این فرمول محیط بیضی خیلی نزدیک به دقیق و در این حال بسیار ساده است
این فرمول محیط بیضی خیلی نزدیک به دقیق و در این حال بسیار ساده است
خیالات متحده
دقیقن چند دقیقه پیش از پیش خواب برخاستم .
خواستم به جویبار پیچ در پیچ اندیشه ام سریع سری بزنم و یک دسته گل نو بچینم .
ناچار برای بدست آوردن چند برگ آچار دست نیاز به سوی میز مطالعه دراز کردم
او هم بی سدا چند برگ در دستم گذاشت.
داشتم مداد زرنگی را بر می داشتم تا نهال های افکارم را بر روی کاغذ بکارد که یکباره برق قهر کرد و اتاقم را ترک .
در گور تاریکی از تاریکی با نور مهتاب باریکی تنها ماندم .
جیرجیرک ها از شادی جار زدند و سوسکها هم در آن دم سیاه تا توانستند باربردند.
ومن هم آرام بر شانه ی سرد سکوت تکیه زدم .
در گوشه ای گوشیم را شمع و تکه های تمرکزم را جمع کردم بلکه نقطه نوری به کانون افکارم بتابد تا چهار دیواری
دلسردی ام را کمی گرم کنم که ناگهان خفاشان خیالات متحده به سرم یورش آورده که کشان کشان مرا از
کهکشان فکربه چاه زندان دیاربکر بیندازند
اما چنگ به آسمان و ریسمان زدم و نعش نقشه کور آن دشمنان نور را به قعرگور فرستادم .
نمی دانم کدام کودن کمین کرده با کمان کنایه شانه ی شأنم را زخمی کرده بود.
و کنون نمی دانم کدام کاهن کوزه های کهنه اش را برکله ام می کوبد
نمی دانم کرکس های کچل هستی چرا هیچ گاه از مو سیر نمی شوند ؟
اما سوگند به شش های شیمیای ام من هتا به پیاز آنها نیاز ندارم
سوگند به ناله های شجریان و خنده های رضویان که روزی حنجره ها خنجر ها را پاره خواهند کرد .
روزی قلم ها قمه ها را قلع و قمع خواهند کرد
روزی ریا را به ریالی نخواهند خرید
روزی خواهد آمد که کسی حاضر نیست دیگر کپسولهای تهی غمپاشان را پر کند
و نهال ها به ریش تیشه خواهند خندید
دکتر نادر نوری - ( نافذ ) - Dr Naader Noory..
علتهای اصلی افکار خودکشی و خودکشی :
1- احساس بن بست و پوچی
2 - برانگیختگی و ناآرامی شدید روانی ( به هر دلیل )
3 - خودکشی اجباری ؛ خودکشی پیشگیرانه ( برای حفظ ناموس یا اسرار یا دلایل عقیدتی یا فشارهای توان فرسای سیاسی .... )
4- مصرف مواد و داروهای روانگردان
5- آمادگی و گرایش ژنتیکی
6- بیماریهای مزمن و آزارنده و بی درمان
7- کمبود شدید ویتامین ها مانند ویتامین D و B3 , ,... کمبود روی (zinc)
8 - خودکشی سهوی ( ماجرا جویی بی خردانه و سلفی گرفتن در مکانهایی که می داند امکان مرگ زیاد است )
گرد آوری : دکتر نادر نوری
زندگی یک بازی است بکوش پیروز شوی ولی خطا مکن
دکتر نادر نوری
دریا نگردد نجس به پوزه
جسم و جان در بستر حِرمان و تب است
هر کسی داند که قمر در عقرب است
از جنایت های ریا کاران کر
آسمان آکنده ز یا رب یارب است
زد ریا در خرمن باورها شرر
آتشی افتاد به هرچه مذهب است
وعده ها پوسید و عدالت هم پرید
در هوای دیدن حق جان بر لب است
تنگ دستان درغم یک لقمه غذا
رانت خوار پست پُزش به غبغب است
روزه ام اما غم نافذ می خورم
باورم این است که در تاب و تب است
___________________
دکتر نادر نوری خرداد97
فرمول دکتر نادر نوری برای نسبت انرژی آزاد شده دو زلزله
فرمول دکتر نادر نوری برای نسبت انرژی آزاد شده دو زلزله
معنی هلاکت در قرآن
هلاکت در قرآن
درود
بنده با پزوهش در آیات قران ( تفسیر قرآن به قران ) گمان می کنم
هلک ینی پیش از موعد و مرگ طبیعی مردن و پیش از به هدف نهایی رسیدن مردن
معنی منفی اش همین مرگ زود رس است نه لزومن معنای مذمومی داشتن
اگر دقت بفرمایید
همین معنی در آیاتی که هلک در آن بکار رفته نهفته است
یک نمونه دیگر
در زمان جنگ شاید به یاد داشته باشید که می گفتند رزمندگان
اسلام شمار زیادی از سربازان دشمن بعثی را به هلاکت رساندند
این هلاکت ینی آنان را پیش از رسیدن به هدف نهایی( پیروزی )
دچار مرگ زود رس کرده اند
درود
بنده برای هلاکت جز مرگ پیش از موعدطبیعی برادشتی نکرده ام ینی
هلاکت تنها نشانگر مردنی است پیش از انچه که انتظار داریم
مرگ زودس مذموم نیست ( ینی ممکن است شامل شهادت هم بشود )
واژه هلاکت به خودی خود مفهوم بد و مذمومی ندارد بلکه جهتی که انسان در آن جهت به هلاکت رسیده مهم است
برای نمونه برای یوسف برابر همان آیه هلاکت بکار برده شده است
ولی در عین حال ( جهت منفی ) برای کافران هم هلاکت بکار برده
شده است ( مرگ زود رس با توفان زمین لرزه و صاعقه و غیره )
پس هلاک تنها یک واژه است برای بیان مرگ زودتر مورد انتظار
طبیعی ( بار مثبت یا منفی آن بر می گردد به جهتی که
در آن راه فرد مرده باشد
دکتر نادر نوری
یک
در تقویم ها 53 قبل از هجرت می نویسند در حالیکه 54 پیش از هجرت درست است
چونکه 53 پیش از هجرت سال 571 میلادی می شود!
در حالیکه 570میلادی درست است( 54 پیش از هجرت)
دوم
طبق حدیثی از امام باقر پیامبر در 55 روز بعد از حمله ی
ابرهه ( 15 محرم) بدنیا آمده است بنا براین تاریخ
ولادت 12 ربیع الاول درست است نه 17 ربیع الاول
سوم
گروه زیادی از شیعه معتقد اند که تاریخ تولد پیامبر روز جمعه بوده است در حالی که 17 ربیع
الاول 53 یا 54 پیش از هجرت اصلا مصادف با جمعه نبوده است !
تحقیق :نادر نوری
بنام خدا
نامه ای جالب به یک پزشک
دوست عزیز خدمت شما صرع سلام عرض می کنم
آنتی بادی های خاطره ام هنوز تیتر بالایی دارند مپندار که در مقابل جریان فکرم
ترومبوزی قرار گرفته یا قلبم آمبولی تلمبه زده، نه مطمئن باش عصب عقلم
ایسکمیک نشده ریه های مشتاق من هنوز بدون نیاز بهAmbu پذیرای
اکسیژن محبت است
BBB قوی من به هیچ میکروب فراموشی اجازه ی نفوذ نخواهد داد اگر هم
به فرض محال چنین شد آن را با یک single dose سفوتاکسیم تفکر نابود
خواهم کرد
degenerationایام را به شما تسلیت می گویم از آن روزی از هم
جدا شدیم تا به حال 1000 شب یک بار مصرف پوشیده ام .آنقدر در فراق آن
روز ها گریستم که پزشکی Keratoconjunctivitis sicca و
xerophthalmia را تشخیص افتراقی قرار داد آنچنان بارها دست
حسرت برهم زدم که رهگذری گفت tylosis ریسک فاکتور کنسر مری است
هروقت در فراق آن روز ها غم می خورم دچارparadox lacrimation
می شوم
امروز به سفارش خواجه حافظ شیرازی خواستم با خون دل برایت نامه ای
بنویسم
سرنگ را برداشتم که از فضای چهارم بین دنده ای مقداری خون اسپیره کنم
که dry tap شد ! صاحبدلی چون این دید گفت برای رفع anemic بودنت
باید مقداری شعر جات تازه بخوری
رفته بودم از بقال سر کوچه یک قفسه شعر نو بخرم که دیدم دچار
grocer`s itch شده است
دریای دلم متلاطم شد گوییtachycardia با کارد به جان قلبم افتاده بود
در palpitation , palpationرا حس می کردم ترمز ترمورم بریده بود
ولحظه ای بعد
ascending impulse قضا وت به cortex مغزم هجوم آورد که
تا کی می خواهی latent period قدر شناسی ات طول بکشد؟
تو که از سیناپس تارهای وجودت محبت ترشح می شود چرا اینقدر بی تفاوت
شده ای اینقدر یخ خشک نباش کم cryoglobulin بکار
پس برایش نسخه ای نوشتم تا euphoric شود
باور بفرمایید چند وقتی است که osler`s node گرفتاری تمام انگشتانم
را فرا گرفته است وگر نه زودتر قلبم بدست گرفته ونامه ای برایتان
می نوشتم
کارهای خدا normal variation های زیادی دارد نمی دانم شاید من هم
یکی از آنها ها باشم
کسی چه می داند که در نرونهای مغزی من چه حمل وانتقالات عجیبی انجام
می شود مثل یک آتشفشان خاموشم ظاهر سردم درجه ها با باطن پر حرارت
فا صله دارد
راستش را بخواهید آنتی بادی های ذهنم بد جوری Hyperactive شده اند
دارم کم کم طی یک واکنش autoimmune عقلم را از دست می دهم
دارم همسفر صعود بخار می شوم مطمئنم در آینده ای نزدیک دکتر عزراییل اُف
طی یک عمل حراجی مرا از زندگی حتمی نجات خواهد داد بیشتر ازین
نمی خواهم با نوشتهای ectopic اتلاف وقت را به peak برسانم
دوست شما دکتر غلامعلی نوری اردیبهشت 1372
یکی می نالید از درد سینه
کای خدا شکرت زندگی اینه؟
از دردش همی من بی قرارم
دمی رحمی کن بر حال زارم
از صبح تا به شام آزار می دهد
با درد دستورِ نوار می دهد
آماده کردم هر چیز برایش
زخامه و گوشت، دادم غذایش!
پس این بی وجدان وجدانش کجاست
دیگر چه خواهد ، درمانش کجاست ؟
به اوگفت قلبش با زبان حال
تو مقصری، تو ای خوش خیال
من از تو باید شکایت کنم
مپندار که من رهایت کنم !
این درد هایم خشم نهان است
پندی برای پیر و جوان است
سی روز ماه را سیگار میکشی
آن وقت از دستم هوار میکشی ؟
یا پشت فرمان یاپشت میزی
از نرمشی کم هم می گریزی
اگر هم روزی تو کوه بروی
یا که بر خیزی پیاده روی
تنها تنباکو با خود می بری
تو به جای توت توتون می خری
سیگار میکشی روزی چند پاکت
روغن وچربیست خورد وخوراکت
آنقدر خوردی تا که چاق شدی
از فشار خون ،خون دماغ شدی
ماهی یک ماهی تو هم نخوردی
من را به گوشتِ قرمز سپردی
کم چربی بخور کم روغن دان
خسته نشدی از پشت فرمان
ورزش رگت را لایروبی کند
کیست که برایت این خوبی کند
پس پند مرا اگر نشنوی
بجز درد ورنج دگر ندروی
سکته می کنم از دستت خلاص
با توچه کنم من آس وپاس
آخرش دیدی از دستت مردم
تورا با خودم آن دنیا بردم
کز اندرز من سودی نبردی
خود را به چربی ، چاقی سپردی
آتش زد ترا آتش سیگار
اما دریغا نگشتی بیدار
دکترنادر نوری 1382
شعر آی بشرا
آی بشرا
فروتنی را چه می شود گر به همه ارزان بفروشیم
با روشنی خوش بینی مطالعه کنیم
افسار افکار را چرا به بدگمانی بدهیم بیایید به خوبی ها جانی بدهیم
زندگی مگر چیست ؟
کاشت داشت برداشت محبت
محبت را احتکار نکنیم
بیایید رای اعتماد بگیریم با روح گذشت در قلوب نفوذ کنیم
اتم هیدروژنی را کوچک نشماریم انفجار بزرگ را بیاد آوریم
از گل هستی چرا خار باشیم ؟ قلب آزار نباشیم
هرزگی نکاریم با هوس معامله نکنیم
عصر را به عبث نفروشیم بر زبان مهار صبوری بزنیم ادب را ابدی کنیم
بیایید چون الماس باشیم
نور حقیقت را به دل پذیرا گردیم
اما در عین حال خدشه ناپذیر واستوار
دکتر نادر نوری
فروردین73