شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 18442
  • دوشنبه 1394/7/13
  • تاريخ :

آقایی که قرآن را واورنه می خواند!

خاطراتی از انس بزرگان با قرآن

شکوری_شبکه تخصصی قرآن تبیان

علامه طباطبایی

انسان به گفته اهل لغت، از ریشه «ا-ن-س» گرفته شده چون پیوسته با دو انس همراه است: انس روحانى با حق و انس جسمانى با خلق. بهترین راه انس با هر کس سخن گفتن با اوست. قرآن کلام خداست و خداوند جلیل-جلّت عزته- کلماتش را همچون ریسمانی از عرش ملکوت به فرش ملک هستی آویخت (اما نه چون باران که آن را از آسمان انداخت) تا اهل زمین بدان چنگ بیاویزند و تا قاف قله قرب حضرتش بالا روند.
آورده اند که ابوذر از رسول اكرم (ص) نصیحت خواست. حضرتش فرمودند: تو را به تقوای الهی كه سرآمد همه امور است سفارش می كنم. ابوذر گفت: بیش از این مرا نصیحت كنید. آن حضرت فرمودند: بر تو باد به تلاوت قرآن و كثرت یاد خدا؛ زیرا تلاوت قرآن، عامل یاد تو در ملكوت و مایه ی نورانی شدن تو در زمین است.[1]
انس با قرآن مقدمه موانست با انیس سرمدی است و قران آفرین خود در این باره می فرماید: «فَاقْرَؤوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقرْآنِ »(مزمل/20) [هر چه می توانید قرآن بخوانید]. از این رو، بزرگان دین و دانش، هماره با این صحیفه همیشه مانا محشور بوده اند. آنچه اینک فراوری شماست گوشه‌ایست از خاطرات انس و الفت مفاخر اهل علم با این همیشه ترین کتاب وحیانی.

علامه، قرآنی از جیبِ خود درآورد و گفت: من عهد دارم كه هر روز یك جزء از قرآن را بخوانم و الآن چهل سال است كه این كار را انجام می دهم، دیشب نتوانستم بخوانم و اكنون باید قضا كنم!

شیخ مفید(تاب ثراه)

در حالات شیخ آورده اند که: وی شب‌ها اندكی می‌خوابید و بیشتر به نماز، مطالعه، تدریس یا تلاوت قرآن مجید می پرداخت.[2]

خواجه نصیرالدین طوسی(رضوان الله علیه)

دکتر احمد عابدی، رییس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم می گوید: خواجه نصیر برای ما الگو است. او نخست وزیر مغول بود؛ رصدخانه مراغه را هم داشت. نجوم و ریاضیاتش که بی نظیر است، حتی الآن. آمریکایی ها وقتی به کره ماه رفتند، اولین بار اسم یک قله را خواجه نصیر گذاشتند؛ گفتند اگر خواجه نصیر نبود، کسی کره ماه نمی توانست برود. خواجه نصیر فقهش این قدر بود که وقتی صاحب شرایع فتوایی داد، با یک جلسه بحث، فتوای صاحب شرایع را عوض کرد. با این که صاحب شرایع جزء افقه فقهاست. قطب شیرازی می گوید من پزشکم و خانوادتاً پزشک هستیم، ولی مشکلات پزشکی را از خواجه نصیر می پرسم. این شخصیت، با این جامعیت علمی، هر شبانه روز ۱۵ جزء قرآن می خواند؛ یعنی هر دو روز یک ختم قرآن. این خواجه نصیر که این همه عظمت دارد، این طور با قرآن مأنوس بوده است[3]

علامه مجلسی(رحمه الله)

علامه مجلسی اوّل در اجازه ای كه برای فرزندش ملا محمد باقر (صاحب بحار الانوار) نوشته، او را به قرائت یك جزء قرآن در هر روز و ... سفارش كرده است.[4]

آیت الله عبدالاعلی سبزواری(رحمه الله)

صاحب تفسیر مواهب الرحمن از علمای صاحب کرامتی است که امام (ره) برخی از بیماری های خود را با میل نمودن سور(باقی مانده غذا) او درمان نموده است. وی علی رغم اینکه هر روز سه درس خارج تدریس می کرده و ۱۰۰ جلد کتاب نوشته است و هیچ روزی نماز جعفر طیّارش ترک نمی شده و حتی در صورت لزوم قضای آن را نیز بجا می آورده در عین حال در طول عمر شریفشان ۲۸۵۰ ختم قرآن داشته اند.
از ویژگی های آیت الله سبزواری، فروتنی، بردباری، خاموشی و سکوت و ذکر بسیار خداوند بود و از آنجا که حافظ قرآن نیز بود، هر هفته یک بار قرآن را ختم می نمود. [5]

سید محمد باقر میرداماد(رحمه الله)

میرداماد نادره روزگار و استاد مرحوم صدرالمتالهین شیرازی بوده است. از آیت الله وحید خراسانی(حفظه الله) درباره ایشان چنین نقل شده: اگر عقل او را بین همه مردم تهران تقسیم می کردند همه فیلسوف می شدند. گفته اند او تمام طول شب  به تهجد و عبادت اشتغال داشته و بیش از چهل سال، با وضوی نماز عشا نماز صبحش را می خوانده است. محدث قمی می نویسد: «... میرداماد قرآن مجید را بسیار تلاوت می نمود به طوری كه یكی از افراد مورد اعتماد برای من نقل كرده كه در هر شب پانزده جزء قرآن می خواند.» [6]

فیض کاشانی(نور الله ضریحه)

فیض كاشانی از قول یكی از حكیمان می گوید كه ابتدا قرآن را می خواندم و لذتی نمی بردم. چندی بعد كه آن را می خواندم، چنان كه گویی آن را از رسول الله می شنوم كه بر اصحابش می خواند. بالاتر رفتم و آن را از جبرئیل شنیدم كه بر پیامبر  علیه السّلام  می خواند. از آن هم بالاتر رفتم و اینك آن را از خود خداوند می شنوم و لذتی می برم و تنعمی دارم كه نمی توانم از آن بگذرم.[7]

علامه طباطبایی(رحمه الله)

حجت الاسلام محمد فاضل می گوید: یکی از دوستان روزی علامه را به منزل خود در تبریز دعوت كرد و چند نفر از جمله بنده را هم برای زیارت و استفاده از سفره معارف ایشان فراخواند ، آن شب علامه به من فرمود: من سی سال پیش، استخر شاگلی (محله ای زیبا در تبریز) را دیده ام، اگر مزاحم خواب آقایان نباشم، می خواهم فردا بین الطلوعین به آنجا بروم.
گفتم: صبح خدمتتان خواهم بود، فردای آن شب، با اتومبیلم ایشان را به استخر شاگلی می بردم، دیدم در طول مسیر در ماشین، قرآنی از جیبِ خود درآورده و گفت: من عهد دارم كه هر روز یك جزء از قرآن را بخوانم و الآن چهل سال است كه این كار را انجام می دهم، دیشب نتوانستم بخوانم و اكنون باید قضا كنم!
اینچنین، هر ماه یك ختم قرآن تمام می شود و باز از ابتدای آن شروع می كنم و هر بار می بینم كه انگار اصلاً این قرآن، آن قرآن پیشین نیست! از بس مطالب تازه ای از آن می فهمم، از خدا می خواهم به بنده عمر بسیاری دهد تا بسیار قرآن بخوانم و از لطایف آن بهره ببرم، شما نمی دانید من چه اندازه از قرآن لذت می برم و استفاده می كنم! [8]

امام خمینی(قدِّس سرّه)

امام راحل، با قرآن انس بسیار داشت، در شبانه روز، به خصوص هنگام نماز شب، به تلاوت قرآن می پرداخت و در هر فرصتی كه به دست می آورد، مشغول تلاوت قرآن می شد، هنگامی كه در پاریس بود، وقتی خبرنگارها برای مصاحبه به محضرش می آمدند، معمولاً حدود ده دقیقه یا یك ربع برای آماده كردن دوربین هایشان معطل می شدند، امام در همین فرصت به تلاوت قرآن مشغول می شد، بعضی از حاضران می گفتند: خود را برای مصاحبه آماده كنید (یعنی فعلاً قرآن نخوانید).
فرمود: آیا در این چند دقیقه وقتم ضایع شود. [9] او در طول ماه مبارک رمضان هر سه روز یکبار کل قرآن را ختم می کرد.

آیت الله خزعلی (رحمه الله)

وی که اخیرا به دیار اخرت سفر کرده است،هماره در کنار فعالیت های سیاسی و انقلابی خود انس دائمی با قرآن و حفظ آن را کنار ننهاده و حتی محفوظات خود را در مسابقات بین المللی قرآن محک زده و حائز رتبه گردیده است.
این حافظ کل قرآن خود در جایی [10] گفته است: «جلسه ای بود در مدرسه عالی شهید مطهری با حضور «غلوش » قاری مصری، جمعیت زیاد و نوعا جوانان به من گفتند منبر بروم. سعی کردم آنجا اذهان جمع را به خصوص آقای غلوش را به ابعاد دیگر در حفظ قرآن متوجه کنم. گفتم ما در ایران افزون بر حفظ قرآن کریم، شماره آیات را هم حفظ می کنیم، نوع دیگر حفظ ترتیب قرآنی سوره ها است. از اول تا آخر قرآن سوره ها را به ترتیب نام بردم. نوع دیگر حفظ ترتیب نزول سوره ها است ترتیب سوره های مکی و ترتیب سوره های مدنی، این ها را هم خواندم. این از نظر حفظ از نظر چگونگی قرائت گفتم ما قرآن را وارونه هم می توانیم بخوانیم، شروع کردم از سوره ناس تا سوره علق را خوانده به این نحو «من الجنة والناس یوسوس فی صدور الناس». مقصودم این بود که ما برای جلب توجه جوانان و مسلط کردن آنان بر قرآن می توانیم حتی در نحوه قرائت و حفظ نیز تنوع بدهیم. آن شب احساس کردم جلسه بسیار خوبی بود و حاضران را به خود جلب کردم به خصوص جناب آقای غلوش، قاری مصری که این ها برایش تازگی داشت و نشان می داد که در ایران اسلامی به قرآن کریم توجه خاصی می شود و الآن هم آقای غلوش برای من از مصر نامه می نویسد و این عنوان را به کار می برد، آقایی که قرآن را وارونه می خواند!»


منابع:

[1] . بحار الأنوار ج74 ص74 باب4 ح1.
[2] . سیمای فرزانگان، ص 172.
[3] . برنامه تلویزیونی ماه خدا
[4] . سیمای فرزانگان، ص 167.
 [5] . دریاى عرفان(زندگى نامه و شرح احوال آیت الله سید على قاضى)، تالیف هادی هاشمیان.
[6] . منتهی الآمال، ج 1، ص 126.
[7] . اوصاف پارسایان، ص 181.
[8] . با اقتباس و ویراست از کتاب شناختنامه علامه طباطبایی
[9] . سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی، ج 5، ص 68  70.
[10] . این خاطره را خبرگزاری ایکنا به مناسبت ارتحال ایشان نقل کرده است.
 

UserName