تبیان، دستیار زندگی
جدول نمایش فیلم ها یا همان برنامه ی اکران که متولیان زیادی دارد و هر جا که اشکالی پیش می آید ، تقریبا همه از خودشان رد اتهام می کنند وتصمیم گیرنده های دیگر را مسبب می دانند. این شیوه ی برنامه ریزی معمولا به ضرر فیلم هایی تمام می شود که اتفاقا می توانند ،
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

من جلیقه نپوشیدم


جدول نمایش فیلم ها یا همان برنامه ی اکران که متولیان زیادی دارد و هر جا که اشکالی پیش می آید ، تقریبا همه از خودشان رد اتهام می کنند وتصمیم گیرنده های دیگر را مسبب می دانند. این شیوه ی برنامه ریزی معمولا به ضرر فیلم هایی تمام می شود که اتفاقا می توانند ، موجب ادامه ی حیات سینما بشوند. پرسه در مه ، حوالی اتوبان و حالا هم نوبت ضد گلوله است.

ضد گلوله

وقتی ضدگلوله در جشنواره ی فجر سال پیش به نمایش درآمد، با دیدن یک بار آن، هیجانی ایجاد شد. در همان مرتبه ی نخست هم، می شد قسمت هایی از اشکالات فیلم را حس کرد، اما در مجموع مثل نفس کشیدنی در غبار فیلم های بی هدف این روزگاران بود. با این وجود و با اکران عمومی ضدگلوله در این روزها و دوباره دیدن آن قضاوت درست تری از آن می توان داشت.

ضد گلوله ی مصطفی کیایی را از وجه های مختلف می توان بررسی کرد. سینمای کمدی، سینمای جنگ و دفاع مقدس و شاید شباهتش به برخی فیلم هایی که تلفیق دو ژانر کمدی و دفاع مقدس هستند. از یک نظر به خصوص هم ضدگلوله قابل بررسی است: میزان فروشش.

این که زمان اکران ضدگلوله زمان درستی است یا نه؟ اگر ضدگلوله همزمان با فیلمی اکران شده است که رکورد شکنی اش قابل پیش بینی است، به فروش ضدگلوله ضربه نخواهد زد؟

البته نوعی از تحلیل بازاریابی در سینما که ریشه در جامعه شناسی اجتماعی و فرهنگی مردم دارد، همزمانی اکران برخی فیلم ها با فیلم های پرفروش را یک موقعیت و حتی شانس تلقی می کند. وقتی یخ سینما رفتن شکسته می شود، مثلاً با اکران اخراجی ها و جدایی نادر از سیمین اقبال عمومی به سینما صورت می گیرد، این آشتی تا مدت ها برای فیلم های دیگر هم مبارک است. اما شاید همیشه این گمان به یقین تبدیل نشود. بسیاری از فیلم هایی که هم استاندارد درست سینمایی داشته اند و هم  فیلم هایی عوام پسند هم بوده اند، در چنین شرایطی محکوم به شکست شده اند.

چون شیوه ی انتخاب فیلم ها برای اکران بیشتر در اختیار سینمادارهاست و طبیعی است وقتی می بینند که مثلاً فیلمی مثل کلاه قرمزی هست که ریا ل های بیشتر را نصیبشان می کند، ترجیح بدهند به ترفندی هم که شده، آن ها هم همان فیلم را اکران کنند. آن وقت سرنوشت فیلمی مثل ضدگلوله حتی اگر اکران کامل در بعضی سینماها داشته باشد، شبیه اکران تک سئانس فیلم های آسمان باز می شود.

چون شیوه ی انتخاب فیلم ها برای اکران بیشتر در اختیار سینمادارهاست  و طبیعی است وقتی می بینند که مثلاً فیلمی مثل کلاه قرمزی هست که ریا ل های بیشتر را نصیبشان می کند، ترجیح بدهند به ترفندی هم که شده، آن ها هم همان فیلم را اکران کنند. آن وقت سرنوشت فیلمی مثل ضدگلوله حتی اگر اکران کامل در بعضی سینماها داشته باشد، شبیه اکران تک سئانس فیلم های آسمان باز می شود. پیش تر هم دیده شده که بسیاری از فیلم ها، با اعلام نرسیدن به کف فروش از برنامه ی از پیش تعیین شده ی سینماها خارج شوند و جای خود را به فیلم پرفروش هم زمان بدهند. تلاش طهماسب و جبلی در حفظ روند مخاطب سازیشان در سینما و حتی تلویزیون ستودنی است. اما این که باز هم فیلمی مثل کلاه قرمزی را به اتفاقی در سینما خطاب کنیم، ستایشی به گزاف است.

کلاه قرمزی و بچه ننه تا هر حدی که از استاندارد سینمای کودک و نوجوان باشد و یادآور حس نوستالژیک دوران کودکی و نوجوانی قسمت عمده ای از جامعه ، باز تلاشی برای خلق فضای جدید داستانی و سینمایی نیست.

اما ضدگلوله بعد از سال ها نمونه ای قابل تأمل از سینمایی است که هم قطارانش به عدد انگشتان یک دست هم نمی رسد. و شاید برای همین باشد که در برخی اظهارنظرها به شباهتش به یک فیلم خاص اشاره می شود.

ضد گلوله

ضدگلوله با وجود این که ظاهرا در مسیر جامعه ای ارزشی و در دفاع از همان ارزش ساخته شده، اتفاقاً در بسیاری از وجوه روایتی ناتورالیستی دارد. قضاوت مشخصی را به خورد تماشاچی نمی دهد و سرانجامی تحول قهرمانش از پیش تعیین شده، نمی نمایاند.

برای اکران ضدگلوله باید فکر بهتری می شد. این فقط کمک به ضدگلوله نبود، بلکه شاکله ی سینما و اقتصاد آن از این ذکاوت در چینش جدول اکران انتفاع بهتری می برد. حتی اگر زمان اکران ضدگلوله کاملاً به اختیار سازندگانش بوده باشد ،  با این حال باید پذیرفت که در بی سلیقگی این اتفاق صورت گرفته است. اگر ضدگلوله جایگزین کلاه قرمزی در نوبت اکران بعد بود، می شد هم به نفع سینمادارها کار کرد، هم اذهان عمومی جامعه را از شرایط بهتری در دیدن فیلمی که بعد از دیدنش به فیلم های محبوبشان تبدیل می شود، بهره مند کرد. طبیعی است که ضدگلوله که در بازسازی صحنه های جنگی پرهزینه بوده است و با فروش بسیار بالایی به بازگرداندن سرمایه اش موفق می شود اما جنبه ی فرهنگی سینما برای سینمایی که بیشتر دولتی است و اکثر بودجه ی آن بازگردانی اقتصادی ندارد باید مورد مطالعه قرار بگیرد. و ضد گلوله از این حیث که علاوه بر سرگرم کننده بودن ، متضمن سینمایی ارزشی است ، با اکران مناسب در رونق این نوع از سینما هم می توانست نقش داشته باشد.

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان