گناهی كه عقوبتش خروج از انسانیت بود!
قصه اصحاب سبت در قرآن به اجمال آمده و در اخبار و روایات بسط و تفصیل یافته است. بنابر آنچه در4 آیه از قرآن آمده است اصحاب سبت گروهی از بنی اسرائیل بودند كه در شهری ساحلی می زیستند. به هنگام مدّ، آب دریا در نهرها و زراعات آنها داخل میشد و ماهیها از دریا به جانب آنها میآمدند و هنگام جزر، كه آب پایین میرفت، ماهیها برایشان به جا میماندند.
خدای متعال بنابر حكمتی و ای بسا برای امتحان و آزمودن آنها صید ماهی را در روز شنبه بر آنها حرام كرد و این در حالی بود كهدر روزهای شنبه، ماهیها بیش از هر روز دیگری بر صفحه آب ظاهر شده و چشم صیادان را نوازش میدادند! ساكنان قریه كه شغل اصلی آنها نیز ماهیگیری بود، از این حكم خداوند در غضب بودند؛ كه چرا چنین فرمانی داده و ما را از صید این سیل ماهی محروم كرده است. از این رو به فكر چاره افتاده و طریقی شیطانی برگزیدند و به مكر و حیله روی آوردند. به این صورت كه چالههایی بر سر راه ماهیان حفر نموده و در روز شنبه كه تعداد ماهیان بسیار بیشتر بود، آنها را به گودالها هدایت كرده و راه بازگشت را بر آنها میبستند و در روزهای بعد آنها را از آب میگرفتند و توجیهشان هم این بود كه ما در غیر شنبه ماهیها را از آب گرفته ایم! هرچند كه خود به خوبی می دانستند كه برای فرار از فرمان الهی، دست به مكر و چاره اندیشی زده و عملاً به مخالفت با حكم خداوند پرداختهاند. برخى نیز گفتهاند كه آنها در شب شنبه تورهاى ماهیگیرى را مىگستراندند و چون روز شنبه ماهیان زیادى در تورها جمع مىشد روز یك شنبه تورها را جمعآورى مىكردند و از این راه اموال فراوانى بهدست مىآوردند.
در آغاز، این كار با ترس و پنهانى صورت مىگرفت ولى به تدریج در میان آنان گسترش یافت و صورتى آشكار به خود گرفت،
چنانكه اكثریت قوم با این گروه همراه شدند كه بنا به روایتی از هشتاد و اندی جمعیت آن قریه، هفتاد هزار نفر مرتكب این نافرمانی گشتند.
دیگران نیز با آنها مدارا نموده و نهیشان نمیكردند؛ اینان گروهی بودند كه نه به صید ماهى مىپرداختند و نه صیادان را از این كار نهى مىكردند و موعظه آنها را بىفایده دانسته،
مىگفتند: آنان را به حال خود واگذارید تا نابود، یا به عذاب الهى گرفتار شوند:
«...لِمَ تَعِظونَ قَومـًا اَللّهُ مُهلِكُهُم اَو مُعَذِّبُهُم عَذابـًا شَدیدًا...» (اعراف، 164) و تنها عده اندكی بودند كه با عمل زشت آنها به مخالفت برخاستند؛ كسانى كه به فرمانهاى پیامبرشان پایبند بوده و به امید اینكه گناهكاران به سخنانشان گوش فرا داده از این عمل دست بكشند به هدایت گمراهان پرداخته و آنان را از این كار باز مىداشتند.
به تصریح قرآن، گروهى كه در برابر این منكر ساكت نشده و نهى از منكر نمودند، نجات یافته، گرفتار عذاب نشدند: «...اَنجَینا الَّذینَ یَنهَونَ عَنِ السّوءِ...» (اعراف،165)
چنانكه گفتیم در آیاتی چند از قرآن كریم به ماجرای اصحاب سبت و عاقبت آنها اشاره رفته است؛ از جمله آیات 65 سوره بقره، 166 سوره اعراف، 47 سوره نساء و 124 سوره نحل.
در برخی از این آیات چنین می خوانیم كه اینان به واسطه این كردار زشت مورد غضب الهی قرار گرفته و تبدیل به بوزینهگانی شدند و از صورت انسانی خارج شده و مسخ گشتند و در اخبار و روایات شرح مفصلتری پیرامون این ماجرا داده شده
از جمله آمده است كه عده اندكی كه مخالف رفتار زشت قوم خود بودند و می دانستند كه سزای این عمل جز عذاب الهی
نیست، تصمیم به جدا شدن از خطاكاران گرفتند و بنابر قولی از آن شهر خارج شدند و به قریهای در نزدیكی آن دیار كوچیدند. پس از چندی كه ناصحان برای خبر گرفتن از اوضاع خطاكاران به سوی آنها بازگشتند، دیدند كه تمامی آنها به بوزینهگانی بدل گشتهاند. در روایتی از قتاده آمده است كه در میان اصحاب سبت، جوانان به بوزینه و پیران به خوك تبدیل شدند.
این گروه سه روز به این حال بودند تا اینكه خداوند باد و بارانی فرستاد و آنها را به دریا ریخت و بعد از سه روز اثری از آنها باقی
نماند.
چنین است داستان عبرت آموز اصحاب سبت كه فرمان الهی را نادیده گرفته و ساده از كنار آن گذشتند و برای اندكی بهره بیشتر از دنیا، به عاقبتی شگفت دچار گشتند.
ذلِكَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّكَّرُون (اعراف،26 )
نویسنده: نعمتی
كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان
آخرین یادداشت ها
اصحاب سبت كیستند؟