تو تصادفا اینجا نیستی

هر انسانی با سرنوشتی مشخص به این دنیا قدم میگذارد.

او وظیفه ای دارد که باید ادا کند پیامی که باید ابلاغ شود کاری که باید تکمیل گردد.

تو تصادفا اینجا نیستی،بلکه به طور هدفمندی اینجا هستی.

در پس وجود تو منظوری نهفته است.

کل هستی برآن است که کاری را از طریق تو به انجام برساند.

پنج شنبه چهارم 7 1387

چگونه یکدیگر را بهتر بفهیم ؟

 

 

آیا تا به حال به این موضوع فکرکرده‌اید که چرا بعضی افراد مجذوب شما نمی‌شوند ؟

و گاهی احساس تنهایی می‌کنید و رضایت کمتری در گروه می‌برید ؟

چطور می‌توان افراد را درک کرد و با جلب اطمینان ، آنها را به سوی خود جذب کرد ؟

چقدر تا به حال به دیگران خوب گوش کرده‌اید ؟

وقتی طرف مقابلتان از احساس و عملش برایتان حرف می‌زند اجازه برای بازگو کردن تمام حرفش را داده‌اید ؟

چقدر در بین گفته‌هایش سکوت کرده‌اید تا ادامه بدهد ؟

چقدر با پرسش سوالاتی از بین گفته‌هایش او را وادار به تکیه به فکر خودش کرده‌اید ؟


آیا توجه کرده‌اید که وقتی شخصی برایتان حرف می‌زند و شما احساس او را می‌فهمید و سعی می‌کنید اجازه دهید که با همان حس ، خود را خالی کند ، چقدر احساس عزت نفس و دوست داشته شدن و صمیمیت را به او داده‌اید و چقدر از خشمش کاسته‌اید . یا وقتی خود را جای او می‌گذارید و به مسئله نگاه می‌کنید چقدر او را می‌فهمید و به او هم احساس فهمیده شدن می‌دهید . یا وقتی که از گفته‌ها مطابق گفته‌هایش از او پرسش می‌کنید یا جملاتی را بیان می کنید که خودش فکر کند و پاسخ گوید چقدر به او در حل مشکلاتش ( توسط خودش ) و رسیدن به استقلال کمک کرده‌اید . و یا با حرکات غیر کلامی و بیان جملات کوتاه تاییدی در بین بیان حرفها و احساسش چقدر به او احساس با ارزش بودن و مهم بودن می‌دهید . و یا وقتی که گاهی در جملات خود از فاعل من استفاده می‌کنید و حس خود را بیان می کنید می‌بینید که چطور اعتماد آنها را به خود جلب کرده اید و آنها را حتی آماده کرده‌اید که احساسات و گفته های شما را بشنوند و درک کنند . انتظارات شما برایشان قابل احترام خواهند شد ، می‌بینید که چقدر به آنها قدرت مسئولیت پذیری می‌دهید .


نکته‌ای که در بین گفتگوهایتان با طرف مقابل باید به آن توجه کنید میزان تمایل یا عدم تمایل شخص برای ادامه گفتگوهاست . مثلاً وقتی از جایش بلند می‌شود و یا به ساعت نگاه می‌کند و یا بیان سرد و بی احساس در مقابل سوالهایتان دارد متوجه می‌شوید که تمایلی برای ادامه گفتگو ندارد .


آیا توجه کرده‌اید که چرا در روابط خود با دیگران متوقع می شوید و یا اصلاً منشاء توقع چیست ؟

براستی چقدر به بیرون خود چیزی بخشیده اید ؟

مثلاً وقتی از دیگران توقع دارید شادی کنند و به شما شادی بدهند چقدر خود این شادی را به دیگران بخشیده‌اید ؟

آیا می‌دانید قدرتمندترین چیزهایی که می‌توانید ببخشید غیر مادی ترین آنهاست ؟


حال چقدر می‌خواهید بشنوید ؟

آیا فکر می‌کنید که دیگران به سمت شما نمی آیند و یا شما را نمی‌خواهند یا خود کاری می‌کنید که آنها را از خود فراری می‌دهید ؟

آیا فکر می‌کنید که دیگران شما را نمی‌فهمند و به انتظارات شما احترام نمی‌گذارند یا خود این فرصت و موقعیت را برای خود نساخته‌اید ؟

‌آیا بازهم می‌گویید اعتماد به سختی حاصل می‌گردد ؟

آیا باز هم نمی‌توان دیگری را فهمید ؟

‌چقدر تلاش برای درک دیگری کرده‌اید ؟

آیا می‌دانید توجه شما غیرمادی ترین و ارزشمند ترین چیزهاست که می‌توانید ببخشید ؟

پنج شنبه چهارم 7 1387

ایمان

 

سالها پیش مرد فروشنده ای که از شهر بیرون رفته بود ، پس از بازگشت متوجه شد که در غیاب او خانه و فروشگاه اش آتش گرفته و سوخته و بدین ترتیب تمام دارایی خود را از دست داده بود ، اما او چه کرد. لبخند زد و چشمانش را به سوی آسمان گرفت و گفت:  خدایا ! می خواهی که اکنون چه کنم ؟ روز بعد لوحی را بر ویرانه های خانه و فروشگاهش آویخت که روی آن نوشته بود:  

 

 

فروشگاهم سوخت !

خانه ام سوخت!

کالاهایم سوخت!

اما ایمانم نسوخته است!

فردا شروع به کار خواهم کرد!

پنج شنبه چهارم 7 1387

این کار خداست

آیا تاکنون برایتان اتفاق افتاده است که در جایی نشسته باشید و ناگهان احساس کنید دلتان می خواهد برای کسی که دوستش دارید کاری انجام دهید ؟

این کار خداست که از طریق ندای قلبیتان با شما صحبت کرده است .

آیا تاکنون از فرط تنهایی احساس کرده اید که به کسی نیاز دارید تا با او صحبت کنید ؟

این کار خداست که می خواهد با او حرف بزنید .

آیا پیش آمده , در فکر کسی باشید که مدتها او را ندیده اید و ناگهان تلفن و یا پیغامی از او دریافت کنید ؟

این کار خداست نه یک اتفاق و یا یک تصادف .

آیا تاکنون چیزی را به دست آورده اید که در خواستش را نکرده باشید. مثل پیدا کردن پولی در جایی از منزل و یا دریافت حواله خرید چیزی و.

این کار خداست که از نیاز های شما با خبر است .

آیا هرگز در موقعیتی قرار گرفته اید که ندانید چگونه آنرا به نحو احسن طی کنید و بعد به جایی برسید که همه چیز به خوبی و خوشی به پایان رسیده باشد ؟

این کار خداست که شما را هدایت کرده است .

آیا می پندارید که این متن را به طور اتفاقی می خوانید ؟

این کار خداست

 

پنج شنبه چهارم 7 1387

  جاده وجود

 

کوله ‌پشتی‌اش‌ را برداشت‌ و راه‌ افتاد. رفت‌ که‌ دنبال‌ خدا بگردد؛ و گفت: تا کوله‌ام‌ از خدا پر نشود برنخواهم‌ گشت.نهالی‌ رنجور و کوچک‌ کنار راه‌ ایستاده‌ بود.مسافر با خنده‌ای‌ رو به‌ درخت‌ گفت: چه‌ تلخ‌ است‌ کنار جاده‌ بودن‌ و نرفتن؛ و درخت‌ زیر لب‌ گفت: ولی‌ تلخ‌ تر آن‌ است‌ که‌ بروی‌ و بی ره آورد برگردی .

کاش‌ می‌دانستی‌ آن‌چه‌ در جست‌وجوی‌ آنی، همین‌جاست .
مسافر رفت‌ و گفت: یک‌ درخت‌ از راه‌ چه‌ می‌داند، پاهایش‌ در گِل‌ است، او هیچ‌گاه‌ لذت‌ جست‌وجو را نخواهد یافت .
و نشنید که‌ درخت‌ گفت: اما من‌ جست‌وجو را از خود آغاز کرده‌ام‌ و سفرم‌ را کسی‌ نخواهد دید؛ جز آن‌ که‌ باید.
مسافر رفت‌ و کوله‌اش‌ سنگین‌ بود .
هزار سال‌ گذشت، هزار سالِ‌ پر خم‌ و پیچ، هزار سالِ‌ بالا و پست. مسافر بازگشت. رنجور و ناامید. خدا را نیافته‌ بود، اما غرورش‌ را گم‌ کرده‌ بود. به‌ ابتدای‌ جاده‌ رسید. جاده‌ای‌ که‌ روزی‌ از آن‌ آغاز کرده‌ بود .
درختی‌ هزار ساله، بالا بلند و سبز کنار جاده‌ بود. زیر سایه‌اش‌ نشست‌ تا لختی‌ بیاساید. مسافر درخت‌ را به‌ یاد نیاورد. اما درخت‌ او را می‌شناخت .
درخت‌ گفت: سلام‌ مسافر، در کوله‌ات‌ چه‌ داری، مرا هم‌ میهمان‌ کن. مسافر گفت: بالا بلند تنومندم، شرمنده‌ام، کوله‌ام‌ خالی‌ است‌ و هیچ‌ چیز ندارم .
درخت‌ گفت: چه‌ خوب، وقتی‌ هیچ‌ چیز نداری، همه‌ چیز داری. اما آن‌ روز که‌ می‌رفتی، در کوله‌ات‌ همه‌ چیز داشتی، غرور کمترینش‌ بود، جاده‌ آن‌ را از تو گرفت. حالا در کوله‌ات‌ جا برای‌ خدا هست. و قدری‌ از حقیقت‌ را در کوله‌ مسافر ریخت. دست‌های‌ مسافر از اشراق‌ پر شد و چشم‌هایش‌ از حیرت‌ درخشید و گفت: هزار سال‌ رفتم‌ و پیدا نکردم‌ و تو نرفته‌ای، این‌ همه‌ یافتی !

درخت‌ گفت: زیرا تو در جاده‌ رفتی‌ و من‌ در خودم. و پیمودن‌ خود، دشوارتر از پیمودن‌ جاده‌هاست !!!...

 

پنج شنبه چهارم 7 1387

جنگ و سرباز

 

سربازی که پس از جنگ ویتنام میخواست به خانه برگردد ؛ در تماس تلفنی خود از سانفرانسیسکو به والدینش گفت:

« پدر و مادر عزیزم ؛ جنگ تمام شده و من میخواهم به خانه باز گردم؛ ولی خواهشی از شما دارم.دوستی دارم که مایلم او را به خانه بیاورم»

 

والدین او در پاسخ گفتند:ما با کمال میل مشتاقیم که اورا ملاقات کنیم.

 

پسر ادامه داد: «ولی لازم است موضوعی را در مورد او بدانید. او در جنگ به شدت آسیب دیده و در اثر برخورد با مین یک دست و یک پای خود را از دست داده است و جایی برای رفتن ندارد. بنابر این میخواهم اجازه دهید که او با ما زندگی کند.»

 

پدر گفت:پسر عزیزم شنیدن این موضوع برای ما بسیار تاسف بار است ؛ شاید بتوانیم به او کمک کنیم که جایی برای زندگی پیدا کند.

 

پسر گفت:« نه ؛ من میخواهم او با ما زندگی کند.»

 

والدین گفتند: تو متوجه نیستی. فردی با این شرایط موجب دردسر ما خواهد شد.ما فقط مسئول زندگی خودمان هستیم و نمیتوانیم اجازه دهیم مشکل فرد دیگری زندگی ما را دچار اختلال کند. بهتر است به خانه باز گردی و او را فراموش کنی.دوستت راهی برای ادامه زندگی خواهد یافت.

 

در این هنگام پسر با ناراحتی تلفن را قطع کرد و والدین او دیگر چیزی نشنیدند.چند روز بعد پلیس سانفرانسیسکو به خانواده پسر اطلاع داد که فرزندشان در سانحه سقوط از یک ساختمان بلند جان باخته است و آنها مشکوک به خودکشیند.پدر و مادر سراسیمه به سمت سانفرانسیسکو مراجعه کردند و برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی رفتند.آنها فرزند را شناختند و به موضوعی پی بردند که تصورش را هم نمیکردند. فرزند آنها فقط یک دست و یک پا داشت.

پنج شنبه چهارم 7 1387

 

جملات بزرگان

 

 

واقعیت تنها یک توهم است، حتی اگر روی آن پافشاری و اصرار شده باشد.
اینشتین

 

همه ما در تکمیل آرزوهایمان شکست می خوریم، اما شکست مان در برابر ناممکن ها باشکوه و ارزشمند است.
ویلیام فاکنر

 

عشق مثل ویلون می ماند. نوای آن اوج و فرود دارد، اما سیم هایش همیشه ماندنی است.
باخ

 

 

به یکدیگر عشق بورزید، اما بگذارید هر یک از شما تنها باشد.
جبران خلیل جبران

 

 

 

نگویید که ای کاش زندگی بهتر از این بود
بخواهید که خودتان بهتر از این باشید.

 

 

باید شکرگذار باشیم که خداوند هر آنچه را که از او میخواهیم به ما نمی دهد

 

اگر به خطا رفتی, از برگشتن نترس.

کنفوسیوس

 

ستاره بخت هیچ کسی شوم نیست. این ما هستیم که آسمان را بد تعبیر میکنیم.

ارنست همینگوی

 

سه راه برای رسیدن به معرفت وجود دارد. اولی تفکر است که بهترین راه است. دومی تقلید است که آسانترین است و سومی تجربه که تلخ ترین است.

کنفوسیوس

 

 

تا هنگامیکه زنده هستی, یاد بگیر که چگونه زندگی کنی.

سنکا

 

آرام برو و از زندگی لذت ببر. وقتی که خیلی تند میروی نه تنها مناظر سر راه را از دست میدهی, بلکه ممکن است این حس را که به کجا میروی و برای چه, را هم از دست بدهی.

Eddie Cantor

 

اکثر انسانها جز یکی از دو دسته زیر هستند:

سانچو پانزاها, که به حقیقت می اندیشند ولی آرمانی ندارند و دون کیشوتها که به آرمانها می اندیشند ولی دیوانه اند.

جرج سانتایانا

 

 

آنان که گذشته را به یاد نمی آورند، محکوم به تکرار آن هستند.

جرج سانتایانا

 

تو فقط یکبار زندگی خواهی کرد ولی اگر بدرستی عمل کنی، همین یکبار کافیست.

Joe E. Lewis

 

یک انسان فقط میتواند با قلبش بدرستی ببیند. چیزی که لازم و ضروری باشد، با چشم دیده نمیشود.

آنتوان دو سنت اگزوپری

 

رنج غیر قابل اجتناب است ولی رنج کشیدن اختیاری است.

 

پیدا کردن خوشبختی در درون خودمان اصلا کار آسانی نیست ولی پیدا کردن آن در جای دیگر، غیرممکن است.

Agnes Repplier

 

اینکه ما چگونه روزهای خود را سپری میکنیم در واقع بدین معناست که چگونه عمر خود را می گذرانیم.

Anne Dillard

 

پنج شنبه چهارم 7 1387

جملات بزرگان

 

عجیب است، اما حقیقت دارد ما اغلب هنگامی خطاهای دیگران را سرزنش می کنیم که از آنها سودی نصیب مان نشده است.
الکساندر دوم

 

وظیفه امر مهمی است ، اما آن چیزی است که همیشه از دیگران توقع داریم.
اسکاروایلد

 

هیچ چیز وجود ندارد، مگر اندیشه ای که آن را می سازد.
ویلیام شکسپیر

 

هیچ روح برتری نیست که آمیزه ای از دیوانگی و جنون را در خود نداشته باشد.
ارسطو

 

تنها از دو راه می توان زندگی کرد: نخست گویی هیچ چیز معجزه نیست. دوم گویی همه چیز معجزه است.
آلبرت اینشتین

 

خداوند به ما دستور نداده که کار های بزرگ بکنیم، که باید کارهای کوچک را با عشق بزرگ به انجام رسانیم.

 مادر ترزا

 

در فراسوی آدمی به دنبال تازیانه ای میگردم که او را به تقلا و تکاپویی چنین وا می دارد.
نیکوس کازانتزاکیس

 

مادامی که به خود اطمینان دارید، می دانید چگونه زندگی کنید.
گوته

 

 بدترین چیز در زندگی هراس در میدان جنگ و خیانت به دوست است.
اسکار وایلد

 

برای زندگی فکر کنید، ولی غصه نخورید.
دیل کارنگی

 

بعضی از کتاب ها را باید چشید، بعضی ها را بلعید و قلیلی را بلعید و هضم کرد.
فرانسیس بیکن

 

به خوشبختی ایمان دارم، برای همین سخت تلاش می کنم.
هنری دیوید ثرو

 

آنچه را تا دیروز گناه می خواندیم، امروز بیان شخصیت و احساسات خود می نامیم.
بارونس استاکس

 

آدم قوی و آبشار هر دو راه خود را باز می کنند
ضرب المثل انگلیسی

 

غرور به دانش خود بدترین جهالت است
(جرج تیلور)

 

از مغاکی تیره می آییم، در مغاکی تیره به پایان می رسیم و این درنگ درخشان را زندگی می نامیم.

نیکوس کازانتزاکیس

 

بهترین واقعه زندگی هنگامی است که آدمی خود را می شناسد.
لئوتولستوی

 

دلم می خواهد چنان زندگی کنم که وجود خدا را تنها در سودی که به دیگران می رسانم احساس کنم.
سنکا

 

مادامی که به قضاوت دیگران می پردازید ، فرصت دوست داشتن را از دست می دهید .
مادر ترزا

 

هیچ چیز به اندازه وقتی که آدمی مطلبی خنده دار می گوید
شخصیت اش را نشان نمی دهد .
گوته

 

 یک انسان متعالی به اندازه ای که بزرگ می اندیشد ، بهتر نیز زندگی می کند .
امرسون

 

آدمی برای شک کردن آفریده نشده، برای پرسیدن آفریده شده است.
یونگ

 

 

در جهان هیچ عیبی آدمی را شرمگین تر از آن نمی کند که دیگران دروغ اش را کشف کنند. فرانسیس بیکن

 

 

زن شریک زندگی و یار لحظات درماندگی است.
گوته

 

زبان انسان ماری است که خود را می گزد.
گوگول

 

هیچ چیز مانند بخشش و احسان انسان را سیر نمی کند.
ارسطو

 

نبوغ یک درصد از الهام است، نود و نه درصد مانده
با عرق ریختن به دست می آید.
توماس ادیسون

 

پنج شنبه چهارم 7 1387

  جملات ناب

 

 وقتی جوکی می شنوید، آن را در ذهنتان مرور کرده و بعد برای بهترین دوستتان تعریف کنید.

هرگز قولی را که از عهده اش برنمی آئید به دوستتان ندهید.

 هرگز درباره زندگی خصوصی تان چیزی را که بهتر است محفوظ بماند فاش نکنید.

 هرگز در دوستی خیانت نکنید. تکرار می کنم، هرگز در دوستی خیانت نکنید.

 همیشه خودتان باشید. در غیر اینصورت مشکلات لاینحل بسیاری با دوستانتان پیدا خواهید کرد.

 هرگز به خاطر اینکه شخصیت دوستتان را بالا ببرید، شخصیت خودتان را خرد نکنید.

 همیشه کارهای منحصر به فردی انجام بدهید که دوستانتان را تحت تاثیر قرار بدهد.

 همیشه حقیقت را به او بگویید، حتی اگر به ضررتان باشد.

 هرگز کینه یکدیگر را به دل نگیرید و همیشه همدیگر را مثل گذشته ها دوست داشته باشید.

 همیشه لبخندی بر روی لبهایتان شکوفا باشد و بگذارید دنیا به خاطر آنچه بر شما گذشته شگفت زده گردد.

 هرگز به دوستانتان به عنوان یک فرد عادی نگاه نکنید.

 هرگز اجازه ندهید شغلتان بر روی ارتباطتان با دوستانتان تاثیر بگذارد و همینطور نگذارید ارتباطتان روی مسائل کاریتان تاثیر گذار باشد.

 همیشه بر روی وجوه مشترک میان خود و دوستانتان تاکید کنید.

 هرگز روابط خاص را با روابط دوستانه قاطی نکنید.

 همیشخ شوخ طبع و بذله گو باشید و همه چیز را زنده و بامزه نگهدارید.

 همیشه عشق و دوستی با احترام آغاز می گردد.

 همیشه در زمان حال زندگی کنید و هرگز تمایلی به بازگشتن به رابطه ای تلخ در گذشته یا تلف کردن وقتتان در نگرانی درباره ارتباطی در آینده نداشته باشید.

 هرگز به حوادث بد توجه نکنید. فکر کردن درباره اتفاقات بدی که ممکن است رخ بدهد تنها شما را به وحشت می اندازد و در این صورت نمی توانید جلوی اینگونه اتفاقات را بگیرید.

 هرگز دوستی واقعی سیر سریع ندارد.

 هرگز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.

 همیشه خوب و منصف باشید.

 یک رابطه عاطفی ارزشمند به مرتفع و معتدل شدن نیازهای شما کمک می کند. به هر حال شما نیاز دارید، احتیاجات عاطفی تان را برطرف کنید.

 یکی از راههای جذاب بودن و جلب توجه کردن، تعریف کردن جوک با زبان دوستانه و شیرین است.

 یک رابطه دوستانه هرگز هموار نیست. بنابراین از این به بعد هیچ گاه او را سوال پیچ نکنید چون ارتباط شما هم ناهموار است.

 یک رابطه دوستانه خوب و سالم احتیاج به کار و تلاش و نرمی و پشت کار دارد.

 یکی از دوره های مخصوص بزرگسالان را در مورد موضوعی که به آن علاقه دارید بگذرانید چون بسیاری از اشخاص مجرد این نوع دوره ها را می گذرانند.

 

 

دسته ها : لطایف - جملات ناب
پنج شنبه چهارم 7 1387

 

جملات ناب

 

 

 

 لبخند زدن بهترین روش برای نشان دادن علاقه تان به دوستانتان است.

 لازم است بیاموزید چطور باید احساساتتان را کنترل کنید تا دوستانتان مستاصل نشوند.

 مراقب رفتار دوستانتان باشید.

 مرتبا با دوستان خوبتان در تماس باشید.

 مراقب باشید. این مطلب که عشق کور است کاملا صحیح است.

 مردم اکثرا برای چند ساعت دلپذیرند و ادامه صحبت برای آنان دشوارتر می نماید. پس به همین دلیل دیدارهایتان را کوتاه کنید.

 موفقیت شما در دوستی هایتان بر حسب چه چیز و چه معیاری است؟

 ممکن است در بعضی موارد این موضوع مشکل باشد، اما همیشه دروازه قلبتان را برای ورود محبت و دوستی باز و آماده نگهدارید.

 معلم خصوصی یک مرکز آموزشی بزرگسالان بشوید.

 مطمئن شوید که تن صدایتان زیاد بالا نیست که دوستانتان را آزار بدهد و اگر هم لازم شد با یک مربی صدا مشاوره نمائید.

 مطمئن شوید که تن صدایتان زیاد بالا نیست که دوستانتان را آزار بدهد و اگر هم لازم شد با یک مربی صدا مشاوره نمائید.

 مراقب باشید که مسائل گیج کننده به دوستانتان نگوئید.

 مرتبا با دوستان خوبتان در تماس باشید.

 مراقب باشید. این مطلب که عشق کور است کاملا صحیح است.

 نشان بدهید که به حرفهایش اهمیت می دهید.

 نخستین روز اکران فیلمهای سینمایی، به سینما بروید.

 وقتی اختلافتان را با دوستتان حل کردید، همدیگر را ببوسید و آن را به دست فراموشی بسپارید.

 وقتی قلبا می دانید که رابطه تان به جایی ختم نمی شود، به آن ادامه ندهید.

 وقتی با دوستانتان شوخی می کنید، زمان خاتمه دادن به شوخی را هم در نظر داشته باشید، چرا که نمی خواهید در پایان به غیر از خنده اتفاق دیگری بین شما رخ دهد.

 وقتی یکی از دوستانتان به شما هدیه ای می دهد که از آن خوشتان نمی آید، حداقل یکبار از آن استفاده کنید تا احساساتش جریحه دار نشود.

 وقتی یکی از دوستانتان به شما به شما سر می زند تا اخبار خوب و مثبت زندگی اش را با شما تقسیم کند، با نگاهی مشتاق و لبخندی شیرین از او استقبال کنید.

 وقتی یکی از دوستانتان در زندگی با مشکلی دست و پنجه نرم می کند، به کمکش بشتابید و او را از آن مشکل نجات دهید.

 وقتی برای رفتن سر قرار ملاقات لباسهایتان را ست می کنید، فراموش نکنید که کفش در تکمیل سر و وضع شما نقش به سزایی را ایفا می کند. یک جفت کفش چرمی شیک، مکمل لباس مرتب و مناسب شماست.

 وقتی در جستجوی دوست هستید، لباسهایی بپوشید که در آن بیشتر جلوه کنید و بدرخشید تا بدینوسیله بسیار خوب و خوشتیپ به نظر بیایید.

 وقتی تمام تلاشهای شما برای نگهداشتن یک ارتباط دوستانه موثر واقع نشود، دوباره از اول دوستی تان شروع کنید.

 وقتی یکی از دوستانتان بیمار می شود از او پرستاری کنید.

 وقتی با کسی قرار ملاقات دارید، متعادل و معقول باشید چون لازم و ضروری است در این موضوع خاص جانب تعادل را نگهدارید.

 وفاداری در دوستی یکی از نشانه های هوشمندی است.

 وقتی با دوستانتان درگیر یک صحبت جدی هستید، پس از پایان سخنانتان، او را به نرمی در آغوش بگیرید. طوری که برای مدتی حس کنید با هم یکی شده اید.

 وقتی با دوستانتان ( دختر یا پسر ) صحبت می کنید، سرحال و سرزنده باشید و سعی کنید همه چیز را با لحن بامزه ای تعریف کنید.

 وقتی برای نخستین بار عاشق می شوید، ممکن است احساس بکنید که خیلی آسیب پذیر هستید. در این زمان به جای اینکه سعی کنید جلوی اشکهایتان را بگیرید، بیاموزید کاملا راحت در آرامش باشید و با احساساتتان پیشرفت کنید چون با این وضعیت در نهایت احساس امنیت بیشتری خواهید کرد.

 وقتی از یکی از دوستانتان هدیه ای دریافت می کنید، در کمتر از یک هفته نامه تشکر آمیزی برای قدردانی از محبتش برایش بنویسید.

 وقتی تازه با کسی دوست می شوید، دقت کنید که تماسهای تلفنی شما پس از ساعت 9 صبح و پیش از ساعت 10 شب باشد و حتما به خاطر داشته باشید که اخلاق خوب در این زمینه نقش به سزایی بازی می کند.

 وقتی با اتوبوس یا قطار مسافرت می کنید و راهی طولانی در پیش دارید با همسفرتان که در صندلی کنارتان نشسته صحبت کنید.

 وقتی اتومبیلتان در تعمیرگاه است و منتظر هستید تا اتومبیلتان حاضر شود با افراد دیگری که در اطرافتان حضور دارند صحبت کنید.

دسته ها : لطایف - جملات ناب
پنج شنبه چهارم 7 1387
X