محمدرضا مانی فر
اگر قران این قانون اساسی تغییرناپذیر با اطمینانی شگرف از پیروزی نهایی قدرت ایمان سلطه بی چون و چرای صالحان و پرهیزکاران نابودی ستم گران و آینده درخشان و سعادت آفرین بشر سخن می گوید و با طرح اندیشه پیروزی نهایی حق بر باطل به پیامدهایی همانند استقرار کامل و همه جانبه ارزش های انسانی و تشکیل آرمان شهر مهدوی به دست مهدی موعود (عج ) بشارت می دهد به سبب آن است که مسلمانان را به اهمیت شناخت و کوشش در راه دست یابی به « آرمان شهر » موعود آشنا سازد آرمان شهری که می توان جنبه های گوناگون پیدایش آن را در گزینه های ذیل جست و جو کرد :
الف ) آرمان شهر عدل : در نگاهی کوتاه به شاخصه های متنوع حکومت جهانی حضرت مهدی (عج ) هیچ ویژگی را نمی توان مانند عدل یافت که تا این حد در خور توجه باشد.
این شاخصه اساسی گاه آن چنان در آموزه ها و روایات دینی مورد تاکید قرار می گیرد که گمان می رود تنها « عدل » است که مورد توجه است .
در بسیاری از روایات آن امام بزرگوار به عنوان مظهر و تجلی کامل عدالت معرفی شده است آن چنان که « عدل » ظهور وبروز خویش را در چهره و سیمای او می بیند :
« اللهم وصل علی ولی امرک القائم المومل و العدل المنتظر »
« پروردگارا به ولی امر خود که قیام کننده و عدل مورد انتظار همه است درود فرست . » (1 )
در آرمان شهر مهدوی و در بسترسازی ظهور آن حضرت نخستین شاخصه « هویت ساز » عدل است .
این « عدل » که حتی اگر یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد محقق می شود بر نمودهایی استوار است :
.1 در سایه این عدالت استبداد و استعمار از بین می رود
.2 زمینه استثمار انسان از انسان به کلی برچیده می شود .
.3 کارگزاران ظلم و بیداد مورد بازخواست قرار می گیرند . قاضیان وحاکمان کژ رفتار از مسئولیت خویش عزل می شوند و زمین از هر نوع خیانت و نادرستی پاک می گردد
.4 گردنکشان و مستکبران درهم کوبیده می شوند و محرومان و مستضعفان در بازپس گیری حق خویش کامیاب می شوند
.5 ناله هیچ مظلومی در گلو خفه نمی گردد اشک و آه هیچ دلسوخته ای بلند نمی گردد هیچ انسانی گرسنه سر بر بالین نمی گذارد و هیچ محرومی باکینه و دغدغه روزگار سپری نمی کند.
ب ) آرمان شهر رفاه و آسایش : انسانیت انسان تکامل می یابد.
پیامبر گرامی (ص ) به این نکته اشاره می فرمایند : در امت من مهدی قیام کند... و زمان او مردم به چنان نعمت و رفاهی دست یابند که در هیچ زمانی دست نیافته باشند(و این رفاه شامل همه انسان ها خواهد بود) نیکوکار و بدکار. آسمان مکرر بر آنان ببارد و زمین چیزی از روییدنی های خود را پنهان نسازد . (2 )
طبق روایات معصومین (ع ) در زمان حکومت مهدوی مردم به مراد اصلی خود می رسند که عبارتند از :
کثرت مال رهایی از بارهای سنگین زندگی آسودگی از رنج طلب نافرجام پرداخت قرض بذل و بخشش امام عصر(عج ) برهمگان به گونه ای که از طلب مال و بخشش دیگران بی نیاز گردند عمران و آبادانی خرابی ها سرسبزی همه سطح زمین و برون شدن گنج های درون زمین .
ج ) آرمان شهر امنیت و آرامش : در دیدگاه اندیشمندان و صاحب نظران علوم اجتماعی از جمله نیازهای اساسی و بنیادین انسان و جامعه انسانی که در هرم نیازها جایگاهی ویژه و درخور توجه دارد نیاز به ایجاد امنیت و آرامش است . این نیاز که در ابعاد گونه گون و متفاوتی چون امنیت اخلاقی امنیت اقتصادی امنیت حقوقی امنیت اجتماعی و امنیت خانوادگی جلوه گر است آن چنان است که اندکی غفلت و بی توجهی به آن می تواند پیامدهای تلخ و جبران ناپذیری در پی داشته باشد.
در آرمان شهر مهدوی به مثابه الگویی کامل از اندیشه جهانی مهدویت به این نیاز اساسی و بنیادین توجه شده است حتی در بسیاری از آیات و روایات به صراحت و روشنی سخن گفته شده آن چنان که با تشبیه آن به شهر امن و آرام نگاه کلی به معنای واقعی امنیت آشکار ساخته است نگاهی که امام جعفر صادق (ع ) از آن یاد می کند :
وعده خداوند که « وحشت و خوف مومنان را به امنیت و سلام تبدیل می کند » تنها در چنین روزگاری به طور کامل تحقق می یابد . (3 )
حضرت مهدی (عج ) به عنوان رهبر جامعه جهانی اسلامی آن چنان در پی ایجاد جهانی سرشار از امنیت و آرامش همه جانبه است که گاه در برابر انسان ها و گروه هایی که در صدد سست کردن و بر هم زدن امنیت اند به شدت مقابله می کند. البته آن چه در این میان یادآوری آن ضروری به نظر می رسد آن است که در بینش و نگرش مهدوی همچون بینش نبوی رحمت و محبت اصلی اساسی است و مقابله آن حضرت با مخالفان در حقیقت تلاشی برای کنار زدن موانع کمال انسانی است .
د) آرمان شهر تربیت و پرورش : هر حرکت و گامی در راستای تعالی بینش و تکامل گرایش ها می تواند بر « انسانیت » انسان و جدایی او از « حیوانیت » ارزشی افزون تر و جایگاهی رفیع تر بخشد.
از این روست که « تربیت » به مثابه گذر انسان از « حیوانیت » به « انسانیت » از اهمیت و جایگاهی والا برخوردار است تا آن جا که دعوت پیامبران در کنار تعلیم بر عاملی دیگر چون تزکیه و تربیت تمرکز می یابد.
اندیشه « مهدویت » همواره به اندیشه های والای « صدر اسلام » معطوف است یعنی انسان نه تنها تن و جسم نیست بلکه موجودی است چند وجهی که رشد و تکامل او در گرو رشد همه جانبه و متوازن در همه ابعاد است . بنابراین تربیت چنین انسانی در عرصه مادی و معنوی همراه با تربیت و پرورش روحانی و توجه به اخلاق و فضایل روحی او تحقق می یابد.
هـ) آرمان شهر علم و دانش : دوران حکومت حضرت مهدی (عج ) را دوران بسط و گسترش علم و دانایی می خوانند و معتقدند : همانگونه که در این دوران ظلم وبیداد جایگاه خود را به عدل و دادگری می دهد دانایی و فرزانگی جایگزین جهل و نادانی می گردد و جهان از نور عقل و دانش آکنده می شود.
در جامعه مهدوی و در راه دست یابی به « آرمان شهر » آن دریافت های آنان به کمال خویش می رسد و دانش هایی که در گستره قرون متمادی پوشیده و مکتوم بوده اند پراکنده شده تا سراپرده منازل و اعماق وجود انسان ها گسترش می یابند.
و) آرمان شهر مستضعفان و محرومان : از دیگر پیامدهای ظهور و بروز و پیدایی آرمان شهر مهدوی تغییر ساختار قدرت و جا به جایی در آن است .
حکومت در اختیار توده های مستضعف و محروم جامعه قرار می گیرد آنان که در گستره تاریخ در زیر فشارهای شدید و گاه خردکننده مستکبران و مترفین بار سنگین نامردمی ها و بیچارگی ها را تحمل کرده اینک به عدالت و نوید دیر پای الهی باید به حق مسلم و وراثت و پیشوایی زمین دست یابند.
پاورقی :
1 ـ مفاتیح الجنان فرازی از دعای افتتاح
2 ـ طبری دلائل الامامه ص 255
3 ـ نعمانی الغیبه ص 240
از پیامدهای ظهور و بروز آرمان شهر مهدوی تغییر ساختار قدرت و جا به جایی در آن است که بر این مبنا مستضعفین به وراثت و پیشوایی زمین دست می یابند
حضرت مهدی (عج ) به عنوان رهبر جامعه جهانی اسلامی در پی ایجاد دنیایی سرشار از امنیت و آرامش همه جانبه است
تشکیل آرمان شهر مهدوی به دست مهدی موعود (عج ) با پیروزی نهایی حق بر باطل و نابودی ستمگران و استقرار کامل ارزش های انسانی امکان خواهد یافت
منبع : بازیاب
حضرت علی (ع ) فرمود :
منبع : بازیاب |
به گزارش سرویس اندیشه خبر آنلاین شرایط و مقررات اعطاى مدارک علمى حوزه علمیه به شرح ذیل است. متن زیر، مصوبه 214 شوراىعالى حوزه علمیه است که در آن، شرایط و مقررات اعطاى مدارک علمى حوزه علمیه به تصویب رسیده است .
ماده 1) به متقاضیان مدارک علمى حوزه علمیه قم که واجد شرایط باشند، در چهار سطح (سطح یک، سطح دو، سطح سه، سطح چهار) طبق ضوابط، مدرک علمى داده مىشود .
ماده 2) متقاضیان مدارک علمى حوزه، باید واجد شرایط ذیل باشند:
الف) داشتن پرونده در مرکز مدیریتحوزه یا یکى از حوزهها و مدارس تحت پوشش;
ب) نداشتن سوء پیشینه . تشخیص این امر با معاونت آمار و بررسى مرکز مدیریت است;
ج) داشتن نمره قبولى در همه پایهها;
د) معدل چهارده در امتحانات سال ششم براى سطح یک;
ه) معدل چهارده در امتحانات سال ششم و نهم براى سطح دو;
و) معدل چهارده در امتحانات سال ششم و نهم و دهم براى سطح سه;
تبصره) کسانى که در امتحانات حوزه، نمره قبولى را کسب کردهاند، اما معدل چهارده ندارند، مىتوانند براى یک بار دیگر در امتحانات سطح مربوط ، که نیاز به معدل چهارده دارد، شرکت کنند تا در صورت تحصیل معدل چهارده، مدرک علمى و یا موضوع براى نوشتن رساله دریافت کنند .
ز) ارایه گواهى شش سال شرکت در درس خارج از دو نفر از اساتید درس خارج که مورد تایید مرکز مدیریتحوزه علمیه قم باشند و قبولى در مصاحبه مربوط به شش سال درس خارج و داشتن رساله سطح سه با نمره قبولى هشتاد جهتشرکت در سطح چهار;
ح) معمم بودن مستمر متقاضى سطح سه و چهار .
تبصره) در گواهینامه مدارک علمى سطح سه و چهار، تصریح مىشود که این مدرک مخصوص کسانى است که ملبس به لباس روحانیتباشند .
ماده 3) مدرک سطح سه و چهار در هر سال تا حد معینى اعطا مىشود و حد مذکور را همه ساله شوراى عالى حوزه تصویب مىکند .
تبصره 1) در صورتى که متقاضیان واجد شرایط، بیش از حد تعیین شده باشند، متقاضیانى که امتیاز بیشترى داشته باشند، اولویت دارند .
تبصره 2) سقف شرکت در امتحان سطح سه و چهار، دو برابر حد تعیین شده در آن سال خواهد بود .
ماده 4) کسانى که قبل از تشکیل شوراى مدیریت (سال 1360) دروس سطح را خواندهاند و پرونده کاملى در مرکز مدیریت نداشته و یا فاقد پرونده مىباشند و سن آنها کمتر از سى سال نباشد، در صورتى که دو نفر از اساتید و علماى حوزه مراتب تحصیلى آنها را تایید کنند، مىتوانند در امتحان سطح سه شرکت کنند و در صورتى که رساله آنان نمره هشتاد را بیاورد، مىتوانند، با ارایه گواهى شش سال درس خارج و قبولى در مصاحبه مربوط به آن، براى سطح چهار رساله بنویسند .
تبصره) فضلا و محققان و اساتید که به فضل شهرت دارند و یا صاحب تالیفات قابل ملاحظه هستند، مىتوانند بدون گذراندن سطح سه براى اخذ مدرک سطح چهار طبق مقررات اقدام کنند و تشخیص صلاحیت آنان و تعیین مدت مذکور در ماده 14 با شوراى عالى حوزه است .
ماده 5) اعطاى مدرک علمى به طلاب رشتههاى تخصصى، براساس مقررات ذیل است:
الف) فارغ التحصیلان رشتههاى تخصصى، چنانچه معدل سالانه آنها کمتر از شانزده نباشد، از گذراندن سطح سه معاف هستند و با موفقیت در کسب امتیاز رساله سطح چهار، مدرک علمى سطح چهار دریافت مىکنند . در غیر این صورت، با دارا بودن حداقل معدل چهارده مىتوانند از مدرک علمى سطح سه استفاده کنند .
ب) طلابى که تا تاریخ تصویب این آییننامه در رشتههاى تخصصى شرکت کرده و موفق به کسب نمره سالانه چهارده نشدهاند، در صورت دارا بودن شرایط، مدرک معادل دریافت مىکنند .
ماده 6) برادران و خواهرانى که در غیر قم و استان خراسان در حوزههاى مورد تایید مدیریتحوزه علمیه قم طبق برنامههاى حوزه تحصیل مىکنند، نمرههاى قبولى آنها در امتحانات کتبى ملاک شرکت در امتحانات شفاهى مدارک خواهد بود و تنها از مدارک سطح یک و دو بهرهمند مىشوند و براى گرفتن مدارک سطح سه و چهار باید تحت پوشش مرکز مدیریت قرار گیرند .
تبصره) این ماده تا زمانى معتبر است که حوزههاى مذکور برادران و خواهران، زیر پوشش مرکز مدیریت قرار نگرفته باشند .
ماده 7) خواهرانى که در حوزههاى تحت پوشش مرکز مدیریتحوزه علمیه قم به تحصیل اشتغال دارند، لازم استبراى دریافت مدرک علمى در هر یک از سطوح چهارگانه، شرایط مندرج در این آییننامه را دارا باشند .
ماده 8) مسؤول بخش مدارک علمى، پنج نفر از اساتید و علما را به مدیر پیشنهاد مىکند تا پس از تایید مدیر حوزه، به عنوان هیات علمى با بخش مدارک علمى همکارى کنند .
ماده 9) موضوع رساله را هیات علمى بخش مدارک علمى مرکز مدیریت تعیین مىکند .
تبصره) موضوع رساله باید در باره یکى از موضوعات علوم اسلامى مانند علوم قرآن، حدیث، فقه، اصول، فلسفه، کلام، رجال و یا سایر رشتههاى تصویب شده در شوراى عالى باشد .
ماده 10) رساله سطح سه با نظارت استاد مشاور، و رساله سطح چهار زیرنظر استاد راهنما نوشته مىشود .
ماده 11) استاد مشاور و استاد راهنما و داوران، باید مورد تایید هیات علمى بخش مدارک علمى مرکز مدیریتباشند .
ماده 12) در تدوین رساله سطح سه، امور ذیل باید رعایت گردد:
1 - تحریر و تنقیح موضوع بحث و نقل اقوال علما در تدوین و جمعبندى و نتیجهگیرى از آنها نیز انسجام کامل بین مطالب رعایتشود .
2 - مطالب منقول رساله، مستند و با ذکر مدارک معتبر و قابل استناد باشد .
3 - از نظر آیین نگارش و جهات ادبى، در حد قابل قبول باشد .
4 - از نظر نظام تالیفى داراى مقدمه، فصلبندى، نتیجهگیرى، فهرست و منابع باشد .
5 - رساله باید نتیجه ابتکار و تحقیق خود او باشد نه تقریرات بحث گروهى و مانند آن .
6 - به زبان فارسى یا عربى باشد .
تبصره) به رسالههایى که به زبان عربى صحیح نوشته شود، ده امتیاز از صد امتیاز تعلق مىگیرد .
7 - حداقل 150 صفحه وزیرى و حداکثر دویست صفحه وزیرى باشد .
ماده 13) در رساله سطح چهار، علاوه بر شرایط یک تا شش مندرج در ماده 12، باید دو شرط ذیل نیز رعایت گردد:
1 - باید بیان قول مختار و دلیل آن، همراه با نقد قول و یا اقوال مخالف باشد، به طورى که از فضل و مراتب علمى صاحب رساله، حکایت کند .
2 - حداقل دویست و حداکثر سیصد صفحه وزیرى باشد .
تبصره 1) هر صفحه از رسالههاى سطح سه و چهار، باید حداقل حاوى 250 کلمه باشد .
تبصره 2) در صورتى که یک موضوع، بنابه تشخیص واحد مدارک علمى، کشش علمى این مقدار را نداشته باشد، مىتواند، دو موضوع و یا بیشتر در اختیار متقاضیان قرار گیرد .
ماده 14) حداقل زمان نوشتن رساله سطح سه از تاریخ گرفتن موضوع، یک سال و حداکثر دو سال است و براى نوشتن رساله سطح چهار، حداقل دو سال و حداکثر سه سال است .
ماده 15) رسالههایى که قبلا تحت عنوان کتاب، رساله، جزوه، مقاله، پایاننامه علمى، چاپ و یا در جاى دیگر به عنوان رساله مدارک علمى مطرح شده باشد، پذیرفته نمىشود .
ماده 16) رساله در صورتى براى داورى پذیرفته مىشود که در سطح سه مورد تایید استاد مشاور و در سطح چهار مورد تایید استاد راهنما قرار گرفته باشد .
ماده 17) بخش مدارک علمى، باید در مدت زمانى که شوراى عالى حوزه تعیین مىکند، نظر خود را در باره آن اعلام کند، مگر اینکه نویسنده رساله درخواست تاخیر کند .
ماده 18) نویسنده رساله، باید در جلسه دفاعیهاى که سه نفر داور حضور دارند، از رساله خود دفاع و نمره لازم را کسب کند .
تبصره) استاد مشاور یا استاد راهنما مىتوانند یکى از دوران باشند .
ماده 19) رسالههاى سطح سه، براساس سه درجه، عالى، خوب، متوسط و در سطح چهار در دو درجه عالى و خوب ارزیابى مىشود .
تبصره) درجه عالى از نود تا صد امتیاز، خوب از هشتاد تا 89 امتیاز، متوسط از هفتاد تا 79 امتیاز است و نمره کمتر از هفتاد امتیاز، نمره قبولى محسوب نمىشود .
ماده 20) هرگاه رسالهاى در بار اول، امتیاز لازم را کسب نکند (مشروط به اینکه کمتر از پنجاه امتیاز نیاورد) براى بار دیگر به او فرصت داده مىشود تا اشکالات رساله خود را رفع و آن را تکمیل کند و پس از گذشتحداقل یک سال، جهت طرح در جلسه داورى ارایه دهد و اگر در طرح مجدد نیز موفق به کسب امتیاز نشود، پس از گذشت پنجسال و براى آخرین بار مىتواند اقدام به اخذ موضوع کند .
ماده 21) مدارک علمى با امضاى مدیر حوزه و مسؤول بخش مدارک مرکز مدیریت اعتبار دارد .
ماده 22) بخش مدارک علمى حوزه موظف استبه استعلامهایى که در مورد مدارک افراد مىشود، ظرف حداکثر دو هفته پاسخ دهد و اعتبار آنها را مشخص کند .
ماده 23) مواردى که نسبتبه داوران، مشاوران، راهنمایان و رسالههاى علمى در این آییننامه پیشبینى نشده، توسط هیاتى مرکب از مدیر حوزه، مسؤول بخش مدارک و سه نفر از هیات علمى بخش مدارک، بررسى و در باره آنها تصمیمگیرى مىشود .
روز 20 صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین(ع) یعنی کاروان اسرا، از شام به مدینه بازگشتند و روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی رسول خدا(ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت قبر امام حسین(ع) بشتابد و او نخستین کسی است که قبر آن حضرت را زیارت کرد.
در این روز، زیارت امام حسین(ع) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است. شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق(ع) آورده است: السلام علی ولی الله و حبیبه، السلام علی خلیل الله و نجیبه، السلام علی صفی الله و ابن صفیه...
این مطلبی است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرن پنجم درباره اربعین آورده است. طبعا براساس اعتباری که این روز میان شیعیان داشته است، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین میخواندهاند و اگر میتوانستهاند مانند جابر بر مزار امام حسین(ع) گرد آمده و آن امام را زیارت میکردند. این سنت تا به امروز در عراق با قوت برپاست و شاهدیم که میلیونها شیعه عراقی و غیر عراقی در این روز بر سر مزار امام حسین(ع) جمع میشوند.
در اینجا و در ارتباط با اربعین، چند نکته را باید توضیح داد.
1ـ عدد چهل
نخستین مسألهای که در ارتباط با «اربعین» جلب توجه میکند، تعبیر اربعین در متون دینی است. ابتدا باید نکتهای را به عنوان مقدمه یادآور شویم:
اصولا باید توجه داشت که در نگرش صحیح دینی، اعداد نقش خاصی به لحاظ عدد بودن، در القای معنا و منظوری خاص ندارند؛ به این صورت که کسی نمیتواند به صرف اینکه در فلان مورد یا موارد، عدد هفت یا دوازده یا چهل یا هفتاد به کار رفته، استنباط و استنتاج خاصی داشته باشد. این یادآوری، از آن روست که برخی از فرقههای مذهبی، بویژه آنها که تمایلات «باطنیگری» داشته یا دارند و گاه و بیگاه خود را به شیعه نیز منسوب میکردهاند، و نیز برخی از شبه فیلسوفان متأثر از اندیشهای درباره اعداد یا نوع حروف بوده و هستند.
در واقع، بسیاری از اعدادی که در نقلهای دینی آمده، میتواند براساس یک محاسبه الهی باشد، اما اینکه این عدد در موارد دیگری هم کابرد دارد و بدون یک مستند دینی میتوان از آن در سایر موارد استفاده کرد، قابل قبول نیست. به عنوان نمونه، در دهها مورد در کتابهای دعا، عدد صد به کار رفته که فلان ذکر را صد مرتبه بگویید، اما این دلیل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمیشود. همین طور سایر اعداد طی روزگاران، صورت تقدس به خود گرفته گاه سوء استفادههایی هم از آنها میشود. تنها چیزی که درباره برخی از این اعداد میشود گفت، آن است که آن اعداد معین نشانه کثرت است. به عنوان مثال، درباره هفت چنین اظهار نظری شده است. بیش از این هر چه گفته شود، نمیتوان به عنوان یک استدلال به آن نظر کرد.
عدد «اربعین» در متون دینی
یکی از تعبیرهای رایج عددی، تعبیر اربعین است که در بسیاری از موارد به کار رفته است. یک نمونه آن که سن رسول خدا(ص) در زمان بعثت، چهل بوده است. گفته شده که عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فکری است. گفتنی است، برخی از انبیا در سنین کودکی به نبوت رسیدهاند.
در قرآن آمده است «میقات» موسی با پروردگارش در چهل روز حاصل شده است. در نقل است که، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روی کوه صفا در حال سجده بود. (مستدرک وسائل، ج9، ص329) درباره بنی اسرائیل هم آمده که برای استجابت دعای خود چهل شبانه روز ناله و ضجه میکردند. (مستدرک، ج5، ص239)
اعتبار حفظ چهل حدیث که در روایات فراوان دیگر آمده، سبب تألیف صدها اثر با عنوان اربعین در انتخاب چهل حدیث و شرح و بسط آنها شده است. در این نقلها آمده است که اگر کسی از امت من، چهل حدیث حفظ کند که در امر دینیش از آنها بهره برد، خداوند در روز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد. در نقل دیگری آمده است که امیرمومنان(ع) فرمودند: اگر چهل مرد با من بیعت میکردند، در برابر دشمنانم میایستادم.(الاحتجاج، ص84)
مرحوم کفعمی نوشته است: زمین از یک قطب، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و هفتاد نفر نجیب، هیچ گاه خالی نمیشود.(بحار، ج53، ص200)
درباره نطفه هم تصور بر این بوده که بعد از چهل روز علقه می شود. همین عدد در تحولات بعدی علقه به مضغه تا تولد در نقلهای کهن به کار رفته است، گویی که عدد چهل مبدأ یک تحول دانسته شده است.
در روایت است کسی که شرابخواری کند، نمازش تا چهل روز قبول نمیشود. و نیز در روایت است که کسی که چهل روز گوشت نخورد، خلقش تند میشود. نیز در روایت است که کسی که چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند قلبش را نورانی میکند. نیز رسول خدا(ص) فرمود: کسی که لقمه حرامی بخورد، تا چهل روز دعایش مستجاب نمیشود.(مستدرک وسائل، ج5، ص217)
اینها نمونهای از نقلهایی بود که عدد اربعین در آنها به کار رفته است.
2ـ اربعین امام حسین(ع)
باید دید در کهنترین متون مذهبی ما، از «اربعین» چگونه یاد شده است. به عبارت دیگر، دلیل بزرگداشت اربعین چیست؟ چنانکه در آغاز گذشت، مهمترین نکته درباره اربعین، روایت امام عسکری(ع) است. حضرت در روایتی که در منابع مختلف از ایشان نقل شده، زیارت اربعین را یکی از پنج نشانه مؤمن دانستهاند.
این حدیث تنها مدرک معتبری است که جدای از خود زیارت اربعین که در منابع دعایی آمده، به اربعین امام حسین(ع) و بزرگداشت آن روز تصریح کرده است. اما اینکه منشأ اربعین چیست، باید گفت، در منابع به این روز به دو اعتبار نگریسته شده است.
نخست روزی که اسیران کربلا از شام به مدینه بازگشتند. دوم روزی که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر خدا(ص) از مدینه به کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را زیارت کند. شیخ مفید(م413) در «مسار الشیعه» که در ایام موالید و وفیات ائمه اطهار(ع) است، به روز اربعین اشاره کرده و نوشته است: این روزی است که حرم امام حسین(ع)، از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. نیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری برای زیارت امام حسین(ع) وارد کربلا شد.
در کتاب «نزهه الزاهد» هم که در قرن ششم هجری تألیف شده، آمده است: در بیستم این ماه بود که حرم محترم حسین(ع) از شام به مدینه آمدند. (نزهه الزاهد، ص241) همین طور در ترجمه فارسی«فتوح ابن اعثم» (الفتوح ابن اعثم، تصحیح مجد طباطبائی، ص916) و کتاب «مصباح، کفعمی که از متون دعایی بسیار مهم قرن نهم هجری است این مطلب آمده است. برخی عنوان کردهاند که عبارت شیخ مفید و شیخ طوسی، بر آن است که روز اربعین، روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند، نه آنکه در آن روز به مدینه رسیدند. (لؤلؤ و مرجان، ص154) به هر روی، زیارت اربعین از زیارتهای مورد وثوق امام حسین(ع) است که از لحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است.
منبع : خبر آن لاین
به همین مناسبت سرویس اندیشه خبرآنلاین، مروری دارد بر اقدامات دینی، علمی، سیاسی و تألیفات این مرجع تشیع و کتابهایی که درسالهای اخیر درباره وی تألیف و منتشر شدهاند.
آیتالله مرعشی نجفی سال ۱۳۱۵(هجری قمری) در نجف به دنیا آمدند. پدرشان، آیتالله سید شمسالدین محمود مرعشی، از بزرگان فقهای دوران خود بودند. سید شهابالدین پس از فراگیری مقدمات علوم اسلامی، در نجف در درس خارج فقه و اصول آیتالله آقا ضیاء عراقی، آیتالله شیخ احمد کاشف الغطا حاضر میشدند و از محضر آنان بهرههای فراوان میبردند.
وی در ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نایل شد. آیتالله مرعشی نجفی در نجف، کاظمین، کربلا، سامرا، قم، تهران و کرمانشاه تحصیل کرد و از محضر استادانی نظیر حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی استفاده برد. از برخی از مراجع عظام نظیر آیتالله العظمی آقا ضیاء عراقی، آیتالعظمی سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله العظمی شیخ عبدالکریم حایری یزدی و آیتالله علامی کرمانشاهی(از شاگردان آخوند خراسانی) اجازه اجتهاد دریافت کرد.
تأسیس مدارس علمیه یکی از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی وی به شمار میرود، مدرسههای مهدیه و شهابیه از جمله این تأسیسات به شمار میروند. آیتالله مرعشی نجفی در زندگی سیاسی خود نیز همواره از نهضت آیتالله خمینی(ره) حمایت میکردند و به افشای حکومت پهلوی میپرداختند.
آیتالله مرعشی نجفی برای تکمیل مدرسه سعی فراوانی داشت و کتابخانه مدرسه را که در برگیرنده دو هزار جلد کتاب است، بنا نهاد.
وی پس از مهاجرت به قم، کتابهای خطی را همراه خود به ایران آوردند. در قم نیز به خرید نسخ خطی و کتابهای ارزنده اقدام کرد. پس از مدتی به دلیل کمبود جا، کتابها را از منزل به کتابخانه مدرسه مرعشیه انتقال دادند. پس از چندی طبقه سوم این مدرسه به عنوان کتابخانه ساخته شد که در نیمه شعبان 1386 هجری قمری 28/8/1345، با بیش از 10 هزار جلد کتاب چاپی و دو هزار جلد کتاب خطی افتتاح شد.
وی با تدوین و نگارش ملحقات الاحقاق (احقاق الحق) که بزرگترین و مفصلترین اثر تالیفی آن مرحوم و حاصل تلاش نزدیک به نیم قرن است، خدمت بزرگی به عالم اسلام کرد.
موقعیت علمى و اطلاعات گسترده ایشان در علوم و فنون مختلف، از تألیفات و آثارى که بر جاى گذاردهاند و بیشترین آنها به عربى است، آشکار مىشود. از جمله کتاب «ملحقات الاحقاق» در کلام، عقاید و فضایل ائمه اطهار(ع)، که در تألیف آن به بیش از پنج هزار اثر از منابع اهل سنت مراجعه شده است و طی چهل سال به جمعآورى و تدوین این اثر مهم پرداختهاند. تاکنون ٣٦ جلد آن به اهتمام متولى کتابخانه چاپ و منتشر شده است.
از آیتالله مرعشی نجفی تألیفات متعددی در حوزههای گوناگون معرفت، دین و اندیشه برجای مانده است که برخی از آنها عبارتند از:
ـ حاشیه بر عروه الوثقى
ـ منهاج المؤمنین
ـ تقریرات قصاص
ـ طبقاتالنسّابین
ـ حاشیه بر کفایةالاصول
ـ حاشیه بر رسائل
ـ المشاهد و المزارات
ـ اعیان المرعشیین
ـ المعوّل فى امر المطوّل
ـ علماءالسادات
ـ مسارح الافکار یا حاشیه بر تقریرات شیخ مرتضى انصارى
ـ الفوائد الرجالیه
ـ کشف الارتیاب، در نسب
ـ المُجدى فى حیاة صاحب المَجدى
ـ رفع الغاشیة عن وجه الحاشیة، در منطق
ـ الردّ على مدعى التحریف، تعلیقه بر عمدةالطالب، در علم نسب
آیتالله مرعشی نجفی در هفتم صفر مصادف با هفتم شهریور سال ۱۳۶۹ در سن 96 سالگی درگذشتند.
برخی از آثاری که درباره مقام علمی و شخصیتی این عالم بزرگوار در سالهای اخیر تدوین و منتشر شدهاند عبارتند از:
ـ شهاب شریعت، درنگی در زندگی حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی/ علی رفیعی / کتابخانه عمومی حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی / 1381
ـ کتابشناسی توصیفی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجف/ سیدمحمود مرعشی نجفی / کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی/ 1382
ـ ملحقات الاحقاق/ سیدمحمود مرعشی، سیدشهاب الدین مرعشی/ مکتب آیت الله مرعشی نجفی/ 1383
ـ گنجینه شهاب، مجموعه رساله ها و مقاله های علمی در پاسداشت حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی/ سیدمحمود مرعشی نجفی / کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی/ 1383
ـ مرزباننامه حماسهها، مروری بر دیدگاهها، بیانیهها و مکاتبات سیاسی حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی/ سیدمحمود مرعشی نجفی، محمدباقر بدوی/ کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی / 1383
ـ ملحقات الاحقاق/ سیدشهاب الدین مرعشی، سیدمحمود مرعشی / کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی / 1384
ـ به همه سفارش میکنم؛ توصیههای معنوی حضرت آیتالله مرعشی نجفی(ره) / سیدحسین زارعی شمس آبادی/ بینش آزادگان / 1385
ـ فرازهایی از وصیتنامه الهی ـ اخلاقی مرجع عالیقدر اهل بیت(ع)/ حضرت آیت الله مرعشی نجفی(ره)/ احمد مرعشی نجفی/ کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی، کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی، گنجینه جهانی مخطوطات اسلامی/ 1385
ـ فهرست نسخههای خطی کتابخانه آیتالله العظمی مرعشی نجفی(ره)؛ گنجینه جهانی مخطوطات اسلامی/ سیدمحمود مرعشی نجفی، محمدحسین امینی / کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی / 1385
ـ آیت الله العظمی مرعشی نجفی/ مجید ملامحمدی/ مدرسه / 1386
ـ فهرست نسخههای عکسی کتابخانه بزرگ حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی(ره) گنجینه جهانی مخطوطات اسلامی/ سیدمحمود مرعشی (زیرنظر)، ابوالفضل حافظیان بابلی (خطاط)/ کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی/ 1387