به سوی کربلا از شام ویران میهمان آید
صدای واحسینا از زنان و کودکان آید
نمی دانم چرا یا رب سیه پوش است محمل ها
گمانم از اسیری زینب بی خانمان آید
برای دیدن قبرت پدر با دیده گریان
سکینه سر زنان سینه زنان و موکنان آید
رباب خون جگر اشک از فرات دیده می ریزد
به سوی خوابگاه اصغر شیرین زبان آید
پریشان ام کلثوم برادر مرده، باد زاری
برای جستجوی دست عباس جوان آید
عزیزان پیمبر خفته چون گل در کنار هم
پی دیدار گلها بلبل بی آشیان آید
چو اقیانوس آرامی شده دشت بلا اما
شکسته سر ز طوفان حوداث، قهرمان آید
به آه و ناله گوید "کربلایی" یا حسین بنگر
به سویت عابدین با زخم زنجیر گران آید
"نادعلی کربلایی"
دسته ها : مذهبی - شعر
جمعه دوازدهم 7 1387
X