• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 2361)
سه شنبه 17/8/1390 - 23:41 -0 تشکر 385016

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
پنج شنبه 19/8/1390 - 19:29 - 0 تشکر 386001

نصایح یار/ از خدا برای برادران مؤمن بهشت درخواست کنید
رهبر انقلاب: «در اسلام، همراهی دل‌‌ها در رأس قرار دارد. اگر دنبال یک راه هدایتید، مثلاً در روز عرفه...برای خودتان دو سه ساعت در این زمان‌‌ها با التماس بهشت را درخواست می‌‌کنید. از خدا بخواهید که همه‌‌ی برادران مؤمن هم از این خیر برخوردار باشند.»
گروه فرهنگی - اجتماعی برهان/ علی تبریزی؛ یکی از صفاتی که در کلام معصومین(علیهمالسلام) به تعابیر گوناگون به آن توصیه شده، این است که مسلمان خود را در غم و شادی دیگران شریک بداند؛ یعنی آن‏چه را برای خود میخواهد، برای دیگران نیز بخواهد و بالعکس آن‏چه را برای خویش مکروه و ناپسند میدارد برای دیگران نپسندد. مسلمان در این حال، اگر موفقیت و کمالی نصیب دیگران شود، نه تنها ناراحت نمیشود بلکه لذت میبرد و این، اوج خیرخواهی است. همهی امت مسلمان، عضو خانوادهی بزرگ اسلامیاند و باید در غم و شادی یکدیگر شریک باشند.
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «اَحْبب لِلنّاسِ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ؛ آن‏چه برای خود میپسندی، برای دیگران نیز بخواه.» امیرمؤمنان(علیهالسلام) نیز در وصیت به فرزندان خویش بیان مشابهی دارند. اگر بتوانیم به این بیان گرانمایه جامهی عمل بپوشانیم و چنین احساسی را در خویشتن خویش پدید آوریم، ضمن کسب یکی از مراتب والای ایمان، لذت مضاعفی نیز از زندگی خواهیم برد و از رذایلی همچون حسد و بدخواهی به دور خواهیم بود. در همین زمینه رهبر معظم انقلاب قبل از آغاز یکی از جلسات درس خارج فقه خویش، روایتی از نبی مکرم(صلیاللهعلیهوآله) قرائت نمودند و نکات موجز و گرانبهایی نیز در ذیل آن بیان کردند که شنیدنش بر هر شیفتهی راه حق و حقیقتی توصیه میشود:
فی الکافی عن النبی صلی الله علیه و آله: لِینصح الرّجل منکم أخاهُ کَنَصیحتهِ لِنَفسه. [1]
نُصح به معنی خیرخواهی است و یکی از مصادیق آن، معنایی است که در فارسی به نصیحت کردن اطلاق میشود. لکن معنای نصح اعم است. طبعاً ملازم با این معناست که در قلب هم نسبت به او خیرخواه باشد، تا چه حد؟ کنصیحته لنفسه. همانطور که برای خودش خیرخواه است، برای برادر مؤمن به همین اندازه خیرخواهی کند.
فرض بفرمایید برادر مؤمن شما میخواهد اقدامی را انجام بدهد، شما اطلاع دارید که او اگر این کار را انجام بدهد به زحمت خواهد افتاد و ضرر خواهد دید، ضرر دنیوی یا ضرر اخروی؛ اگر شما باشید و این کار، قطعاً اقدام نمیکنید، وارد این کار نمیشوید، زیرا از ضرر آن اطلاع دارید. عین همین احساس را برای برادر مؤمنتان نیز داشته باشید، ضررهای کارش را به او گوش زد کنید. گاهی این تذکر با گفتن حاصل میشود، گاهی با تمهید مقدمات است؛ یعنی کاری انجام شود که آن شخص در این چاه گرفتار نشود!
خیرخواهی در این حد لازم است، پیوندهای اجتماعی و روابط برادری در جامعهی اسلامی این است. اگر در جامعهی اسلامی، آحاد مردم، زن و مرد، کوچک و بزرگ و صنوف مختلف، غنی و فقیر و بقیه نسبت به یکدیگر چنین احساسی داشته باشند، مجموعه انسانهایی که در این جامعه زندگی میکنند، به هویت واحد تبدیل میشوند.
چه‏قدر برای یک کشور و یک جامعه و یک ملت، اهمیت دارد که این‏گونه باشد. نقطهی مقابل آن کسی است که مثلاً راهی در برابر اوست، اگر خودش بنا باشد طی کند، مطمئناً نمیرود، اما دلش میخواهد دیگری برود!
یا یک درجه پایینتر، این است که بیتفاوت است نسبت به این که او این راه را برود یا نرود. چه‏قدر بین این دو اختلاف است! ممکن است تنها جسمها و ظواهر با یکدیگر همراه باشند، اما دلها از هم جداست! جدا بودن دلها در جاهایی اثر خودش را میبخشد.
در اسلام، همراهی دلها در رأس قرار دارد. اگر دنبال یک راه هدایتید، در مسایل معنوی مثلاً در روز عرفه موفق به خواندن دعا میشوید، توسل میکنید، از خدای متعال حاجت میخواهید، برای خودتان دو سه ساعت در این زمانها با التماس بهشت را درخواست میکنید. از خدا بخواهید که همهی برادران مؤمن هم از این خیر برخوردار باشند. چنانچه در دعاهای صحیفهی سجادیه این شیوه به چشم میخورد. حضرت برای خودشان دعا میفرمایند، بعد عرضه میدارند: پروردگارا، آن‏چه برای خود خواستم، شامل تمام برادران مسلم و مؤمنم نیز بفرما. [2]
نصیحت، برخلاف شهرتی که در فرهنگ عمومی‏ دارد، به معنای «خیرخواهی خالصانه» و «مصلحت اندیشی صادقانه و واقع بینانه» نسبت به دیگران است. این واژه در مقابل غش قرار دارد که به معنای ناخالصی، بدخواهی، فریب، خیانت و نیرنگ است. واژهی «نصیحت»، در لغت به معنای «خلوص» و مقصود آن خواستن خیر برای کسی است. البته کارکرد آن در استعمال موارد مختلف فرق میکند. اگر این واژه در مورد خدا به کار رود، به معنای صحت اعتقاد و اخلاص نیت در عبادت است.
به عنوان مثال «نصیحة الله»، یعنی اعتقاد به وحدانیت خدا و اخلاص در عمل؛ همچنین «نصیحة عامة المسلمین»، یعنی ارشاد، هدایت و خیرخواهی برای مسلمانان در دنیا و آخرت. اهمیت خیرخواهی دیگران در اسلام به قدری است که پیامبر اسلام، دین را همسنگ نصیحت دانسته‏اند از این رو سؤال شد، نصیحت نسبت به چه کسی؟ فرمود برای خدا، پیامبر خدا، ائمهی مسلمین و همهی مسلمانان. [3]
نصیحت، برخلاف شهرتی که در فرهنگ عمومی‏ دارد، به معنای «خیرخواهی خالصانه» و «مصلحت اندیشی صادقانه و واقع بینانه» نسبت به دیگران است. این واژه در مقابل غش قرار دارد که به معنای ناخالصی، بدخواهی، فریب، خیانت و نیرنگ است.

این توصیه تا بدان جاست که روایت داریم دعا در حق دیگران زودتر اجابت میشود. حتی تأکید فراوانی به دعا برای 40 مؤمن در بهترین ساعات عبادت یعنی سحرگاهان و هنگام نماز شب شده است که تمامی اینها حاکی از اهمیت خیرخواهی خالصانه برای تمامی مؤمنان است.
خیرخواهی یک مسؤولیت همگانی است که جامعهی اسلامی را از هرگونه ناخالصی، ریا و نیرنگ، پاک می‏کند و روابط و تعامل انسان را تسهیل مینماید و از حقوق برادران مؤمن نسبت به یکدیگر به شمار می‏رود: «خیرخواهی در این حد لازم است، پیوندهای اجتماعی و روابط برادری در جامعهی اسلامی این است. اگر در جامعهی اسلامی، آحاد مردم، زن و مرد، کوچک و بزرگ و صنوف مختلف و غنی و فقیر و بقیه نسبت به یکدیگر چنین احساسی داشته باشند، مجموعه انسانهایی که در این جامعه زندگی میکنند، به هویت واحد تبدیل میشوند.»
ضرورت و اهمیت خیرخواهی و نصیحت مسلمانان در بسیاری از روایات فریقین آمده است مانند این روایت از حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآله): «هر کس به امور مسلمانان اهتمام نکند، صبح و شام در فکر عمل به دستورهای خدا، رسول، کتاب و امام نباشد و برای مسلمانان خیرخواهی نکند، او از آنها (مسلمان) نیست.» [5]
یا این روایت که: «از مؤمنان محبوبترین کس آن است که خود را برای اطاعت خدا و خیرخواهی مسلمانان وقف کند.»
امام سجاد(علیهالسلام) در فرازی از دعای «مکارم الاخلاق» در مناجات خود با خداوند، عرض میکند: «بار پروردگارا! مرا از ثابت قدمان و ملازمان حق و از راهنمایان به سوی رشد و فضایل اخلاقی قرار ده.»
حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآله): «هر کس به امور مسلمانان اهتمام نکند، صبح و شام در فکر عمل به دستورهای خدا، رسول، کتاب و امام نباشد و برای مسلمانان خیرخواهی نکند، او از آنها (مسلمان) نیست.»
از مجموع این بیانات ارزشمند که گلچینی از بین دهها روایت بود این‏طور استنباط میشود که مسألهی طلب خیر خالصانه برای برادران مؤمن از موضوعات مورد تأکید اسلام است. علت آن هم مشخص است. مسألهی حیاتی و مهم در اسلام، حفظ اتحاد، همدلی و یکپارچگی مسلمین است از این رو هر موضوعی که در این راه به بیشتر و محکمتر شدن حلقههای اخوت و اتحاد مسلمانان بیانجامد نیز مورد تأکید قرار خواهد گرفت.
اسلام میخواهد جامعهای یکپارچه و همدل ایجاد نماید تا در برابر مشرکان، کفار و منافقان هیچ رخنه و تزلزلی در آن ایجاد نشود و همچون کوه استوار و با صلابت مقابل تهدیدها و کینه توزیهای دشمنان و وسواس شیاطین بایستد.
به فرمودهی رهبر معظم انقلاب: «در اسلام، همراهی دلها در رأس قرار دارد.» و این همدلی نه تنها در بعد اجتماعی و برای امور این دنیا توصیه شده بلکه برای رسیدن به درجات والای اخروی نیز باید تمامی برادران مؤمن را با خود شریک کرد و این اصل درست نقطهی مقابل عمل حسّاد است. چرا که آنان میپندارند اگر دیگران نیز در اموری با آنها شریک شوند لزوماً از منافعشان کاسته خواهد شد ولی در این جا بالعکس است زیرا هر که برای دیگران طلب خیر کند اول از همه خودش از بهرهی مضاعف برخوردار خواهد شد و این وعدهی حتمی الهی است.
در روایتى آمده که امام صادق(علیهالسلام) فرمود، رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند، هرکس بگوید: «اللّهُمَّ، اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ» خداوند، در برابر هر مؤمنى که از زمان آفرینش حضرت آدم(علیهالسلام) تا برپایى قیامت خلق فرموده، یک کار نیک براى او مىنویسد و یک گناه او را محو مىفرماید و یک درجه [درجهی ایمانی] او را بالا مىبرد.
همچنین «عبداللّه بن سنان» مىگوید: «گذرم بر عبداللّه بن جندب افتاد که بر صفا به نماز ایستاده – وى پیرمرد کهنسالى بود دیدم که دعا مىنمود و در دعاى خود بسیار مىگفت: «خداوندا، فلانى پسر فلانى را بیامرز» به اندازهاى که نتوانستم بشمارم.» پس وقتى که سلام نماز را گفت. عرض کردم: «اى عبداللّه، هیچ موقف و جایگاهى بهتر از جایگاه تو ندیدهام، ولى از یک خصلت تو اصلاً خوشم نیامد.» گفت: «چه چیز من خوشایند تو نبود.» گفتم: «به بسیارى از برادرانت دعا کردى، ولى نشنیدم که براى خود دعایى بکنى.» گفت: «اى عبداللّه»، از مولایمان امام صادق(علیهالسلام) شنیدم که مىفرمود: «هرکس در پشت سر برادر مؤمن خویش براى او دعا کند»، از کنارههاى آسمان ندا مىآید: «اى فلانى، براى توست مانند آن‏چه که براى برادرت درخواست نمودى و براى توست صد هزار برابر آن از این رو دوست نداشتم صد هزار برابر ضمانت شده را به خاطر یکى که نمىدانم آیا مستجاب مىشود یا خیر، ترک کنم!»
حال با فهم این معارف به‏راستی که انسان حسرت لحظههای نابی را میخورد که صرف درخواستهای زودگذر و خواهشهای حقیر نفسانی و شخصی نموده است.
کلام را با جملهی رهبر معظم انقلاب به پایان میبریم: «اگر دنبال یک راه هدایتید، در مسایل معنوی مثلاً در روز عرفه موفق به خواندن دعا میشوید، توسل میکنید، از خدای متعال حاجت میخواهید، برای خودتان دو سه ساعت در این زمانها با التماس بهشت را درخواست میکنید. از خدا بخواهید که همهی برادران مؤمن هم از این خیر برخوردار باشند.»(*)
پینوشتها:
1- الشافی صفحه 642 
2- بیانات یاد شده در ابتدای جلسه‌ی درس خارج فقه تاریخ 1/9/89 بیان گردیدند.
3- «الدین نصیحه، قیل لمن یا رسول الله؟ قال: لله و لرسوله و لأئمة الدین و لجماعة المسلمین»
4- سوره‌ی نوح، آیه‌ی 28: «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمَن دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا تَبَارًا»
5- من لایهتمّ بامر المسلمین فلیس منهم ومن لا یصبح و یمس ناصحاً لله ولرسوله ولکتابه ولامامه ولعامة المسلین فلیس منهم؛ (المعجم الاوسط، ج7، 270)
*علی تبریزی؛ پژوهشگر/انتهای متن/
 http://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=2171

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
جمعه 18/9/1390 - 23:43 - 0 تشکر 398948

نصایح یار/ ثمره‌‌ی دعا برای حضرت ولی عصر(عج)
رهبر انقلاب: « این همه توصیه به دعا برای حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) این‌جا ثمره‌‏اش روشن می‌‌شود. وقتی شما برای آن بزرگوار دعا می‌‏کنید، کشف کنید که ایشان هم شما را دعا می‏‌کنند. وقتی شما صلوات بر محمد و آل محمد می‌‏فرستید... بدانید آن‌‌ها هم شما را دعا می‌‌کنند.»
گروه فرهنگی-اجتماعی برهان/ علی تبریزی؛ از جمله مسایلی که ممکن است ذهن هر مسلمانی را به خود مشغول سازد این است که نظر اهل بیت عصمت و طهارت و خصوصاً وجود نازنین حضرت حجت بن الحسن (عج) درباره‏ی ما چیست؟ دیگر این‏که آیا آن بزرگواران به نسبت اعمال و رفتار ما نسبت به ما محبت دارند یا ملاک و معیار دیگری در کار است؟ اگر این‏گونه باشد که شاید حضرت صاحب الزمان (عج) از خیلی از محبّینشان به خاطر اعمال ناپسند آن‏ها متنفر باشند! در حالی‏که مسلماً با توجه به مضامین روایی موجود و قطعی که از اهل بیت علیهم السلام به دست ما رسیده، آن‏ها به شیعیان نظر لطف و محبت دارند، اما با چه معیاری؟ ثمره‏ی بحث این است که با دانستن معیار محبت ائمه و تلاش مضاعف در راه تحصیل آن، می‏توانیم امیدوار باشیم که بیش از پیش مورد لطف و عنایت آن بزرگواران قرار خواهیم گرفت.
رهبر معظم انقلاب در ابتدای یکی از جلسات درس خارج فقه در اواخر سال گذشته روایت بسیار دلنشینی را بیان کردند و نکاتی مختصری نیز در ذیل آن مطرح نمودند که با مطالعه و عمل به آن قادر خواهیم بود، بیش از گذشته محبت اهل بیت علیهم السلام را درباره خویش خریداری نماییم إن شاء الله. متن روایت به همراه توضیحات معظم له:
فی الکافی، عن الحسن بن الجهم قال: قلت لابی الحسن (علیه السلام): لا تنسنی من الدعاء قال: و تعلم انی انساک؟! قال: فتفکرت فی نفسی و قلت: هو یدعو لشیعته و انا من شیعته، قلت: لا، لا تنسانی. قال: و کیف علمت بذلک؟ قلت: انی من شیعتک و انک تدعو لهم. قال: هل علمت بشیء غیر هذا؟ قلت: لا. قال: اذا اردت ان تعلم ما لک عندی فانظر الی ما لی عندک.(1)
حسن بن جهم می‏گوید: به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام عرض کردم: ما را از دعا فراموش نفرمایید. فرمود: آیا فکر می‏کنی که تو را از دعا فراموش می‏کنم؟ آیا تصور تو اینست که من تو را دعا نمی‏کنم؟
با خودم فکر کردم که این بزرگوار برای شیعیانش دعا می‏کند، من هم که از شیعیانش هستم، پس برای من دعا می‏کند. لذا به حضرت عرض کردم: من فکر نمی‏کنم که شما ما را از دعا فراموش کنید.
فرمود: از کجا فهمیدی که تو را از دعا فراموش نمی‏کنم؟ عرض کردم: من شیعه‏ی شما هستم، شما هم برای شیعیانتان حتماً دعا می‏کنید، پس برای من هم دعا می‏کنید.
حضرت فرمود: آیا راه دیگری به نظرت می‏رسد که از آن کشف کنی من تو را دعا می‏کنم؟ گفتم: نه، راه دیگری به نظرم نمی‏رسد.
حضرت فرمود: هر وقت خواستی بفهمی که من درباره‏ی تو چگونه هستم، نگاه کن به وضع خودت، ببین من در دل تو چگونه‏ام. به دل خودت مراجعه کن! ببین وضع من در دل تو چگونه است؟ از آن کشف کن که وضع تو هم در دل من به همان کیفیت است. یعنی اگر تو به من محبت می‏ورزی، بدان که من هم به تو محبت می‏ورزم. اگر من را دعا می‏کنی، بدان که من هم تو را دعا می‏کنم.
این همه توصیه به دعا برای حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) اینجا ثمره‏اش روشن می‏شود. وقتی شما برای آن بزرگوار دعا می‏کنید، کشف کنید که ایشان هم شما را دعا می‏کنند. وقتی شما صلوات بر محمد و آل محمد می‏فرستید، که بهترین دعا برای این بزرگواران، همین طلب صلاة و رحمت و رضوان الهی برای آنهاست (2)، بدانید آن‏ها هم شما را دعا می‏کنند.
در روایات دیگر در مورد دوستان است. همین که معروف است، می‏گویند "دل به راه دارد". اگر می‏خواهید بدانید دوستتان با شما چگونه است، ببینید شما با او چگونه‏اید. ارواح به هم متصلند. در مورد افراد عادی این معنا هست. لکن در مورد خصوص ائمه علیهم السلام خیلی واضح است. چون آن‏ها قلبشان آیینه علم الهی است و در آن، همه آن‏چه در عالم وجود دارد، منعکس می‏شود. پس شما وقتی به او محبت می‏ورزید، بدانید که او هم به شما محبت می‏ورزد؛ یعنی این ارتباط، ارتباط متقابل است.
در صلوات مخصوص که مروی از حضرت حجت است، در عصر جمعه، چنین آمده است: اللهمّ أعطه فی نفسه و ذُریَّته و شیعَته و رعیَّته و خاصّته و عامّته و عدوّه و جمیع أهل الدنیا ما تَقَرَّ بِهِ عَینه و تسرّ به نفسه و بَلِّغه أفضل ما أمَّله فی الدنیا والآخرة. خدایا! به این بزرگوار، به ولیّ خودت، درباره خودش، درباره اولادش، درباره اصحابش، درباره‏ی شیعه‏اش، درباره‏ی دشمنانش، آن‏چه چشم او را روشن می‏کند، به او بده. این دعا از بهترین دعاهاست. اگر آن حضرت را دعا کنید، یقیناً آن بزرگوار هم شما را دعا خواهند کرد.(3)
حضرات اهل بیت علیهم السلام در قالب احادیث فراوان، شیعیان را به امر دعا تشویق نموده‏اند و آثار بسیاری نیز بر آن مترتب دانسته‏اند اما شاید این شبهه در ذهن بوجود بیاید که ما چرا برای ائمه دعا می‏نماییم؟ مگر معصومین در بالاترین درجات معنویت و اعلی علّیین به سر نمی‏برند؟ پس ثمره‏ی دعای ما برای آن‏ها چیست؟ یا این‏که چرا برای سلامتی امام زمان (عج) دعا می‏کنیم و صلوات می‌فرستیم؟ مگر حضرت حجت (عج) با آن مقام و مرتبه و آن مأموریت عظیمی که بر عهده دارد، از طرف خدا محافظت نمی‌شوند؟ پس این دعای ما به نوعی زیره به کرمان بردن نیست؟ چراکه خود خداوند او را محافظت می‏کند و ما دوباره همان را از خدا می‏خواهیم.
دعا کردن برای امام معصوم، معرفت و محبت خود ما را می‌رساند. لذا قبل از آن که برکاتش شامل طرف مقابل شود، شامل دعا کننده می‌گردد. و البته دعا شونده نیز از آن برکات الهی بهره‌مند می‌گردد. و گرنه خود «صلوات» حتی بر حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله نیز لزومی نداشت. چرا که در این صلوات برای ایشان سلام، درود و دعا می‌فرستیم.
دعا در هر حال و برای هر کس مفید است و هیچ کس بی‌نیاز از دعا نیست. حتی اگر هیچ انسانی نیز وجود نداشته باشد، خداوند متعال خود و ملائکش بر رسول اکرم (ص) و هم چنین بر مؤمنین صلوات می‌فرستد. و البته منظور از صلوات، فقط لفظ «اللهم صل علی محمد و آل محمد» نیست.
از برکات دیگر دعا و صلوات به ویژه امام زمان (عج) این است که امام هیچ‌گاه مدیون دیگران نمی‌ماند، حتی به اندازه‌‏ی یک سبقت در سلام یا یک دعا. لذا وقتی شیعه‌ای برای سلامتی امام زمان (عج) دعا می‌کند نشان می‌دهد که نه تنها امامش را می‌شناسد، بلکه همیشه ذهن و فکر و قلبش متوجه اوست. با خوشی او خوش است و با غم و اندوه و ناراحتی او نیز مغموم و ناراحت است و چون او را نمی‌بیند و از حالش با خبر نیست، دعا می‌کند که همیشه سلامت باشد و آفات محیطی بر او اثری نگذارد.
بدیهی است که امام (ع) متقابلاً و حتی پیش از او، چنین شیعه ای را دعا می‌نماید. و بدین وسیله یک ارتباط معنوی مستقیم، با معرفت و محبت بین شیعه و امامش برقرار می‌گیرد، اگر چه ظاهر او را نبیند. از طرفی دعا، نوعی تجدید پیمان است که پرده از تصمیم درونی ما به اطاعت از خواسته‏ها و انتظارات ائمه و دوری از آنچه آنها ناپسند می‏شمارند، بر می‏دارد.
البته خود ائمه صلوات الله علیهم اجمعین نیز دائماً به حال شیعیان دعا می‏نمایند. قضیه‏ی سید ابن طاووس معروف است که در یکی از سحرگاهان در پله‏های سرداب مطهر امام عصر(عج) در سامرا صدای زیبای صاحب و مولای ما را به گوش جان می‏شنود که می‏فرمود:
«خداوندا! شیعیان ما را در عزت و سلطنت و دولت ما باقی و زنده بدار.»(4) همچنین در توقیعی که از امام زمان (عج) موجود است، حضرت می‏فرمایند: «ما در پی نگهداری آنانیم و با خداوند راز ونیاز می‏کنیم. دل های اولیای ما آرام و مطمئن باشد.»(5)
برای درک بهتر این موضوع مطالعه قضیه امام هادی و یکی از اهالی اصفهان بسیار مؤثر خواهد بود. مردی به نام عبدالرحمان در از شیعیان اصفهان به حساب می‏آمد. از او پرسیدند که به چه دلیل تو از بین تمام مردم روزگار خود، امام هادی (ع) را انتخاب کرده و او را امام و پیشوای خود قرار دادی؟ وی  می‏گوید: چیزی را مشاهده کردم که برایم واجب شده است تا او را امام خود بدانم.
من مردی فقیر و بی‏چیز بودم ، ولی زبانی گویا داشتم و پر جرأت بودم. در یکی از سال ها مردم اصفهان مرا از شهر بیرون کردند؛ من نیز به همراه عده‏ایی برای شکایت و دادخواهی به دیار متوکل عباسی (حاکم وقت) می‏رفتند ، به راه افتادم تا آن‏که به قصر حکومتی او رسیدیم. در این هنگام ، دستور احضار امام هادی (علیه السلام) را صادر کرد. از بعضی از حاضران پرسیدم: این مردی که دستور احضارش را داده‏اند، کیست؟ گفتند: او یکی از فرزندان علی (علیه السلام) است که شیعیان او را امام و پیشوای خود می‏دانند و من یقین دارم که متوکل او را برای کشتن احضار کرده است.
پس از مدتی آن حضرت را در حالی که سوار بر اسب بود مشاهده کردم، مردم در سمت راست و چپ آن حضرت صف کشیده بودند و به سویش می‏نگریستند. با دیدن او ، محبت و دوستیش در قلبم قرار گرفت و برای او در درون خود مشغول دعا شدم تا خداوند او را از شر ّ متوکل در امان بدارد. آن بزرگوار نگاهش را به یال اسب دوخته بود و از بین مردم حرکت می کرد و به راست و چپ خود نیز نگاه نمی‏کرد. من نیز در درون پیوسته برای او دعا می‏کردم. هنگامی که خواست از کنار من عبور کند، رو به من کرد و فرمودند: "خداوند ، دعایت را اجابت فرماید، عمرت را طولانی و دارایی و فرزندانت را بسیار گرداند."
پس از این جریان به اصفهان بازگشتیم و به واسطه دعای آن بزرگوار ، خداوند نیز راه های درآمد را به رویم گشود و به ثروت فراوان رسیدم. این بزرگوار را به عنوان پیشوای خود برگزیدم چرا که او چیزی را که در خاطر من می‏گذشت ، متوجه شد و خداوند نیز دعایش را در حقم مستجاب فرمود.(6)
لذا یکی از ثمرات دعا برای ائمه و خصوصاً امام زمان (عج) این است که آن بزرگواران نیز برای ما دعا می‏فرمایند و در حقیقت این ماییم که نیازمند دعا هستیم. در کتاب مکیال المکارم که در مورد فواید دعا برای حضزت صاحب (عج) مطالبی آورده از قول یکی از شیعیان نقل می‏کند که حضرت در عالم رؤیا به او فرمودند:« من حتماً برای هر مومنی که در مجلس عزا، بعد از یاد مصیبت های سیدالشهدا (علیه السلام) برایم دعا کند، دعا می کنم».
به قول حافظ انسان مؤمن اگر به دنبال رسیدن به تعالی است راهی سریع تر از دعا وجود ندارد:
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ                      از یمن دعای شب و ورد سحری بود(*)
پی نوشت‏ها:
1- کتاب الشافی صفحه 656
2- عبدالسلام (بن عبدالرحمن) بن نعیم می‏گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: من داخل کعبه شدم و دعایی به خاطرم نیامد جز صلوات بر محمد صلی الله علیه و آله و آل محمد. امام علیه السلام فرمود: آگاه باش! مانند تو در فضیلت و ثواب کسی از خانه خدا بیرون نیامده است! ( ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 345؛ کافی،ج 2،ص 494)
3- روایت فوق در ابتدای یکی از جسات درس خارج فقه معظم له در تاریخ 1/12/89 بیان گردید.
4 و 5- ترجمه مکیال المکارم 119:1
6- داستان فوق در جلد اول کتاب مکیال المکارم به نقل از کتاب خرائج قطب راوندی آمده است.

* علی تبریزی؛ پژوهشگر/انتهای متن/

 http://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=2361

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
شنبه 28/5/1391 - 11:50 - 0 تشکر 517815

درس‌گفتار قرآن كریم روز بیست و سوم | امتیازات بندگان مخلَص خداوند


سوره مباركه صافات آیات ۴۰، ۱۲۸، ۱۶۰
فَكَذَّبوهُ فَإِنَّهُم لَمُحضَرونَ ﴿۱۲۷﴾ إِلّا عِبادَ اللَّهِ المُخلَصینَ ﴿۱۲۸﴾
امّا آن‌ها او را تكذیب كردند؛ ولی به یقین همگی (در دادگاه عدل الهی) احضار می‌شوند! مگر بندگان مخلص خدا!
وَما تُجزَونَ إِلّا ما كُنتُم تَعمَلونَ (۳۹) إِلّا عِبادَ اللَّهِ المُخلَصینَ﴿۴۰﴾
و جز به آنچه انجام می‌دادید كیفر داده نمی‌شوید، جز بندگان مخلص خدا (كه از این كیفر‌ها بركنارند)!
سُبحانَ اللَّهِ عَمّا یَصِفونَ ﴿۱۵۹﴾ إِلّا عِبادَ اللَّهِ المُخلَصینَ ﴿۱۶۰﴾
منزّه است خداوند از آنچه توصیف می‌كنند، مگر بندگان مخلص خدا!
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در نظر دارد در ایام ماه مبارك رمضان، به صورت روزانه آن دسته از مباحث قرآنی معظم‌له كه در بین بیاناتشان به آن پرداخته‌اند، در قالب درس گفتارهای قرآنی منتشر كند. این مباحث تحت عنوان «سی روز، سی گفتار قرآنی» به ترتیب از جزء اول تا سی ام قرآن كریم و در سحرگاه ایام ماه مبارك بر روی خروجی سایت قرار خواهد گرفت.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif


http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif حقیقت اخلاص
از پیغمبر اكرم صلوات‌اللَّه‌وسلامه‌علیه نقل شده است كه فرمود: «ان لكل حق حقیقتاً.» هر چیزى داراى حقیقتى است و یك روح و یك معنا و یك حقیقت دارد. «و ما بلغ عبد حقیقة الاخلاص.» بنده به حقیقت اخلاص و به آن معناى حقیقى اخلاص نمى‌رسد «حتى لایحب ان یحمد على شى‌ء من عمل للَّه.»(۱) (این خیلى سخت است؛ این، مرتبه‌اش از آن مراتب بسیار بالاست) مگر این‌كه دوست نداشته باشد كه مردم او را براى هیچ یك از كارهایى كه براى خدا انجام مى‌دهد، ستایش كنند. مثلاً فردى است كه كار را براى دیگران انجام نمى‌دهد: براى خاطر خدا نماز مى‌خواند، ختم قرآن مى‌گیرد، كار خیرى انجام مى‌دهد، احسان و كمك و صدقه‌اى مى‌دهد و مجاهدتى براى خدا مى‌كند. اما دوست مى‌دارد كه مردم بگویند: «ایشان چقدر آدم خوبى است.» كارش رابراى مردم نكرده است. كار را براى خدا انجام داده و تمام شده؛ اما از مدح مردم و از این‌كه مردم از او تعریف كنند، خوشش مى‌آید. مى‌فرماید این، آن مرتبه‌ى عالى اخلاص نیست. مرتبه‌ى عالى اخلاص این است كه این را هم دوست نداشته باشد. اصلاً كارى به كار مردم نداشته باشد! مى‌خواهند بدانند، مى‌خواهد ندانند. مى‌خواهد خوششان بیاید، مى‌خواهد خوششان نیاید. نگاه كند ببیند خدا از او چه خواسته است و دقیقاً آن را انجام دهد.
 من، این صفت و این روحیه را در امام رضوان‌اللَّه‌تعالى‌علیه، در بسیارى از موارد مشاهده كردم. در موارد متعددى، بنده این خصوصیت را در ایشان دیده بودم. كارى نداشت كه كسى خوشش مى‌آید یا خوشش نمى‌آید. تكلیفش را انجام مى‌داد. وقتى‌كه بار سنگین است؛ وقتى‌كه كار بزرگ است؛ وقتى‌كه كار خطرناك است، اخلاص بیشتر به كار مى‌آید. مثل امروز كه وضع جمهورى اسلامى این چنین است.


http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif سه امتیاز بزرگ برای بندگان مخلَص خداوند
اگر ما اخلاص ورزیدیم، بنده‌ى مخلص مى‌شویم؛ اخلاص ورزنده براى خدا، در عمل و نیت. اما فرا‌تر از بنده‌ى مخلص، بندگان مخلص‌اند. سید بحرالعلوم رضوان‌اللَّه‌تعالى‌علیه، در رساله‌اى كه در سیر و سلوك به ایشان منسوب است، بین مخلِص و مخلَص فرق مى‌گذارد. مى‌گوید مخلِص كسى است كه عملى را فقط براى خدا انجام مى‌دهد و كارى به كار دیگران ندارد. اما مخلَص آن است كه همه‌ى وجود خود را خالصاً و مخلصاً براى خدا قرار مى‌دهد. همه‌ى هستى او فقط براى خداست. این، مرتبه‌ى بسیار والایى است كه واقعاً دور از دسترس است. اما به‌نظر بنده، در این دوران، بخصوص جوانان و كسانى كه در می‌دانهاى عمل و مبارزه و جهاد واردند، مى‌توانند به این مرتبه هم برسند. البته براى امثال ما مشكل و خیلى دشوار است. ما خیلى دوریم! اما جوانان و بخصوص جوانان مؤمن و پاك و خالص، با آن دلهاى روشن و پاكى كه دارند، مى‌توانند به این‌جا برسند. البته رساله‌ى مذكور، منسوب به مرحوم بحرالعلوم است و قطعى نیست كه مال ایشان باشد. بعد مى‌فرماید: خداى متعال به این مخلصین سه وعده داده است؛ سه امتیاز بزرگ.


الف) معافیت از حساب روز قیامت
یكى این است كه فرموده است: «فانهم لمحضرون الّا عباداللَّه المخلصین.» (۲) یعنى در قیامت، همه‌ى مردم در محشر حاضر مى‌شوند و مورد محاسبه‌ى الهى قرار مى‌گیرند، مگر بندگان مخلص كه آن‌ها معافند. آن‌ها چون ذرّه ذرّه‌ى اعمال و انفاس و حركاتشان براى خدا بوده است، لذا از این‌كه در این عرصه از عرصه‌ى حشر آفاقى وارد شوند و مورد سؤال قرار گیرند، معافند.


ب) پاداش بی‌‌‌نهایت
امتیاز دوم این است كه مى‌فرماید: «و ما تجزون الا ما كنتم تعملون الا عباداللَّه المخلصین.» (۳) همه‌ى مردم، پاداش متناسب با عمل كارى را كه انجام داده‌اند مى‌گیرند، مگر بندگان مخلص خدا. این‌ها عملشان و پاداششان متناسب نیست. عملشان هرچه كه باشد، پاداش آن‌ها بى‌‌‌نهایت است؛ زیرا این وجود متعلق به خدا، براى خدا و سرتا پا در خدمت اهداف الهى است. او، همه‌ى وجودش براى خدا خالص شده است.
روایتى را دیدم - البته سند این روایات را فرصت نمى‌كنم نگاه كنم و نمى‌دانم سندش چگونه است - كه مضمونش این بود كه خداى متعال مى‌گوید: «اگر به بنده‌ى مخلص یا مخلص، همه‌ى دنیا را هم بدهم، حق او ادا نشده است.» (۴) بنابراین، جزاى او متناسب با عملى كه انجام مى‌دهد، نیست. یك نماز او برابر هزاران نمازى است كه بندگان خوب خدا بخوانند.


ج) ادای حق خداوند در توصیف
امتیاز سوم كه از همه‌ى این‌ها بالا‌تر است، این است كه «سبحان اللَّه عما یصفون الا عباد اللَّه المخلصین.» (۵) یعنى خداى متعال از آنچه كه بندگان او توصیف كنند، منزه است؛ مگر از آنچه كه بندگان مخلص توصیف كنند. یعنى آن‌ها مى‌توانند حقِ توصیف الهى را ادا كنند. بندگان دیگر، كمتر و كوچك‌تر از این هستند؛ و هرچه در باب پروردگار عالم بگویند «ماعرفناك حق معرفتك».(۶) اوصاف خدا از زبان انسان‌ها، ناقص و نارساست؛ مگر از ناحیه‌ى بندگان مخلص. آن‌ها مى‌توانند خداى متعال را كماهوحقه توصیف كنند.
و لذاست كه انسان اگر خود را به دعاهایى كه از ائمه علیهم‌السّلام، مأثور است، انس بدهد و مرتبط كند، امید این هست كه توانسته باشد با خداى متعال، درست مناجات كند و چنان كه شایسته‌ى الهى است، با او حرف بزند. ضمناً ماه رمضان ماه دعاست. دعا‌ها را فراموش نكنید. دعاهاى وارد شده در ماه رمضان، یكى از آن نعم و فرصتهایى است كه باید مغتنم بشمرید. این دعاى ابى‌حمزه، این دعاى افتتاح، این دعاى جوشن وبقیه‌ى ادعیه‌اى كه در روز‌ها و شب‌ها و سحر‌ها و بقیه‌ى ساعات و اوقات مخصوص در ماه رمضان وارد شده است، واقعاً از نعمتهاى بزرگ الهى است. فرصت را مغتنم بشمارید.(۷)


پی‌نوشت:
۱) روضة الواعظین و بصیرة المتعظین‌، محمد بن حسن فتّال نیشابورى‌، ج ۲، ص ۴۱۴. «و قال ع إنَّ لِكُلِّ حَقٍّ حَقیقةً، وما بَلغَ عَبدٌ حقیقةَ الإخْلاصِ حتّى لا یُحِبَّ أنْ یُحْمَدَ على شی‌ءٍ مِن عَمَلٍ للّه‌» پیامبر خدا(صلى‌اللّه‌علیه‌وآله) فرمودند: هر حقّى، حقیقتى دارد و بنده به حقیقتِ اخلاص نمى‌رسد، مگر آن گاه‌كه دوست نداشته باشد در برابرِ كارى كه براى خدا مى‌كند، تمجید [و ستایش‌] شود.

۲) صافات: ۱۲۷-۱۲۸
۳) صافات: ۳۹-۴۰

۴) عدة الداعی و نجاح الساعی‌، ابن فهد حلی، ص ۲۳۴. «لَوْ جَعَلْتُ الدُّنْیَا كُلَّهَا لُقْمَةً وَاحِدَةً لَقَّمْتُهَا مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ مُخْلِصاً [خَالِصاً] لَرَأَیْتُ أَنِّی مُقَصِّرٌ فِی حَقِّهِ وَ لَوْ مَنَعْتُ الْكَافِرَ مِنْهَا حَتَّى یَمُوتَ جُوعاً وَ عَطَشاً ثُمَّ أَذَقْتُهُ شَرْبَةً مِنَ الْمَاءِ لَرَأَیْتُ أَنِّی قَدْ أَسْرَفْتُ» از امام حسن عسگرى (علیه‌السلام) آمده است كه: اگر دنیا را به صورت لقمه‌ای قرار دهم و آن را در دهان بنده‌اى گذارم كه خداى تعالى را به اخلاص عبادت مى‌كند باز مى‌بینم كه من در حق او كم كارى كرده‌ام و اگر كافر را از آن لقمه منع كنم تا آنكه از گرسنگى و تشنگى بمیرد، آنگاه مقدارى آب به او دهم به تحقیق می‌دانم كه اسراف كرده‌ام.

۵) صافات: ۱۵۹-۱۶۰
۶) عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور احسائی، ج ۴، ص ۱۳۲. «سُبحانَكَ ما عَرَفناكَ حَقَّ مَعرِفَتِكَ». پیامبر خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: منزّهى تو! ما آن گونه كه باید، تو را نشناخته‌ایم.

۷) بیانات در اوّلین روز ماه مبارك رمضان‌ ۱۳۷۱/۱۲/۰۴

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
شنبه 28/5/1391 - 11:51 - 0 تشکر 517818

درس‌گفتار قرآن كریم روز ششم | انصاف و اعتدال، شرط تقوا


سوره مباركه مائده آیه ۸

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا كونوا قَوّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ ۖ وَلا یَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعمَلونَ ﴿۸﴾

ای كسانی كه ایمان آورده‌اید! همواره برای خدا قیام كنید، و از روی عدالت، گواهی دهید! دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند! عدالت كنید، كه به پرهیزگاری نزدیك‌تر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید، كه از آنچه انجام می‌دهید، با خبر است!

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/20544/smpl.jpg
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در نظر دارد در ایام ماه مبارك رمضان، به صورت روزانه آن دسته از مباحث قرآنی معظم‌له كه در بین بیاناتشان به آن پرداخته‌اند، در قالب درس گفتارهای قرآنی منتشر كند. این مباحث تحت عنوان «سی روز، سی گفتار قرآنی» به ترتیب از جزء اول تا سی ام قرآن كریم و در سحرگاه ایام ماه مبارك بر روی خروجی سایت قرار خواهد گرفت.



http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif



http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif انصاف، حتی نسبت به دشمن
عدل یعنى هر چیزى در جاى خود قرار گرفتن. معناى لغوى عدل هم یعنى میانه. اعتدال هم كه مى‌گویند، از این واژه است؛ یعنى در جاى خود، بدون افراط و بدون تفریط؛ بدون چپ‌روى و بدون راست‌روى. این هم كه مى‌گویند عدل یعنى قرار دادن هر چیزى در جاى خود، به‌خاطر همین است. یعنى وقتى هر چیز در جاى خود قرار گرفت،‌‌ همان تعادلى كه در نظام طبیعت بر مبناى عدل و حق آفریده شده، به‌وجود مى‌آید. در رفتار انسان، عدل لازم است. براى حكمران، عدل لازم است. در موضعگیرى، عدل لازم است. در اظهار محبت و نفرت، عدل لازم است. قرآن فرموده است: «و لا یجرمنّكم شنئان قوم على الّا تعدلوا»؛ دشمنى با كسى موجب نشود كه شما درباره‌ى او از عدالت كناره بگیرید و عدالت را رعایت نكنید؛ «اعدلوا هو اقرب للتّقوى» (۱). (۲)

به كسى نباید بیهوده تهمت زد؛ كسى را نباید به خاطر یك امر، از همه‌ى آن چیزهائى كه صلاحیت محسوب می‌شود، انسان او را نفى بكند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل كرد؛ با انصاف باید حرف زد. (...) اگر با كسى دشمنید، این دشمنى موجب نشود كه نسبت به او بى‌انصافى كنید، بى‌عدالتى كنید؛ حتّى نسبت به دشمن؛ حالا آنكه دشمن هم نیست. بى‌عدالتى‌ها را همه كنار بگذارند؛ بى‌انصافى‌ها را همه كنار بگذارند؛ همه در زیر پرچم نظام اسلامى و جمهورى اسلامى جمع بشوند؛ اصولى وجود دارد، به آن اصول همه پابندى خودشان را اعلام بكنند. در كنار هم باشند، اختلاف سلیقه هم باشد. چه اشكال دارد؟ همیشه اختلاف سلیقه بوده. در دورانهاى مختلف هر جائى كه این اختلاف سلیقه‌‌ها و اختلاف برداشت‌ها با هواى نفس انسان مخلوط شد، كار خراب می‌شود. هواى نفس را باید خیلى ملاحظه كرد. به خودمان در فریب خوردن از هواى نفس سوءظن داشته باشیم. نگاه كنیم ببینیم كجا نفس است و هوى‌هاى نفسانى ماست؛ كجا نه، واقعاً احساس تكلیف است؛ و در احساس تكلیف هم دقت بكنیم كه قدم از دایره‌ى تكلیف آنطرف‌‌تر نباید گذاشت؛ زیاده‌روى نباید كرد. (۳) بله، یك عده‌‌اى دشمنى می‌كنند، یك عده‌‌اى خباثت به خرج می‌دهند، یك عده اى از خباثت‌‌كنندگان پشتیبانى می‌كنند - این‌ها هست - اما باید مراقب بود. (۴)


http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif اینگونه از مشكلات رهایی پیدا می‌كنید!
اگر به نام عدالت‌خواهى و به نام انقلابیگرى، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر كرده‌ایم؛ از خط امام منحرف شده‌ایم. اگر به نام انقلابیگرى، به نام عدالت‌خواهى، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به كسانى كه از لحاظ فكرى با ما مخالفند، اما می‌دانیم كه به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت كردیم، آن‌ها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شده‌ایم. اگر بخواهیم به نام انقلابیگرى و رفتار انقلابى، امنیت را از بخشى از مردم جامعه و كشورمان سلب كنیم، از خط امام منحرف شده‌ایم. در كشور آراء و عقاید مختلفى وجود دارد. اگر چنانچه یك عنوان مجرمانه‌اى بر یك حركتى، بر یك حرفى منطبق شود، این عنوان مجرمانه البته قابل تعقیب است؛ دستگاه‌هاى موظف باید تعقیب كنند و می‌كنند؛ اما اگر عنوان مجرمانه‌اى نباشد، كسى است كه نمی‌خواهد براندازى كند، نمی‌خواهد خیانت كند، نمی‌خواهد دستور دشمن را در كشور اجرا كند، اما با سلیقه‌ى سیاسى ما، با مذاق سیاسى ما مخالف است، ما نمی‌توانیم امنیت را از او دریغ بداریم، عدالت را دریغ بداریم؛ «و لایجرمنّكم شنئان قوم على الّا تعدلوا». قرآن به ما دستور می‌دهد و می‌گوید: مخالفت شما با یك قومى، موجب نشود كه عدالت را فرو بگذارید و فراموش كنید. «اعدلوا»؛ حتّى در مورد مخالف هم عدالت به خرج دهید. «هو اقرب للتّقوى»؛ این عدالت، نزدیك‌تر به تقواست. مبادا خیال كنید تقوا این است كه انسان مخالف خودش را زیر پا له كند؛ نه، عدالت ورزیدن با تقوا موافق است. (۵) تقوا یعنى‌‌ همان مراقبت؛ مراقبت از خود، مراقبت از مسیر، مراقبت از در نیفتادن و دچار نشدن به مشكلات. می‌فرماید: اینجورى است كه شما از چنگ مشكلات رهائى پیدا می‌كنید؛ اینجورى است كه در این خارزار عجیب و غریب، می‌توانید راه را درست طى كنید و بدون آسیب جلو بروید؛ «اعدلوا هو اقرب للتّقوى». (۶)


پی‌نوشت:
۱) مائده: ۸

۲) بیانات‌ در دیدار اعضاى هیأت دولت‌ ۱۳۸۳/۰۸/۲۰
۳) بیانات ‌در دیدار شركت‌كنندگان مسابقات‌ قرآن ۱۳۸۸/۰۵/۰۳
۴) بیانات در دیدار مردم قم در سالگرد قیام ۱۹ دى ۱۳۸۸/۱۰/۱۹
۵) بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی (ره) ۱۳۹۰/۰۳/۱۴
۶) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه‌ى قضائیه‌ ۱۳۸۹/۰۴/۰۷

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.