شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 3516
  • پنج شنبه 1390/9/24
  • تاريخ :

  نگارش کتابی به دستور شیطان

شیطان

در قرآن می‌خوانیم:

فاذا قرات القرآن فاستعد بالله من الشیطان الرجیم

وقتی که قرآن می‌خوانی از شر شیطان دست به دامان خداوند باش

از این‌ گفته‌اند: یکی از آداب خواندن قرآن کریم استعاذه است.

«استعاذه» از ریشه «عوض» و یا «عیاض» بوده و به معنای چسبیدن و پیوستن است، و به خداوند استعاذه کردن به معنای دست به دامان او شدن است.

و خداوند نیز پناه خواهد داد زیرا که پناه دهنده و ایمنی بخش است.

پس بنابراین استعاذه گفتن نیست بلکه حرکت و اقدام است درست مثل وقتی که رگبار تگرگ بی‌وقفه می‌بارد تو نمی‌گویی پناه می‌برم به سقف بلکه با شتاب تمام خود را به زیر سقف می‌کشانی، و این همان معنی استعاذه و پناه بردن است.

بلی خود شیطان وامی‌دارد که به او فحش بدهند، یا به زبان تنها بگویند: اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم،‌ مانند کار دُوَل استعماری است : در بعضی مستعمرات افرادی دارند که در استعمار یار و یاور آن‌هایند، گاه به مقتضای سیاست و مصلحت روزگار وادار می‌کنند این افراد به آن‌ها فحش بدهند، بد بگویند، مردم را از فجایع استعمار آگاه کنند، برای پرده پوشی و نعل وارونه زدن ، تا بتوانند مقاصد استعماری خود را توسط همین افراد بهتر پیش  ببرند.

پس اگر قرآن کریم می‌گوید:

هنگام خواندن قرآن استعاذه کن و به خداوند پناه ببر، نه به این معناست که اعوذ بالله بگو، اگر چه گفتن این سخن نیز سنت پیامبر بوده و مستحب است، اما در اینجا منظور آن است که به سوی خداوند حرکت کن و خود را دامن کشان به دامان او برسان.(1)

بله خودت به تنهایی نمی‌توانی از شر این دشمن در امان باشی باید به خدا پناهنده شوی ، تا عنایت حق او را دفع کند. مگر لطف خدا یار شود، یا غیاث المستغیثین یا ملاذ اللائذین  اگر لوذ و پناهندگی به حق نباشد از شر شیطان کسی در امان نیست .

بنابراین باید حقیقت استعاذه  را فهمید و تنها گفتن اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم  فایده‌ای ندارد، استعاذه یک امر معنوی و حقیقی است که این لفظ کاشف از آنست ، والاّ اگر حقیقت نداشته باشد همین گفتن‌ها هم گاهی مسخره و ملعبه شیطان است که خودش به زبان طرف جاری می‌کند.

نوشته‌اند: یکی از علماء قلم به دست گرفت تا کتابی در مصائد و وسوسه‌های شیطان بنویسد. و مردم را از فریب خوردن او آگاه کند و بترساند، در همان زمان یکی از اخیار در عالم رؤیا و مکاشفه شیطان را می‌بیند و به او می‌گوید:

ملعون خوب فلان آقا دارد رسوایت می‌کند و کیدهایت را به خلق می‌رساند.

شیطان مسخره‌اش می‌کند و می‌گوید: این کتاب را به دستور خود من می‌نویسد!

فرمود: چطور می‌شود؟!

گفت : من در دلش وسوسه انداختم که تو عالمی علم خودت را ظاهر کن .... خودش هم متوجّه نیست و اسم کتابش را رد شیطان گذاشته ولی حقیقتش جلوه نفس و نمایش علم دادن است .

بلی خود شیطان وامی‌دارد که به او فحش بدهند، یا به زبان تنها بگویند: اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم،‌ مانند کار دُوَل استعماری است : در بعضی مستعمرات افرادی دارند که در استعمار یار و یاور آن‌هایند، گاه به مقتضای سیاست و مصلحت روزگار وادار می‌کنند این افراد به آن‌ها فحش بدهند، بد بگویند، مردم را از فجایع استعمار آگاه کنند، برای پرده پوشی و نعل وارونه زدن ، تا بتوانند مقاصد استعماری خود را توسط همین افراد بهتر پیش  ببرند.

عجب از سیاست شیطانی ، اولین سیاستمدار و استاد همه سیاستمداران شیطان است ، سیاست یعنی زیر پرده کار کردن ، کلاه سر همه گذاردن بدون اینکه جای پایی از خودشان بگذارند.

خدایا! تو یاری کن که ما بتوانیم از شیطان بگریزیم ، یعنی از گناه فرار کنیم . استعاذه به حق یعنی از گناه فرار کردن ، زبان را محکم گرفتن و دیگر حرف لغو نزدن و عوضش اعوذ باللّه ... گفتن .

در همه حال ز شیطان لعین گوی اَعُوذ

با الله از آنکه به وسواس نگردی مَأ خُوذ

هر که زین دیو نگیرد به خداوند پناه

در همه هستش ابلیس لعین کرده نفوذ (مقدم ) (2)

یک روز پیغمبر اکرم (ص )  از جایی عبور می‌کردند، دیدند مردی دارد غلام خود را می‌زند و غلام می‌گوید: اَعُوذُ بِاللّهِ پناه می‌برم به خدا، ولی آن مرد، دست از زدن بر نمی‌داشت . غلام تا حضرت را دید، گفت : اَعُوذُ به رسول اللّه  به رسول خدا پناه می‌برم . مرد تا پیغمبر را دید، ایستاد.

پیغمبر رحمت للعالمین (ص )  فرمود: بهتر آن بود که این غلام وقتی اسم خدا را برد، دیگر او را نمی‌زدی .

آن مرد گفت : به خاطر این حرفتان او را آزاد کردم .

حضرت فرمود: اگر این کار را نمی‌کردی رویت با آتش جهنّم می‌سوخت .(3)


فرآوری: شکوری_شبکه تخصصی قرآن تبیان

منابع:

1. باران حکمت، تألیف محمد رضا رنجبر

2. سلسله داستان‌های آیه به آیه قرآن مجید (جلد اوّل)،‌ داستان‌های سوره حمد،تألیف : علی میرخلف زاده

3. پیشین

 

UserName