تبیان، دستیار زندگی
تیمی که در خانه دو بر صفر پیش بود با دو اشتباه تکراری و فردی بازی را با تساوی به پایان رساند؛ این نشانه ای روشن برای پایان آرزوی تصاحب جام برای پرسپولیس بود. اما نکته قابل تامل نه از دست رفتن امتیاز خانگی بود و نه این حقیقت که این تیم توان قهرمانی ندارد،
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درخشان تنها میراث دایی را به حراج گذاشت


تیمی که در خانه دو بر صفر پیش بود با دو اشتباه تکراری و فردی بازی را با تساوی به پایان رساند؛ این نشانه ای روشن برای پایان آرزوی تصاحب جام برای پرسپولیس بود. اما نکته قابل تامل نه از دست رفتن امتیاز خانگی بود و نه این حقیقت که این تیم توان قهرمانی ندارد، بلکه اعتراض دوباره یک بازیکن به تصمیم حمید درخشان مهمترین حادثه ای بود که مجددا رخ داد و این به آن معناست که سرمربی جدید پرسپولیس، نظم تیمی، تنها میراث دایی را به ثمن بخس فروخت.


حمید درخشان

بین رنگ ها از سیاه تیره تر نداریم. به آنجا که رسیدی دیگر با اطمینان می گویی انتهایش است و بالاتر از این دیگر چیزی وجود ندارد .اما در زندگی حقیقی و فوتبال چنین تعریفی بی معناست. همیشه یک چیز بدتری است که نکبتش دوز بالاتری را نسیت به قبلی دارد. پرسپولیس در حال قدم برداشتن در این جاده رو به سیاهی بی نهایت است. اما هر روز این سیاهی یک عذابی متفاوت برای هوادارانش دارد.

فارغ از نتیجه که مشخص کرد حمید درخشان توان باز گرداندن آنها به کورس قهرمانی را ندارد مسئله مهمتر انضباط است که به زیر دست و پا افتاده و کار تا آنجا پیش رفته که برای نخستین بار هوادار که همواره مدافع بازیکن است از روی سکو فریاد می زند؛ بازیکن بی اخلاق نمی خواهیم.

فصل برای قرمزها پیش از این تمام شده بود. درست همان روزی که در همین ورزشگاه به تراکتورسازی و سایپا باختند. نه آن مربی توان بازگشت را داشت و نه این یکی. اما فرق اولی با دومی این بود که فقط نتیجه را می باختند و بعد از شکست یک کوه به اسم  علی دایی وجود داشت که با همه کبر، با همه نچسبی، با همه ایراداتش که کم هم نبودند،متکلم وحده بود.ناظم بود.حرف حرف او بود. پیام صادقیان جیکش در نمی آمد. رضا حقیقی طغیان گری اش را همان وسط  زمین خرج می‌کرد و اخطار مفت می گرفت اما شهامت لگد زدن به تابلوی کنار زمین را پس از تعویض نداشت.جرات نمی کرد وقتی دایی او را ذخیره نورالهی کرد چشم و ابرو بالا بیاندازد و اداهای دیگر.

پرسپولیس تا دو ماه قبل می باخت اما فقط درون زمین. حالا می بازد هم در چمن هم روی نیمکت.

جوجه ها، غشای بیرونی تخم مرغ را شکستند و یک به یک مارش اعتراض می زنند. یک روز سوشا مکانی، روز بعد میثم حسینی، بعد پیام صادقیان و حالا رضا حقیقی. بدتر از آن چشم حمید درخشان روشن که باز هم میثم حسینی بعد از تعویض با حسین عبدی شهامت جر و بحث روی نیمکت را پیدا می‌کند. اگر سرمربی روز نخست اقتدار را فدای مصلحت نمی کرد حالا این دومینوی مهار نشدنی به راه نمی افتاد و نمی گفت نمی توانم همه را اخراج کنم.

حمید درخشان گرم است و نمی داند در حال تخریب مجسمه مردی است که هنوز هواداران پرسپولیس او را با پاس هایش با بازی‌های به غایت درخشاش یا حتی سرمربی گری با همان تیم دوستی داشتنی سال 73 به یاد می آوردند.

فارغ از نتیجه که مشخص کرد حمید درخشان توان باز گرداندن آنها به کورس قهرمانی را ندارد مسئله مهمتر انضباط است که به زیر دست و پا افتاده و کار تا آنجا پیش رفته که برای نخستین بار هوادار که همواره مدافع بازیکن است از روی سکو فریاد می زند؛ بازیکن بی اخلاق نمی خواهیم

این پرسپولیس قهرمان نمی شود به هزار و یک دلیل که یکی از بارزترین آنها این است بازی دو بر صفر برده را مقابل تیم انتهایی جدول در خانه دو بر دو می‌کنند. پرسپولیس قهرمان نمی شود به هزار دلیل مستند دیگر و نشانه ها می‌گویند حمید درخشان قبل از آنکه لیگ چهاردهم به پایان برسد جایش را به مرد نگون بخت دیگری می دهد حتی اگر فاتح دربی باشد، حتی اگر خدا معجزه ای برایش کنار گذاشته باشد.

روی منطق و ریاضی پرسپولیس قهرمان نمی شود اما بهتر است همین امروز، همین حالا، حمید درخشان بازیکن محبوب دهه 60 سرخ ها، مربی همواره شکست نخورده برابر استقلال،مردی که همیشه آرزوی بازگشت به پرسپولیس را داشت آن شلاق زمین افتاده علی دایی را بردارد. همان شلاقی که پیام صادقیان و رضا حقیقی و دیگران با دیدنش شهامت اعتراض نداشتند. آن را بالا ببرد و بگوید در این رختکن آفت زده رئیس منم، چه تیمم انتهای جدول باشد چه وسط و صدر. همانند فرگوسن و ونگر فریاد بزند؛ رئیس منم و اگر کسی صدایش بلند شود قبل از آنکه من حرفی بزنم ساکش را بردارد و برای همیشه برود.

اگر حمید درخشان این شلاق نامرئی را همین الان هم در دست بگیرد دیر است اما این حُسن را دارد که بعد از تجربه تلخ پرسپولیس در تیم های آتی اش، بازیکنان به یادشان می ماند این مربی اهل باج دادن نیست.

تردید نکنید پرسپولیس روزهای تیره تری را پیش رو خواهد داشت اگر درخشان به طغیانگران نفهماند رئیس چه کسی است و شلاق در دستان کیست.

مهدی طاهرخانی

بخش ورزشی تبیان