الهی. به عبارتی آیاتی که در آنها حکم و نبوت کنار هم ذکر شدهاند، قطعا مراد از حکم غیر از نبوت است؛ اما در این آیه که حکم به تنهایی ذکر شده، طبق قرائن در آیات و روایات اهل بیت علیهم السلام مراد از آن، نبوت حضرت است.
2. حنانیت
خداوند بعد از اینکه فرمود ما در کودکی به یحیی حکمت دادیم، فرمود ما از نزد خودمان یك حَنان، یك انعطاف، یك گرایش، یك علاقه و شیفتگی به او دادیم و وی را به خودمان وابسته و دلبسته کردیم:
«وَ حَنَانًا مِّن لَّدُنَّا...»(مریم/13)
«و رحمت و محبّتى از ناحیهی خود به او بخشیدیم...»
اصل حنّان که از حنین است، به معنای بیتابی برای فراق بوده، سپس تحنّن برای عاطفه و محبت استعمال شده است و حنانیت در آیهی شریفه یا صفت برای خداست، یا وصف یحیی؛ اگر وصف خدا باشد به معنای رحمت اوست و اگر به معنای تحنن و رقت قلب از ناحیهی خدا برای بندگان باشد، وصف یحیی است که مردم را به طاعت الهی دعوت مینمود.
از جمله نعمتی كه پروردگار عالم به یحیى علیهالسلام موهبت فرمود، او را مورد رحمت خاص خود قرار داد كه موجب محبت و رحمت او به مردم و جامعهی توحیدی شد؛ همچنین سبب شد که مردم نسبت به وی محبت داشته باشند، بهطوریکه هر كس با ایشان ملاقات میکرد، صفا و نورانیت و عاطفهی او قلوب مردم را به خود جلب مینمود.
از امام صادق علیه السلام در معنای این فقره از آیه سۆال کردند، امام فرمود: هرگاه یحیی بن زکریا در دعایش میگفت: یا ربّ، یا الله! خداوند از آسمان جواب میداد: لبّیک یا یحیی! هر حاجتی داری درخواست کن!
3. زکات و پاکی
خدای متعال بعد از حنانیت به حضرت یحیی از ناحیهی خودش زکات و پاکی داد:
«...وَ زَكاةً» (مریم/13)
«...و پاكى (دل و جان)!»
اصل در معناى "زكاة" نمو شایسته است و مقصود این است كه خدا به یحیی حنان است و امور او را خودش اصلاح میکند و به شأن و مقام او عنایت دارد و ایشان نیز در زیر سایهی عنایات خدای متعال رشد و نمو مىكند، و یا مراد از زکات این است كه یحیی نسبت به خدا عشق مىورزد و مجذوب پروردگار خویش است و بر همین اساس رشد و نمو مىكند؛ البته مقصود از نمو، نمو روح است. پس اینکه فرمود به او زكات و نموّ دادیم، یعنی طهارت دادیم و تطهیرش نمودیم.
ب. ویژگی و اوصاف حضرت یحیی در جامعهی فردی و اجتماعی
انسان با خدای خود سه رابطه دارد: با خدای خودش، با محیط زندگی خودش و با جامعه که در ذیل به این سه مورد پرداخته شده است:
1. تقوای فردی
اینکه خداوند فرمود ما به یحیی حکمت، حنانیت و زکات دادیم، دنبالهاش بلافاصله فرمود:
«...وَ كاَنَ تَقِیّاً» (مریم/13)
«...و او پرهیزگار بود!»
یعنی او نیز نسبت به ما باتقوا بود. این فقرات حالات وی را نسبت به خداوند متذكر میشود. حضرت یحیی از هرگونه آلودگی، شرك، بتپرستی، حب دنیا و گناهان دیگر كه دامنگیر مردم آن زمان شده بود، پاك و پاكیزه بود.
2. تقوا در خانواده
آن حضرت نسبت به پدر و مادرش بسیار نیكرفتار و مهربان بود که جملهی ذیل حاكی از وضعیت او نسبت به پدر و مادرش است:
«وَ بَرَّا بِوَالِدَیهِ» (مریم/14)
«او نسبت به پدر و مادرش نیكوكار بود»
حضرت یحیی به پدر و مادرش خدمتهای زیادی میكرد و همیشه طالب رضایت آنان بود. وی در محیط خانواده بارّ بود و اینکه بارّ را برّ گفتند، چون دریادل و صحراصفت بود؛ به بیابان وسیع برّ میگویند و انسانی كه خیرش خیلی وسیع باشد، در حقیقت به این معناست که خیر و نیکی او به وسعت بیابانهاست.
3. تقوا در اجتماع
حضرت یحیی اهل تكبر نبود و آزارش به كسی هم نمیرسید؛ یعنی در محیط جامعه نسبت به كسی اهل جبر، ستم، ظلم و عصیان نبود
«...وَ لَمْیكُن جَبَّارًا عَصِیّاً» (مریم/14)
«...و جبّار (و متكبّر) و عصیانگر نبود!»
این جمله حالات حضرت را نسبت به اجتماع و نوع رفتار وی را با مردم بیان میكند كه ایشان نسبت به مردم خیرخواه و متواضع و بسیار مهربان بودند. به ضعیفان كمكرسانی مینمود و كسانی كه آمادگی دریافت معارف الهی را داشتند، هدایت مینمود.
شبكه تخصصی قرآن تبیان
منبع: پژوهشكده باقرالعلوم علیهالسلام
مصادر مطلب در پایگاه مذكور موجود میباشد.