تبیان، دستیار زندگی
زندان جدیدترین واژه ای است که این روزها گوش های اهالی ورزش با شنیدن آن غریبه نیست
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انفرادی جای جدید ورزشی ها


زندان جدیدترین واژه ای است که این روزها گوش های اهالی ورزش با شنیدن آن غریبه نیست.
سیاسی ، مدیر عامل پرسپولیس

فوتبال ما گل بود به سبزه هم آراسته شد. فوتبال ایران پس از طی شرایط خاص در دهه 60 رفته رفته فضایی تازه را تجربه کرد. ورود پول بی کمال این رشته مردم پسند را به روزگاری کشانده که برای مهم ترین بازی هایش ده هزار نفر هم به ورزشگاه نمی شوند.

علاوه بر افت فاحش فنی که از سر روی فوتبال ما می بارد برنامه ریزان ناکارآمد کاری کرده اند که هر بلایی بر سر فوتبال آمد. در فدراسیون فوتبال که همه امورش حتی امروز روی کاکل یک نفر می چرخد هر کس آمد هر طور که دلش خواست رفتار کرد. از علی کفاشیان که برای هر موضوعی با سپر خنده کار را به پایان می رساند گرفته تا آن رییس فدراسیونی که نزدیک بود از خانه اش و از طریق صفحه تلویزیون یقه منتقدان را بگیرید همه و همه جز روزمرگی کاری نکردند.

به عبارتی روسای فدراسیون فوتبال در این مدت اوج کارشان این بود که امور روزمره را انجام بدهند این در حالی بود که بسیاری از آنها حتی در این کار ناموفق بودند. ماحصل این عملکرد آن چیزی است که ما در فوتبالمان مشاهده می کنیم. نابسامانی و بلبشو...

در این چنین اوضاعی و در حالی که طی این سالها فدراسیون محل برو و بیا شده انتظاری جز این نباید داشت. کیفیت نازل از یک طرف. از دست رفتن وجهه بین المللی از سوی دیگر و از این ها مهم تر مشکل بداخلاقی در فوتبال که چون خوره ریشه و جان این رشته را می خورد.

اگر روزگاری در فوتبال اوج هیجان و حرارت در دربی بود و از درون آن برخی بد اخلاقی ها بیرون میامد و یا مثلا یک ورزشکار شان و جایگاه خود را فراموش می کرد و با واکنش سخت بزرگترها از ترس به گوشه ای می خزید امروز متخلفان چنان افسار گسیخته هستند که ابایی از اعلام تخلف خود هم ندارند.

آخرین آنها بحث تلخ و گزنده معافیت های جعلی فوتبالیست ها بود که سونامی لیگ فعلی لقب گرفته است. در حقیقت وقتی ما مسئولانی در فدراسیون داریم که در همان دهه شصت با استفاده از شناسنامه جعلی برای بازیکنان جوان به دنبال قهرمانی کاذب برای استان خود بودند حالا و پس از سه دهه نباید انتظار داشته باشیم که اوضاع بهتر از این باشد.

اکنون فوتبال ما یک زندانی دارد. کسی که شاید سال پیش این موقع کسی باور نمی کرد در جایگاه فعلی فوتبال ما پیدایش شود. کسی که به لحاظ شهرت یک شبه ره صد ساله رفت. همان نکته ای که بسیاری از افراد را به این سو می کشاند. چه بخواهیم و چه نخواهیم زندانی امروز فوتبال از این خانواده است. او همین الان و در زندان دو حکم مدیر عاملی و ریاست هیات مدیره محبوب ترین تیم ایران را در جیب دارد

تازه این یک سوی ماجراست. تا به اینجای کار ما با فوتبال و جنجال هایش مواجه بودیم. اتفاقات فوتبالی ما نمونه های مشابه خارجی داشت. در دلال بازی ، در رشوه به داوران، در زد و خوردهای درون زمین، اعتراض به داور، کم فروشی، تبانی، دوپینگ و...

از این دست اتفاقات هرچند تلخ و گزنده هستند اما نمونه ای در سایر کشورها دارند. برای ما که داعیه توجه جدی به اخلاق را داریم همین مسایل نیز غیر قابل توجیه است. اما اکنون فوتبال ما پارا از جنجال های رایج فراتر می گذارد و سر از ناکجا آباد در می آورد. ریشه این اتفاق هم بیشتر در میان غیر فوتبالی و نهایتا فوتبالی های لجوج است.

اگر روزی سرپرست سابق پرسپولیس سر از زندان در آورد و گمان کردیم او یک غیر فوتبالی است و زندان رفتن او ربطی به فوتبال ندارد اما با زمزمه دستگیری مدیرعامل سابق پرسپولیس زنگ خطر جدی به صدا در آمد. هنوز فوتبال از این شوک بیرون نیامده بود که ناگهان سرمربی سابق تیم ملی را دستبد به دست در حال عزیمت به زندان دیدیم. این درحالی بود که شکایت وزیر ورزش از کاپیتان اسبق تیم ملی و شکایت سرمربی آبی ها از کاپیتان فعلی تیم ملی شهر فوتبال را به سختی آشوب کرده بود.

ناگهان هوا آفتابی شدو زندانی فوتبال آزاد شدو وزیر بخشید و سرمربی آبی ها فتیله را تا حدودی پایین کشید. همه پیش خود گفتن که بلایی بود که آمد و رفت. اما گویا همه اشتباه می کردیم. قرار است زندان با فوتبال ما قرابت بیابد!

اکنون فوتبال ما یک زندانی دارد. کسی که شاید سال پیش این موقع کسی باور نمی کرد در جایگاه فعلی فوتبال ما پیدایش شود. کسی که به لحاظ شهرت یک شبه ره صد ساله رفت. همان نکته ای که بسیاری از افراد را به این سو می کشاند. چه بخواهیم و چه نخواهیم زندانی امروز فوتبال از این خانواده است. او همین الان و در زندان دو حکم مدیر عاملی و ریاست هیات مدیره محبوب ترین تیم ایران را در جیب دارد. این همان درد بی درمان و یا پدیده زشت فوتبال ما باشد. اتفاقی که جعل کارت های پایان خدمت و دهه درد فوتبال را در سایه قرار می دهد.

پروین

به قول علی پروین این چه وضعی است که این روزها برای دیدن هم باید سر از زندان درآوریم. همان گونه که در سطور ابتدایی به آن اشاره شد این اتفاق در سایه مدیریت ناکارآمد فوتبال در عرصه های مختلف است. از ریاست فدراسیون گرفته تا ریاست هیات های فوتبال و نیز باشگاههایی که هنوز هم در باور توجه به امور اخلاقی با شک و تردید مواجه هستند.

با کمال تاسف و در حالی که چنین اتفاقاتی قهر مردم با فوتبال را افزایش می دهد بازهم متولیان امر سر را در برف فرو کرده اند. در حالی که برای استخدام یک آبدارچی از او ضامن و سابقه کار و کارت بهداشت و دهها تضمن دیگر خواسته می شود در جایگاههای مهم فوتبالی ما هر کس ورود می کند.

کافی یک نفر دستش به جیبش برود و یا از طریق لابی مشاغل دولتی و غیره استطاعت پرداختی داشته باشد. در آن صورت در دروازه بدون صاحب فوتبال به روی او چهار طاق باز است. از این رهگذر هم فوتبال چنان ضربه هایی خورده که اکنون نمی تواند کمر راست کند.

نرخ گزاری های بی حساب و کتاب از سوی دلالان و رفتن فوتبال به سوی ورطه سقوط اخلاقی برای یه مشت دلار عرصه را بر دلسوزان واقعی تنگ کرده و شرایط را چنان رقم زده که واژه های فوتبال و زندان که به شدت با هم نامانوس هستند در کنار هم قرار بگیرند.

امیدوارم در این باره تدبیری کارساز اندیشیده شود و فوتبال ما بیش از گزیده نشود.

بهمن اسدی

بخش ورزشی تبیان