تبیان، دستیار زندگی
پهلوان؟ در سنتهای اجتماعی ایران چه قبل از اسلام و چه پس از اسلام قهرمانان مردمی و جوانمرد که زور بازویی داشتند و در کشتی و تیراندازی ،اسب سواری و چوگان مهارتی داشتند همواره پهلوان خوانده می شدند. این پهلوانان در طول تاریخ الگوهای اجتماعی برای جوانانی بود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شاهزادگان پارسی بی ربطترین نام

مقدمه:

این روزها،روزهای فوتبال است.روزهای جام ملتهای آسیا....دوباره صنعت ورزش فوتبال در قاره کهن با پشتبانی رسانه ها، جای خود را در افکار عمومی باز کرده و همه را متوجه خود ساخته است. تیم ملی فوتبال  ایران هم که با سه پیروزی در صدر جدول گروه خود قرار گرفته و هم اکنون به دیدار سنتی اش در مرحله بعد با کره جنوبی می اندیشد.

اتوبوس تیم ملی ایران

ما نیز مانند شما آرزومند موفقیت تیم ملی فوتبال ایران در این تورنمنت حساس هستیم. اما بر خلاف شعارها و تبلیغات موجود در عرصه جهانی که فوتبال صرفا ورزش است این گونه به نظر می رسد که در جهان امروز فوتبال کارکردی رسانه ای،فرهنگی،نمادین و حتی سیاسی پیدا کرده است و نمی توان بدون این کارکردها این پدیده مهم جهان مدرن را بازشناسی و تحلیل کرد.

در این دوره از مسابقات برخی حوادث و موارد وجود دارد که نشان می دهد که این جام غیر از کارکردهای ورزشی دارای کارکردهای هویتی –فرهنگی نیز هست.ماجرای شعار تیم ملی ایران که با واکنشهای متعددی روبرو شد از موارد مهم حاشیه ساز این جام می باشد.

شاهزاده های اتوبوس سوار

بر اساس عرف معمول، در فستیوال های معتبر فوتبالی هر کدام از تیم های حاضر در مسابقات شعار مخصوصی دارند که این شعر بر روی اتوبوس تیم نیز نوشته می شود و این شعار لقب تیم ملی مزبور در طول مسابقات خواهد بود. مسوولان كمیته برگزاری مسابقات فوتبال جام ملت های آسیا در سال 2011 در ابتكاری ، اتوبوس هر یك از 16 تیم حاضر در این رقابت ها را به رنگ پرچم آن كشور و شعار ویژه آنها طراحی كرده اند.

درپانزدهمین دوره بازی های آسیایی ، شعار شاهزاده های پارسی برای تیم ملی فوتبال جمهوری اسللامی ایران انتخاب شده است. بر همین اساس لقب تیم ایران "شاهزاده های پارسی" است كه به زبان انگلیسی(Princes of Persia) هم در بالای اتوبوس نوشته شده است.

این شعار با واکنشهای متفاوتی روبرو شد. برخی رسانه ها و سایتها با انتقاد از این شعار فدراسیون فوتبال و مسوولین سازمان تربیت بدنی را به خاطر این انتخاب مورد نکوهش قرار دادند .

چه کسی این نام را انتخاب کرد؟

با ادامه داد شدن بحث، عباس ترابیان به عنوان مسول کمیته روابط بین الملل فدراسیون فوتبال در مقام پاسخ گویی درآمد و عنوان کرد که انتخاب شعار از سوی مسولان برگزاری صورت گرفته است و ارتباطی با فدراسیون فوتبال ندارد.

هم چنین برخی خبرگزاریها خبر دادند الكس سوسای" دبیر كل مالزیایی كنفدراسیون فوتبال آسیا با تقدیر از این حركت گفت: این اولین باری است كه كنفدراسیون آسیا با همكاری كمیته برگزاری مسابقات قطر چنین كاری كرده است.

کلمه شاهزاده ایرانی برای حدود 70 میلیون نفر ایرانی به زبان فارسی قابل فهم است اما معادل انگلیسی آن یعنی Princes of Persia  یادآور موارد دیگری غیر از تیم ملی فوتبال ایران است

وی اظهار داشت: این شعارها توسط هواداران تیم ها انتخاب شده اند و علاوه بر شكل زیبایی كه به اتوبوس ها داده، باعث افتخار بازیكنان و ایجاد غرور ملی در بین آنها هم شده است. مطمئنم بازیكنان از دیدن چنین چیزی به وجد خواهند آمد.

اما این همه ماجرا نیست.موج انتقادات به این شعار ادامه یافت و منتقدین با تکیه بر دو اصل به ارزیابی این شعار پرداختند که به صورت خلاصه به آن اشاره می کنیم.

پرشیا یا ایران؟

بر پایه نظر این منقدین ایران تشکیل شده از قومیت های گوناگون است و هر گوشه این سرزمین موزه ای زنده از سنت ها ، رسوم ، زبانها ، پوشش ها و ... است که در کنار هم سرزمینی را بنام ایران تشکیل می دهد. آنچه همه ایرانیان را به هم وصل میکند ملیت و اسلامیت آنهاست ولاغیر . آیا یک ترک ایرانی،‌ یک عرب ایرانی ،‌یا بلوچ  ایرانی و ... تعلق خاطری با این اسم دهان پرکن خواهند داشت؟ آیا انتظار خواهید داشت که وقتی بر طبل قومیت گرایی از سوی مسوولان زده می شود،‌ قوم های داخل ایران احساسی به تیم ملی خود نشان دهند؟ بر پایه این نظر در سنگ‌نگاشته‌های ساسانی به واژه‌ی ایرانشهر اشاره شده است. شهر در زبان‌های باستانی به معنای کشور بوده و ایرانشهر یعنی کشور ایران. در شاهنامه نیز نزدیک به ١٠٠٠‌بار واژه‌ی ایران به‌کار رفته است.»

ولی رخدادنگاران یونانی که ایران را با شاهنشاهی هخامنشیان پارسی، می‌شناختند، به ایران، پرشیا می‌گفتند. خود هخامنشیان نیز اگرچه نام قوم و خاستگاه خود یعنی پارس را همواره یاد می‌کردند ولی هرگز به همه‌ی شاهنشاهی و کشور پهناور خود پارس نگفتند. بنابراین شاهنشاهی پارسی، واژه‌ای است ساخته‌ی یونانیان که باخترزمینی‌ها(:غربی‌ها) تا امروز آن‌را به‌کار می‌برند. درحالی‌که خودمان می‌گوییم شاهنشاهی هخامنشی. لذا کلمه ایران لفظی ملی برای نامیدن کشور و پرشیا نامی یونانی وبیگانه ساخته است.

 بی ربطترین نام

شاهزاده یا پهلوان؟

در سنت های اجتماعی ایران چه قبل از اسلام و چه پس از اسلام قهرمانان مردمی و جوانمرد که زور بازویی داشتند و در کشتی و تیراندازی، اسب سواری و چوگان مهارتی داشتند همواره پهلوان خوانده می شدند. این پهلوانان در طول تاریخ الگوهای اجتماعی برای جوانانی بودند که از آنان الهام می گرفتند. در شاهنامه فردوسی، پهلوانان بزرگی مانند رستم و زال بودند که از میان عموم مردم بر می خاستند و در عرصه سیاست و قدرت گهگاه با شاهانی خیره سر چون کیکاووس و شاهزادگانی مغرور مانند اسفندیار مصاف می کردند.

آنچه در سابقه تاریخی ورزش ایران مستتر است پهلوانی است و نه شاهزادگی.

اما به نظر می رسد این همه ماجرا نیست. اگرچه در ترجمه فارسی این شعار مشکلات جدی وجود دارد اما عبارت انگلیسی آن نیز بسیار مناقشه برانگیز است.

Princes of Persia نماد هالیوود از ایران بر اتوبوس تیم ملی:

اگرچه کلمه شاهزاده ایرانی برای حدود 70 میلیون نفر ایرانی به زبان فارسی قابل فهم است اما معادل انگلیسی آن یعنی Princes of Persia  یادآور موارد دیگری غیر از تیم ملی فوتبال ایران است. این کلمه در واقع نماد بازسازی هویت ایرانی در کارخانه رویاسازی هالیوود است که در سال گذشته فیلمی به همین نام ساخته شد. شاهزاده پارس: ماسه های زمان" برگرفته از یک بازی کامپیوتری است که در سال 1989 ( سال بعد از اتمام جنگ تحمیلی و شکست امپریالیسم بعد از یک جنگ 8 ساله برای به زانو درآوردن ایران و آغاز مرحله ای جدید در  مقابله با ایران اسلامی که امروز آن را جنگ نرم یا براندازی نرم و نبرد فرهنگی لقب داده اند) طراحی و تولید شد. یک بازی پرهیجانی که قهرمانش ظاهرا یک ایرانی متعلق به دوران باستان بود که با دشمنان سرزمین ایران و انسانیت برای تسخیر دنیا مقابله می کرد و نکته قابل تامل اینکه اغلب این دشمنان با همان سر و وضع و شناسه ای بودند که برژینسکی در آن مقاله واشینگتن پست خود ، یاد می کند. او می نویسد: برنامه هایی که در آن تروریست ها با چهره های «ریش دار» به عنوان کانون افراد شرور نمایش داده می شوند، اثرات عمومی آن تقویت احساس خطر ناشناخته اما مخفی است که می گوید به نحو رو به افزایشی زندگی آمریکایی ها را تهدید می کند. صنعت فیلم سازی نیز در این خصوص اقدام کرده است. در سریال های تلویزیونی و فیلمها، شخصیتهای اهریمنی با قیافه و چهره های عربی (اسلامی) که گاهی با وضعیت ظاهری مذهبی، برجسته می گردند، نشان داده می شوند که از اضطراب و نگرانی افکار عمومی بهره برداری کرده و ترس از اسلام را بر می انگیزد.

آنچه در سابقه تاریخی ورزش ایران مستتر است پهلوانی است و نه شاهزادگی

همان شناسه ای که تقریبا حدود دو دهه است، مشخصه آثار ضد اسلامی هالیوود به نظر می آید.

دومین قسمت از بازی "شاهزاده پارس" تحت عنوان "سایه و زبانه آتش"  در سال 1992 به بازار عرضه شد و سومین قسمت از بازی فوق با نام "شن های فراموش شده" در سال 2003 نوشته و تهیه شده و به طور محدود در اختیار علاقمندان قرار گرفت که امسال همزمان با اکران فیلم سینمایی اش یعنی "شاهزاده پارس : ماسه های زمان" در سطح وسیعی بر صفحه های کامپیوتر نقش بست.

بنا بر نظر منتقدین و تحلیلگران سینما، در شاهزاده پارسی غربی ها در ادامه سیر تولید فیلم های، این بار سعی کرده اند با ترویج آرکاییسم و جدا نمودن تاریخ و فرهنگ ایران از اسلام ( که همه هویت تاریخی این سرزمین از آن منشاء گرفته ) همان ترفند دیرین ماسونی/صهیونی برای جدا کردن ملیتی دیگر از دین اسلام و ترویج نوعی سکولاریسم را به اجرا درآورند و در این مسیر از شرک آمیزترین  نمادها و عناصر بهره گرفته اند. از جمله اینکه تهمینه ، شاهزاده ای از هند معرفی می شود  و پاسبان حرمی است که به خدایان نسبت داده می شود. همچنانکه آن خنجر زمان نیز از آن خدایان است و خود تهمینه می گوید که اگر کسی بخواهد از آن برای بازگشت به گذشته استفاده کند، خشم خدایان را برخواهد انگیخت و در آن صورت طوفانی از شن در جهان به راه خواهد افتاد که همه چیز را بر سرراه خویش نابود کرده و اینچنین جهان به پایان خود می رسد. تهمینه می گوید تنها راه برای جلوگیری از این آرماگدون، آن است که این خنجر را به نگهبان مخفی معبد بدهند. به این ترتیب معبد خدایان و نگاهبانان آن و همچنین شاهزادگانی که اساسا هیچ نشانی از باورها و اعتقادات دینی نشان نمی دهند به عنوان شخصیت های مثبت فیلم "شاهزاده پارس: ماسه های زمان" قرار می گیرند و خواجه نظام الملک مسلمان و حشاشینی که فداییان اسلامی معرفی شده و تروریست نشان داده می شوند، قطب منفی و به اصطلاح بدمن های فیلم قلمداد می شوند!

در واقع با انتخاب این نام برای مخاطب برون مرزی و بینندگان بین المللی این جام که متاثر از فرهنگ جهانی و محصولات شرکتهای چند ملیتی هستند Princes of Persia به این معناست که این بازیکنان فوتبال همان قهرمانان آن سرزمین پرشیای هالیوود و با مختصات خاص خود هستند.

حال سوال اصلی این جاست که چرا نام و عنوان هالیوودی یک فیلم دست دو آمریکایی بر ماشین تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران باید نقاشی شود؟


یوسف قاضی زاده

بخش ورزشی