صفحه ها
دسته
برخي از نوشته ها
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 996325
تعداد نوشته ها : 446
تعداد نظرات : 419
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
دو کوهنورد آلمانی پیکر مردی را یافته اند که پنج هزار سال پیش در ارتفاعات آلپ بر اثر اصابت پیکان و ضربه به قتل رسیده اما با وجود گذشت این همه سال، به دلیل قرارداشتن در میان برف و یخ، نابود نشده است.  این مرد 46 ساله بر اثر ضربه و تیر کمان به قتل رسیده و در ارتفاعات 3200 متری کوههای آلپ در مرز میان ایتالیا و اتریش ناپدید شده بود تا آنکه این روزها پس از کشف جسد مومیایی او ، نخستین تصاویر آن انتشار یافته است.
 
جسد مرد یخی در سال 1991 یعنی 18 سال پیش توسط یک زوج آلمانی کشف شد و آنها او را «اوتزی» نام نهادند. کاشفان سپس به بازسازی جسد در قالب تصاویر سه بعدی از زوایای گوناگون پرداختند و با مقایسه آن دریافتند که او با انسانهای امروز چه تفاوتهایی داشته است. یکی از آنها ، تاتو و یا دستبندهایی است که او در آن زمان در دست داشته است.
 

به روشنی می توان نحوه ورود پیکان را به بدن «اوتزی» که باعث مرگ او شد ، مشاهده کرد. 
 

«مارکو سامادلی» و «گریگور اشتاشیتز» پس از کشف جسد مرد یخی تاکنون بیش از 150 هزار قطعه عکس از او گرفته اند تا جزییات آن را در قالب طرحی به نام «پروژه فتواسکن مرد یخی» به نمایش بگذارند. 
 
 
بنا بر مطالعات انجام شده توسط موسسه ریسپارمیو، این انسان اولیه در آن هنگام با یک پوست بز، کلاه و بیش از 50 تاتو که به اشکال مختلف روی بدنش نقش بسته بود، در آلپ بوده است.
 

یکی از نظریه هایی که روی این مومیایی بررسی می شود ،‌ به گفته دانشمندان ، موید آن است که قدمت آن به پنج هزار سال پیش می رسد.

دسته ها : اخبار - شگفتی ها
هفتم 1 1388 20:2

باز هم گلی به جمال قدیمی ها

در کنار سیل اخبار نه چندان خوشایند از تورم و گرانی گرفته تا افزایش سن ازدواج و جرم و جنایت  ... هر ازچند گاهی اخباری هم به گوش می رسد که باز هم غنیمت است و باعث می شود که امیدواری در انسان برانگیخته شود  .اینکه دو تا انسان بی توجه به تابوها و حرف و حدیث ها به نوای دل خود پاسخ مثبت بدهند و بدون اینکه به این عبارت کهنه«آفتاب لب بوم»توجه کنند ،طلوع دوباره وصل و یک زندگی مشترک را به نظاره بنشینند.

آقا قربان ۷۳ساله از روستایی در نزدیکی قزوین است که سالها پیش همسر خود را از دست داده و اکنون صاحب 10 فرزند و 40 نوه و نتیجه است.آقا قربان چند وقت پیش برای عیادت از یکی از اقوام خود در خانه سالمندان به خانه سالمندان امیر المومنین قزوین می رود که چشمش به صفیه خانم ۶۷ ساله ای می خورد که تنها یک دختر داشته و بعد از فوت همسرش سالها به تنهایی زندگی می کرده است و اکنون هم در خانه سالمندان است. آقا قربان چند هفته پیش به خواستگاری صفیه خانم می رود و پس از مهر ۱۴ سکه ای صفیه خانم هفته گذشته در همان خانه سالمندان مراسم عقد جالبی را با حضور برخی مسوولان شهر قزوین و دست اندرکاران خانه سالمندان و البته مطبوعاتی های شهر برگزار می کند.انشا الله که این زوج دنیات دیده خوشبخت باشند و از این دست خبرها خاصه به هم رسیدن جوان های نجیب و مهربان کشورمان هم بیش از گذشته به گوش برسد.
هفتم 1 1388 20:1

 ویژگیهای بسیار جالب ماشین رئیس جمهور امریکا!

 

دقیقا پس از آنکه بودجه کمکی برای نجات دادن شرکت‌های ماشین سازی آمریکا از ورشکستگی تصویب شد٬ از ماشین جدید رییس جمهور آمریکا پرده برداری شد. این ماشین با دو نام خوانده می‌شود "اوباماموبیل" یا "زشت"

 The Obamamobile New presidential limo is unveiled - it can withstand rocket and chemical attacksاین ماشین با شیشه‌های ضدگلوله به ضخامت ۳ اینچ. با بدنه ای مانند تانک با ضخامت ۸ اینچ و ضد بمب شیمیایی اینقدر‌ها هم زشت نیست. در جلوی ماشین دوربین‌های با دید شب تعبیه شده و در عقب تفنگ و گاز اشک آور جاسازی شده است. حتی چندین واحد خون برای اوباما در این ماشین تعبیه گردیده است تا در صورت لزوم از آن استفاده شود. باک بنزین با فوم به جای بنزین معمولی پر شده که قابل اشتعال نباشد. با اینکه لاستیک‌ها ضد گلوله هستند اما رینگ‌ها طوری طراحی شده اند که حتی در صورت انفجار لاستیک‌ها به جای لاستیک عمل کنند.

مرگ های عجیب وغریب بزرگان

۱) آرنولد بنت:

داستان نویس انگلیسی(۱۸۶۷،۱۹۳۱) وی برای آنکه ثابت کند آب شهر پاریس از نظر بهداشتی کاملا سالم است، یک لیوان از آن را خورد و در اثر تیفوئید ناشی از آن در گذشت!

 ۲) آگاتوکلس:

 (خودکامه سراکیوز ۳۶۱، ۲۸۹ ق.م) در اثر قورت دادن خلال دندان خفه شد.

 ۳) آلن پینکرتون:

 (موسس آژانس کارآگاهی آمریکا ۱۸۱۹، ۱۸۸۴) هنگام نرمش صبحگاهی به زمین خورد و زبانش لای دندان ماند و زخم شد و در اثر قانقاریای ناشی از این زخم درگذشت.

 ۴) آیزادورا دانکن:

 (رقاص آمریکایی ۱۸۷۸، ۱۹۲۷) هنگامی که در اتومبیل بود، شال گردن بلندش به چرخ عقب اتومبیل گیر کرد و گردنش شکست و خفه شد.

 ۵) اسکندر کبیر:

 (پادشاه مقدونی ۳۵۶ ،۳۲۳ ق.م) به دنبال دو روز میگساری و عیاشی در اثر تب درگذشت.

 ۶) الکساندر:

 (پادشاه یونان ۸۹۳،۱ ۱۹۲۰) یک میمون خانگی گازش گرفت و در اثر عفونت خون در گذشت.

 ۷) تامس آت وی:

 (نمایشنامه نویس انگلیسی ۱۶۵۲، ۱۶۸۵) مرد فقیری بود. به دنبال روزها گرسنگی سرانجام یک گیته به دست آورد و با آن یک دست پیچ گوشت خرید و از شدت ولع همان لقمه دهان پرکن اول گلو گیرش شد و خفه اش کرد!

 ۸) تامس می:

 (مورخ انگلیسی ۵۹۵،۱ ۱۶۵۰) بر اثر بلعیدن غذای زیادی، خفه شد.

 ۹) جان وینسون:

 (ماجرا جوی بریتانیا ۱۵۵۷، ۱۶۲۹) وی در ۷۲ سالگی از اسب به زمین افتاد و میخی وارونه بر زمین افتاده بود، در سرش فرو رفت.

 ۱۰) جروم ناپلئون بناپارت:

 (آخرین بناپارت آمریکایی ۱۸۷۸، ۱۹۴۵) در سنترال پارک نیویورک، پایش به زنجیر سگ زنش گرفت و افتاد و در اثر زخم های حاصله در گذشت.

 ۱۱) جورج دوک کلارنس:

 (انگلیسی ۱۴۴۹،۱۴۷۸) به دستور برادرش ریچارد سوم در خمره شراب خفه شد.

 ۱۲) جیمز داگلاس ارل مورتون:

 (۱۵۲۵،۱۵۸۱) بوسیله دستگاهی شبیه گیوتین که خودش آن را به اسکاتلندیان معرفی کرده بود، سر بریده شد.

 ۱۳) رودولفونی یرو:

 (ژنرال مکزیکی ۱۸۸۰، ۱۹۱۷) اسبش در شن روان گرفتار شد و سنگینی طلاهایی که به همراه داشت باعث فرو رفتن به درون ماسه شد.

 ۱۴) زئوکسیس:

 (نقاش یونان قرن پنجم ق.م) به تصویری که از یک ساحره پیر کشیده بود آنقدر خندید که یکی از رگ هایش پاره شد و مرد!

 ۱۵) ژراردونرال:

(نویسنده فرانسوی ۱۸۰۸ ،۱۸۵۵) با بند پیشبند، خودرا از تیر چراغ برق خیابان حلق آویز کرد.

 ۱۶) فرانسیس بیکن: (۱۵۶۱،۱۶۲۶) براثر گرفتاری در یک سرمای ناگهانی گرفتار شد و درگذشت.

 ۱۷) فالک فیتز وارن چهارم:

 (بارون انگلیسی ۱۲۳۰، ۱۲۶۴) در بازگشت از یک جنگل، اسبش در باتلاق افتاد و فالک که زره پوشیده بود، در درون زره اش خفه شد.

 ۱۸) کلادیوس اول:

 (امپراتور روم ۵۴ ب م. ۱۰ ق.م) با یک پر آغشته به سم خفه شد.

 ۱۹) کنت اریک مگنوس آندرئاس هرس ستنبورگ۱۸۶۰، ۱۸۹۵) این انگلیسی در اثر خشم ناشی از مستی، با سیخ بخاری به دوستش حمله کرد، اما خودش توی بخاری افتاد و سوخت.

 ۲۰) گریگوری یفیموویچ راسپوتین:

 (۱۸۷۱،۱۹۱۶) وزنه ای به بدنش بستند و در رود نوا غرقش کردند.

 ۲۱) لایونل جانسن:

(شاعر انگلیسی ۱۸۶۷ ،۱۹۰۲) از روی چهارپایه پشت بار به زمین افتاد و در اثر زخمهای حاصله در گذشت.

 ۲۲) لنگی کالیر:

 (کلکسیونر آمریکایی ۱۸۸۶،۱۹۴۷) در خانه خود و در تله ای مهلک درگذشت. تله را برای دستگیری دزدان کار گذاشته بود.

 ۲۳) مارکوس لیسینیوس کراسوس:

 (سیاستمدار رومی ۱۱۵، ۵۳ ق.م) این رهبر بدنام و صراف رمی به دست سربازان پارتی با ریختن طلای مذاب در حلقش درگذشت.

 ۲۴) هنری اول:

 (پادشاه انگلیسی ۱۰۶۸،۱۱۳۵) در اثر افراط در خوردن مارماهی دچار ناراحتی روده شد و مرد.

 ۲۵) یوسف اشماعیلو:

 (کشتی گیر ترک) بر اثر سنگینی طلاهایی که به کمرش بسته بود در دریا غرق شد. چون نتوانست به راحتی شنا کند. 

بیستم 12 1387 20:27

9 ویژگی عجیب انیشتین

9 موضوع شگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتن، که شما هیچ گاه آنان را نمی دانستید.همگی ما می دانیم که انیشتن این فرمول[e=mc2] را کشف کرد. اما واقعیت آن است که چیز های کمی در مورد زندگی خصوصی اش می دانیم . او با سر بزرگ متولد شد :

وقتی انیشتن به دنیا آمد او خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می کرد، فرزندش ناقص است،اما بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه های طبیعی بازگشت .
 
اوخیلی دیر زبان باز کرد:
یکی دیگر از مشهورترین جنبه‌های کودکی اینشتین این است که او خیلی دیرتر از بچه‌های معمولی صحبت کردن را آغاز کرد. طبق ادعای خود اینشتین، او تا سن سه سالگی حرف زدن را آغاز نکرده بود و بعد از آن هم حتی تا سنین بالاتر از نه سالگی به سختی صحبت می‌کرد. به دلیل پیشرفت کند کلامی اینشتین، و گرایش او به بی‌توجهی به هر موضوعی که در مدرسه برایش خسته کننده بود و در مقابل توجه صرف او به مواردی که برایش جالب بودند باعث شده بود که برخی همچون خدمه منزل اینشتین او را کند ذهن بدانند. البته در زندگی اینشتین، این اولین و آخرین باری نبود که چنین انگ‌ها و نظرات آسیب شناسانه‌ای به او نسبت داده می‌شد.
 
حافظه اش به خوبی آنچه تصور می شود نبود :
 
مطمئنا انیشتن می توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند،اما برای به یاد آوری چیز های معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه اش برای این فراموشکاری، مختص دانستن آن [تولد ]برای بچه های کوچک بود.یا بطور مثال انیشتین سرعت صوت را از حفظ نمیدانست و وقتی از وی دراین مورد سوال میکردند میگفت اینها چیزهایی است که همه آنرا میدانند پس من وقتم را برای دانستن آنها تلف نمیکنم!
 
او ازداستانهای علمی-تخیلی متنفر بود :
انیشتن از داستانهای تخیلی بیزار بود. زیرا که احساس می کرد ،آنها باعث تغییر درک عامه مردم ازعلم می شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیز هایی که حقیقتا نمی توانند اتفاق بیفتند میدهد. 
به بیان او "من هرگزدر مورد آینده فکر نمی کنم،زیراکه آن به زودی می آید. به این دلیل او احساس می کرد کسانی که بطور مثال بشقاب پرنده ها را می بینّند باید تجربه هایشان را برای خود نگه دارند.
 
 او در آزمون ورودی دانشگاه اش رد شد
درسال 1895 در سن 17 سالگی،انیشتن که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است،که تا کنون متولد شده،در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوییس رد شد. 
در واقع او بخش علوم وریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد.وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد؛او گفت:آنها بی نهایت کسل کننده بودند، و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود آحساس نمی کرد.

علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشت :
انیشتن در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می شود.سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت. 
علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی پوشید، او عقیده داشت یا مردم اورا می شناسند و یا نمی شناسند.پس این مورد قبول واقع شدن[آن هم از روی پوشش] چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟
 
 او فقط یکبار رانندگی کرد :
انیشتن برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینان اش کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان،شنوندگان حضور داشت. 
انیشتن، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می داد و بیشتر اوقات راننده اش، بطور دقیقی آنها را حفظ می کرد. 
یک روز انیشتن در حالی که در راه دانشگاه بود، باصدای بلند در ماشین پرسید:چه کسی احساس خستگی می کند؟ 
راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتن سخنرانی کند،سپس انیشتن بعنوان راننده او را به خانه بازگرداند. 
عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود.انیشتن تنها در یک دانشگاه استاد بود، و در دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت، کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانست او را از راننده اصلی تمییز دهد. 
او قبول کرد، اماکمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده اش پرسیده شود، او چه پاسخی خواهد داد، در درونش داشت. 
به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد، ولی تصور انیشتن درست از آب در آمد.دانشجویان در پایان سخنرانی انیتشن جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. 
در این حین راننده باهوش گفت "سوالات بقدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ گوید"سپس انیشتن از میان حضار برخواست وبه راحتی به سوالات پاسخ داد،به حدی که باعث شگفتی حضار شد.

الهام گر او یک قطب نما بود :
انیشتن در سنین نوجوانی یک قطب نمابه عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود. 
وقتی که او طرز کار قطب نما را مشاهده می نمود، سعی می کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد.بنابر این تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند .
 

راز نهفته در نبوغ او :
بعد از مرگ انیشتن در 1955 مغز او توسط توماس تولتز هاروی برای تحقیقات برداشته شد. 
اما اینکار بصورت غیر قانونی انجام شد.بعدها پسر انیشتن به او اجازه تحقیقات در مورد هوش فوق العاده پدرش را داد. 
هاروی تکه هایی از مغز انیشتن را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد. از این مطالعات دریافت می شود که مغز انیشتن در مقایسه با میانگین متوسط انسانها،مقدار بسیار زیادی سلولهای گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است.همچنین مغز انیشتن مقدار کمی چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلویوس داشته، که این مسئله امکان ارتباط آسان تر سلولهای عصبی را بایکدیگر فراهم می سازد. 
علاوه بر اینها مغز او دارای تراکم و چگالی زیادی بوده است و همینطور قطعه آهیانه پایینی دارای توانایی همکاری بیشتر با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات است.

با این حال فقط او بود که آلبرت اینشتین شد!
بیستم 12 1387 20:26

 راز مثلث برمودا

در اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از هواپیماها و کشتی ها، بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز اسرارآمیزی در آنجا ناپدید شده اند.
این منطقه مرگبار که اصطلاحا «مثلث برمودا» یا «مثلث شیطان» نامیده می شود، از شمال به جزیره «برمودا» از باختر به « فلوریدا» و از سوی خاور به نقطه ای از اقیانوس اطلس محدود میشود. حوادث شگفت انگیزی که در این نقطه از عالم اتفاق افتاده، دانشمندان را بر آن داشته است تا در « مثلث برمودا» به مطالعه و کاوش بپردازند و در رابطه با این حوادث، نظریات گوناگون ارائه دهند، ولی این کوشش ها، تا کنون کمکی به حل معما نکرده است.
در حدود ساعت 5/10 شامگاه 29 ژانویه 1948 هواپیمای بزرگ چهار موتوره بریتانیا موسوم به « استار تایگر» هنگامی که با 26 مسافر و خدمه بر فراز « مثلث برمودا» پرواز می کرد، ناگهان به طرز اسرارامیزی ناپدید شد و دیگر هیچ خبری از آن به دست نیامد.
چند دقیقه قبل، تنها یک پیام رادیویی از خلبان هواپیما دریافت شده بود که اعلام کرده بود « هوا خوب است و هیچ مانعی وجود ندارد»

با این حال، هواپیمای « استار تایگر» ناپدید گردید و معلوم نشد چه بلایی بر سر آن آمد.
در ساعت 45/7 دقیقه بامداد روز 17 ژانویه 1949 کاپیتان با هواپیمای خود از فرودگاهی در جزیره « برمودا» به هوا برخاست تا به «کینگستون» واقع در « جامائیکا» برود، ولی این هوایما نیز هنگام عبور از فراز « مثلث برمودا» به سرونوشت هواپیمای قبلی دچار گردید.
کاپیتان 40 دقیقه پس از پرواز، طی یک تماس رادیویی، وضع هوا را عالی توصیف کرد و با اطمینان گفت که به موقع به « جامائیکا» خواهد رسید.
ولی این آخرین پیامی بود که از خلبان هواپیما دریافت شد و پس از آن، فقط سکوتی اسرار آمیز بر قرار گردید.
برای یافتن این هواپیما، قطعات شکسته آن، و یا حتی آثار روغن و بنزین بر سطح آب که می توانست سرنخی به دست دهد، جستجوی گسترده ای به عمل آمد، لیکن این جستجو کاملا بی فایده بود.
پیش از ناپدید شدن این دو هواپیما، حادثه شگفت انگیزی در مثلث برمودا رخ داده بود که توجه همگان را به خود جلب کرد و در حقیقت وجه تسمیه «مثلث برمودا» از آنجا ناشی شد.
وجه تسمیه «مثلث برمودا»
در روز 5 دسامبر 1945 پنج بمب افکن از نوع «اونجر» به منظور انجام یک پرواز تمرینی که پرواز شماره 19 نامیده می شد، از پایگاه نظامی « فورت لودردیل» واقع در « فلوریدا» به هوا برخاستند . طبق برنامه ، آنها می بایستی یک مسیر مثلث شکل را طی کنند و دوباره به پایگاه بازگردند.
قبلا جندین بار جنین تمرینی را انجام داده بودند، از این رو این ماموریت بر ایشان دشوار نبود. از سوی دیگر، خلبانان و خدمه این پنج بمب افکن را افرادی با تجربه و ماهر تشکیل می دادندم. و همه هواپیماها مجهز به بهترین دستاه بی سیم و تجهیزات هوانوردی بودند.
در ساعت 10/2 دقیقه آن روز، هر پنج بمب افکن به هوا برخاستند و با آرایشی زیبا و سرعتی در حدود 200 مایل در ساعت به سوی خاور به پرواز در آمدند.
در ساعت 45/3 دقیقه، حادثه وحشتناکی رخ داد. ستوان «تایلو» فرمانده این اسکادران طی تماس رادیویی با برج مراقبت فریاد زد:
- برج مراقبت ... وضع اضطراری پیش آمده ... انگار ما از مسیر خود منحرف شده ایم... ما قادر نیستیم زمین را ببینیم... تکرار می کنم ... ما قادر نیستیم زمین را ببینیم.
مسئول برج مراقبت پرسید:
- حالا در چه موقعیتی هستید؟
- موقعیت خود را به درستی نمی دانیم ... اصلا نمی دانیم کجا هستیم . به نظر میرسد راه را گم کرده ایم.
مسئول برج مراقبت از این سخن بر خود لرزید. چگونه ممکن بود پنج هواپیما، با سرنشینان پر تجربه خود، در شرایطی که هوا کاملا مساعد بود راه خود را گم کنند.
برج مراقبت گفت:
- طاقت داشته باشید. به سوی غرب پرواز کنید.
ستوان « تایلور» پاسخ داد:
- ما اصلا نمی دانیم غرب کجاست... همه دستگاه ها از کار افتاده ... همه چیز شگفت انگیز است. هیچ جهتی را نمی توانیم تشخیص دهیم.
حتی اقیانوس شکل دیگری به خود گرفته است...
چند لحظه بعد، دوباره صدای ستوان« تایلور» به گوش ریسید که دیوانه وار فریاد زد:
- ما وارد آب های سفید می شویم ... خطر همچون دشنه ای به سوی ما می آید... کمک ... کمک ...
و این آخرین پیام ستوان « تایلور» بود و صدای او برای همیشه خاموش شد.
مسئولان فرودگاه، وضع اضطراری اعلام کردند و یک هواپیمای « مارتین مرینر» با 13 سرنشین و مجهز به کلیه وسایل نجات از زمین برخاست تا به جستجوی پنج هواپیمای بمب افکن بپردازد، ولی شگفت اینکه این هواپیما نیز به همان سرنوشت پنج بمب افکن دچار گردید و برای همیشه ناپدید شد.
در ساعت 4/7 دقیقه بعد از ظهر آن روز، برج مراقبت نیروی دریایی در « اوپالوکا» پیام ضعیفی دریافت کرد که مربوط به یکی از هواپیماهای پرواز شماره 19 بود. عجیب آن بود که به موجب پیش بینی، موجودی بنزین آخرین هواپیما می بایستی تقریبا دو ساعت پیش تمام شده باشد، در حالی که هنوز در آسمان بود.

سپیده دم روز بعد، 242 فروند هواپیما و 18 فروند کشتی به جستجوی هواپیماهای گمشده پرداختند، ولی اثری از آنها نیافتند. انگار این هواپیماها، قطره ای شده و به درون اقیانوس فرو رفته بودند.

هرگاه فرض کنیم که این پنج هواپیمای بمب افکن، در آسمان با یکدیگر تصادم کرده اند، می بایستی قطعات شکسته هواپیما و یا آثار و علائمی از این تصادم پیدا می شد و از سوی دیگر هنگامی که ستوان«تایلور» وضع اضطراری اعلام کرد، برخی از خدمه هواپیما می توانستند به وسیله چتر نجات، خود را از مهلکه رهایی بخشند، یا پس از سقوط در آب از وسایل ایمنی نظیر تشک های بادی و جلیقه های نجات استفاده کنند، در حالی که معلوم نیست چرا هیچ یک از این اقدامات صورت نگرفت . هواپیمای « مارتین مرینر» که به کمک این پنج هواپیما شتافته بود، به گونه ای ساخته شده بود که می توانست روی آب بنشیند، در حالی که این هواپیما نیز بی آنکه با برج مراقبت تماس بگیرد، به طرز اسرارآمیزی ناپدید شد.
واقعیت حادثه تا به امروز کشف نشده و این ماجرا همچنان در شمار یکی از اسرار حل نشده عالم، باقی مانده است. پس از این رویداد، تعداد زیادی هواپیما و کشتی همراه با سرنشینان آنها در منطقه مثلث برمودا ناپدید شده اند که تا کنون اثری از آنها به دست نیامده است و این حوادث موجب شده که دانشمندان نظریات گوناگون در رابطه با « مثلث برمودا» ارائه دهند.
نظرات دانشمندان در ارتباط با مثلث برمودا
پاره ای از این دانشمندان بر این اعتقادند که از مثلث برمودا، دریچه ای به دنیای دیگر گشوده می شود و این کشتی ها و هواپیماها از آن دریچه به بعد دیگری که برای ما ناشناخته است منتقل می شوند.
و گروهی دیگر گناه این حوادث را به گردن موجودات فضایی می اندازند و می گویند که ساکنان کرات دیگر، کشتی ها و هواپیماها را با سرنشینانش برای تحقیق به کرات خود می برند.
برخی دیگر نیز با توجه به فرضیه فرو رفتن قاره افسانه ای آتلانتیس به زیر آب ، بر این باورند که در اعماق آب های مثلث برمودا، بلور عظیمی وجود دارد که اشعه ای قوی تر از لیزر از آن ساطع می شود و این اشعه کشتی ها و هواپیماها را ذوب می کند. در نقشه های قدیم یقاره ای به نام « آتلانتیس» به چشم می خورد که امروزه اثری از این خشکی وجود ندارد، و دانشمندان حدس می زنند بر اثر وقوع فاجعه ای که ماهیت آن هنوز بر بشر معلوم نیست، در منطقه «مثلث برمودا» به اعماق اقیانوس فرورفته باشد.  موقعیت مثلث برمودا مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.

وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد. »
مشاهدات و گزارشات
در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.

این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعا قطع شده‌اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.

در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایق‌های ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده‌اند.

در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. "خطری همانند یک خنجر هم اکنون ... به سرعت می‌آید ... ما نمی‌توانیم فرار کنیم ..." در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.
علل واقعه علل فرضی طبیعی
توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارائه شده است که معمول‌ترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:

جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه
زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها می‌شود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد
که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب می‌شود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.
 
علل فرضی غیر طبیعی دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرنده‌هایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین
آمده‌اند، می‌تواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.

یکی از عجیب‌ترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارائه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف
اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال
به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده می‌کردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها می‌گردد.

ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام « در مورد بشقاب پرنده‌ها » ابزار می‌دارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط می‌دهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد می‌کنند که دارای طرحی یونیزه شده است و می‌تواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار می‌کرد که چگونه
نیروی مغناطیسی کنترل شده و می‌تواند باعث نامرئی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی می‌دانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرنده‌ها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند.گذشته و آینده برمودا

به نظر می‌رسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانه‌ها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبره‌ها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده می‌شده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در
عصر فضا
نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.

اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمی‌شود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمی‌یابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه می‌دارد.


  • آیا این مثلث دوباره قربانیان دیگری می‌گیرد؟

     
  • آیا بشر موفق به کشف راز آن خواهد شد؟

     
و بسیاری آیاها و پرسشهای بی جواب دیگر که مسلما در ذهن شما هم وجود دارد.
پانزدهم 12 1387 13:15

 پسربچه 13ساله پدر شد

ماجرای شگفت آور پسری که در 13 سالگی پدر شد

به گزارش روزنامه سان ، الفى پسر 13 سالۀ انگلیسی که چهره‌اش او را بیش از 8 سال نشان نمى‌دهد از دختر 15 ساله (چنتل) صاحب فرزند دخترى شد. آن دو وقتى ‌از موضوع مطلع شدند تصمیم به سقط جنین گرفتند اما بعد پسرک فکر کرد بد نیست که پدر شدن را نیز تجربه کند. الفى که هیچ درآمدى ندارد و تنها گاهى اوقات حدود 10 پوند از پدرش پول تو جیبى دریافت مى‌کزده است به گفتۀ خود هیچگاه عواقب این تصمیم خود را نسنجیده بوده است. پسرک شرح مى‌دهد که در سال گذشته زمانى‌که تنها 12 سال داشته است براى ‌اولین بار ارتباط را با ** دخترش تجربه کرده که نتیجه‌اش چنین شده است. پدر الفى که با این چالش روبرو شده است اظهار مى‌دارد که دیگر براى هر تصمیمى دیر شده است و تنها باید مطمئن شد که پسرش در این سن به فکر بدنیا آوردن بچۀ دیگرى ‌نباشد.
 پدر شدن یک پسر بچه 13 ساله انگلیسی بر نگرانی‌های مردم این کشور درباره بالا بودن شمار بارداری‌ها در میان نوجوانان انگلیسی افزوده است.

به گزارش فارس، کشور انگلیس، در میان تمام کشورهای اروپای غربی، بیشترین شمار بارداری را در میان دختران نوجوان داراست.

شمار بارداری‌های دختران نوجوان در انگلیس 2 برابر تعداد بارداری‌های دختران نوجوان در کشورهای فرانسه و آلمان است.
بر اساس تازه‌ترین ارقام منتشر شده توسط اداره آمار ملی انگلیس، تعداد بارداری‌های زیر سن 16 سال در انگلیس در سال 1999 به میزان 3/8درصد بود اما این میزان در سال 2006 کاهش پیدا کرد و به 8/7 درصد رسید . البته شمار بارداری ها در میان دختران نوجوان در انگلیس همچنان بالا است.

انتشار خبر مربوط به پدر شدن یک پسر بچه 13 ساله در انگلیس، شوک و حیرت شمار بسیاری از مردم این کشور را به دنبال داشته است.

الفی پتن
Alfie Patten پسر بچه 13 ساله انگلیسی و شانتل استیدمن دوست دختر 15 ساله وی که ساکن منطقه ای در جنوب شرق انگلیس هستند، صاحب فرزند شده‌اند .

دیوید کامرون رهبر حزب محافظه کار انگلیس با ابراز نگرانی از روند رو به افزایش بارداری در میان دختران نوجوان انگلیسی گفت: این روند که بچه‌ها امروزه در این کشور بچه دار می‌شوند یک روند بسیار نگران کننده است.

دیوید کامرون افزود: این خیلی خوب است که شاهد بزرگ شدن بچه‌ها و پدر و مادر شدن آنها باشیم اما نه اینکه در حالی که خودشان هنوز بچه هستند صاحب بچه شوند و بچه‌ها نباید در این سن و سال به موضوع پدر و مادر شدن فکر کنند.

دیوید کامرون سپس گفت: وقوع چنین مسئله‌ای در این کشور واقعأ نگران کننده است و این مشکلی است که در نتیجه اشتباه عمل کردن به وجود آمده است و باید این وضعیت درست شود.

ایان دانکن اسمیت از اعضاء حزب محافظه کار انگلیس که مرکزی به نام مرکز عدالت اجتماعی را در انگلیس اداره می کند و پیشتر نیز رهبری حزب محافظه کار انگلیس را برعهده داشت، در اظهار نظر خود درباره این حادثه گفت: وجود این موردی که اکنون رخ داده است و یک پسر بچه 13 ساله پدر شده است نمونه ای از آن نگرانی است که حزب محافظه کار درباره آن صحبت کرده است و منظور حزب محافظه کار از نامیدن جامعه انگلیس به عنوان جامعه ای از هم گسیخته در واقع وجود چنین مواردی است.

ایان دانکن اسمیت با تأکید بر ضرورت رسیدگی به این مسائل و جلوگیری از وقوع آنها، گفت: این مشکلات در جوامع معینی به وقوع می‌‌پیوندند و لازم است تا به منظور حل این مسئله، توجه‌ها بر روی این جوامع متمرکز شود.

گوردون براون نخست وزیر انگلیس نیز در واکنش به این حادثه گفت: من از جزئیات دقیق این مسئله اطلاعی ندارم اما معتقدم همگی‌مان به طور مسلم خواستار این هستیم که از بارداری‌های سنین نوجوانان اجتناب شود .

از سوی دیگر، اد بالز وزیر کابینه دولت گوردون براون در امور مربوط به بچه‌ها، پدر شدن این پسر بچه 13 ساله انگلیسی را حادثه‌ای بسیار ناخوشایند و غیر عادی توصیف کرد و گفت: ما به عنوان یک جامعه می‌توانیم این اطمینان را به وجود آوریم که شمار بارداری های نوجوانان در این کشور روند رو به پایینی را در پیش خواهد گرفت .

گفتنی است، الفی که چهره اش در حد یک پسر 8 ساله دیده می شود با قد 1.22 متر و 
Chantelle که 2 سال از او بزرگتر است، چهار روز پیش ، صاحب یک فرزند دختر شدند.

وقتی خبرنگار از او سوال کرد ، هزینه نگهداری کودک را چگونه تأمین می کند، او پرسید:" هزینه یعنی چی؟"
ظاهرا مادر بچه ، در نحوه استفاده از قرص های ضدبارداری دچار اشتباه شده بود.

پدر الفی که دارای 9 فرزند است در این زمینه گفت:" شاید الان کمی دیر شده باشد ، اما حداقل من به او تذکر دادم که به فکر فرزند دیگر نباشند!"
دسته ها : اخبار - شگفتی ها
سوم 12 1387 17:19

 پدیده های جوی استثنائی 


رنگین کمان سفید یا رنگین کمان ماه
Moonbow :

این نوع رنگین کمان بر خلاف رنگین کمانهای معمول که بواسطه تابش نور خورشید ایجاد میشوند ، بدلیل تابش نور ماه بوجود می آیند . این نوع قوس و قزح بخاطر ضعیف بودن نور ماه کم رنگ تر است .

کمربند زهره ، کمربند ونوس
Belt of Venus :

کمربند ونوس پدیده ایست که در غروبهای غبارآلود ، بصورت نواری صورتی یا ارغوانی رنگ ، بین آسمان و افق دیده میشود .

ابرهای ناکتیلوسنت  :

این پدیده بصورت ابرهای نازک و آبی رنگی است که در آسمان غروب میدرخشند .

ماه رنگی
Colored Moon :

بدلیل شرایط جوی متفاوت ، ماه ممکن است به یکی از رنگهای آبی ، نارنجی یا قرمز دیده شود .

غبار الماس :

غبار الماس گونه ای مه است که از یخ زدن قطرات ریز آب ایجاد میشود .

باران غیرآبی
Non-aqueous Rain :

این باران که به ندرت اتفاق می افتد بجای آب حاوی حیوانات و حشرات است . دانشمندان هنوز در مورد نحوه پیدایش این نوع باران مطمئن نیستند .

رنگین کمان آتشین
Fire rainbow :

پدیده بسیار نادری است و زمانی اتفاق می افتد که خورشید در عرضهای جغرافیایی بالای ۵۸ درجه است و نور آن از لابه لای ابرهای رشته ای
cirrus بتابد .
 

پرتو سبز Green Ray :

پرتو سبز مدت کوتاهی قبل از غروب و بعد از طلوع خورشید پدیدار میشود و به صورت نور سبز رنگی است که در بالای خورشید برای مدت بسیار کوتاهی میدرخشد .


هاله
Haloe :

پدیده ای نوری است که در اطراف خورشید ، ماه و یا هر منبع نورانی قوی دیگری مانند چراغهای خیابان قابل مشاهده است .

مرد باردار دوباره باردار شد !!
توماس بیتی که در جهان به عنوان « مرد باردار» معروف است و اخیرا یک دختر بدنیا آورده، در گفت و گو با شبکه ABC اعلام کرد ، بچه دوم او در خردادماه سال آینده متولد می شود.
هرچند توماس بیتی، 34 ساله، قانونا مرد به حساب می آید.
به گزارش البرز به نقل از ایرانتو ، وی پس از زایمان اول خود، دریافت هورمون های مردانه را که هر دو هفته یکبار انجام می داد قطع کرد.
آقای بیتی در تیرماه امسال یک دختر به نام سوزان را در بیمارستانی در شهر بند ایالت اورگان بدنیا آورد.
تصمیم او برای باردار شدن به دنبال عدم امکان بارداری همسر 46 ساله او اتخاذ شد.
وی این بار نیز با استفاده از اسپرم یک اهداکننده ناشناس و بوسیله تلقیح مصنوعی باردار شده است.
این گزارش حاکیست، بیتی خاطرات خود را در قالب کتابی با عنوان «
Labour of Love
» یا «درد عشق» (درد زایمان) به نگارش درآورده که همین هفته منتشر می شود.
این زوج همچنین مجموعه عکس های خود را به مؤسسه
Getty image
فروخته و یک شبکه انگلیسی نیز از جریان زندگی آنها سریال مستند ساخته است.
با اینکه این زوج توانستند از فعالیت های تبلیغاتی خود، 2 میلیون دلار جمع آوری کنند، اما توماس دلیل این کارها را علاقه به مشهور شدن عنوان کرده است.
او پنج سال با زنش نانسی زندگی کرده است و در کنار هم به کار چاپ تصویر روی تی شرت اشتغال دارند.
 توماس بتی مرد آمریکایی که زن به دنیا آمده بود اما برای “تنظیم” جنسیت تحت عمل جراحی قرار گرفته بود او تیر ماه امسال زایمان کرد و دختری بدنیا آورد او بدلیل عدم توانایی همسرش  تصمیم گرفت خودش باردار شود

آقای بیتی در هاوایی با نام “ترسی لاگوندین” به دنیا آمد و بزرگ شد و یک بار در مسابقه زیبایی دختران نوجوان به مرحله نهایی رسیده بود

دخترخوب و نازنین

دسته ها : اخبار - شگفتی ها
بیست و سوم 11 1387 10:24

به گزارش خبرنگار "سرویس فضای مجازی" خبرگزاری فارس، احمد عطامهر نویسنده وبلاگ تخصصی"حشره شناسی" در تازه‌ترین پست‌ وبلاگ خود موضوعی را با عنوان "حشرات خوردنی" مطرح کرده است.
برپایه این گزارش در این وبلاگ می‌خوانیم

حشره خواری یا
entomophagy یا insect-eating هنوز هم در بسیاری از جوامع سنتی در سراسر دنیا رواج دارد. صرف نظر از اینکه چه احساسی نسبت به حشره خواری داشته باشید دانستن و شناختن حشره‌های خوردنی خالی از لطف نیست.
اول اینکه در شرایط بحرانی مثل قحطی و بی غذایی به کار می‌اید و دوم اینکه تحمل انسان را نسبت به بودن تصادفی یکی از آنها در غذا بالا می‌برد.

*کرم حشره ویچتی Witchetty grubs
در استرالیا بیشتر طرفدار دارد و تازه آن خامه‌ای و خوشمزه است.بیشتر شبیه آجیل با طعم تخم مرغ خام است.
*شفیره کرم ابریشم Silkworm pupae
مزه آنها وقتی گرم باشند مخصوصاً وقتی لب سوز باشد باور نکردنی است چینی‌ها مزه آنرا دوست دارند.
*کژدم Scorpions
چینی‌ها کژدم را زنده گرفته و در آب نگهداری می‌کنند هنگام مصرف آنرا چند دقیقه‌ای در کنیاک می‌اندازند تا بیهوش شود سپس دمش را جدا کرده و بقیه را می‌خورند. کژدم جویدنی و مزه ماهی می‌دهد.
*حشره استینک Stink bugs
در اندونزی بخصوص بچه‌های زیر 10 سال آنرا دوست دارند. این حشره را برشته و کباب شده می‌خورند. جویدنی شبیه کرم است برای غذای حاضری عالیه. مزه آن شبیه جویدن تخم آفتابگردان خام می‌باشد.
*سجاقک Dragonflies
اندونزیایی‌ها شکار آنرا یک نوع تفریح می‌دانند. بعد از شکار آنرا در روغن نارگیل سرخ کرده و شبیه آبنبات می‌خورند.
*لارو غذا Mealworms
در مکزیک آنرا با اسپاگتی می‌خورند.
*ملخ Grasshoppers
خوردن ملخ در مکزیک رواج دارد. در پخت آن از سیر هم استفاده می‌شود.
*رطیل Tarantulas
بصورت داغ و در کامبوج رواج دارد. مزه آن منحصر به فرد است.
*موریانه Termites
اسنک مورچه در اوگاندا طرفداران زیادی دارد. شکار آنها هم جالب است. ابتدا تکه پارچه‌ای را به طرف در ورودی لانه آنها پرت می‌کنند و وقتی مورچه‌های سرباز به پارچه بعنوان مهاجم حمله کردند پارچه را بسته مورچه‌ها را جمع کرده می‌خورند.
*هزار پای ماپینMopane caterpillar
در کشور آفریقایی بوتسوانا
Botswan بعد از شکار آنها را از یک طرف فشار داده تا مایع بدنشان خارج شده سپس آبپز می‌شود.
* Palm grubs
حشره‌ای که در پرو بصورت خام خورده می‌شود
*جیرجیرک Crickets
به مانند ملخ مصرف خوراکی دارد. 
 

توجه داشته باشید اکثر حشرات خوردنی هستند ولی باید جانب احتیاط را هم رعایت کرد.
اگر کسی نسبت به میگو.صدف. گرد و خاک و شکلات حساسیت دارد نباید حشره بخورد. حتی اگر آلرژی هم نداشته باشید نباید حشره را بصورت خام بخورید مگر در شرایط خاص.

دسته ها : شگفتی ها
بیستم 11 1387 16:54
X