تبیان، دستیار زندگی
هوش و حواس گل شب بو برای من کافی است آخرین مجموعه شعر علی بابا چاهی است که شامل شعر های سال های 87 و 88 او می شود و همچنین 95 شعرک نیز بخش پایانی این دفتر را در بر می گیرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شاعری با روان نویس گم شده


«هوش و حواس گل شب بو برای من کافی است» آخرین مجموعه شعر علی بابا چاهی است که شامل شعر های سال های 87 و 88 او می شود و همچنین 95 شعرک نیز بخش پایانی این دفتر را در بر می گیرد.

هوش و حواس گل شب بو برای من کافی‌ست

هوش و حواس گل شب بو برای من کافی‌ست.علی بابا چاهی. انتشارات ثالث. چاپ اول.تهران:1391. 1100نسخه.224 صفحه.6500 تومان.

«فاصله از نقطه ثقل خودش که بگیرد نه انار خودکشی می کند

نه برف از قرمزی خون از هوش می رود

همان که اتفاق نمی افتد           اتفاقی است که می افتد

در عین حال زانوهایش را در چمدان گذاشته     از چه مدان

از قفل کرده      از فاصله هم    فاصله گرفته

به کشتی ها نزدیک می شود اما            دریا را در کوزه ای به دریا

{ می اندازد

می گوید ماهی که از فلس هایش بزند بیرون

چه گوش ماهی صدایش کنند              چه صدف...»[1]

هوش و حواس گل شب بو با دروغ بزرگی آغاز می شود،" به مخاطب نیاز ندارم هوش و حواس گل شب بود برای من کافی است".

با توجه به تاریخ انتشار کتاب این آخرین مجموعه علی بابا چاهی است اما با توجه به تاریخ اشعار و ادعای خود شاعر باید گفت مجموعه شعر " گل باران هزار روزه " آخرین مجموعه شعر اوست که همگی پیش از شعرهای "هوش و حواس گل شب بو" سروده شده است.

این دفتراشعار سال های 87 و 88  شاعر را در بر می گیرد. پر از ارجاع های شخصی و بازی های زبانی خاص بابا چاهی که خواندن شعر هایش را هم خوش آیند و هم نافهمیدنی می کند. طنز ظریف کلام او در این مجموعه نیز شعرها را مثل همیشه خواندنی تر کرده است.

بابا چاهی که خودش را شاعری پسانیمایی می داند و متعلق به شاعران دهه هفتادی، دم به دم در تلاش است در هر مجموعه شعرش نشان دهد تغییر کرده است. به روایت خودش، شاعری است که روان نویسش را گم کرده و در مجموعه شاعران ساده نویس و روان نویس قرار نمی گیرد. باباچاهی در سال های اخیر فعال تر از سال های اولیه شروع شاعری اش تلاش می کند و هر سال مجموعه تازه ای به بازار کتاب عرضه می کند و نوع تازه ای از شعر را محک می زند. او در سال های اخیر شعر در وضعیت دیگر را به عنوان رویکرد شعری اش پیش رو قرار داده که به زعم خودش نه مانیفست و نه بیانیه  بلکه نوعی نگاه ساده تری است به شعر پست مدرن. در این که بابا چاهی موفق به ارائه و اجرای این رویکرد شده است یا نه باید به تاثیر مجموعه شعرهایش نظر کرد.

این مجموعه پر از ارجاع های شخصی و بازی های زبانی خاص بابا چاهی ست که خواندن شعر هایش را هم خوش آیند و هم نافهمیدنی می کند. طنز ظریف کلام او در این مجموعه نیز شعرها را مثل همیشه خواندنی تر کرده است.

باباچاهی در کارگاه شعرش این نوع رویکرد را تدریس می کند و خود می گوید امروز دیگر شاگردان شعر بابا چاهی گونه می نویسند. این می تواند نقطه ضعف بزرگ او محسوب شود. چرا خود یکی از منتقدان سر سخت کارگاه های براهنی بود و اعتقاد داشت این کارگاه ها در واقع همه شاعران را یک دست می کند. حال اینکه کارگاه های باباچاهی با شاعران چه می کند موضوع دیگری است.

همین که او به عنوان یک شاعر همواره در تلاش است با نسل های جوانتر همراه شود واز کهنگی شعرش بکاهد مقوله ای است که کمتر شاعری توان انجامش را دارد و معمولا با موفق شدن نوع و ژانر شعری خود، دست از تلاش بر داشته به همان موقعیت تثبیت شده می چسبند و از ترس از دست دادن آن شروع به نقد گونه های تازه می کنند. اما بابا چاهی بر خلاف دیگران به مسیر پویای خود ادامه می دهد و هر کتابش فصل تازه ای از شعر اوست که بابا چاهی دیگری به خواننده و جامعه ادبی نمایش می دهد.

در این کتاب علاوه بر شعرهای بلندی که خصوصیات سبکی شعر او را با خود دارد. بخشی هم به شعرهای کوتاه او اختصاص یافته که خود نام شعرک به آن می دهد. این بخش شامل 95 شعرک است تحت نام شعرک های شب بویی. در بخش پایانی کتاب تحت عنوان شب بو در حاشیه مقاله ای به نام "شعر مولف، صلح مولف" آورده شده است که توضیحاتی است درباره شعر در وضعیت دیگر. بابا چاهی شعر در وضعیت دیگر را شعر چندیتی می نامد در مقابل شعر" دیگر" که ماهیتی فردی داشت. التقاط گفتمان ها، امتزاج زمان ها و مکان های مختلف، نسبیت گرایی و التقاط صداهای سرکوب شده را خصوصیات شعر در وضعیتی دیگر بر می شمارد. هوش و هواس گل شب بو برای من کافی است شامل 73 شعر بلند و 95 شعر کوتاه است. شعر های بلند این مجموعه عبارتند از: مریخی ها، هرکس به جایی، امکان دارد، چع واقعیتی؟، گیرم که ثابت شد، چیزی که سنگ شد، کاتب بی صورت و ...

« جای صدف اینجا بود

یا موج او را              خرده – خرده          خورده

یا باد یک مرتبه او را با خود برده » [2]

پی نوشت:

[1] صفحه 36 کتاب شعر از خودش خیلی جدا شده

[2] صفحع 43 شعرک 44

فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان