تبیان، دستیار زندگی
نوولت یا نوولا (Noveletto)از حیث درون‏مایه به داستان كوتاه و از لحاظ طول (میزان كلمات) به رمان كوتاه نزدیك است. شاید بتوان آن را داستان كوتاه بلند (Long Short Story) خواند. نوولت خاصیت تك‏رویدادى خود را از داستان كوتاه و تعداد كلمات را از رمان كوتاه ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفاوتهای رمان نوولت وداستان بلند

بخش نخست :

کتاب

نخست به‏طور خیلى خلاصه به داستان کوتاه (Short Story) بپردازیم كه اساسا یك رویداد را روایت مى‏كند. این رویداد معمولاً ماجرایى است كه براى یك فرد (یا حداكثر دو یا سه فرد) اتفاق مى‏افتد. رویداد مستقیماً به فرد اصلى برمى‏گردد كه در مركز داستان است؛ یا فردهاى احتمالى دوم و سوم. از این منظر داستان كوتاه « وضعیت‏ساز» است و از تلاقى شخصیت، با مكان و زمان محدود (یا به‏عمد محدوده‏شده) و یك رویداد شكل مى‏گیرد. زمان درونى اثر كوتاه است حتى اگر زمان كیهانى آن طولانى باشد. درحالى‏كه رمان (Novel)  تلاقى‏گاه متعدد شخصیت‏ها، رویدادها و زمان و مكان‏هاى مختلف است، پس «جهان‏ساز» است و به طرح مسائل معرفت‏شناختى و هستى‏شناختى مى‏پردازد.

اگر ماجراى داستان كوتاه سایر شخصیت‏ها را هم پوشش دهد، و روایت ابعاد دراماتیك به خود گیرد، با رمان كوتاه (Short Novel) روبه‏ور هستیم. رمان كوتاه نه با یك فرد و یك رویداد كه با شمارى از افراد و تصویرى كلى سر و كار دارد و زمان درونى بیشترى را در بر مى‏گیرد؛ پس مانند رمان با مسائل معرفت‏شناختى و هستى‏شناختى پیوند مى‏خورد.

نوولت یا نوولا (Noveletto)از حیث درون‏مایه به داستان كوتاه و از لحاظ طول (میزان كلمات) به رمان كوتاه نزدیك است. شاید بتوان آن را داستان كوتاه بلند (Long Short Story) خواند. نوولت خاصیت تك‏رویدادى خود را از داستان كوتاه و تعداد كلمات را از رمان كوتاه مى‏گیرد.

این بحث جالب كه به‏دلیل قرار دادن متن در این یا مقوله از جوایز ادبى نقش مهمى ایفا مى‏كند، تا این زمان چندان كه باید و شاید در جامعه ادبى باز نشده است. زیرا هنوز در كشور ما و حتى كتاب‏هاى مقدماتى نظریه ادبى در اروپا و آمریكا و كانادا ساده‏ترین ملاك همان تعداد كلمات است. ما به اتكاى آخرین نظریه‏هاى ادبى جهان، خود را از قید و بند سطر و صفحه خلاص كرده‏ایم. مثالى بزنم: فرض كنیم متنى با فونت زر 13 و فاصله سطر 7/. سانتى‏متر تایپ مى‏شود و پانزده صفحه مى‏گردد. حال اگر همین متن را با فونت بدر 16 و فاصله سطر یك سانتى‏متر تایپ كنید، مى‏شود بیست و چهار صفحه؛ یعنى 6/1 برابر. به‏زبان دیگر شصت (60) درصد افزایش مى‏یابد. پس به‏راحتى مى‏توان با تعداد كلمات و صفحات بازى كرد. با چنین انعطافى، دیگر صحبت از تعداد كلمه چندان درست نیست و بهتر است بر مؤلفه‏هاى دیگرى تكیه كرد كه در زیر به شكا سر فصل به آنها مى‏پردازم:

تفاوت‏هاى اساسى داستان بلند، نوولت و رمان از نظر ساختار پلات و ساختار داستان

کتاب

توضیح: در متن زیر هر جا داستان كوتاه دیده شد، منظور همان داستان كوتاه بلند یا به اختصار داستان بلند است و هر جا رمان دیده شد، مقصود همان رمان كوتاه است.

1 - خرده‏روایت‏ها:

در داستان كوتاه، كه از منظرى خود یك خرده‏روایت است، امكان آوردن خرده‏روایت‏هاى دیگر معنا ندارد، درحالى‏كه نوولت مى‏تواند چند و رمان مى‏تواند چندین و چند خرده‏روایت را در برگیرد و حتى به اتكاى آنها از نظر ساختارى و معنایى تكمیل گردد.

 2 - جزئى‏نگرى یا ساختار جزئیات:

از جزئى‏نگرى كه در این زمانه به دلیل میلیون‏ها عامل منسوخ شده است، صرف‏نظر مى‏كنم و صرفاً به ساختار جزئیات مى‏پردازم. ساختار جزئیات، از كنار هم گذاشتن جزئیات منفرد و مجرا و پراكنده پدید مى‏آید و در مجموع مى‏تواند چنان تصویرى از فضا یا اعمال روزمره شخصیت‏ها یا روابط شخصیت‏ها به دست دهد كه نویسنده بدون زیاده‏گویى یا بازگشت به گذشته این یا آن وجه را بسازد. ساختار جزئیات در داستان‏هاى كوتاه امروزى بسیار فشرده و در نوولت كمى بازتر و بیشتر و در رمان وسیع‏تر است اما در مقایسه با رمان‏هاى كلاسیك و حتى مدرن (وُلف، پروست، فاكنر و...) بازهم فشرده‏تر است ؛ چون بسیارى از عناصر جزئیات ، امروزه جزو اطلاعات پایه بشر درآمده است. مگر آن وجوهى كه نویسنده بخواهد از بیان آن نتیجه خاصى بگیرد.

3 - دیالوگ (درباره موضوع‏هاى مشخص و انتزاعى):

گرچه داستان‏هاى كوتاهى نوشته شده ا‏ست كه اساساً از دیالوگ تشكیل شده‏اند، اما در حالت كلى در داستان كوتاه باید سعى شود بار معنایى هر دیالوگى در مقایسه با تعداد كلمات آن بالا باشد؛ طورى‏كه خود این دیالوگ‏ها از عوامل پیش‏برنده روایت باشند. نتوان یكى از آن‏ها را حذف یا دیالوگ دیگرى بر آنها افزود. این دقت و محدودیت و حساسیت در نوولت و رمان كمتر مى‏شود اما نه به این معنا كه دیالوگ‏ها فقط گفته‏هاى شخصیت‏ها باشند و نه جزو اركان داستان و پلات آن. نكته مهم این‏كه انگیزه كه هم در داستان كوتاه و هم در نوولت و رمان فصل مشترك پلات و داستان است، بعضاً با همین دیالوگ‏ها ساخته مى‏شود، بنابراین نمى‏توان آن‏ها را در حد حرف زدن تلقى كرد. در مورد مسائل كلى نیز كه تحت عنوان مسائل انتزاعى آمده است، باید دقت كرد كه اولاً این بحث‏ها فقط براى پر كردن صفحه نباشد و تداوم آنها را در كنش و واكنش و دیالوگ‏ها و نیز منولوگ‏هاى شخصیت‏ها ببینیم. ثانیاً حجم محدودى از داستان نوولت و رمان به آنها احتصاص پیدا كند و كار به جایى نكشد كه خواننده، خود را با یك رساله تجریدى روبه‏رو ببیند.

ادامه دارد ...


فتح الله بی نیاز

تنظیم : بخش ادبیات تبیان