اقا بیا و به خاطر باران ظهور کن
ما را از این هوای سراسیمه دور کن
وقتی برای بدرقه ی عشق می روی
از کوچه های خسته ی ما هم عبور کن
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد ان دم که بی یاد تو بنشینم
بگذار به لهجه ی باران بخوانمت
مانند عشق از دل جان بخوانمت
بگذار تا به یمن ظهورت بهار محض
بر گوش شاخه های زمستان بخوانمت
ای دل ار خواهی خدا بینی برو در کربلا
از زمین کربلا تا عرش چندان راه نیست
اتش عشق تو در سینه نهفتن تا کی
همه شب در غم هجر تو نخفتن تاکی
طعنه ز اغیار تو ای یار شنفتن تا کی
روی نادیده و اوصاف تو گفتن تا کی