تبیان، دستیار زندگی
طرب حالتی است که در اثر احساسات شدید به انسان دست می دهد و موجب بروز حرکات و رفتار خاصّی در او می شود که در حالت معمولی از آن پرهیز می کند؛ یعنی آن رفتارها را برای خود سزاوار نمی داند و آنها را برخلاف شأن و وقار خود می داند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ملاک حرام بودن موسیقی


طرب حالتی است که در اثر احساسات شدید به انسان دست می دهد و موجب بروز حرکات و رفتار خاصّی در او می شود که در حالت معمولی از آن پرهیز می کند؛ یعنی آن رفتارها را برای خود سزاوار نمی داند و آنها را برخلاف شأن و وقار خود می داند.


موسیقی
تعریف لغوی موسیقی:

هر صدایی که از نواختن آلات و ابزارهای طرب ایجاد شور و آهنگ آن متناسب با قواعد (نُت) موسیقی باشد «موسیقی» نامیده می شود.

موسیقی مطرب و لهوی:

در تعریف این موسیقی باید معنای طرب و لهو مشخص گردد در این صورت این آهنگهای مطرب و لهوی به خودی خود تعریف می شوند:

معنای طرب:

طرب حالتی است که در اثر احساسات شدید به انسان دست می دهد و موجب بروز حرکات و رفتار خاصّی در او می شود که در حالت معمولی از آن پرهیز می کند؛ یعنی آن رفتارها را برای خود سزاوار نمی داند و آنها را برخلاف شأن و وقار خود می داند؛ خواه در اثر غم و غصّه و مصیبت باشد و خواه در اثر شادی و شعف. به عنوان مثال کسی که عزیز او مرده است، گریه می کند، آب چشم و بینی اش سیلان پیدا می کند، از ته دل با صدای بلند ناله می کند ... در حالی که همین شخص در اوقات دیگر، این قبیل حرکات را ناپسند و ضدّ وقار خود می داند. هم چنین کسی که تحت تاثیر موسیقی یا غناء قرار گرفته باشد، حرکات سبک از او صادر می شود که در اوقات دیگر از آن پرهیز می کند و آن حرکات را ناپسند و خلاف شأن و شخصیت خود می داند.
موسیقی که فی حدّ ذاته مطرب باشد گرچه برای شخص بر اثر عواملی طرب آور نباشد، شأنش این است که طرب آور باشد

بنابراین طرب دو نوع است: طرب خون و طرب شادی و هر کدام نیز دو گونه است: طبیعی و مصنوعی. طرب طبیعی، مانند حالت شادی و خرمی که از تولد یا مرگ فرزند به پدر و مادر دست می دهد، یا حزن و اندوهی که از شنیدن مصائب اهل بیت علیهم السلام حاصل می شود. این نوع شادی ها و حزن ها طرب طبیعی نامیده می شود که نه تنها ناپسند نیست،بلکه در مواردی مطلوب و پسندیده است.

طرب مصنوعی آن است که از آهنگ موسیقی و غنا به دست آمده باشد. به عنوان مثال، کسی که هیچ غم و غصه ای ندارد و به یاد مصائب اهل بیت علیهم السلام هم نیست، آهنگی را گوش می کند و در اثر آن محزون و گریان می شود و یا کسی که هیچ خبر مسرت بخشی به او داده نشده است و عمل صالحی که موجب خشنودی گردد و انجام نداده است، بدیهی است که چنین شخصی در حال طبیعی، شادی غیرمعمولی ندارد، ولی در اثر شنیدن آهنگ موسیقی با غنا به گونه ای شاد می شود که حرکات غیرعادی از او صادر می گردد، این حالت، طرب مصنوعی نامیده می شود.

طرب فعلی و شأنی:

منظور از مطرب فعلی آن است که، صدا به گونه ای باشد که هم اکنون و بالفعل طرب آور باشد.

منظور از مطرب شأنی آن است که صدا شأنیت و صلاحیت طرب را داشته باشد لیکن در اثر وجود مانعی، حالت طرب حاصل نشود.

چون در تشریع احکام اسلام نوع مردم در نظر گرفته شده است نه شخص، معیار تحقق غناء نیز باید نوعی و شأنی باشد. یعنی همانگونه که نجس و حرام بودن شراب و هر مسکر دیگر نوعی است، حتی برای افرادی که مست کننده نباشد نیز نحس و حرام است، آواز و موسیقی که صلاحیت طرب انگیزی برای نوع  مردم را داشته باشد اگر چه برای افرادی طرب آور نباشد، نسبت به آنان نیز مضای غناء محقق می گردد و حکم حرمت غنا در حق آنان نیز جاری می شود.

در حقیقت لهو به چیزی گفته می شود که انسان را از یاد خدا غافل گرداند و بدیهی است که غناء و موسیقی از مصادیق بارز «لهو» به شمار می روند

پس موسیقی که فی حدّ ذاته مطرب باشد گرچه برای شخص بر اثر عواملی طرب آور نباشد، شأنش این است که طرب آور باشد.

لهو سه گونه است:

1- لهو به وسیله آلتی از آلات موسیقی محقق گردد و آواز انسان به هیچ عنوان در آن دخالت نداشته باشد. مانند تار زدن .

2- عنوان لهو، به وسیله جریان صدای انسان با دمیدن در آلت خاصّی تحقق یابد، مانند نی زدن و امثال آنها.

3- آواز لهوی خالی از هر گونه آلت و وسیله ای باشد؛ یعنی صرفاً خواندن باشد بدون اینکه همراه با آلتی باشد.

پس هر صدایی که کیفیت آن لهوی بوده و عنوان لهو بر آن صدق نماید و از آهنگ های اهل فسق و معصیت شمرده شود حرام خواهد ...

در حقیقت لهو به چیزی گفته می شود که انسان را از یاد خدا غافل گرداند و بدیهی است که غناء و موسیقی از مصادیق بارز «لهو» به شمار می روند.

آیا غناء و موسیقی با هم تفاوت دارند و دو مقوله هستند؟

غناء و موسیقی دو مقوله هستند، «موسیقی» از نواختن آلات طرب پیدا می شود که به آن «نوازندگی» می گویند و «غناء» هر صدایی است که از حنجره ی انسان درآید و مشتمل بر ترجیح بوده و به گونه ای باشد که صلاحیت طرب انگیزی داشته باشد، اگرچه در مواردی نسبت به برخی افراد طرب انگیز نباشد ولی باید توجه داشت که علت حرمت در هر دو یکسان است و آن ایجاد طرب است.

سمیه فیض آبادی

بخش احکام اسلامی تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.