بازخوانی متفاوت آیاتی که بارها خواندهایم(32)
رفاقت ِ کتابی
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىوَالْفُرْقَانِ ماهِ رمضان ، ماهی است که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانههای هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. / سوره مبارکه بقره آیه 185
کتابها مینویسند :
در این که مراد از نازل شدن قرآن در ماه رمضان چیست وجوهی بیان شده است:
1.تمام قرآن در شب قدر به آسمان دنیا فرود آمد و سپس تدریجاً در مدت بیست سال بر پیغمبر اکرم نازل گشت «ابن عباس- سعید بن جبیر- حسن- قتاده) و از امام صادق علیه السلام نیز همین معنا نقل شده است.
2.ابتداء نزول قرآن در شب قدر بوده که در ماه رمضان است (ابن اسحاق)
3.در شب قدر آنچه در یک سال مورد نیاز بود به آسمان دنیا فرود میآمد سپس تدریجاً بر حسب لزوم بر پیغمبر اکرم صلّی اللَّه علیه وآله و سلّم نازل میگشت (سدی از ابن عباس) و ثعلبی از ابوذر غفاری و او از پیغمبر اسلام صلّی اللَّه علیه وآله نقل میکند که فرمود: صحف حضرت ابراهیم علیه السلام در سوم ماه رمضان (و به نقلی در شب اول) نازل گشت و تورات موسی علیه السلام در ششم و انجیل عیسی علیه السلام در سیزدهم و زبور داوود علیه السلام در هیجدهم و فرقان بر محمّد صلّی اللَّه علیه وآله و سلّم در 24 ماه رمضان نازل گشت و همین روایت را عیاشی از امام صادق علیه السلام و آن حضرت از پیغمبر اکرم صلّی اللَّه علیه وآله نیز نقل نموده است.
4.مراد از «أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» این است که قرآن در مورد وجوب روزه نازل شده و حکم آن را بیان کرده است. مثل این که گفته میشود خداوند در مورد زکات فلان مطلب را نازل نموده که منظور نزول در وجوب آن است سپس در وصف قرآن میفرماید «هُدیً لِلنَّاسِ» هادی و رهنمای است در علومی که مردم را بدان موظف کرده است1
با تو میگویم :
وقتی اسم دوست جدیدی را میآوردیم ، بابا ابروهایش را میانداخت بالا ، چشمهایش را درشت تر از همیشه میکرد ، نگاهش را میدوخت به ما و برای چندمین بار میگفت که دوستهای آدم جند دستهاند . بعضیهایشان همانهایی هستند که فقط سلام و علیکی داریم با هم ، همانهایی که توی کوچه و خیابان که هم را میبینیم،توی صف نانوایی ، وقت سوار شدن اتوبوس . همانهایی که هر بار وقتی همدیگر را میبینیم فقط حال و احوال مختصری میکنیم ، خندهای تحویل هم میدهیم ، از هم جدا میشویم تا بار دیگری که خدا میداند کی است و باز توی کدام خیابان و وقت گذشتن از پیچ کدام کوچه باز به هم برمی خوریم دوستهای دیگری هستند که چشمهایت از دیدارشان برق میزند ، که توی تنهاییهایت دلت پر میکشد برای بودنشان. که وقت شادی و جشن و خوشحالیهایت ، شاید به هزار و یک دلیل نباشند و نتوانند باشند . اما همین که خبردار اندوهت میشوند ، هر جوری که میشود خودشان را میرسانند. دوستانی که نگفته می فهمندت، میتوانی فقط دردت را به آنها بگویی . رفقایی که میتوانی حساب کنی روی بودنشان ...روی سر بزنگاه رسیدنشان.، همان دوستانی که راه و چاه را خوب میدانند. بعد که ما میپرسیدیم که چند تا از این دوستهای واقعی دارد ؛ لبخند میزد و خودش را سرگرم کار دیگری میکرد . اما یک شب، دم افطار ، خودش آمد و سر بحث رفاقت با ما نشست. آمد و گفت که این شبها ، قشنگیاش به این است که خدا بهترین رفیق را برایمان فرستاده است . رفیق ِآرام ِ مکتوبی که هر وقت بخواهی میتوانی پای حرفهایش بنشینی . دردت را میفهمد و برایت دوا دارد و شفا. رفیقی که راه را نشانت میدهد . بابا اسم قرآن ِ جلد چرمی ِ قدیمیاش را که آورد ، ما دانستیم ، تنها رفیق ِ شفیق این سالهایش کتاب ِ توست ..
یادم بماند:
یادم باشد و یادت نرود او – صلوات الله علیه – دستش را گرفته بود سوی ما ، وقت ِگله از غریبی کتاب ِخدا ..2.
نویسنده: زهرا نوری لطیف
کارشناس شبکه تخصصی قرآن تبیان
1.ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن ، ج 2 ، ص 209 و 210
2. وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَـذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا /و پیامبر عرضه داشت : پروردگارا ! قوم من قرآن را رها کردند / سوره مبارکه فرقان آیه 30