سلام به همگی دیروز در یکی از سایتهای طرفدار دولت در حال چرخ زدن بودم که چشمم به یک کامنت از طرف خوانندگان همون سایت افتاد که از انتخابات تحلیل مختصری کرده بود و منو هم به فکر واداشت (البته من قصد داشتم که این مبحث رو بعد از انتخابات بذارم ولی به دلیل شطرنجی و خط خطی بودن صفحات اتنخابات وتشنجات انتخاباتی امروز براتون میزارم) ::
" 24 میلیون رای به احمدی نژاد رای به گفتمان انقلاب نبود چرا که به قول اقای مشایی از بین رای دهندگان، این نظام 20 میلیون منتقد داشته و فقط 4ملیون به صورت ایجابی به منظور دفاع از انقلاب به ایشون رای داده.اگر امروز اقای احمدی نژاد با مخالفتشون با برخی از سران انقلاب و زیر سوال بردن برخی اقدامات گذشته توانسته بین مردم محروم منتقد و حقیقت طلب ،محبوب شود چرا ممکن نباشد که فردا در یک انتخابات دیگر، فردی با انتقاد از شخص اول مملکت بتواند محبوب اقشار گردد؟"
اگر کمی به این مسایل دقیق تر شویم(که البته من خیلی خلاصه و شسته رفتش کردم) متوجه میشویم که خیل عظیمی از افراد رای دهنده به احمدی نژاد خواستار برچیده شدن ساخت و ساز قبلی نظام و در واقع پیکر بندی دوباره و جدیدی هستند که بیشتر متمایل به عدالت محض است. یعنی ان روزهایی که در نظام یک عدهء قلیلی در اتاقهای در بسته مینشستند و کل طومار سرنوشت یک ملت را (چه خوب و چه بد) بنا بر مفتضیات زمان امضاء میکردند باید به نظامی با دموکراسی کامل تبدیل شود که در ان کوچکترین مسائل به سمع و نظر ملت برسد و مسایلی به صورت در بسته نماند .ثمره این نوع شاکله عدالت است که برپایه همان صداقت شکل میگیرد.متاسفانه بعضی از اشخاص دلیل عدم راست گویی کامل به مردم را در برهم خوردن وحدت می بینند اما با توجه به ظرفیتی که طی این مدت از مردم سراغ داریم این نوع سببها و دلیلها بیشتر باعث به هم خوردن وحدت میشود. دراحادیث وجود دارد که صداقت سر دین است پس حکومت بدون صداقت محض ، خشت کج معمار خواهد بود. امام صادق علت والایی مقام علی (ع) نزد رسول خدا را راستگویی و امانتداری میدانستند و امام علی شیعه واقعی را کسی میدانست که کردارش گفتارش را تصدیق کند.خود ایشان شرط سیاست را به راستی سخن راندن با مردم میدانستند ودر نخستین خطبه حکومتیشان چنین اعلام کردند:به خدا سوگند کلمه ای از حق را نپوشاندم و دروغی بر زبان نراندم . ودر عهد نامه مالک اشتر این چنین به یار وفادارش توصیه کردند: اگر مردمان برتو گمان ستم بردند ،عذر خودرا اشکارا با انان در میان گذار و با این کار از بدگمانی شان در آر که بدین رفتار خود را به تربیت اخلاقی خوی داده باشی و با مردمان مدارا کرده و با عذری که می اوری بدانچه خواهی رسیده و آنان را به راه حق دراورده ای.
یک مطلب بسیار مهم که نگران کننده به نظر می اید اقبال بیش از حد به احمدی نژاد و غافل شدن بخشی از جامعه از ولی فقیه است.اطراف ما انسانهای این چنینی زیاد هستند که حتی به قول یکی از انها احمدی نژاد ولی فقیه مملکت شده و اگر با اینچنین اشخاصی( طبقات محروم 30 ساله انقلاب و مردم دارای دین ناقص که فقط حول عدالت در مورد افراد خاص میگردند) دمخور شوید میبینید که عدالت فقط با احمدی نژاد معنا شده و هرکس حتی خود رهبر نیز در چتر همین عدالت حکومت میکند. خوب این نوع طرز تفکر نیز وجود دارد. البته اینها نظرات من بود.حالا شما هم قبول دارید یا نه؟؟ 