شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 938
  • دوشنبه 1391/6/27
  • تاريخ :

برای مردی که سخت نگران ما بود!

امام صادق

بازخوانی متفاوت آیاتی از قرآن که بارها خوانده‌ایم(37)

 

نوشتار پیشرو اگر چه با کمی تاخیر، تقدیم می‌شود اما برای عرض ادب به آستان مشعشع ششمین شمس آفتاب‌آفرین، هیچ‌گاه دیر نیست.


... یَوْمَ یَأْتی بَعْض ءَایَتِ رَبِّك لا یَنفَعُ نَفْساً إِیمَنهَا لَمْ تَكُنْ ءَامَنَت مِن قَبْلُ أَوْ كَسبَت فی إِیمَنهَا خَیراً قُلِ انتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ

آن روز که آیات و نشانه‏های پروردگارت تحقق پذیرد ایمان آوردن افرادی که قبلا ایمان نیاورده‏اند و یا عمل نیکی انجام نداده‏اند سودی به حالشان نخواهد داشت. بگو اکنون که شما چنین انتظارات غلطی دارید انتظار بکشید ما هم انتظار کیفر شما را می‏کشیم. / سوره مبارکه انعام آیه 158

 

کتابها می‌نویسند:

ابو بصیر می‏گوید: حضرت امام جعفر صادق علیه‏السلام درباره‏ی همین آیه شریفه فرمود: منظور از آن روز، روز خروج حضرت قائم علیه‏السلام آن انتظار کشیده شده‏ی از ماست. آنگاه امام علیه‏السلام فرمود: ای ابا بصیر. خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبت او منتظر ظهورش باشند و در زمان ظهورش از او اطاعت نمایند که اینان اولیای خدایند که هیچ ترس بر ایشان نیست و حزن و اندوهی نخواهند داشت. 1

 

با تو می‌گویم:

بزرگترین تصویری كه از او توی ذهنم داشتم، شیخ الائمه بود و رییس مذهب.

تصویری روشن از مردی نشسته در صدر مجلس که شاگردان دورش را گرفته بودند

و در كلاس درسش هم جای سوزن انداختن نبود. اهل بحث بود و یكه‌تاز میدان تفسیر و احتجاج و استدلال و البته حدیث...

استادی که خیلی نمی‌شد به او نزدیک شد، کنارش نشست. بغض کرد و از دردهای آخرالزمانی گفت.

چرا كه بیشتر آنچه كه یادم می‌آید از روایت، اولش اكثرا یا قال الباقر (ع) دارد و یا قال الصادق (ع) داشته است.

مردی كه من تصویرش را گوشه ذهنم داشتم، مرد اشك و ندبه و ناله های فراق نبود ابدا...

یعنی به او نمی‌آمد انگار كه او را جایی جز کتاب‌های تفسیر و اصول كافی و احتجاج و بحار الانوار ببینیم.

اما كم كم لابه لای صفحه‌های مفاتیح درشت خط مادربزرگم با او آشنا شدم كه این بار فقط استاد فقیه مجالس درس

مدینه نبود كه صبح‌های جمعه ندبه‌های فراقش جان‌سوز بود.

كه زمزمه «سیدی سیدی» 1‌اش جز از حبیبی دور از محبوب مانده بر نمی‌آمد.

كمی كه بیشتر با اشك‌های مكتوبش 2 آشنا شدم دانستم كه او بیش از آنكه قهرمان و امیر میدان كلمه‌ها باشد.

یكه‌تاز است در عاشقی ... آمیزه‌ای است از عقل و عشق ...

و حالا به آخرین روزهای شوال که می‌رسم، دست می برم به دامان مردی که سخت نگران ما بود. 4

اشک‌هایمان را سامان داد ...

که دستمان را گرفت و قرآن را برایمان تفسیر آخرالزمانی کرد. که نشست و کلمه به کلمه برایمان روایت کرد...

 

یادم بماند:

یادم باشد و یادت نرود بهای ایمان آخرالزمانی ما را، پدرانی پرداخته‌اند ... ریسمان به گردن کوچه‌ها ... مسموم زهرها

 

نوشته‌ی: زهرا نوری لطیف

کارشناس شبکه تخصصی قرآن تبیان


1)کمال الدین و تمام النعمه اثر شیخ صدوق، جلد 2، ص 357.

2)از سدیر صیرفی رسیده است كه من و مفضّل بن عمر و ابو بصیر و ابان بن تغلب به حضور امام صادق علیه‌السّلام رسیدیم. دیدیم حضرت روى زمین و در آن حال مانند پدری فرزند از دست داده گریه می‌كرد و آثار حزن در چهره‌اش آشكار بود و در حالی كه بسیار می‌گریست می‌فرمود:

سَیِّدِی غَیْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ أَسَرَتْ مِنِّی رَاحَةَ فُۆَادِی

اى آقاى من! غیبت تو خواب را از من ربوده و بی‌تابم و آرامش جانم را سلب كرده! /

كمال الدین و تمام النعمه ص 352، با اندكی تخلیص

3)دعای شریف ندبه؛ مفاتیح‌الجنان حاج شیخ عباس قمی

4)قال الصادق علیه‌السلام: انا ارحم بکم من انفسکم ...

UserName