تکنیک DO IT
DO IT یا به قول بعضی تکنیک "انجامش بده" فرایندی ساده برای خلاقیت است.
DO IT عبارت از 4 قسمت زیر است:
D- تعریف مسئله (Define problem)
O – تفکر باز و به کارگیری فنون خلاق (Open mind and apply creative techniques)
I- شناسایی بهترین راه حل (dentify best solution)
T- تبدیل (Transform)
در ادامه هر کدام از این مراحل به صورت مفصل تر مورد بررسی قرار می گیرند:
1. Define problem
در این قسمت، تمرکز اصلی بر تجزیه و تحلیل مشکل است.
به این صورت که باید تا جایی که می توانیم، ماهیت مشکل را به طور کامل و دقیق شناسایی کنیم و بدانیم با چه نوع دردسری روبرو هستیم.
برای نیل به این هدف، چهار راهکار زیر سودمند است:
* با خود مشکل گلاویز شوید نه با نشانه های آن. برای این کار، بارها و بارها از خود بپرسید که «چرا این مشکل به وجود آمده است» تا بتوانید به ریشه آن دست یابید.
* مرزهای مشکل را ترسیم کنید.به اهدافی که باید به آنها دست پیدا کنید و نیز محدودیت هایی که شما در تحت آن مجبور به کار هستید، بپردازید.
* هر گاه یک مشکل خیلی بزرگ بر سر راه شما پدیدار شد، آن را به بخش های کوچک تری تقسیم نمایید و بر هر بخش به طور جداگانه و به صورت اختصاصی کار کنید.
* مشکل را در قالب یک فرم، تا آنجا که می توانید خلاصه کنید.
رابرت دبلیو السن (Robert W Olsen)می گوید: بهترین روش برای این کار، آن است که چند عبارت دو کلمه ای درباره مشکل بنویسید و از بین آنها، بهترین مورد را گزینش کنید.
2. Open Mind and Apply Creative Techniques
پس از آن که مشکل را شناختید و با زوایای آن آشنا شدید، زمان حل مشکل فرا می رسد.
اکنون آماده هستید که راه حل های احتمالی برای ضربه فنی کردن این گرفتاری را تولید کنید.
در این مرحله باید ذهن تان را برای راه حل های احتمالی کاملاً باز نگه دارید، این در حالی است که افراد اغلب وسوسه می شوند که به اولین ایده جالبی که به ذهن شان آمد عمل کنند و همان را به دست گیرند.
اگر شما نتوانید در مقابل این عامل اغواکننده مقاومت کنید و آن را کنار بزنید، احتمالاً بسیاری از ایده ها و راه حل های مناسب را از دست خواهید داد.
توجه داشته باشید که در این مرحل از DO IT، ما به دنبال ارزیابی و تعیین صحت و سقم ایده هایی که به ذهن می رسد نیستیم، بلکه به جای آن، می کوشیم تا آنجا که می شود، راهکارهای گوناگون و متنوعی را تولید نموده و پرورش دهیم.
حتی ایده های نامناسب نیز می تواند در این خصوص به درد بخور باشد.
دست شما برای استفاده از تکنیک های خلاقیت باز است.
سعی کنید نسبت به این الهام شیطانی که می گوید «همین دو سه ایده کافی است»کاملاً بی اعتنا باشید.
ضمناً از یاد نبرید، هنگامی که شما به تولید «راهکارهای حل مشکل» سرگرم می شوید، افراد دیگری هم در اطراف و اکناف شما هستند که نظرات و روش های دیگری برای حل همین مشکل در ذهن دارند.
این ایده های ناشناخته، آنقدر ارزش دارد که شما در مورد آن با اطرافیان خود به بحث بنشینید و نظرات آنها را جویا شوید.
3. Identify the Best Solution
فقط در این مرحله شما باید ایده هایی را که به ذهن تان رسیده و یا از دیگران اقتباس کرده اید، تجزیه و تحلیل نموده و بهترین شان را انتخاب کنید.
ممکن است بهترین ایده، کاملاً روشن و بدیهی باشد، یا شاید هم لازم باشد بر چند مورد از بهترین ایده ها کار کنید و جزئیات آنها را مشخص نمایید تا بهترینِ بهترین ها کشف شود.
4. Transform
آنچه که ما پیش رو داریم اینهاست: مشکلی که زیر و بم آن مشخص شده و راه حلی که برای حل این مشکل تبیین گشته است.
آخرین مرحله، به کارگیری این راه حل است.
این مرحله ممکن است به زمان و انرژی بسیار زیادی نیاز داشته باشد.
در این مرحله، اولین کاری که باید انجام دهید، ایجاد یک برنامه عملیاتی (Action Plan) است.
این امر ممکن است خود به ایجاد یک طرح تجاری بیانجامد.
پس از آن، تازه کار شما با این مرحله آغاز می شود.
اصل ماجرای DO ITهم همین مرحله است چرا که هر چند ممکن است شما بتوانید به خوبی یک مشکل را شناسایی کنید و پس از تهیه چند راه حل، بهترین مورد را هم مشخص نمایید ولی اگر هیچ کاری برای تبدیل این ایده به عمل انجام ندهید، تقریباً کل ماجرا بیهوده خواهد بود.
