تبیان، دستیار زندگی
یک اتفاق بسیار تلخ و عجیب در خلال نبرد استقلال و نفت رخ داد که تنها یک خبرگزاری متوجه اصل داستان شد و آن را مخابره کرد. تساوی استقلال و مقابل نفت و نوع بازی ضعیف آبی ها هیچ سنخیتی با تبلیغات وسیع منصوریان در مورد زیباتر شدن استقلال نداشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خطایی که اخراج داشت

یک اتفاق بسیار تلخ و عجیب در خلال نبرد استقلال و نفت رخ داد که تنها یک خبرگزاری متوجه اصل داستان شد و آن را مخابره کرد. تساوی استقلال و مقابل نفت و نوع بازی ضعیف آبی ها هیچ سنخیتی با تبلیغات وسیع منصوریان در مورد زیباتر شدن استقلال نداشت.

مهدی طاهرخانی -بخش ورزشی تبیان
عمو موسی

با این وجود در این پیکار یک اتفاق افتاد که از چشم بسیاری از اهالی رسانه دور ماند. تنها خبرنگار فارس متوجه برخورد عجیب مدافع سکونشین استقلال با جانباز کنار زمین شد. فارس در این مورد نوشت:« زمانی که امین حاج‌محمدی قصد رفتن به کنار زمین را داشت با موسی سلامت جانباز پرسپولیسی که به تشویق علی دایی می پرداخت روبرو شد که در این صحنه مدافع استقلال به جانباز پرسپولیسی اعتراض کرد که چرا به استادیوم آمده ای؟ مگر بازی پرسپولیس است که به استادیوم آمدی؟ »
در این مورد چه می شود گفت؟  فارغ از رنگ ها و کلا دنیای فوتبال از یک روزنه دیگر هم می شود به این موضوع نگاه کرد. موسی سلامت، معلول مادرزاد نیست. اگر هم بود باز هیچ فرقی در اصل موضوع نمی کرد. او می توانست با یک انتخاب متفاوت هم اکنون کاملا سالم و سرحال باشد و عوض زندگی در آسایشگاه، همانند امین حاج محمدی در خانه اش زندگی کند. اما زمانی که بازی اصلی شروع شد و وقت سنجش واقعی غیرت و مردانگی بود، زمانی که نه قرارداد میلیاردی می بستند و نه خانه و ماشین به او می دادند، با تصمیم خودش، برای دفاع از کشورش به جبهه جنگ رفت و حالا بهای آن رشادت ،این ویلچر است. موسی سلامت نه برای دیدن استقلال که برای مشاهده علی دایی و تیمش به ورزشگاه آزادی آمد تا دست کم چند ساعتی از زندگی تکراری اش روی تخت آسایشگاه فاصله بگیرد.
اما ناگهان مدافع سکونشین که به خاطر عدم حضور در لیست 18 نفره عصبانی است کاملا جدی در واکنش به تشویق دایی به سمت او می رود و آن حرف ها را می زند. واکنش ما در قبال این اهانت شنیع چیست؟ در انگلستان نه از ارزش ها حرف می زنند و داعیه گسترشش را دارند و نه به سان ما از جانبازان جنگی، تمجید می کنند با این وجود تنها یک جمله از سوی سرمربی وقت تیم ملی فوتبال این کشور بیرون آمد و به فاصله بسیار ناچیزی او را مجبور به استعفا کردند. 
گلن هادل در مورد معلولان گفته بود:« کسانی که ناتوانی جسمی و ذهنی دارند، به زندگی گذشته آنها بازمی‌گردد و مجازات آنها، این‌گونه تجلی می‌شود.»
 تنها 24 ساعت جامعه انگلیس در دل غرب این بی حرمتی را تحمل کرد و با دستور نخست وزیر (تونی بلر) و وزیر وقت ورزش، هادل هم عذرخواهی کرد هم استعفا داد.
اما حالا در اینجا همه در مورد پنالتی گم شده نفت برابر استقلال حرف می زنند، دیگری از لزوم اعتماد به منصوریان می گوید و حواس هیچکس نیست یک بچه چگونه در کنار زمین حق یک جانباز را اینچنین غیرانسانی در کف دستش گذاشته است.یک بچه چه جدی چه شوخی،انسانیت را ذبح کرد و رفت.
باز هم جای شکرش باقیست، مدافع سکونشین آبی ها شخصا جانباز پرسپولیسی را تادیب نکرد. او این روزها برای جا کردن خویشتن در دل منصوریان دست به همه کار می زند و شاید مقابله با هواداران رقیب(ولو جانباز) هم در برنامه های بلند مدتش باشد!
قطعا حاج محمدی نه به اندازه آن بازیگر سینما که پس از شکست در داربی، بی اختیار گریه می کرد و اشک می ریخت به آبی ها تعصب دارد و نه به اندازه او با شاخص های انسانی و اخلاقی آشناست. پرستو صالحی که پس از شکست سنگین 4 بر 2 مقابل دوربین گریه می کرد و بخاطر از بین رفتن عدد چهار، اشک می ریخت، چند هفته قبل وقتی همین موسی سلامت ، جانباز پرسپولیسی را در مراسمی دید، کنارش ایستاد و به خواسته این جانباز، پرچم پرسپولیس را با افتخار در دست گرفت.

عمو موسی

درود به شرف پرستو صالحی که هم تعصبش بیشتر است و هم هزار برابر بیشتر قدرشناس کسانی است که می داند اگر فداکاری آنان نبود حالا قصه، روایت دیگری داشت و ...
کاش دست کم به اندازه انگلیسی ها مراقب حرمت ویلچرنشینان مان بودیم، مخصوصا آنهایی که مادرزاد سالم بودند و بخاطر یک هدف بزرگتر این بهای بسیار سنگین را دادند. فارغ از هر موضوع دیگری تنها می شود گفت: درود به شرف بلر و پرستو صالحی.