5 فرق حدیث قدسی با قرآن
قدس یعنی پاکی و حدیث قدسی از آن نظر که به ذات پاک خداوند نسبت داده میشود، حدیث قدسی است.
حدیث قدسی عبارت است از کلامی که پیامبر اکرم (ص) از خداوند متعال حکایت کند (و معمولاً با کلماتی مانند «قال الله» یا «یقول الله» شروع میشود) و در الفاظ آن تحدی و اعجازی وجود ندارد، به خلاف قرآن که با الفاظ مخصوصی وحی شده و دیگران در آوردن مثل آن عاجزند. پس حدیث قدسی، وحی مُنَزل (نازل شده) نیست که رسول خدا (ص) از قول خداوند برای صحابه باز گوید. یعنی به عبارتی کلام قرآن نیست و حدیث هم نیست که از زبان پیامبر (ص) باشد، بلکه به واسطه جبرییل به وحی یا الهام و یا القاء ذهن، دریافت شده است.
آیات قرآنی اعجاز دارد اما احادیث قدسی اعجاز ندارد یعنی مخلوقات از آوردن مانند قرآن عاجزند اما این مطلب در مورد احادیث قدسی وجود ندارد؛ به دیگر سخن، آیات قرآن و احادیث قدسی از یک مبدأ سرچشمه میگیرد با این تفاوت که احادیث قدسی معجزه و سند رسالت محسوب نمیگردد اما آیات کریمه قرآن معجزه و سند رسالت است (و پیامبر اکرم) ص مأمور به تبلیغ آنها بوده است.
در حدیث قدسی دمی از عالم قدس و نوری از ربوبیت الهی دیده میشود. قرآن را جبرییل به لفظ و معنی از لوح محفوظ دریافت داشته و به پیامبر وحی نموده و در هر عصر و زمان و طبقه ای، متواتر و قطعی بوده است.
حدیث قدسی از نظر نقل «خبر واحد» شمرده میشود بر خلاف قرآن که «خبر متواتر» است و آنقدر توسط افراد مختلف نقل شده که احتمال تبانی افراد در نقل آن را از بین میبرد.
دیگر آن که آیات شریفه قرآن قطعی الصدور است و به تواتر به اثبات رسیده و غیر قابل تحریف میباشد و کتاب رسمی دین اسلام است، در حالیکه احادیث قدسی از چنین امتیازاتی برخوردار نیست. به عبارت بهتر، آیات قرآن به تواتر از پیامبر اکرم (ص) به دست ما رسیده پس قطعی الصدور است اما بیشتر احادیث قدسی چون خبرِ واحد هستند (و نه متواتر) لذا قطعی الصدور نیست بلکه ظنی الصدور است یعنی استنادش به پیامبر اکرم (ص) قطعی نیست.
نکته دیگر اینکه آیات قرآن احکام خاصی دارد، مثلاً بدون طهارت نمیتوان به الفاظ آیات دست زد یا نمیتوان آن را نجس کرد و اگر نجس شد، باید فوراً پاک کرد، ولی حدیث قدسی این احکام را ندارد مگر این که کلمه الله یا سائر اسمای مبارکه در حدیث قدسی باشد.
برخی (مانند ابن حجر هیثمی) مجموع احادیث قدسیهای که از پیامبر نقل شده را بالغ بر صد حدیث میدانند.
عده ای از محدثین این احادیث را در مجموعههایی جمعآوری کردهاند:
استاد محمد الصباغ گفته: در سال 1389، المجلس الاعلی للشئون الاسلامیه در مصر 400 حدیث قدسی از کتابهای ششگانه و موطأ اهل سنت جمع آوری کرده و در کتابی دو جلدی به نام «الاحادیث القدسیه» منتشر کرده است.
از دانشمندان شیعه نیز، شیخ حر عاملی (مۆلف وسائل الشیعه)، احادیث قدسی پیامبر اکرم (ص) را در کتابی به نام «الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه» گردآوری کرده است.
در مقایسه بین قرآن و حدیث قدسی میتوان به اختصار به چند مورد اشاره کرد:
1. قرآن معجزه است و حدیث قدسی چنین نیست.
2.قرآن از تغییر، تبدیل و تحریف مصون است و حدیث قدسی چنین خصیصه ای ندارد.
3.مس قرآن بر عده ای حرمت دارد در حالیکه در حدیث قدسی چنین نیست.
4.منکر حدیث قدسی کافر شمرده نمیشود ولی منکر قرآن، آری.
5.با احادیث قدسیه نمیتوان نماز خواند.
در نقل از قرآن میگویند، «قال الله تبارک و تعالی» و در نقل حدیث قدسی قدما میگفتند، قال رسول الله «فیما یروی عن ربه».
از نظر محتوایی، مضمون غالب احادیث قدسی اخلاقی میباشد؛ اگر چه در لابهلای آنها اخباری خاص در مورد اهل بیت و قیامت نیز میتوان یافت.
عده ای هم گفتهاند که ساختار لفظی از جانب پیامبر اکرم (ص) بوده و مفاد از جانب پروردگار است؛ اما این سخن، کلیت ندارد چه آنکه در پاره ای از احادیث قدسی مانند حدیث مشهور به «سلسله الذهب» عین عبارت انشاء خداوند است که توسط جبرئیل بر پیامبر اکرم (ص) خوانده شده است. بنابراین میتوان به طور کلی گفت به لحاظ سبک و ساختار، عنصر اعجاز دارد و در آن هماوردطلبی یا به تعبیر قرآن «تحدی» وجود دارد. دوم اینکه حدیث قدسی از نظر نقل «خبر واحد» شمرده میشود بر خلاف قرآن که «خبر متواتر» است و آنقدر توسط افراد مختلف نقل شده که احتمال تبانی افراد در نقل آن را از بین میبرد.
کتابهای زیر به احادیث قدسی پرداختهاند:
«جواهر السنیة، الاحادیث القدسیة المشترکة بین السنة و الشیعة، صحیح الاحادیث القدسیة و موسوعة شرحها، الاحادیث القدسیة الضعیفة و الموضوعة، موسوعة الاحادیث القدسیة الصحیحة و الضعیفة». 1
در پایان یک نمونه از احادیث قدسی را ارائه میکنیم: «قال رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله: یقول اللَّه عزّ و جلّ: اشتدّ غضبی علی من ظلم من لا یجد ناصرا غیری؛ 2 خشم من سخت است بر کسی که ستم کند به کسی که یاوری جز من ندارد.».
فرآوری: شکوری
شبکه تخصصی قرآن تبیان
1. مستور، پژوهشکده باقرالعلوم (ع)
2. الجواهر السنیة (کلیات حدیث قدسی) /ص 316.