تبیان، دستیار زندگی
بستر توسعه در بُعد سیاسى آن، رهبرى و تدبیر روابط افراد و تشكّلها، كارهاى حكومتى و روابط خارجى یك كشور است كه براى رسیدن به اهداف آن انجام مى گیرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسلام و توسعه سیاسى

صلح

مقصود از توسعه سیاسى چیست؟ و دیدگاه اسلام در این رابطه كدام است؟

مفهوم توسعه سیاسى كه نخست سیاستمداران درباره آن سخن گفتند و سپس اقتصاددانها و پژوهشگران سیاسى به آن پرداختند، در عرصه سیاست و علم سیاست جایگاه مهمّى دارد. با این حال هنوز ابهام و عدم صراحت زیادى در مورد این واژه1 وجود دارد، و به جرأت مى توان گفت: واژه «توسعه سیاسى» تعریف دقیق و مشخّصى ندارد. با این همه باید گفت: توسعه سیاسى از دو واژه «توسعه» و «سیاست» سامان مى یابد كه توضیح هر یك از آن دو مى تواند مفهوم توسعه سیاسى را روشن تر گرداند:

توسعه(Development) عبارت است از: «رفتارى كه یك فرد یا یك ارگان و یا كلّ جامعه با استفاده از بهترین ابزارها و وسایل و توأم با برنامه اى كامل، انجام مى دهد تا هر چه زودتر و بهتر به هدف سیستم نایل آید».

در این تعریف به دو عنصر كمّى و كیفى اشاره رفته است. این كه مى گوییم «زودتر»، به كمیّت زمانى رسیدن به مطلوب نظر داریم و هر گاه كه مطلوب ما مطلوب كلّ جامعه نیز باشد، ملازم با مشاركت هر چه بیشتر مردم براى برآوردن هدف خواهد بود؛ و این كه مى گوییم «بهتر» به كیفیّت نیل به هدف نظر داریم كه این كیفیّت در رابطه با ابزارها و توجّه به بُعد ارزشى به كار گیرى آنها و اهداف مورد نظر معنا پیدا مى كند.

قوام توسعه سیاسى به دو عامل كمّى و كیفى «مشاركت هر چه بیشتر مردم در امور سیاسى» و «درك هر چه بهتر ایشان از مسائل سیاسى» است

سیاست (Politics) نیز عبارت است از: «رهبرى صلح آمیز یا غیر صلح آمیز روابط میان افراد، گروه ها و احزاب (نیروهاى اجتماعى) و كارهاى حكومتى در داخل یك كشور، و روابط میان یك دولت با دولت هاى دیگر در عرصه جهانى2 كه به منظور نیل به اهداف و مصالح یك جامعه و افراد آن صورت مى گیرد.»

بنابراین، بستر توسعه در بُعد سیاسى آن، رهبرى و تدبیر روابط افراد و تشكّلها، كارهاى حكومتى و روابط خارجى یك كشور است كه براى رسیدن به اهداف آن انجام مى گیرد. بالطبع این اهداف در عین مشترك بودن در برخى امور، بر حسب كشورهاى مختلف تفاوت هایى با یكدیگر پیدا مى كنند. به عنوان نمونه در كشور ما این هدف نیل به رفاه مادّى و اقتصادى، توأم با رشد فرهنگى و معنوى و حاكمیّت ارزش هاى اسلامى، و در یك كلمه تأمین سعادت دنیوى و اخروى شهروندان است كه در سایه عمل به احكام و دستورات اسلامى حاصل مى شود.

بنابراین، قوام توسعه سیاسى به دو عامل كمّى و كیفى «مشاركت هر چه بیشتر مردم در امور سیاسى» و «درك هر چه بهتر ایشان از مسائل سیاسى» است. ولى این تعبیر امروز مانند بسیارى از شعارهاى دیگر دستاویزى براى سلطه جویان شده كه با ارائه تعریفها و شاخصه هاى خاصّى، كشورهاى مستقل و داراى فرهنگ و ایدئولوژى خاصّ، بخصوص اسلام، را از اصالت هاى خود تهى كنند و زمینه را براى هجوم فرهنگى فراهم آورند. 3

اما مفهوم «توسعه سیاسى» كه از تلفیق دو واژه توسعه و سیاست بدست آمده است مفهومى انتزاعى است، و مفاهیم انتزاعى بر حسب شاخصه هاى خود قابل تعریف و شناسایى هستند. 4

بستر توسعه در بُعد سیاسى آن، رهبرى و تدبیر روابط افراد و تشكّلها، كارهاى حكومتى و روابط خارجى یك كشور است كه براى رسیدن به اهداف آن انجام مى گیرد

این شاخصها نشان مى دهد كه كشورى در چه مرحله از توسعه سیاسى قرار دارد: در مرحله فرارَوى و رشد نهادهاى مردمى یا در مرحله توسعه بى ثباتى و فروپاشى نهادها5.

برخى صاحبنظران6 ضمن تأكید بر نقش مشاركت سیاسى در روند توسعه، «نهادینه كردن» را معیار منحصر به فرد توسعه سیاسى مى داند. بر این اساس، آن دسته از نظامهاى سیاسى توسعه یافته تلقى مى شود كه به نهادهاى پایدار، جا افتاده، پیچیده و منسجمى مجّهز باشد.7 بنابراین یكى از ویژگى هاى مهمّ نظام توسعه یافته ، داشتن نهادهاى مدنى مستحكم و مستقل معرّفى گردیده است.

فرایند توسعه سیاسى آثارى نیز به همراه خواهد داشت، یكى از نظریّه پردازان 8 برخى از این آثار را چنین برمى شمرد:

1ـ تغییر هویّت از هویت دینى به هویّت قومى و از هویّت محلّى به هویّت اجتماعى

2ـ تغییر مشروعیّت از یك منبع متعالى به یك منبع غیر متعالى

3ـ تغییر در مشاركت سیاسى از نخبه به توده، و از خانواده به گروه

4ـ تغییر توزیع مقامات حكومتى از پایه موقعیّت خانوادگى و امتیاز به دستاوردها و لیاقت ها. 9

پی نوشت ها :

1. عبدالرحمن عالم، «بنیادهاى علم سیاست»، ص 123، به نقل از لوسین پاى. Lucianw.pye

2-  همان، ص 30.

3-. ما در این باره و درباره استراتژى دشمن براى نیل به اهداف استعمارى اش، در پاسخ به سۆال بعدى از همین مجموعه بیشتر سخن گفته ایم.

4ـ بنابراین ما نیز با واگذاردن تعریف مستقیم این واژه (= توسعه سیاسى)، شاخصه هایى عمده از این مفهوم را به شرح زیر برمى شماریم:

1ـ افزایش حقّ رأى و انتخابات آزاد با رأى دهندگان زیاد

2ـ سیاسى شدن یا مشاركت بیشتر و بیشتر مردم در روندهاى سیاسى

3ـ مشاركت مردم در هیأت هاى تصمیم گیرى

4ـ تراكم منافع فزاینده توسّط احزاب سیاسى با ثبات دموكرات

5ـ آزادى مطبوعات و رشد رسانه هاى جمعى

6ـ گسترش امكانات آموزشى

7ـ استقلال قوه قضائیّه و حاكمیّت قانون

8ـ دنیایى (= سكولار) كردن فرهنگ

9ـ نیروهاى مسلّح غیر سیاسى

در مقابل، برخى از ویژگى هایى كه موجب اختلال روند توسعه سیاسى معرّفى شده اند، عبارت اند از:

1ـ فساد سیاسى به جهت منافع شخصى

2ـ بت شدن فرمانروایان

3ـ تعظیم و تكریم ایدئولوژى رسمى و حاكم

4ـ تعهد كارمندان به خطّ حزب حاكم

5ـ مداخله خارجى در امور داخلى كشور

6ـ سیاسى شدن نیروهاى مسلّح

7ـ تظاهرات اعتراض آمیز با استفاده از خشونت

8ـ سركوبى ناراضیان

9ـ فساد گسترده و سوء مدیریّت

10ـ سوء قصدهاى سیاسى

5ـ عبدالرحمن عالم، پیشین، ص 129 ـ 127، با اندكى تلخیص و تصرّف.

6- ساموئل هانتیگن

7- پروفسور برتران بدیع ، "توسعه سیاسی " ، ترجمه دکتر احمد نقیب زاده ، ص 82

8- لئونارد بیندر

9- عبدالرحمن عالم ، پیشین ، ص126

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع :

-          مشکات هدایت ، آیت الله مصباح یزدی ، ص 181 – 184

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.