فى التوحيد بارى تعالى جل و علا - منطق الطیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منطق الطیر - نسخه متنی

محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فى التوحيد بارى تعالى جل و علا





  • آفرين جان آفرين پاك را
    عرش را بر آب بنياد او نهاد
    آسمان را در زبردستى بداشت
    آن يكى را جنبش مادام داد
    آسمان چون خيمه ى برپاى كرد
    كرد در شش روز هفت انجم پديد
    مهره ى انجم ز زرين حقه ساخت
    دام تن را مختلف احوال كرد
    بحر را بگذاشت در تسليم خويش
    بحر را از تشنگى لب خشك كرد
    روح را در صورت پاك اونمود
    عقل سركش را به شرع افكنده كرد
    كوه را هم تيغ داد و هم كمر
    گاه گل در روى آتش دسته كرد
    نيم پشه بر سر دشمن گماشت
    عنكبوتى را به حكمت دام داد
    بست مورى را كمر چون موى سر
    خلعت اولاد عباسش بداد
    پيشوايانى كه ره بين آمدند جان خود را عين حيرت يافتند
    جان خود را عين حيرت يافتند



  • آنكه جان بخشيد و ايمان خاك را
    خاكيان را عمر بر باد او نهاد
    خاك را در غايت پستى بداشت
    وان دگر را دايما آرام داد
    بى ستون كرد و زمينش جاى كرد
    وز دو حرف آورد نه طارم پديد
    با فلك در حقه هر شب مهره باخت
    مرغ جان را خاك در دنبال كرد
    كوه را افسرده كرد از بيم خويش
    سنگ را ياقوت و خون را مشك كرد
    اين همه كار از كفى خاك او نمود
    تن به جان و جان به ايمان زنده كرد
    تا به سرهنگى او افراخت سر
    گاه پل بر روى دريا بسته كرد
    بر سر او چار صد سالش بداشت
    صدر عالم را درو آرام داد
    كرد او را با سليمان در كمر
    طاء و سين بي زحمت طاسش بداد
    گاه و بي گاه از پى اين آمدند هم ره جان عجز و حسرت يافتند
    هم ره جان عجز و حسرت يافتند


/ 333