تبیان، دستیار زندگی
شانزدهمین دوره بازی های آسیایی مهم ترین رخداد ورزشی سال 2010 آسیا و سال 1389 شمسی بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاهی به بازیهای آسیایی گوانگجو

ورزشکاران ایران در گوانگجو

شانزدهمین دوره بازی های آسیایی مهم ترین رخداد ورزشی سال 2010 آسیا و سال 1389 شمسی بود. شاید برگزاری جام ملت های آسیا در رشته فوتبال در آغاز سال 2011 کمی بتواند این رخداد را در ایران تحت تاثیر قرار دهد اما به لحاظ بین المللی بدون شک این بازی های آسیایی است که بیشترین اهمیت را در عرصه ورزش بین المللی دارد.

با این اوصاف چین برای ایران خوش یمن بود و گوانگجو شد اسطوره گاه ایرانیان.

انگار نه انگار که به فاصله دوسال پیش در پایتخت چین چگونه کاروان ایران زمین گیر شده بود و المپیک به کام همه ایرانی ها زهر شده بود. گوانگجو برای ورزش ایران که تازه یک سال بود انتقال قدرت را پشت سر گذاشته بود به سرزمینی رویایی تبدیل شد؛ جایی که انصافاً تحسین آسیایی ها را به همراه داشت و ورزش ایران به دایره قدرت بازگشت.

کاروان 362 نفره ایران از 10 آبان ذره ذره به مرکز صنعتی چین وارد شد و از همان روزهای نخست شروع کرد به مسابقه دادن؛ مسابقه ای که امیدهای ناامید فوتبال شروع کردن گرچه برای خودشان خوش یمن نبود اما ورزش ایران را به قله ای رساند که اگر واقع بینانه به آن نگاه نشود حتماً قله ای است ناامن مثل قله های دیگری که در جهان وجود دارد.

اولین طلای کاروان ایران در پنجمین روز بازی ها به عبارتی با ارزش ترین طلا کسب شده بود. علیرضا نصر آزادانی در اولین مبارزه حریف کره ای را برد و در فینال تکواندوی کاری از قزاقستان را از پیش رو برداشت. همین طلای روز اول زمینه ساز کسب عنوان چهارمی بازی ها برای ایران شد.

20 طلای دور از انتظار

اینکه ورزش ایران ظرفیت کسب 20 مدال طلا (یعنی چهار درصد مدال های طلای توزیع شده در بازی های آسیایی) را دارد ادعای گزافی نیست. کاروانی با این عظمت و ورزشی که روز به روز بزرگتر می شود نباید حتی به این تعداد هم قانع باشد اما نکته جذاب این بود که هیچ مقام رسمی ای قبل از بازی ها جرات نکرد بگوید می رویم 20 طلا بگیریم.

شاید پیش بینی های دو سال پیش در پکن آقایان را ترسانده بود اما هر چه بود در محافل خصوصی گاهی عدد بیست را می شد بشنوی و البته تعجب کنی. با این اوصاف ایران 20 طلا گرفت و برخلاف سال های گذشته نمی شود گفت N طلا نگرفت. ورزش ایران 20 طلا گرفت و این عین طلاهایی بود که می توانست بگیرد. به عبارتی نه داوران حق یک ایرانی را در فینال خوردند (مثل آنچه برای بی باک در فینال وزن ششم تکواندو در دوحه قطر افتاد) و نه ورزشکار ایرانی در فینال مستحق پیروزی بود و به اتفاقات ورزش باخت. ایران بیست طلا گرفت تا دوستان ذوق زده شوند و دم از حماسه بزنند و مطلعان را با این پرسش رو به رو کنند که اگر 20 طلای ایران حماسه بود پس 99 طلای چین چه بود؟

آقایان فراموش کردند که کسب بیست طلا در گوانگجو به لطف برگزاری بازی ها در چین اتفاق افتاد و اگر چینی ها شهرت رسیدن به مرز 200 طلا را نداشتند ما 20 طلا نمی گرفتیم. برگزاری بازی ها در چین این کمک را به ایران کرد که بتواند مدال بیشتری کسب کند.

کاروان ایران در پنج رشته تیمی شرکت کرده بود که غیر از فوتبال همگی سربلند شدند و اغلب فراتر از حد انتظار. هندبال را باید موفق ترین دانست کسب عنوان نایب قهرمانی در حضور تمام قدرت های آسیا آن هم برای نخستین بار.

علیرضا نصر آزادانی به همراه سعیدلو و علی آبادی

ارزشمندترین طلا

اولین طلای کاروان ایران در پنجمین روز بازی ها به عبارتی با ارزش ترین طلا کسب شده بود. علیرضا نصر آزادانی در اولین مبارزه حریف کره ای را برد و در فینال تکواندوی کاری از قزاقستان را از پیش رو برداشت. همین طلای روز اول زمینه ساز کسب عنوان چهارمی بازی ها برای ایران شد. در واقع این مبارزه تنها مبارزه رودرروی یک ایرانی و یک قزاق در فینال بود و اگر نصر آن مبارزه را باخته بود در روز آخر تعداد طلاهای ایران و قزاقستان با هم برابر می شد و عنوان چهارمی به قزاق ها می رسید که نقره بیشتر داشتند.

مسابقه مدیران

طلای نصر آزادانی البته تنها آغازگر کسب راهی که به کسب 19 طلای دیگر منجر شد، نبود. بلکه حاشیه های مدیریتی هم از همین طلا شروع شد. سکوی اهدای مدال این وزن تنها سکویی بود که شاهد دو مدیر تراز اول ایرانی بود. سعیدلو مدال طلا را بر گردن قهرمانان انداخت و علی آبادی دسته گل قهرمانان را اهدا کرد تا اینجا همه چیز خوب پیش رفت اما بعد از مراسم اهدا مدال مبارزه برای اهدای مدال شروع شد علی آبادی انتظار داشت به فاصله چند ساعت در سالن ووشو حداقل یک مدال طلا را بر گردن قهرمانان ایرانی بیندازد اما تحرکات مردی که هیچ ربطی به کمیته ملی المپیک ندارد اما توانسته بود با هدایای زعفرانی خود به ساختار شورای المپیک نزدیک شود، باعث شد دوباره سعیدلو برای اهدا مدال پای سکو برود و علی آبادی دست خالی راهی سالن بسکتبال شود و حتی نماند تا کسب سومین طلای ووشو کاران را هم ببیند.

این مسابقه مدیریتی آنقدر ادامه پیدا کرد که آش حسابی شور شد و از تهران پیام رسید که دوستان یا تمام اش کنید یا وقتی برگشتید تهران استعفا بدهید که البته دوستان ترجیح دادند در ظاهر تمام اش کنند و چنین شد که علی آبادی مدال یک آزادکار را اهدا کرد.

پنج مدال طلا از روی تشک های کشتی فرنگی به کاروان ایران رسید تا بنا به حق لقب موفق ترین مربی ایرانی را بگیرد. گرچه آزادکاران هم موفق بودند و طلایی اما کسب عنوان چهارم آسیا و البته خلق حماسه بدون حضور بنا حتماً غیرممکن بود. بنا تیمی را راهی مسابقات کرد که حتی با شکست مایوس کننده سوریان در روز اول از هم نپاشید و طلا درو کرد تا خستگی همه در برود.

تیم ملی هندبال

تیم های سربلند

کاروان ایران در پنج رشته تیمی شرکت کرده بود که غیر از فوتبال همگی سربلند شدند و اغلب فراتر از حد انتظار. هندبال را باید موفق ترین دانست کسب عنوان نایب قهرمانی در حضور تمام قدرت های آسیا آن هم برای نخستین بار. وقتی متوجه می شویم هندبال شاهکار کرد که بدانیم اصولاً قرار نبود این تیم راهی بازی ها شود اما حضور یک مربی اسلوونیایی به نام ماجک تیم را متحول کرد و در نهایت تیم که امید صعود از گروه خود را هم نداشت در فینال به قهرمان هفت دوره گذشته بازی ها باخت.

والیبال دومین تیمی بود که به فینال رسید شاگردان حسین معدنی در راستای موفقیت های دو سال گذشته از پس چین و کره جنوبی برآمدند اما در فینال اسیر غرور خود شدند تا ژاپن یک طلا به گنجینه اش اضافه کند. بسکتبال هم در غیاب ستاره هایش یک قدم تا قهرمانی فاصله داشت اما در نیمه نهایی اسیر داوران و تماشاگران چینی شد تا در یک مسابقه نزدیک فینال را از دست بدهد و در نهایت به تکرار برنز چهار سال پیش رضایت دهد.

کبدی هم با دو تیم در بازی ها حاضر بود و با وجود اینکه تیم های کمی در مسابقات کبدی حاضر بودند اما یک نقره و یک برنز برای تیم های مردان و زنان کبدی یک موفقیت محسوب می شود و اما امید تنها تیمی که موفق نبود شرح شکست تیم امید و پیروانی و کفاشیان شهره عام و خاص است و تکرارش ملال آور.

محمد بنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی

کشتی روی شانه بنا

پنج مدال طلا از روی تشک های کشتی فرنگی به کاروان ایران رسید تا بنا به حق لقب موفق ترین مربی ایرانی را بگیرد. گرچه آزادکاران هم موفق بودند و طلایی اما کسب عنوان چهارم آسیا و البته خلق حماسه بدون حضور بنا حتماً غیرممکن بود. بنا تیمی را راهی مسابقات کرد که حتی با شکست مایوس کننده سوریان در روز اول از هم نپاشید و طلا درو کرد تا خستگی همه در برود. در این میان شکست سوریان هم حسابی برنامه ها را به هم ریخت ضمن آنکه باخت علی اکبری برابر حریف قراق کمی مشکوک بود. آن سو در هوای آزاد دوباره رضا یزدانی ظهور کرد و البته سایرینی که غلام محمدی را سربلند کردند.

طلای روی آب

قایقرانی با جمعیتی حدوداً 100 نفره 30 درصد کاروان ایران را تشکیل می داد و البته 4 رشته در دل این یک رشته بود. به دراگون بت و بادبانی امیدی نبود و آنها فقط تجربه کسب کردند اما در کانو کایاک و روئینگ احمد دنیا مالی روسفید شد. قایقرانی با کسب دو طلا و شش مدال در مجموع راهی تازه را برای ورزش ایران گشود و به جمع باشگاه مدال آوران وارد شد.

تکواندو، کاراته و البته ووشو بدون هیچ شکی پشتوانه ورزش ایران در بازی های مختلف هستند. البته یک برادر ناخلف به نام جودو همیشه کار را نیمه تمام می گذارد.

دو و میدانی و یک ستاره

سجاد مرادی بی شک ستاره دو و میدانی ایران بود که هم نقره 1500 متر را گرفت و هم به کمک امیر برادرش طلای 800 متر را بر گردن انداخت.احسان حدادی مثل خودش  بود و خیلی ساده طلای پرتاب دیسک را از آن خودش کرد در این ماده محمد صمیمی هم برنز گرفت تا خیالمان راحت باشد تا سال ها در این ماده مدال داریم.

کاوه موسوی در پرتاب چکش نقره ای را دشت کرد که اصلا در محاسبات نیامده بود. در عوض لیلا رجبی مدال پرتاب وزنه را از دست داد.

محسن محمد سیفی

رزمی ها، پشتوانه کاروان

تکواندو، کاراته و البته ووشو بدون هیچ شکی پشتوانه ورزش ایران در بازی های مختلف هستند. البته یک برادر ناخلف به نام جودو همیشه کار را نیمه تمام می گذارد.

جودو حتی آرش میر اسماعیلی را برگرداند اما دست شان باز هم به طلا نرسید. محمد رضا رودکی که او هم مدتی با جودو نبود تنها برگ برنده جودو شد و دو مدال گرفت تا بقیه تشویقش کردند و خودشان روی تاتامی باختند.

تکواندو 12 ورزشکار به گوانگجو قرستاد و 9 مدال به تهران آورد. کرمی، نصر آزادانی و باقری معتمد سه طلای کاروان تکواندو بودند.ووشو هم سه طلایی شد. قلی نژاد، سیفی و تنها بانوی طلایی ایران آزادپور ووشو را سربلند کردند، آنها سه برنز هم گرفتند.

14 مدال به زنان ایرانی رسید. یکی از آنها طلا بود و یک نفر که سه مدال گرفت. الهه احمدی سه نقره در تیراندازی گرفت و اصلا کارنامه تیراندازی را زنانه کرد.در تکواندو بالاخره فینال را تجربه کردیم و چهار مدال گرفتیم. ووشو یک طلا داشت و یک برنز.

بازنده ها

تیر و کمان با آن همه ادعا در گوانگجو یک شکست خورده به تمام معنی بود. آنها در همان دور اول حذف شدند و ایم برتی تیر و کمان ایران غیرقابل باور بود.

شنا و شیرجه کاری نکردند که قبلا انجام نشده باشد. شاید حضور محمد علیرضایی در فینال 50 متر قورباغه یک موفقیت محسوب شود که البته آن هم نتیجه کار فدراسیون قبلی بود. ژیمناستیک آنقدر معمولی و قابل پیش بینی بود که هنوز از سفر برنگشته بودند سازمان تربیت بدنی تصمیم گرفت رئیس اش را عوض کند.

دوچرخه سواری اگر چه در یک رشته سرعتی برای نخستین بار مدال گرفت اما در مجموع آنچنان بد بود که به گذشته اش در دوحه هم نزدیک نشد.

شمشیر بازی دیگر رشته ای بود که به سایه خودش هم نزدیک نشد. در هر سه اسلحه فدراسیون باقرزاده شکست خورده نام گرفت و حتی دو برنز دوره قبل را هم بدست نیاورد.

اسکیت، تنیس روی میز و شطرنج هم سایر بازنده های آسیایی بودند. شاید بوکس را بشود بازنده دانست اما وزنه برداری یک برنده بود برنده ای که تنها مثل امروز خودش بود نه مثل گذشته های طلایی اش.

خدیجه آزادپور

زنان مدال آور

14 مدال به زنان ایرانی رسید. یکی از آنها طلا بود و یک نفر که سه مدال گرفت. الهه احمدی سه نقره در تیراندازی گرفت و اصلا کارنامه تیراندازی را زنانه کرد.در تکواندو بالاخره فینال را تجربه کردیم و چهار مدال گرفتیم. ووشو یک طلا داشت و یک برنز.

در رشته تیمی کبدی هم برنز به گردن انداختیم و در قایقرانی هم مدال بانوان در برخی مواد نصیب پاروزنان ایرانی شد. به هر روی کارنامه ایران کاروان 88 نفره زنان ایران درخشان بود.

زبان آمار

جدول رده بندی مدال ها و ستون های تطبیقی آن کاملا نشان می دهد هر کشور در طول چهار سال گذشته چه کرده است. توجه کنید که تعداد مدال های توزیع شده در گوانگجو 13 درصد اضافه شده است. بالطبع افزایش 13 درصدی مدال های هر کشوری امری است نسبتا عادی.

در این بین کشور پاکستان توانست جهش خیره کننده ای داشته باشد و توانست نسبت به دوره گذشته 11 رده صعود داشته باشد. شاید آنها در میان آن سیل سراسری و آن جامعه ناپایدار موفق به خلق یک فوق حماسه شده اند. حتما آنجا هم رئیس ورزش پاکستان این نتیجه را حاصل حضور خودش دانسته اگر چنین نکرده باید سفری به ایران داشته باشد یا حداقل رسانه های ایران را مروری بکند. پاکستانی ها که فارسی بلد هستند.

بخش ورزشی تبیان


منبع: شرق