صفحه ها
دسته
وبلاگ دوستان
وبلاگ دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 516195
تعداد نوشته ها : 559
تعداد نظرات : 493
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
ای سومین ستاره برج ولاحسین هستی امید خلق و همه ماسوا حسین ای نور چشم فاطمه ای فخر کائنات ای کشتی نجات چراغ هدی حسین ای زاده حطیم و حرم مروه و صفا فرزند مکه و عرفات و منا حسین بر دردها طبیبی و آرام دل تویی کن یک نظاره بر دل بیمار ما حسین نام تو روی لوح دلم نقش بسته است هر دم به یاد توست دلم نینوا حسین بهتر بود زجنت اعلی حریم دوست در خاک و تربت تو نهفته شفا حسین کردی فدای دین مبین خدا سرت ای اسوه شجاعت و صبر و رضا حسین افتاده زیر سم ستوران به دشت خون عریان بدن به عرصه کرب و بلا حسین در قتلگه چو غرقه به خون دید پیکرت زهرا به اشک و ناله و می زد صدا حسین آن خصم دون سرت ز جفا زد به نیزه ها ای تشنه لب فتاده سر از تن جدا حسین در پیش چشم زینب کبری یزید پست با خیزران و چوب جفا زد تو را حسین بین دو نهر آب به خون ساختی وضو ای کشته فتاده زتیغ جفا حسین شش گوشه قبر تو برد از ما قرار دل هر خسته دل به شور و نوا گفت یا حسین در روز حشر چشم امیدم به سوی توست ای دستگیر و شافع روز جزا حسین عادل تمام عمر ثناخوان او بود تا درد او کند به نگاهی دوا
دسته ها : محرم
من فقط از کربلا نور دو عینش رو میخوامخاک  دلربای  بین الحرمینش  رو  میخوامپهلوون   نامی   کرب وبلا  عشق   منهگنبد  طلای  عباس  حسینش  رو میخوام-------------افتاده  به  دلم  که دیگه میام  کرب وبلایه  دهه محرم  میگیرم  بزم  عزاافتاده به دلم ضریحت وبازم   میبینمیه شبی میام   گوشه حرمت میشینم 
دسته ها : محرم
بایادکربلا  _  قلبم پراز غمه  _  من کشته تو ام  _   ای ابن فاطمه

میسوزم از غمت   – سقای علقمه  _ سردارقلب من _ عباس فاطمه

ای ماه قلب آسمون_ای عموی صاحب زمون_تشنه لبهای توشد آب فرات

ای شاه دشت علقمه_ای عطریاس فاطمه_خشم حیدرشعله وره توی نگات

 

شعله ورازداغ غمت  ---میخونم زیر پرچمت---یه سفر مهمون کن مرا  -کربلا-

ازسوز عشق کربلا---ازدوری ایوون طلا---آخرمیمیرم آقاجون –توروضه ها

دسته ها : محرم

حال دلمو خودت که میدونی

 

دل درقفس سینه شد زندونی

 

دجله وفرات تو چشای منه

 

کی گفته باید تو تشنه بمونی

 

طوفان دلم بارون نم نمه

 

دیدن واسه قلب دیوونه کمه

 

من میخوام آقا که یار توباشم

 

تشنه بمیرم کنار علقمه

 

نای دلدار نوا

 

این نبود رسم وفا

 

زره زره جون بدم

 

بسه دیگه  کربلا

 

دسته ها : محرم
 

مثل مرغی بی پرم

 

با دوچشمای ترم

 

آرزومه تا یه روز

 

جون بدم کنج حرم

 کربلا کربلا کربلا 

مست ودلگیرم حرم

 

از خودم سیرم حرم

 

درد قلبم دوریه

 

کرده ای پیرم حرم

 کربلا کربلا کربلا
دسته ها : محرم
 

چند وقته دلم خیلی پریشونه

 

درد دلمو کسی نمیدونه

 

من خسته شدم دیگه کرب وبلا

 

کی گفته صبوری خیلی آسونه

 

کاش عقده میشد برام نگاه تو

 

یا جون میدادم میون راه تو

 

دل دیوونه شده فقط با یک نگاه

 

ای دل چی بوده مگه گناه تو

 

میسوزه دلم میون این سینه

 

حرف دل من فقط با تو اینه

 

تا پلک میزنن چشای خیس من

 

کرب وبلاتو  تو رویامیبینه

 

هروقت که دلم تنگ حرم میشه

 

قلبم توسینه مثل آتیشه

 

آروم نمیشه این شرار غمت

 

تا این که به کربلا راهی شه

 

دسته ها : محرم

امشبه رو حا ل وهوات پیچیده توی این سرم

این دل کوچیکم حسین کرده بهونه حرم

رو قاب عکس سینه ام نقش ضریح وگنبده

این روسیاه یه عمره که توهیاتت زانو زده

با صد امید وآرزوحلقه بر این در میزنم

میخوام بگم ای آقا جون اونی که جا مونده منم

دوتاحرم دو بارگاه دوگنبد زردوطلا

خواب میدیدم نیمه شبا دارم میام به کربلا

ذکر مقدست حسین شده تموم دل خوشیم

یه روز میاد این دسته جمع یه شبی توحرم باشیم

برسروسینه بزنیم بانام تودم بگیریم

میون بین الحرمین شورمحرم بگیریم

صحبت یه عمر منه که مگه من دل ندارم 

که یه دفه این سرمو روی ضریحت بزارم

مرغ دل خسته من پیش توبیخبر میاد

گفته بهم یه مادری دم دمای سحرمیاد

 

 

دسته ها : محرم
ستاره گرید و الماس با من

شب است و بوی زخم یاس با من

تمام حزن زینب را بخوان باز

گلوی زخمی احساس با من!
------------------
 
آنسوی افق کبوتری پر پر زد

در پرده عشق نغمه ای دیگر زد

در غربت کوفه پیش چشم زینب

از مشرق نیزه آفتابی سر زد


      " صادق رحمانی "
دسته ها : محرم
  

عرش می لرزید وقتی خاک می شد بسترت

آسمان واکرد چتری از محبت بر سرت

حنجر جبریل هم با نام تو تطهیر شد

تا رسید آن تیغ بی شرم و حیا بر حنجرت

نخلهای تشنه از تنهایی ات خم می شدند

تا شنیدند از لبانت ربنای آخرت

ای همه مظلومیت ، سیمرغ قاف عاشقی!

رنگ غربت داشت از روز ازل بال و پرت

در دل رود فرات از ماهیان باید شنید

مرثیه بر آن گلوی تشنه ی از خون ترت

ای خدای زخمهای آشنا و ناگزیر

وحی تو شد "هل من ..." و یک قافله پیغمبرت

کوفه کوفه شرمساری مانده در تاریخ و باز

کربلا در کربلا ماییم و زخم پیکرت!


    " سید حبیب حبیب پور "
 
دسته ها : محرم
دیرگاهیست که اوضاع حیات آرام است! باد نسیان زده آنسوی فرات آرام است! دیرگاهیست که احوال زمین بد نشده است گویی از خواب زمین قافله‌ای رد نشده است قرن تن داده به دمسردی خاموشی‌ها آسمان گم شده در گردِ فراموشی‌ها حق پروانه نبود اینهمه بی‌کس باشد! که خدا باشد و ابلیس مقدس باشد! من که دلتنگم و آخر قفسی می‌کشدم هر طرف می‌روم اندوه کسی می‌کشدم یک طرف پنجره‌هایی که به شب باز شدند چشمهایی که به انبوه غصب باز شدند یک طرف گرمی خونی که به قنداقه نشست قصه غربت ماهی که سرِ ناقه نشست یک طرف چشمه آزادگی و حق طلبی یک طرف عین ریاکاری و بیرق طلبی یک طرف لاله رخ و لاله وش و لاله پرست یک طرف قوم قسم خورده گوساله پرست! کی زمین دید که این طائفه پیمان نشکست؟ کوفی کی نان و نمک خورد و نمکدان نشکست؟ شهر بی‌شرم همین سلسله لال صفت دم تکان داده و پر حیله و دلال صفت! جگر حمزه خوری و سر دندان شکنی در شب کوفه بدل شد به نمکدان شکنی یک طرف لشکر خون خیمه به هامون زده است مریم باکره بر نعش مسیح آمده
دسته ها : محرم
   ای خدا عاشق کربلایم   از فراق حسین در نوایم   روز و شب سوزم از این مصیبت   از کرم چاره ئى کن برایم   بوده از کودکى آرزویم   کربلاى حسین جستجویم   هر شبى یاد او گفتگویم   من در اینراه حق جان فدایم   عاشق خیمه هاى حسینم   ذاکر سرور عالمینم   در عزایش بصد شور و شینم   اى خدا عازم نى نوایم   از مزار حسین دل غمینم   آرزو دارم آن را به بینم   رفته در قتلگاهش نشینم   نالم از ماتم آن شهیدان   گریم از سوز آه اسیران   زائر اکبر سر جدایم   پیر گشتم ندیدم نجف را   مسجد کوفه و آن شرف را   روز و شب میخورم این اسفرا   کربلا گشته ورد و ثنایم   تشنه شربتى از فراتم   دل شکسته بحال مماتم   رحمتى کن ز آب حیاتم   تا که از بار محنت در آیم   گرچه قرب و لیاقت ندارم   در عزاى
دسته ها : محرم
   گفته بود:راستگوئی عزت است و دروغگوئی عجز و ناتوانی...

گفته بود:همسایگی خویشاوندی است...(کنایه از اینکه وظیفه تو نسبت به همسایه همانند وظیفه ات به خویشاوند است)

گفته بود:اخلاق نیک عبادت است و سکوت زینت و آرایش...

گفته بود:طمع و آزمندی فقر و گدایی است...

  این ها را که گفته بود شنیدم، خواهانش شدم، دلم هوای کویش نمود.سوار بر مرکب شدم و به دنبالش رفتم.آخر این ها سخن یک آدم معمولی نیست، منشور است، قانون است، او حتماً باز هم حرف برای گفتن دارد....

 گفتند از مکه خارج شده است و به سرزمین عراق رفته است... به آنجا رفتم، به تاخت...

 در میان راه به سرزمینی رسیدم که آب داشت اما، تشنه بود... سراغ حسین (علیه السلام) را گرفتم، بالای نیزه را نشانم دادند...  

دسته ها : محرم
 

اى چَمنِ عارض تو دلگشا

 

دست تواناى تو مشکل گشا

 

مى دهم از مدح تو داد کلام

 

اى علوى زاده علیکَ السّلام

 

اى پدر فضل و على را پسر

 

جمله شهیدان خدا را قمر

 

حضرت عباس و ابوفاضلى

 

مظهر غیرت یَلِ دریا دلى

 

اى اثر سجده به پیشانیت

 

مه خجل از طلعت نورانیت

 

کوکب دلخواه بنى هاشمى

 

مهر زمین ماه بنى هاشمى

 

شمع وفا نور دو چشم على

 

بحر خروشنده خشم على

 

زاده آزاده اُمُّالبَنین

 

وه ز چنان مادر و شِبلى چنین

 

زاده خود خوانده ترا هم بتول

 

اى تو برادر بدو سبط رسول

 

مهر و وفا خوشه اى از خرمنت

 صدق و صفا گوشه اى از دامنت
دسته ها : محرم
  بسمه تعالی  «انّا لله و انّا الیه راجعون» با کمال تأسّف و تأثّر به اطّلاع مردم مؤمن و شریف می‌رساند که در ماه حرام و سالروز شهادت سید الساجدین امام زین العابدین(علیه السلام) جمعی از افراد آشوبگر که به زعم خود، خود را مدافع نظام می‌دانند، در حضور بعضی از مسئولین شهر و مسئولین نظامی و انتظامی، حرمت حوزۀ علمیۀ ابوصالح(عج) و مسجد قبا (پایگاه اصیل انقلاب اسلامی) را شکسته و اقدام به تخریب و هتک حیثیت نمودند.  همچنین در اقدامی هماهنگ به دفتر و بیت حضرت آیت‌الله سیّدعلی محمّد دستغیب(مدّ ظلّه العالی) حمله کرده و بعضی از روحانیون که از ایثارگران و جانبازان دفاع مقدس بوده‌اند را مجروح نموده‌اند که حسب الامر معظم له طلاب و اصحاب مسجد هیچ‌گونه عکس‌العملی نشان نداده‌اند و از نیروی انتظامی خواستند که امنیت را برقرار نماید. بدین وسیله این حرکات مذبوحانه را محکوم کرده و از مسئولین امر برخورد با عاملین و ممانعت از تکرار این‌گونه حرمت‌شکنی‌ها ر
دسته ها : سیاسی - محرم


دولت امارات حجت الاسلام عالی سخنران دعوت شده برای مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا را شنبه شب اخراج کرد.


به گزارش پرچم : مقامات اماراتی شنبه به حجت الاسلام عالی چند ساعت فرصت دادند که دبی را ترک کند و وی مجبور شد بلافاصله پس از برگزاری سخنرانی عصر تاسوعا در مسجد امام حسین (ع ) امارات را ترک کند.

 دولت امارات در اعطای ویزا به حجت الاسلام عالی و طاهری مداح برای ورود به دبی نیز مشکلاتی را ایجاد کرده بود.


گفتنی است دولت امارات دلیل خاصی برای اخراج عالی اعلام نکرده ولی بر اساس شواهد دعای مدعو مسجد امام حسین (ع ) برای مسلمانان یمنی عامل واکنش دولت امارات به حضور وی در این کشور بوده است .

دسته ها : محرم
... شب عاشورا بود شهر یکپارچه روضه بود وخانه یکپارچه سکوت و درد... گفتم در این تنهایی درد و این شب سوگ، بنشینم و با خود سوگواری کنم، مگر نمی شود تنها عزاداری کرد؟ نشستم و روضه ای برای دل خویش نوشتم: ... پیش چشمم را پرده ای از اشک پوشیده است. در میان هیاهوی مکرر و خاطره انگیز دجله و فرات، این دو خصم خویشاوندی که هفت هزار سال، گام به گام با تاریخ همسفرند، غریو و غوغای تازه ای برپا است: صحرای سوزانی را می نگرم، با آسمانی به رنگ شرم، و خورشیدی کبود و گدازان، و هوایی آتش ریز، و دریای رملی که افق در افق گسترده است، و جویباری کف آلود از خون تازه ای که می جوشد و گام به گام، همسفر فرات زلال است. می ترسم در سیمای بزرگ و نیرومند او بنگرم، او که قربانی این همه زشتی و جهلاست.به پاهایش می نگرم که همچنان استوار و صبور ایستاده و این تن صدها ضربه را بپاداشته است   و شمشیرها از همه سو برکشیده، و تیرها از همه جا رها، و خیمه ها آتش زده و رجاله در اندیشه غارت، و کینه ها زبانه کشیده و دشمن همه جا در کمین، و دوست بازیچه دشمن و هوا تفتیده و غربت سنگین و
دسته ها : محرم

زهى فرزند حیدر کز رشادت

 

ربود از جملگى گوى سعادت

 

عیان از دامن ام البنین شد

 

درخشان کوکب زهد و عبادت

 

به رضوان غبطه میورزند بر او

 

که دارد افسر فیض و سیادت

 

به مولایش حسین بن على داشت

 

ز جان عباس اخلاص و ارادت

 

ادب را بین که ماه از بعد خورشید

 

تجلّى کرد هنگام ولادت

 

ولى پیش از برادر، آن علمدار

 روان شد سوى میدان شهادت
دسته ها : محرم
 

این حسین (ع ) کیست که عرش دل ما خانه اوست

 

کعبه دل حرم و منزل جانانه اوست

 

همه خلق جهان در غم او حیرانند

 

همه دلها به جهان عاشق و دیوانه اوست

 

دل عشاق جهان خاک نثاران رهش

 

محفل امن و امان جایگه و خانه اوست

 

(ف ى بُیُوتٍ اَذِنَ اللّه ) که در قرآنست

 

بهتر از بیت و حرم کعبه و کاشانه اوست

 

گر به گیتى سخن آید به میان از غم و عشق

 

که زند نارو شرر بر دل و غم خانه اوست

 

سوخت جانها همه از آتش سوزان غمش

 

غم او شمع دل و جان همه پروانه اوست

 

سالک راه چو فیض دل خود مى جوید

 

اثر گریه و زارى عزا خانه اوست

 

دل تهى دار بجز عشق حسینى (ع ) که حقیر

 در الست عهد به بستى و پیمانه اوست 
دسته ها : محرم

اى حسین جانم سفر تا کوى جانان کرده اى

 

خاک گرم کربلا را بوسه باران کرده اى

 

خاتم انگشترى را نوش کردى جاى آب

 

با سر از تن جدایت ذکر قرآن کرده اى

  
دسته ها : محرم

اى که بر درگه حقّ عزّت و جاهى دارى

 

بود آیا که به عشاق نگاهى دارى

 

خاک پا را نظرى از سر رحمت انداز

 تو سلیمانى و مورى سر راهى دارى
دسته ها : محرم
X