تبیان، دستیار زندگی
بدون شك یكی از عوامل مهم و اساسی مقاومت و پیروزی در دفاع هشت ساله، نیروی انسانی است، نیروهای متشكل از بهترین و قوی‏ترین مردان بویژه جوانان عاشق و شهادت طلب میهن اسلامی، كه در دفاع از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی كشور مقدس جمهوری اسلامی سراز پا نمی‏شناختند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرهنگ شهادت و ایثار


 بدون شك یكی از عوامل مهم و اساسی مقاومت و پیروزی در دفاع هشت ساله، نیروی انسانی است، نیروهای متشكل از بهترین و قوی‏ترین مردان بویژه جوانان عاشق و شهادت طلب میهن اسلامی، كه در دفاع از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی كشور مقدس جمهوری اسلامی سراز پا نمی‏شناختند.


فرهنگ شهادت و ایثار

مقاومت تحسین برانگیز جوانان برومند این سرزمین در برابر استكبار جهانی، صحنه‏های بی‏بدیل و بی‏نظیری از شهادت و ایثار را خلق كرد كه اگر به ضبط و ثبت و تفسیر و توزیع آن اهتمام نورزیم، به فرهنگ وتاریخ مردم این مرز و بوم، جفایی جبران‏ناپذیر روا داشته‏ایم. خلق این آثار اعجاب‏آور و حیرت‏انگیز كه طبق فرمایش آن مقتدای سفر كرده، به جز در برهه‏ای كوتاه از صدر اسلام همانند ندارد، حجت را بر همگان تمام كرده است.

شاعر امروز ایرانی می‏تواند یك بار دیگر همانند فرزانه طوس، مثنوی حماسه بسراید و این بار قهرمان شعرش نه رستم دستان كه شهیدان بزرگواری چون شهید همّت و شهید باكری باشند؛ می‏تواند مثنوی معنوی را جانی دوباره بخشد و تمثیل‏ها را از صحنه‏های نبردی انتخاب كند كه از تراوش خون و جان است. عارف فرزانه ایرانی، امروزه می‏تواند تذكرة الاولیایی دیگر با مضمون این شهیدان گمنام به رشته تحریر درآورد؛ می‏تواند بوستانی دگر بسراید و گلستانی نو بیافریند و اسرارالتوحید را تفسیری دگر نماید. مفسر و اهل علم ما می‏تواند یك بار دیگر مقام مولا علی‏علیه السلام در نهج‏البلاغه را فصل‏العین خویش قرار داده، معنای كلام حضرتش را این بار در چهره معصوم بسیجی شهیدی جستجو كند كه ره صد ساله را یك شبه پیموده است؛ آن جا كه مولا می‏فرماید:

هَجَمَ بِهِمُ العِلْمُ عَلی حَقیِقَةِ الْبَصیرة وَ باشَرُوا روُحَ الیقین و ستلانوا ما اسْتَوْعهُ المُترِفونَ و اَنِسوُ بماستوحشَ مِنَ الْجاهِلُونَ وَ صَحبوا الدُّنیا بِاَندانِ ارواحُها مُعلّقه بِالمَحَل الاْعْلی اوُلئكَ خُلَفاءُ اللَّهِ فِی اَرْضِه و الدُّعاة اِلی دینَه آه آه شُوقاً اِلی رُۆیتِهِم

امواج علم بر اساس حقیقت ادراك و بصیرت آن‏ها هجوم برد و به یكباره آنان را احاطه نمود و جوهره ایمان و یقین را به جان و دل خود مسّ كرد و آنچه را خوشگذران‏ها سخت و ناهموار داشتند، نرم و ملایم و هنجار انگاشته و به آنچه جاهلان از آن در وحشت و ترس بودند، انس گرفتند.

فقط با بدن خاكی خود همنشین دنیا شدند؛ با روح‏هایی كه بر بلندترین قله از ذِروه قدس عالم ملكوت آویخته بود. ایشانند در روی زمین جانشینان خدا و داعیان بشر به سوی دین خدا. آه! آه! چقدر اشتیاق زیارت و دیدارشان را دارم؟

خود واقفیم كه ادراك زمینی ما نمی‏تواند حتی اندكی از عمق وجودی مجاهدان فی‏سبیل‏اللَّه، خاصه شهدای گرانقدر را دریابد و زبان‏های ما نمی‏تواند هنگام بیان ذره‏ای از بزرگی‏هایشان به لكنت نیفتد و قلم‏های ما ضمن ترسیم اندكی از زیبایی‏هایشان باز نماند، چون با پیاله نتوان اقیانوسی را پیمانه كرد.

به راستی آیا مولا مشتاق دیدار جوانانی نیست كه به عشق مولا از همه چیز خود گذشته‏اند تا دین خدا را یاری رسانند؟

طفیل هستی عشقند آدمی و پری

ارادتی بنما تا سعادتی ببری

بكوش خواجه و از عشق بی نصیب مباش

كه بنده را نخرد كس به عیب بی‏هنری

می‏صبوح و شكر خواب صبحدم تا چند؟

به عذر نیم‏شبی كوش و گریه سحری

آری، از این مَنظَر باید یك بار دیگر به خاطرات رزمندگان اسلام مراجعه كرد و آن حادثه‏های تكرار نشدنی را دوباره و صدباره خواند و از آن‏ها برای تفسیر و تأویل عرفان و حكمت اسلامی بهره‏جست و فهمید كه در این نبرد، رابطه سلاح و ایمان، رابطه لازم و ملزوم است؛ هر گاه ایمان باشد، سلاح مۆثر است و لاغیر و هر گاه صداقت باشد، پیروزی تابع است؛ همان گونه كه مولای متقیان‏علیه السلام فرمود:

فَلَمَّا رَأَی‏اللَّه صِدْقَنا بِعَدوّنا الْكَیتْ وَ اَنْزَلَ عَلَیهِ النَّصْر

آنگاه كه خداوند صداقت ما را دید، دشمن ما را به خواری دچار ساخت و پیروزی را نصیب ما گردانید.

فرهنگ شهادت و ایثار

با چنین انگیزه مقدسی است كه بار دیگر به سراغ خاطرات دلیرمردان دفاع مقدس رفتیم تا به شكار لحظه‏ها نشسته، و اندكی از انبوه دُرّ و جواهر موجود در این عرصه را گرد هم آوریم، تا شاید با مطالعه سطر سطر این حماسه‏ها، بار دیگر آتش حسرت و افسوس وجودمان را فراگیرد و شگفتی‏های موجود در این خاطرات، ما را از خواب غفلت بیدار كند.

آن همه محبت در آن همه صلابت، آن همه لطف در آن همه سختی، آن همه زیبایی در آن همه استحكام، آن همه آرامی در آن همه شتاب، آن همه صبر در آن همه بی‏قراری، آن همه عشق و فضیلت و صداقت در آن همه عصیان و خروش و شهادت، و آن همه اوج و فراز و نشیب در آن همه سكوت و خاموشی كلمات محصور در سطور و صفحات، شاید دل‏هایمان را بشكند و درس‏آموز مكتب آن‏ها قرار دهد، كه به قله رفیع معنویت و تقوا رسیده و چنین گمنام زیسته و می‏زیند. آنان در ملكوت اعلی از چنان آوازه‏ای برخوردارند كه اذهان ما از درك آن عاجز و ناتوان است؛ گویی مصداقی بر این سخن شیخ اجل هستند كه:

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز

كان سوخته را جان شد و آواز نیامد

این مدعیان در طلبش بی‏خبرانند

كان را كه خبر شد خبری باز نیامد

و بدین طریق بود كه به خوشه چینی از خرمن فضایل بی‏شمار این عزیزان پرداختیم و همه آنچه را كه درك ما اجازه می‏داد، با مفاهیم عرفانی و اسلامی تطابق دادیم تا مجموعه‏ای شیرین و شیوا برای خوانندگان عزیز فراهم آید.

خود واقفیم كه ادراك زمینی ما نمی‏تواند حتی اندكی از عمق وجودی مجاهدان فی‏سبیل‏اللَّه، خاصه شهدای گرانقدر را دریابد و زبان‏های ما نمی‏تواند هنگام بیان ذره‏ای از بزرگی‏هایشان به لكنت نیفتد و قلم‏های ما ضمن ترسیم اندكی از زیبایی‏هایشان باز نماند، چون با پیاله نتوان اقیانوسی را پیمانه كرد. پندار ما از مجد و كرم ایشان، هر قدر كه باشد، توهّمی بیش نیست. در بیان این مقام همان بس كه امام و مراد شهیدان فرمود:

«چه گویم و چه نویسم كه خاموشی بهتر و شكستن قلم اولی‏تر است».

ادامه دارد...

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع: پژو هشکده علوم و معارف دفاع مقدس