ما زده بودیم
رفته بودیم
به سیم آخر رسیده بودیم
نمی توانم ادامه بدهم
نمی توانم
حداقل اینجوری نمی توانم


ما زده بودیم
رفته بودیم

به سیم آخر رسیده بودیم

نمی توانم ادامه بدهم
نمی توانم

حداقل اینجوری نمی توانم

 

ما زده بودیم
رفته بودیم
به سیم آخر رسیده بودیم

نمی توانم ادامه بدهم

نمی توانم

حداقل اینجوری نمی توانم

جمعه بیست و دوم 6 1387

 از دست هایم  
 دست بردار 
چهارشنبه بیستم 6 1387
از قلبم بیرون نرو
آن را نشکن و ترک مکن
من در اینده جای خوبی برایت خواهم بود
تو همیشه در ذهن منی
چرا من تو را خیلی دوست دارم ؟نمی گذارم مرا ترک کنی
رویا ها همیشه ادامه خواهد یافت
جمعه پانزدهم 6 1387

تو همه ی خواسته ی من بودی من دروغ نگفتم
تو همچون بهشتی
قلبم تنهایی سالمی برایم ساخته
عشق حقیقی در چشمانت داشتی
اما شاید دروغ می گوی
جمعه پانزدهم 6 1387

زمان با من است

امشب شب ماست

زمان با من است

تو نزدیک ترین چیز به فرشته ی بهشت هستی

تو یگانه ای

تو تنها ستاره ی جهان تازه ی من هستی

اجازه نمی دهم که بری

من قول دادم

ایا تو برای بازی در این حکایت حاضری ؟

جمعه پانزدهم 6 1387

منم هیچکس

منم ان کویر سرگردان

منم ان قافله گم شده

در کویر بی نام و نشان

منم هیچکس .هیچکس . هیچکس

هیچکس با هیچکسه در حقیقت

تا دور؟

تا بی نهایت ؟

تا همیشه ؟

ناراحت نباش اینا

حرف دل هیچکس

پنج شنبه جهاردهم 6 1387

هیچکس در غم و
هیچکسه در شادی
هیچکس کوچک بود از جنس درد و غم
هیچکسه بزرگ بود و اما شکستنی
هیچکسم غصه نخور
هیچکسی همیشه باهات
هیچکسه ؟؟؟ هیچکس حرفی باهات داره
یه خواهشی ازت دارم
مرا همیشه به نیکی یاد کن
ازم بگذر در قیامت
نزار تنم در قبرم بلرزه
نزار سرش پائین بی افته
نزار . نزار .نزار


دل نوشته توسط هیچکس
تقدیم :؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه بچه ها اشتباه نکنید این بار برای غرق گناه ننوشتم
پس تقدیم به تو ای غرق در پاکی
دوستان عزیز در مورد این نوشته حتما قانون کپی نویس و کپی نظر هیچکسی رو رعایت کنید و ......؟؟؟؟؟


پنج شنبه جهاردهم 6 1387
X