هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
نوشتار حاضر با این نگرش تدوین شده است که اگر خواهان آن هستیم که علوم انسانی را با استفاده از تعالیم نهج البلاغه متحول نماییم, باید به آن بخشهایی از سخنان حضرت امیر ع مراجعه کنیم که ایشان در آن, حکومت جهانی آخرین ذخیره خداوند و برپا دارنده ی حقیقی و تام تعالیم الهی یعنی حضرت بقیه الله روحی و ارواحنا فداه را توصیف نموده اند.
نهج البلاغه، مشهورترین و ماندگارترین اثر سید رضی(قدس سره) است، که آن را در سال 400 هجری قمری، شش سال پیش از وفات خود با استفاده از دانش وسیع و ذوق سرشار و گزینش نیکوی ادبی، از میان خطبه ها، نامه ها، وصیت نامه ها و کلمات کوتاه حکمت آمیز امیرالمؤمنین(علیه السلام) گردآوری نموده است.
«در روزجنگ جمل، دو قبیله ضبّه و ازُد دور عایشه را گرفتند . در این میان مردانی از قبیله ی ازد، سرگین شتر را برمی داشتند، آنرا خرد می کردند و می بوییدند و می گفتند: سرگین شتر مادرمان بوی مشک دارد!»
«اى رسول خدا! از فراق دختر برگزیده و پاكت، پیمانه صبرم لبریز شده و طاقتم از دست رفته است، هرچند پس از روبه رو شدن با غم بزرگ فراق و مصیبت دردناك تو، این مصیبت براى من قابل تحمّل شده است...(
«بنده خالص خدا قرآن را پیشوا و امام خود قرار داده؛ هر جا قرآن فرود آید، او بار خویش را همانجا فرود مى آورد و هر جا قرآن منزل کند او آنجا را منزلگاه خویش مى گرداند».
«سرانجام (بعد از اندیشه کافى و در نظر گرفتن تمام جهات) دیدم بردبارى و شکیبایى در برابر این مشکل، به عقل و خرد نزدیکتر است، به همین دلیل شکیبایى پیشه کردم (نه شکیبایى آمیخته با آرامش خاطر بلکه) در حالى بود که گویى چشم را خاشاک پر کرده و استخوان، راه گلویم
«به خدا سوگند که هیچ آیه ای نازل نشد مگر اینکه دانسته ام درباره ی چه و در کجا نازل شد، براستی که پروردگارم به من قلبی پر فهم و زبانی پر سوال بخشیده است.»
آیا مؤمنان، امیرى مى خواهند كه سرگرم خود و خانواده اش باشد و در سختى هاى دنیا با آنان شریك نباشد؟ آیا چنین كسى امیرى راستین و حقیقى است و كسانى كه به چنین امیرى خوشنود باشند و از او فرمان برند، از مؤمنان به شمار مى روند؟
حضرت مسیح علیه السلام فرمود:«انا الطریق الى الخلاص و انى بابه؛ من راه به سوى رهایى و دروازه آنم.»
و امام امیر مؤمنان علیه السلام مى فرماید:« انما مثلى مثل السراج فى الظلمة یستضئ به من ولجها؛ من مانند چراغى پرفروغ در تاریكى هستم كه راه گم گشتگان را روشن م
امام علی علیه السلام، به خدای سبحان عرض می كند: پروردگارا اوّلین منیب من بودم؛ یعنی اولین كسی كه نوبت گرفت یا اوّلین كسی كه از دیگران گسست و به تو پیوست من بودم. خدایا جز پیامبر صلی الله علیه و آله احدی پیش از من نماز نخواند.
براى آنكه شیعه على علیه السلام، را بشناسیم لازم است نخست على علیه السلام، را بشناسیم. شناخت شخصیت ممتاز و بى نظیر على نیاز به تحصیل در دانشگاهها و مراكز علمى یا مطالعه كتبى كه درباره او نوشته شده؛ نیست.
«خدایا تو می دانی آنچه از ناحیه ما (اهل بیت(علیهم السلام)) صورت می گیرد برای به دست آوردن قدرت و حكومت و ثروت دنیا نیست، بلكه می خواهیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه خودش بازگردانیم و در سرزمین تو اصلاح پدید آوریم.»
امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «من احب الله احب النبی و من احب النبی احبنا و من احبنا احب شیعتنا; (تفسیر فرات کوفی، ص 128) هر کس خداوند را دوست دارد پیامبرش را دوست خواهد داشت، و هر کس پیامبر صلی الله علیه و آله را دوست بدارد ما را دوست خواهد داشت و هر
آن جا كه با نظارت علی وار، یا با صلح حسن گونه، و یا با دیگر روش ها نمی توان أساس دین را حفظ نمود، باید با شمشیر برخاست و جهاد كرد و با شهادت مردم را آگاه کرد، و با خون سرنوشت دین را رقم زد
جریان غدیر به طور مکرر در کلمات معصومین و از جمله امیر مومنان علیه السلام آمده است و نیامدن آن در نهج البلاغه که سید رضی(ره) آن را جمع آوری کرده است، به آن جهت است که نهج البلاغه مشتمل بر بخش خاصی از سخنان امام علی علیه السلام می باشد نه همه آن.