تبیان، دستیار زندگی
خانه محل سکونت هر کسی مأمن آرامش و آسایش اوست ، اما هر کسی داشتن حدی از آن را مایه آسایش و آرامش می داند ، شما تعریفتان از خانهچیست ؟ چقدر به تجملات آن اهمیت می دهید ؟ چقدر به بزرگ و کوچک بودنش اهمیت می دهید ؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بالاخره دنبال خانه بزرگ باشیم یا کوچک؟


خانه محل سکونت هر کسی مأمن آرامش و آسایش اوست ، اما هر کسی داشتن حدی از آن را مایه آسایش و آرامش می داند ، شما تعریفتان از "خانه"چیست ؟ چقدر به تجملات آن اهمیت می دهید ؟ چقدر به بزرگ و کوچک بودنش اهمیت می دهید ؟


خانه را زمستانی کنید

در باب خانه و مسکن در روایات اسلامی ما به دو گونه روایات بر میخوریم ،در جایی می بینیم که از درگیر و دلبسته شدن به در و دیوار خانه ها ما را  نهی می کنند ،در این میان تکلیف چیست به دنبال خانه های بزرگتر با رفاه بیشتر باشیم یا نه؟

امام علی علیه السلام به یکی از یاران خود که خانه ای بزرگ برای خود تدارک دیده بود فرمود :‌« کُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هذِهِ الدَّارِ فِی الدُّنْیَا، وَ أَنْتَ إِلَیْهَا فِی الاْخِرَةِ کُنْتَ أَحْوَجَ؟ وَ بَلَى إنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الاْخِرَةَ: تَقْرِی فِیهَا الضَّیْفَ، وَ تَصِلُ فِیهَا الرَّحِمَ، وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا، فَإِذَا أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الاْخِرَةَ.»

؛  (اى علاء بن زیاد) با این خانه وسیع در این دنیا، چه مى خواهى بکنى و آن را براى چه مى خواهى؟! در حالى که در آخرت به آن نیازمندترى، آرى! اگر بخواهى مى توانى به وسیله آن به آخرت برسى (و سعادتمند شوى) به این گونه که از میهمانان در آن پذیرایى کنى و صله رحم در آن بجا آورى و حقوق شرعى و الهى آن را بپردازى; اگر چنین کنى به وسیله این خانه به خانه آخرت نائل شده اى.

این کلام پرمحتوا گرچه در یک قضیّه شخصیّه وارد شده و مخاطب آن دو نفر از اصحاب آن حضرتند ولى در واقع اصلى کلّى و برنامه اى عمومى را در مورد رعایت اعتدال در بهره گیرى از مواهب زندگى، بازگو مى کند و مخاطبان واقعى آن همه مسلمانها در سراسر تاریخند. امام هنگامى که خانه وسیع و گسترده علاء بن زیاد حارثى که طبعاً به وسایل خوبى نیز مجهز بود، مشاهده مى کند او را نخست سرزنش کرده و سپس نصیحتى آمیخته با محبّت به او ارائه مى دهد و مى فرماید: «با این خانه وسیع در این دنیا، چه مى خواهى بکنى و آن را براى چه مى خواهى، در حالى که در آخرت به آن نیازمندترى»؛ (مَا کُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هذِهِ الدَّارِ فِی الدُّنْیَا، وَ أَنْتَ إِلَیْهَا فِی الاْخِرَةِ کُنْتَ أَحْوَجَ؟).

عادت مردم بر این است که وقتى به عیادت بیمار مى روند چیزى مى گویند که خشنود و خوشحال شود، ولى یک معلّم آسمانى همچون على(علیه السلام) هنگامى که یار خود را در بستر بیمارى مى بیند همان بیمارى که گاه بازگشتى در آن نیست باید او را بیدار کند و متوجّه سرنوشت خویش سازد و صراط مستقیم سعادت را به او ارائه دهد و داروى تلخ نصیحت آمیخته با سرزنش را در کام او فرو ریزد تا بهبودى واقعى حاصل کند.

از امام ابوالحسن على بن موسى الرضا(علیه السلام)مى خوانیم که براى یکى از دوستانش خانه اى خرید، و به او فرمود: این منزل تو بسیار کوچک است، برخیز و به این منزل جدید نقل مکان کن، آن مرد گفت: این خانه را پدرم ساخته (و من از او پیروى مى کنم) امام(علیه السلام)فرمود: اگر پدرت نادان و بى خرد بوده، تو هم باید مثل او باشى؟!

آنگاه راه استفاده از این ثروت عظیم را براى نیل به سعادت آخرت به او نشان مى دهد و مى فرماید: «آرى! اگر بخواهى مى توانى به وسیله آن به آخرت برسى (و سعادتمند شوى) به این گونه که از میهمانان در آن پذیرایى کنى و صله رحم در آن بجا آورى و حقوق شرعى و الهى آن را بپردازى؛ اگر چنین کنى به وسیله این خانه به خانه آخرت نائل شده اى»؛ (وَ بَلَى إنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الاْخِرَةَ: تَقْرِی فِیهَا الضَّیْفَ، وَ تَصِلُ فِیهَا الرَّحِمَ، وَ تُطْلِعُمِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا، فَإِذَا أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الاْخِرَةَ).

امام(علیه السلام) با این بیان به این واقعیت اشاره مى فرماید که مال و ثروت امر نکوهیده و ضدّ ارزش نیست; بلکه مهم آن است که در چه راهى مصرف شود. هرگاه به تکاثر و تفاخر یا انحصار به شخص بینجامد مذموم است; ولى اگر بخش مهمى از آن در اختیار نیازمندان و دوستان و بستگان قرار گیرد، سرمایه آخرت محسوب مى شود. به همین دلیل از مال در قرآن مجید به عنوان «خیر» یاد شده آنجا که مى فرماید: «(إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ); اگر خیرى (مالى) از خود به یادگار بگذارد وصیت براى پدر و مادر و نزدیکان کند».(. بقره، آیه 180)

صله رحم

در حدیثى مى خوانیم که شخصى در خدمت امام صادق(علیه السلام) از اغنیا و ثروتمندان نکوهش کرد و به آنها بد گفت؛ امام فرمود: «أُسْکُتْ فَإِنَّ الْغَنی إذا کانَ وَصُولا لِرَحِمِهِ، بارّاً بِإخْوانِهِ أضْعَفَ اللهُ تَعالى لَهُ الاَْجْرَ ضِعْفَیْنِ لاِنَّ اللهَ تَعالى یَقُولُ: وَ ما أَمْوالُکُمْ وَ لا أوْلادُکُمْ بِالّتی تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنا زُلْفى إلاّ مَنْ اَمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِکَ لَهُمْ جَزاءَ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِی الْغُرُفاتِ امِنُونَ؛ ساکت باش! شخص غنى هرگاه صله رحم بجا آورد و نسبت به برادران دینى خود نیکوکار باشد، خداوند پاداش او را دو برابر مى کند، زیرا مى فرماید: اموال شما و اولادتان، چنان نیست که شما را به خداوند نزدیک کند، مگر کسى که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهد، آنها در برابر اعمالشان پاداش مضاعف دارند و در غرفه هاى بهشتى در امنیّت به سر مى برند».( سفینة البحار، ماده «غنى»)

بنابراین، مال مى تواند بهترین وسیله سعادت گردد، هرگاه به درستى از آن بهره گیرى شود و مى تواند وسیله بدبختى انسان باشد، هرگاه با بخل و اسراف و انحصارطلبى همراه گردد.

خانه هاى تنگ و کوچک، بهانه خوبى براى ترک صله رحم و دعوت نکردن از مهمان است. مى گویند که اگر ما به خانه ارحام برویم آنها نیز به خانه ما مى آیند و ما جا نداریم و به همین دلیل از پذیرایى مهمان که مایه خیر و برکت است خوددارى مى کنند، و یکى از علل رواج فرهنگ خانه هاى بسیار کوچک در عصر ما علاوه بر مشکلات مالى، سلطه فرهنگ خالى از عواطف انسانى غربیهاست، که نه صله رحم مى شناسند و نه پذیرایى از مهمان

خانه بزرگ در روایات

از روایات متعدّدى استفاده مى شود که یکى از نشانه هاى سعادت انسان داشتن خانه وسیع است ،‌ پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در حدیثى فرمود: «مِنْ سَعادَةِ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ، المَسْکَنُ الْواسِعُ».( کافى، ج 6، ص 526، ح 7 (باب وسعة المنزل)

در همان باب از کتاب کافى هفت حدیث دیگر به همین مضمون یا قریب به آن از معصومان(علیهم السلام) نقل شده است و مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار جلد 73 احادیث فراوانى در این زمینه دارد. از جمله در حدیثى از امام ابوالحسن على بن موسى الرضا(علیه السلام)مى خوانیم که براى یکى از دوستانش خانه اى خرید، و به او فرمود: این منزل تو بسیار کوچک است، برخیز و به این منزل جدید نقل مکان کن، آن مرد گفت: این خانه را پدرم ساخته (و من از او پیروى مى کنم) امام(علیه السلام)فرمود: اگر پدرت نادان و بى خرد بوده، تو هم باید مثل او باشى؟!( همان مدرک، ح 2)

بدیهى است هرگز مفهوم این روایات این نیست که انسان، خطّ اعتدال را رها کرده و به اسراف روى آورد، بلکه اشاره به این است که نباید مانند افراد تنبل و بى همّت در جایى که امکانات فراهم است به خانه هاى تنگ و تاریک و کوچک که روح انسان را آزار مى دهد، قناعت کرد.

اضافه بر این، خانه هاى تنگ و کوچک، بهانه خوبى براى ترک صله رحم و دعوت نکردن از مهمان است. مى گویند که اگر ما به خانه ارحام برویم آنها نیز به خانه ما مى آیند و ما جا نداریم و به همین دلیل از پذیرایى مهمان که مایه خیر و برکت است خوددارى مى کنند، و یکى از علل رواج فرهنگ خانه هاى بسیار کوچک در عصر ما علاوه بر مشکلات مالى، سلطه فرهنگ خالى از عواطف انسانى غربیهاست، که نه صله رحم مى شناسند و نه پذیرایى از مهمان.

فرآوری: محمدی      

بخش نهج البلاغه تبیان 


منابع :

کتاب  تفسیر نهج البلاغه پیام امام امیرالمۆمنین(علیه السلام) جلد  8 ، آیت الله مکارم شیرازی

مرکز ملی پاسخگویی به سۆالات دینی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.