ژاوی هم حریف لیگ ایران نیست
روزی روزگاری حمید شیرزادگان بود، همایون بهزادی و حسین كلانی. صفر ایرانپاك و قلیچخانی. بعدها حمید علیدوستی آمد و ناصر محمدخانی. این چرخه ادامه داشت تا علی كریمیها متولد شدند، كریم باقری و خداداد عزیزی. مهدی مهدویكیا و علی دایی. شوت كریم باقری از فاصله 40، 50 و حتی 60 متری كه به تور دروازه میچسبید، تماشاگر را به وجد میآورد و همین كافی بود. یا سرعت فرار مهدی مهدویكیا كه همه به او میگفتند موشك. همین چند سال پیش بود كه خیلی از تماشاگران برای دیدن دریبلهای علی كریمی به استادیوم میرفتند. چیزی که سالهاست حسرت کشورهای عربی است و آرزو دارند تنها یک دیدار از لیگ برترشان بیش از 10 هزار تماشاگر داشته باشد.
اینجا اوضاع به شکل قطر نیست اما ذاتیتر و طبیعیتر و به تبع آن بسیار پرارزشتر است. اینجا ما بدون سرمایهگذاری عظیم بر روی امور تبلیغاتی و فقط به سبب پیشینه دستاوردهای ورزشی فوتبالیستهایمان استادیومهای شهرستانها را هر هفته پر و سرشار از فوتبالدوستان میبینیم و اگر پخش تلویزیونی برخی مسابقات در کار نبود، بازیها در تهران نیز پرتماشاگرتر میشد. میتوان بهترین ستارهها را خرید و با هزینههای کلان مدرنترین استادیومها را ساخت و محیطها را آذین کرد اما نمیتوان فوتبال طبیعی و پرشور و زیبا را داشت و ارائه کرد مگر اینکه ذاتا صاحب آن باشید و مسالهای از این دست در بطن جامعهتان وجود داشته و یک چیز جاری و سیال باشد.
کشورهای عربی منطقه با پولهای نجومیشان «شکوه» میخرند و زیبایی بعدی و محیطی به ارمغان میآورند اما نمیتوانند فوتبال را به معنای ذاتی و طبیعی آن جاری کنند و به تبع آن از ایران عقب میمانند. دستاوردهای ملی فقط با پول خلق نمیشود بلکه ریشه در علایق و سنتها دارد و اینکه لیگهای قطر و امارات با سابقه چند دهه خرجهای نجومی باز هم صاحب اصالت و راحتی و غنایی نیستند که در لیگ ایران وجود دارد، از همین تفاوت عظیم ذاتی برمیخیزد.
برای این مساله می توان به جام ملتها یا جام جهانی بازگشت. در جام ملتها تیم های بحرین ، امارات و قطر تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا ایران را شکست دهند اما این اتفاق رخ نداد. یا در بازیهای مقدماتی جام جهانی 2014 برزیل؛ قطر تمام توان خود را خرج کرد نه اینکه خود به جام جهانی برود نه . برای اینکه ایران به جام جهانی نرود اما فوتبال ایران با تمام مشکلاتش به عنوان تیم اول به جام جهانی رفت و با نایب قهرمان جهان سرشاخ شد.
البته فوتبال ایران مشکلات ساختاری فراوانی دارد که بی توجهی به آن در سالهای گذشته حضور تماشاگران در لیگ های گذشته را کاهش داده است اما از آنجا که ایرانی ها ورزش دوست هستند و نتایج تیم هایشان برایشان اهمیت دارد و اگر تیم ها بتوانند فوتبال ایرانی را به خوبی نمایش دهند ورزشگاه های ایرانی حتی با مشکلات فراوانی که دارد پر خواهد شد.
کمی توجه و احترام به تماشاگر با فراهم کردن امکانات می تواند فوتبال ایران را چند قدم بیش از گذشته از فوتبال حوزه های خلیج فارس عقب بی اندازد . با احترام به تماشاگر و فوتبال بازی كردن می توان سكوهای خالی را دوباره پر گرد. مردمی كه از استادیوم رفتهاند، به خاطر پایین آمدن کیفیت بازی ها و امکانات بوده است و اگر تیمها فوتبال كنند، تماشاگر هم میآید. ایجاد امكانات رفاهی در استادیوم هم كار یك یا دو ماه است؛ یك ضرورت میخواهد و یك عمل. فوتبال برای تماشاگر نعمت است و فوتبال بدون تماشاگر یا كمتماشاگر هیچ است؛ یك فوتبال مرده كه باید برای آن مرثیه خواند.
حسین محمدی
بخش ورزشی تبیان