پیشنهاد قرآن در رابطه با شخص حسود
با فرا رسیدن ایام برکتخیز رمضانالمبارک، بهار قرآن و ماه پرفضیلت امت اسلام، بر خوان گستردهی نور مبین و کتاب مستبین، قرآن، این مأدبهی گشودهی الهی مینشینیم و طعام معرفت بر میگیریم.
صفآرایی حسود در برابر خدا
وَدَّ کَثِیرٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُم مِّن بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (آیه 109 سوره بقره)
بسیاری از اهل کتاب از روی حسد که در وجود آنها ریشه دوانده دوست میداشتند شما را بعد از اسلام و ایمان به حال کفر باز گردانند، با اینکه حق برای آنها کاملا روشن شده است، شما آنها را عفو کنید و گذشت نمائید تا خداوند فرمان خودش (فرمان جهاد) را بفرستد، خداوند بر هر چیزی توانا است.
یکی دیگر از گناهان بزرگ و مهم در اسلام گناه حسد است. حسد در لغت به معنای بد خواهی و خواستن زوال نعمت دیگری است و در اصطلاح به کسی حسود میگویند که آرزویی اینچنینی برای شخصی که استحقاق نعمتی را دارد، داشته باشد.
حسد نیز از جمله رذایل اخلاقی است که هر کس -جدای از دین- به مذموم بودن آن حکم میکند و آن را جایز نمیشمرد و حرام قرارش میدهد.
علمای اخلاق برای حسد سرچشمههایی را ذکر کردهاند از جمله کینه، دشمنی، حقد و ... که تمام اینها بازگشتش به یک منشأ کلی است و آن عدم توحید و شرک است.
گناهان نسبت به هم رابطه تعلیلی دارند حسد نیز از جمله آنهاست که موجب بسیاری از گناهان دیگر از جمله کینه ورزی، غیبت، در برخی موارد تهمت و بسیاری از گناهان دیگر که سزاوار است در جامعه اثری از آنها وجود نداشته باشد.
در این رابطه پیامبر اکرم در حدیثی قدسی اینگونه میفرماید که خدای تعالی فرمود شخص حسود دشمن من است و از قضای من خشم گرفته و به قسمتی که من در بین بندگان خود قرار دادم، راضی نیست.
همانطور که در حدیث هم آمده شخص حسود دچار امراض توحیدی گوناگونی است از جهتی وی به مقام مشیت الهی اعتراض میکند و از جهتی حکمت خدا را مورد خدشه قرار میدهد، پس تصویر پروردگار رو برای خود یا بخیل یا جاهل و یا غیر عادل ترسیم مینماید. (اعاذنا الله من شرور انفسنا)
اما ثمرات نامیمون این گناه بزرگ نیز بسیار است که به مهمترین آن در این آیه شریفه اشاره شده و آن عبارت است از: قبول نکردن حق و واقعیت و انحراف از آن به جهت حسادت.
در این آیه شریفه خداوند دو نکته مهم را به مسلمانان گوشزد مینماید و آن دو عبارتند از:
1-بسیاری از اهل کتاب پس از آنکه حق و حقیقت برایشان آشکار شد به جهت حسادتشان قصد دارند شما را به کفر ماقبلتان برگردانند؛
2- شما در برابر، آنها را عفو نمایید و از آنها گذشت نمایید تا فرمان الهی جاری گردد
آنچه از این دو نکته قبل فهمیده میشود این است که: اولا همانطور که گفته شد حسد انسان را از حقطلبی و حقیقت بازمیدارد و او را به گمراهی میکشاند ثانیا اینکه در برابر شخص حسود باید محبت نمود و او را بخشید و از او گذشت که این نیز خود نشانهایست دیگر بر رحمانیت دین مبین اسلام.
در آخر همانگونه که در شمارههای قبل بدان اشاره کردیم گناهان نسبت به هم رابطه تعلیلی دارند حسد نیز از جمله آنهاست که موجب بسیاری از گناهان دیگر از جمله کینه ورزی، غیبت، در برخی موارد تهمت و بسیاری از گناهان دیگر که سزاوار است در جامعه اثری از آنها وجود نداشته باشد.
«تمسخر» نشانه ناتوانی افراد است
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (آیه 11سوره حجرات)
ای کسانی که ایمان آوردهاید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزا کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نه زنانی از زنان دیگر شاید آنان بهتر از اینان باشند، و یکدیگر را مورد طعن و عیبجویی قرار ندهید، و با القاب زشت و ناپسند یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی بعد از ایمان نام کفر بگذارید، و آنها که توبه نکنند ظالم و ستمگرند.
دانستیم که اسلام دین رحمت و اخلاق و قرآن کتاب این دین بزرگ نیز کتاب رحمت و اخلاق است.
از جمله آیاتی که بر این مدعا دلالت دارد میتوان به آیه 11سوره حجرات اشاره نمود خداوند در این آیه شریفه مومنان را به 3 امر توصیه مینماید. آن 3 امر عبارت باشند از:
1-مومنان همدیگر را استهزاء و به سخره نگیرند؛
2-مومنان در یکدیگر به دنبال عیبجویی نباشند؛
3-مومنان یکدیگر را با القاب زشت و نا پسند مورد خطاب قرار ندهند.
همانطور که میبینیم در این آیه شریفه به سه نکته مهم اخلاقی اشاره شده اول استهزاء و حکم به عدم جواز و حرمت آن.
در این باب روایتی از امام علی بن الحسین(علیه السلام)اینگونه بیان شده است: سه دسته گناهان باعث عذاب میشوند: 1-ستم کردن از روی آگاهی2-تجاوز به حقوق مردم3-دست انداختن و مسخره کردن آنها.
همانطور که در این روایت ملاحظه میشود حضرت علیبن الحسین مسخره کردن را در زمره گناهانی همچون ستم کردن از روی آگاهی و تجاوز به مردم قرار میدهند و آنها را عامل نزول عذاب میدانند و این خود نکتهای مهم و قابل توجه و دقت است.
دومین از نکاتی که در آیه بدان اشاره شد مسئله عیبجویی در مردم است در مورد این مقوله در شماره اول به فراخور مسئله تجسس توضیح داده شد اما آنچه بسیار در این مسئله مورد توجه و مهم است، این است که این رذیله عامل بسیاری از گناهان دیگر در فرد میشود علاوه بر اینکه فرد بر اثر این رذیله دارای نقصان روحی و معنوی نیز میشود چرا که شخص عیب جو همواره به دنبال عیوب افراد می گردد پس نحوه تعامل و ارتباطش با افراد بر اساس حسن ظن نبوده لذا همواره به آنان مشکوک و برخورد با آنها یک نوع برخورد خصمانه میشود و مشخص است که چنین برخوردی چه مضراتی را برای فرد و جامعه به همراه دارد.
سومین نکته مورد نظر آیه این است که اگر شخصی دچار فسقی شد و مدتی در آن حال ماند سپس توبه کرد و فرد مۆمنی شد دیگر کسی نمیتواند و نباید او را به القاب زمان فسق و اصطلاحا جاهلیت او را خطاب نماید این مسئله هم بسیار مهم و حایز اهمیت است، از آن جهت که گاهی افراد به خاطر منافع مادی و دنیوی خود دست به اینکار میزنند که البته کاری بسیار ناپسند و غیر اخلاقی و شرعی است.
در پایان حدیثی از امیرالمومنین علی(علیه السلام)نقل میکنیم.
حضرت میفرمایند: بدگویی پشت سر دیگران آخرین کوشش ناتوان است.
و شاید از همین باب باشند افرادی که دست به استهزاء و عیبجویی میزنند از همه بیشتر به دنبال سابقه افراد میگردند تا در صورت نیاز آنها را با آن القاب خطاب نمایند.
به هر حال امید که جامعه ما از این رذیله خالی و عاری باشد و همواره در طریق اخلاق قدم گذارد.
نویسنده: محمودرضا احمدی، کارشناس علوم دینی
شبکه تخصصی قرآن تبیان