تبیان، دستیار زندگی
فصل نقل و انتقالات در فوتبال ایران آینه تمام قدی است برای رویت آنچه در این ورزش رخ می دهد و شوربختانه سال به سال کژی هایش بیشتر از آن چیز ی می شود که قبلا بود
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقل و انتقالات لیگ برتر


فصل نقل و انتقالات در فوتبال ایران آینه تمام قدی است برای رویت آنچه در این ورزش رخ می دهد و شوربختانه سال به سال کژی هایش بیشتر از آن چیز ی می شود که قبلا بود.


لیگ برتر-فوتبال

واکاوی چرایی خلق این وضعیت مبهم وناهمگون سرنخ هایی را به دست ذهن پرسشگر می‌دهد اما با وجود تمام تلاش هایی که صورت می پذیرد، گویی هیچ نیروی بازدارنده ای یارای تقابل با افزایش کاذب قیمت بازیکنان و مربیان را ندارد. قسمت واقعی  افزایش دستمزد به دو موضوع باز می‌گردد؛ نخست رشد تورم در ایران سپس گرته برداری از فوتبال جهان و منطقه.

وقتی خبر قرارداد 95 میلیون یورویی کریس رونالدو در جامعه پخش می‌شود نا خوداگاه این نیاز کاذب در فوتبال ما پدید می آید که باید قیمت بازیکنان ما هم بالا برود. شاید در این بین فوتبال امارات بیشترین ضرر را به پیکره فوتبال ما وارد کرده باشد؛ فوتبالیست های ما در ازای یک فصل بازی در لیگ های جنوبی خلیج فارس مبلغی حدود 800 میلیون تومان دریافت می‌کنند و وقتی بازیکن با کیفیت ایرانی می بیند در امارات و قطر یک تیم معمولی قادر است چنین پولی را پرداخت کند چرا باشگاه های ما  نباید چنین کنند؟

اینکه در امارات و قطر اصول باشگاه داری چگونه است و دخل و خرج آنها چگونه، در حوصله این نوشته نمی گنجد. اما باید توجه کرد برای کشور کوچک امارات که  تنها در دو دهه اخیر توانسته خودش را در سطح منطقه و جهان نشان دهد (از بعد اقتصادی و توریسم) قطعا شاخص ها و اهداف تیمداری متفاوت است. آنجا ممکن است العین(امارات) و الغرافه (قطر)برای یک فصل رقمی حدود سی میلیون یورو یا بیشتر هزینه کنند اما هدفی که آنها برای این امر در نظر می گیرند تفاوت های کلانی با فوتبال ما و یا حتی تمام جهان دارد.

امارات، قطر و کشورهایی از این دست به دنبال در آمدزایی واقعی از راه فوتبال نیستند چرا که در این نوع از کشورها فوتبال اساسا وسیله ای است برای هویت سازی و....اما بی توجه به این قضیه، مدیران دولتی فوتبال ایران،عمدا یا سهوا باعث بوجود آمدن این بازار مکاره شده اند.

از اوائل دهه هفتاد خورشیدی پول به صورت جدی به بدنه فوتبال ما  تزریق شد.سوای باشگاه های متمول آن زمان( از پورا بعنوان یک تیم خصوصی گرفته تا کشاورز و بانک تجارت که صد در صد دولتی بودند) باقی تیم ها پول را به صورت عرف هزینه می‌کردند.

2-پولدار بودن،داشتن سرمایه کلان و یا گرفتن حقوق خوب در جامعه کم در آمد یا متوسط ،هرگز "رذالت" نیست اما تنها  زمانی" فضیلت" به حساب می آید که روی مکانیزم صحیحی باشد. کارگر آتشکار کارخانه ذوب آهن در فضایی کار می‌کند که مثال عینی اش همان اسارت در تنور است.کارگاهی داغ که بعضا دمای آن ممکن است به 50 درجه سانتیگراد و یا بیشتر برسد. اما در عمل می بینیم که آن کارگر در بهترین حالت حقوقی نزدیک به یک میلیون تومان می گیرد،مدیر بالا سر او 2 میلیون و در بهترین حالت مدیران بالاتر ماهی 5 میلیون تومان. اما بازیکن معمولی تیم فوتبال همان کارخانه، قراردادش از 100 میلیون شروع می‌شود و ستاره اش زیر 500 میلیون تومان (برای یک فصل) نمی گیرد.

حالا چه زمانی این مکانیزم صحیح می‌شود؟ اقتصاد می گوید تنها هنگامی که فوتبال سوای بحث عوارض مفیدیش برای جامعه، در بحث مالی هم به چنان در آمدی برسد که کارخانه ذوب آهن قادر باشد از آن "در آمد واقعی " چنین مبالغی را بپردازد. حالا شما فکر می کنید آیا ساختار صحیحی در این بین وجود دارد؟

اگر از مدیرعامل کارخانه ذوب آهن و یا فولاد مبارکه سپاهان بپرسید هزینه شما در لیگ دهم چند تومان بوده و در آمدتان چند ، فکر می کنید با چند میلیارد تومان، تراز مالی منفی مواجه می شوید؟ سپاهان طبق گمانه زنی ها غیر رسمی حدود 15 میلیارد تومان فصل قبل هزینه کرد و حدود دو میلیارد در آمد زایی.حالا مسولان این تیم می گویند رقم هزینه کرده انها زیر 8 میلیارد بوده است که با قبول این عدد باز با  کسری بودجه کلانی مواجه می شوید.

استقلال، توپ

3-از اوائل دهه هفتاد خورشیدی پول به صورت جدی به بدنه فوتبال ما  تزریق شد.سوای باشگاه های متمول آن زمان( از پورا بعنوان یک تیم خصوصی گرفته تا کشاورز و بانک تجارت که صد در صد دولتی بودند) باقی تیم ها پول را به صورت عرف هزینه می‌کردند.شاید آن زمان کارگر آتشکار کارخانه ذوب آهن یا مهندس شرکت نفت، پولی نزدیک به فوتبالیست های  ذوب اهن و صنعت نفت آبادان می گرفت.

اما در ابتدا این امیر عابدینی بود که به کمک مهندس محلوجی توانست با حمایت شرکت فولاد ایران، خرید های بزرگی را برای پرسپولیس انجام دهد.جذب کریم باقری از کشاورز با رقم قابل توجه 20 میلیون تومان در سال 74 از اولین خرید های پر سرو صدای فوتبال ایران بود.متعاقبا استقلال با فتح الله زاده هم وارد این بازی شد و اینچنین بود که پول به صورت تصاعدی به فوتبال تزریق شد.در تمامی این سال ها  این دولت بود که برای فوتبال هزینه کرد اگرچه فروش بازیکنانی مثل مهدوی کیا، پاشازاده و سایرین در آمد هایی را متوجه باشگاه های مادر(پرسپولیس و استقلال) کرد اما پول هزینه شده بیش از این در آمد های محدود و انگشت شمار بود.

تقویت فوتبال، شاد نگه داشتن جامعه جوان از طریق قدرتمند کردن سرخابی ها از مهمترین بهانه هایی بود که دولت را مجاب می کرد برای فوتبال هزینه کند.در دهه هشتاد این سرمایه گذاری ها به تیم های دیگر مخصوصا شهرستانی تسری پیدا کرد و کم کم وضعیتی پدید آمد که امروز شاهدش هستیم.

در آن زمان است که مدیران فوتبال پول را به قاعده خرج می کنند.آن روز شاید قیمت امثال مهدی رحمتی عوض یک میلیارد به 5 میلیون دلار برسد اما فرقش با امروز در این است که باشگاه سپاهان از طریق حق پخش تلویزیونی، پول فروش بلیت،اسپانسر و دیگر ابزار در آمد که در حیطه قدرت خویش دارد، هزینه خرید رحمتی ها  را تقبل می کند .

4- مدیریت فوتبال توسط دولت که پیش از این در کشورهای بلوک شرق آزمایش شده بود،سرانجامی محتوم و شکست خورده داشت از این رو afc برای حرفه ای شدن فوتبال در قاره کهن و مخصوصا کشورهایی مثل ایران،ضرب الاجلی را تعین کرد و ما حالا مجبوریم تا دو سال دیگر تمامی باشگاه های خود را به صورت یک بنگاه خصوصی در بیارویم.بنگاهی که برای ادامه حیات خود مجبور است در آمد زا باشد،دخل آن از خرجش پیشی بگیرد و مهمتر از همه تنها در صورت نیاز، دستش را به سمت دولت دراز کند.

در آن زمان است که مدیران فوتبال پول را به قاعده خرج می کنند.آن روز شاید قیمت امثال مهدی رحمتی عوض یک میلیارد به 5 میلیون دلار برسد اما فرقش با امروز در این است که باشگاه سپاهان از طریق حق پخش تلویزیونی، پول فروش بلیت،اسپانسر و دیگر ابزار در آمد که در حیطه قدرت خویش دارد، هزینه خرید رحمتی ها  را تقبل می کند .

ان  زمان است که کارگر آتشکار ذوب آهن می داند اگر یک صدم بازیکن فوتبال این کارخانه پول می گیرد به آن علت است که بازیکن باشگاه ذوب آهن  قادر است( بر خلاف امروز)برای تیم متبوعش در آمدی بیش از اندازه آن کارگر داشته باشد.و متاسفانه امروز چنین نیست.

مهدی طاهرخانی

بخش ورزشی تبیان