تبیان، دستیار زندگی
قصه از برجسته ترین و رایج ترین گونه های ادبیات عامه است که با طبیعت و زندگی مردم پیوند نزدیک دارد ، گوناگونی یک قصه و نقل آن به این سبب است که ادبیات عامه در آغاز صورت شفاهی داشته و از فرد به فرد و نسل به نسل دیگر انتقال یافته و سپس برای بقا و استمرار....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقش و کاربرد قصه در ادب فارسی

نقش و کاربرد قصه در ادب فارسی

قصه از برجسته ترین و رایج ترین گونه های ادبیات عامه است که با طبیعت و زندگی مردم پیوند نزدیک دارد ، گوناگونی یک قصه و نقل آن به این سبب است که ادبیات عامه در آغاز صورت شفاهی داشته و از فرد به فرد و نسل به نسل دیگر انتقال یافته و سپس برای بقا و استمرار در هر عصر و دوره و در هر جامعه و فرهنگ، خود را با نظام اجتماعی رایج تطبیق داده و با الگو های اجتماعی آن جامعه و آن دوره هم نوا نموده است .

ساخت معنایی قصه بر دو اصل واقع گرایی و خیال پردازی نهاده شده است. آمیختگی این دو اصل یا خصلت ، قصه را زیباتر و دل پذیر و مقبول طبع عام و خاص کرده است . قصه انگاره ها و تصویر هایی از زندگی مردم زمانه، شیوه ی کار و تولید ، مناسبات میان افراد و گروه ها و طبقات، تضاد طبقاتی و ستیزه جویی های اجتماعی، رفتار و روابط خانوادگی و خویشاوندی، گرایش های قومی و مذهبی، اندیشه و احساس، آداب و رسوم متداول در جامعه ها را به زبان ساده یا به زبان نمادی (سمبلیک) و به صورت های طنز، جدی، هزل ترسیم و بیان می کند .

در زبان و ادبیات امروز با تغییرات نسبتا گسترده ای که در سبک بیان و نگارش و در به کارگیری لغات و اصطلاحات و تعبیرات رخ داده و همچنین با دگرگونی کیفی که در مفاهیم پدید آمده است، مطالب بزرگان و حکایات نیز کم تر درک و دریافت می شوند. اما نمی توان به سادگی از آن همه حکمت و تاریخ و گزارش به جای مانده از گذشته های بسیار دور و خاطره هایی که روزگاری واقعیت خارجی داشته و به مرور جنبه اساطیری به خود گرفته اند و نیز از آن همه ادب و راه و رسم زندگی و دیگر نکته های پر مایه دل بر کند . پس باید به بهترین وجه و با در نظر گرفتن دریافت کنونی و سلیقه امروزی، از الفاظ زبان و از معانی و مفاهیم بهره گرفت .

قصه در زبان و ادب فارسی بسته به موضوع، سبک نگارش و شکل قهرمان ها به انواع گوناگون: عامیانه، ادبی، حماسی، عشقی، اخلاقی، مذهبی، ملی با نام های: کودکان، پریان، حیوانات و .... تقسیم می شود .

قصه انگاره ها و تصویر هایی از زندگی مردم زمانه، شیوه ی کار و تولید ، مناسبات میان افراد و گروه ها و طبقات، تضاد طبقاتی و ستیزه جویی های اجتماعی، رفتار و روابط خانوادگی و خویشاوندی، گرایش های قومی و مذهبی، اندیشه و احساس، آداب و رسوم متداول در جامعه ها را به زبان ساده یا به زبان نمادی (سمبلیک) و به صورت های طنز، جدی، هزل ترسیم و بیان می کند .

تاریخچه ی قصه

در گذشته قصه برای اقوامی که خط و نوشته نداشتند، نوعی تاریخ نگاری بود، امروز نیز در نگارش تاریخ اجتماعی جامعه ها قصه به منزله ی سندی معتبر و سودمند به کار می رود .

سرزمین ایران در گذشته های دور قسمت هایی از بابل، آشور و کلده را در بر می گرفته است، تاریخ ادبیات داستانی ما از داستان های زیبا و باشکوه گیلگمش یا از زمان بر خشت نوشتن آن دست کم پنج هزار سال می گذرد. از این نظر معیار ما، اسناد مسلم تاریخی است.

برای سرزمین باستانی ما تاریخ هایی تنظیم کرده اند که ملهم از داستان هایی بین افسانه و اسطوره است ، داستان بیان واقعه در امتداد زمان است.

گروهی از دانشمندان علم فولکلور بر این باورند که هند مهد بسیاری از افسانه هایی است که هم اکنون در کشور های جهان و از جمله ایران وجود دارد. پس از اسلام ترجمه های متعدد و منظمی از افسانه ها توسط ایرانیان از آثار پهلوی به زبان عربی و فارسی دری به عمل آمده که در حفظ بسیاری از این افسانه ها موثر بوده است .

نویسندگان و شاعران گذشته ی ما اغلب به مقاصد خاصی از جمله بیان دلایل عرفانی و فلسفی و اخلاقی توجه داشته اند.

شاهنامه فردوسی، گلستان و بوستان سعدی، ویس و رامین فخرالدین اسعد، پنج گنج نظامی یا سیاست نامه با قصه هایی در دانش کشورداری، مثنوی با قصه های عارفانه، حکمی، قرآنی و تمثیلی، اسرار التوحید با قصه هایی در احوال عارفان، کلیله و دمنه با حکایات تمثیلی و استعاری، قابوس نامه با قصه های تمثیلی و تربیتی و هزار و یک شب با داستان های عامیانه بخشی از تاریخ ادبیات داستانی ما را شکل می دهند که گزارشگر راستینی از وجدان جمعی، خرد جمعی و تجربه جمعی ملتی کهن، خرد پیشه، فرهیخته، کم گوی و گزینه گوی با ذوق و ظرافتی کم مانند در همه ی دوران ها است .

جایگاه قصه نزد انسان ها موجب شده تا قالب قصه در ادیان، ابزاری برای ابلاغ پیام های الاهی و دشوار ترین و عبرت آموز ترین پیام ها شود، در دنیای امروز نیز قالب قصه به عنوان موثر ترین پیام به کار گرفته می شود. نویسندگان برای بیان اندیشه های نو و ارایه ی نظریه های فکری فیلسوفان و متفکران هر جامعه آن ها را با زبان ساده در قالب قصه برای مردم مطرح می کنند .

قصه نیز مانند دیگر ادبیات عامه، نقش ها و کارکرد های گوناگونی در جامعه دارد که عبارتند از : سرگرم کردن، آموزش، نظم دهی، اعتبار و اقتدار بخشی، روان شناسی جامعه و تداوم و ثبات بخشی به فرهنگ.

به طور کلی از نظر موضوع، همه ی قصه های نظم و نثر به سه گونه است :

1- قصه های عامیانه

2- قصه های ادب کهن پارسی

3- داستان های نوین امروز ایران

قصه های عامیانه

اصلی ترین ویژگی قصه های عامیانه، شفاهی بودن و تعلق نداشتن آن ها به فردی خاص است. هر چند این قصه ها نیز گاه نوشته شده اند، اما هیچ گاه نویسنده ی آن شهرتی فراتر از قصه نیافته است. قصه های عامیانه بخشی از ادبیات عامیانه به شمار می رود و ادبیات عامیانه نیز به نوبه خود از دانش مردمی و یا فرهنگ عامه است .

قصه های عامیانه گوینده و شنونده مشخصی ندارد و بیش از دیگر انواع قصه بر نویسندگان تاثیر می گذارد، زیرا از کودکی ذهن نویسنده را به خود مشغول داشته اند.

در قصه های عامیانه، ساختار متن در جهت نوعی تقابل بین قهرمانی و شرارت، نیکی مطلق و پلیدی هویت پیدا می کند . قصه گو همه جا به وحدت زیبایی و حقیقت و پاکیزگی اخلاق پایبند است، شر به عنوان پدیده ای عدمی که نقصان وجود آدمی را به نمایش می گذارد، هیچ حقیقت پاینده ای را متبلور نمی سازد. وجود، فی نفسه نماینده ی خیر مطلق است . قصه گو به ورای محیط تجربی اش نظر می اندازد و مخاطب را از روزمرگی دور می سازد .

حیطه ی کنش در قصه ی عامیانه بسیار گسترده و نامحدود است.

قصه های ادب کهن پارسی

قصه های کهن فارسی در گذشته توسط شاعران و نویسندگان ایرانی خلق شده اند. وجه مشخصه ی قصه های کهن فارسی، در ارزش ادبی ( کاربرد صناعات ادبی ) آن ها و خلق آن ها توسط افرادی خاص است. نویسنده در باز آفرینی آن ها چنان قدرتی از تخیل و اندیشه روا داشته است که هسته ی اصلی قصه دچار دگرگونی اساسی شده و یا با زیبا ترین شکل پرداخت شده است، شاهکار های ادبی که در حین دیرینگی و معانی ژرف، همچنان تازگی و طراوت خود را حفظ کرده اند.

داستان های نوین امروز ایران

امروزه خواه نا خواه داستان نویسان متکی بر مجموعه ای از لغات ادبی و حکایات کهن هستند. ولی مخاطب اصلی داستان امروز از تاریخ دیرین داستان بی اطلاع است و آن را جز به شکل جدیدش نمی شناسد . سرآغاز آثار قابل اعتنای قصه نویسی نوین در ایران مجموعه داستان های "یکی بود یکی نبود" جمال زاده است.

منتقدان ادبی، داستان نویسی امروز ایران را مولود فعالیت های ادبی غرب در سده های هیجده و نوزده میلادی می دانند .

به دلیل مشکلاتی چون ارتباط کم کتاب های کهن با محتوای پرمعنای خود و دشواری درک اشارات آن ها به معانی گوناگون آرمانی، ایمانی، اعتقادی، تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی، تمدنی، فرهنگی، اسطوره ای و حتی ادبی، برای آن که نوجوانان و جوانان بتوانند آن ها را بفهمند و برای تقویت داستان نویسی امروزی، باید کارهایی را انجام داد :

الف - نزدیک کردن مفاهیم به ذهن خوانندگان با اصول و مبانی معانی .

ب - حذف برخی مفاهیم و معانی و پیام های فرعی و تکراری، تا الفاظ، کلمات، تعبیرات و اصطلاحات به طور مستقیم معانی را برساند .

ج - در عین توجه به واقعیات امروزی از آنان برای تصویر سازی استفاده نمود .

د - استوار سازی هویت قومی ایرانی، آرمان خواهی و موحد بودن عموم ایرانیان و وطن خواهی به دور از سلیقه ها و غرض های خاص

ه - عرضه ی نوشته های مورد نظر در قالبی نو به گونه ای که شوق مراجعه به اصل آثار را فزونی بخشد .

در داستان های نو امروزی قصه و داستان منظوم نیز وجود دارد.

وجوه اشتراک سه گونه قصه

1- روایت

2- خلاقیت

3- عناصر داستانی و ضد داستانی

وجوه تفاوت سه گونه قصه

1- رابطه ی علی: این رابطه در میان رویداد ها، در اغلب رویدادهای قصه های عامیانه و داستان های کهن نادیده گرفته می شود .

2- شخصیت پردازی: این عنصر در اغلب قصه های عامیانه و کهن جایگاهی ندارد و بهتر است از واژه های قهرمان و ضد قهرمان در مورد اشخاص این قصه ها استفاده شود. اما در داستان های امروزی آمیزه ای از آن دو شخصیت وجود دارد.

3- توصیف زمان و مکان: در قصه های عامیانه به این عنصر کم تر توجه می شود، اما در داستان های امروزی یک اصل است .

4- پیام و شیوه ارایه پیام داستان: در داستان های امروزی پیام داستان نهفته است در حالی که در قصه های کهن و عامیانه پیام به صراحت بیان می شود .

5- زبان: شیوه ی بیان و زبان قصه های کهن و عامیانه پیوستگی کامل با زبان قهرمان داستان دارد، اما زبان بسیاری از داستان های امروزی متناسب با سبک نویسنده و متفاوت با شیوه بیان شخصیت های داستانی است .

6- گفت و گو: در داستان های امروزی گفت و گو در معرفی گوینده، ایجاد کشمکش، زمینه چینی، توضیح صحنه و فضا سازی و همچنین انتقال فکر و اندیشه موثر است، در حالی که در قصه های کهن و عامیانه واژه ای که از زبان پادشاه گفته می شود با افراد ساده جامعه تفاوت چندانی ندارد .

7- تکرار: در قصه های کهن و عامیانه حوادث بار ها تکرار می شود و یا قهرمان بار ها خود را معرفی می کند، در حالی که در داستان های امروزی حتی نباید یک کلمه ی اضافه وجود داشته باشد .

8- تک خطی بودن: قصه های عامیانه معمولا آغاز و پایان دارند، در حالی که داستان های امروزی گاه از پایان آغاز می شوند .

تلخیص: بخش ادبیات تبیان


منبع: تاریخ اساتیری ایران - ژاله آموزگار