سلام كعبه
سلام كعبه! سلام آستان سبز سجودم *** سلام قبله من! هستىام! تمام وجودم
سلام عشق نجیبى كه صاف و ساده و پاكى *** فداى نیم نگاهت تمام بود و نبودم
شب است و بستهام احرام اشك را به نگاهم *** شب است و منتظر یك طواف، كشف و شهودم
رسیدهام به تو در اوج عشق و شور و تغزّل *** رسیدهام به تو در اولین پگاه صعودم
زلال و ساده و بىپرده مىسرایمت امشب *** پس از گذشتن عمرى كه پردهدار تو بودم
دلم كبوتركى بود از نژاد تحیر *** كه سر بریدهام آن را در آستان ورودم
به زیر بارش چشمان آشناى تو امشب *** چه پاك و آبى و آرام و مهربان شده بودم!
مرا كبوتر این گنبد ستاره نشان كن *** كه روى بام تو معنا شود فراز و فرودم
رسیده لحظه بدرود و مثل لحظه احرام *** دوباره در تب لبّیك در گرفته وجودم!