تبیان، دستیار زندگی
بی شک وقتی 12ژوئن بازیهای جام جهانی برزیل آغاز شود،بسیاری از بازیکنانی که برای تیم ملی آلمان نامزد شده اند در آن حضور خواهند داشت. بوندس لیگا خود نقش مهمی برای پرورش بهترین های تیم ملی را داشته است. تیم ملی آلمان گلچینی از بوندس لیگاست.هر تیمی می تواند 24
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاطره شنیدنی دانیال داوری از اردوی تیم ملی فوتبال


بی شک وقتی 12ژوئن بازیهای جام جهانی برزیل آغاز شود،بسیاری از بازیکنانی که برای تیم ملی آلمان نامزد شده اند در آن حضور خواهند داشت. بوندس لیگا خود نقش مهمی برای پرورش بهترین های تیم ملی را داشته است. تیم ملی آلمان گلچینی از بوندس لیگاست.هر تیمی می تواند 24 نامزد در تیم خود برای جام جهانی ببرد. یکی از این نامزد ها را اینجا معرفی کنیم: بازیکن ایرانی تیم برانشوایگ (دانیل داوری)

از اهداف بزرگ این دروازه بان موفق جوان حضور در برزیل و جام جهانی 2014 است...

پدرش اهل ایران است و خود بزرگ شده آلمان. او به تازگی به عضویت تیم ملی ایران در آمده است!(چیزی که آلمان خواهان جذبش بود ولی ایرانی ها زودتر پیشقدم شدند و ستاره ما را از چنگ ما در آوردند). دانیال 24 آبان سال گذشته به عضویت "تیم ملی" تحت مربی گری کارلوس کیروش در آمد. در این مصاحبه که توسط اشتفان لودکه انجام شد ،دانیل داوری از تجربه بازی اش در تیم ملی ایران، لیگ برتر و خانه و زادگاهش صحبت می کند...

دانیال داوری

* "تیم ملی"اصطلاحی است که در ایران به تیم این کشور گفته می شود.آیا ریشه این واژه را می دانید؟

- بله. درکش چندان سخت نیست.اگر بخواهم لغوی ترجمه کنم به معنای تیم ملی فوتبال است.

*برای یادگیری زبان این کشور،که به آن فارسی می گویند،هر دوشنبه به کلاس آموزش زبان فارسی می روید.خوشبختانه صعود تیم برانشوایگ هم باعث شد که دوشنبه ها را تعطیل باشی.

-کاملاً همینطوره.من هر دوشنبه در "فولکس هوخ شوله"(مرکز اموزش بزرگسالان در آلمان)زبان فارسی می آموزم.و چون به روز تعطیلی تمرین من با تیمم می خورد،خیلی نکته مثبتی برایم بود.

*آیا همکلاسی های شما شناختی به شما دارند؟

- من خودم حرفی نزدم و بعید می دانم که آنها نیز برایشان این مهم باشد. نقش مهمی هم برای من بازی نمی کند.اما معلمم از من شناخت کافی دارد. من اغلب سوالی برایم پیش بیاید به او زنگ می زنم ،به خصوص که فاکس یا ایمیل به زبان فارسی از ایران دریافت می کنم به ایشان رجوع می کنم و کمک می گیرم.

*به نظر می آید که شاگرد زرنگی باشید و توانسته اید جملاتی را در پاسخ به خبرنگاران ایرانی به فارسی جواب دهید.در کل چقدر زمان برای اموزش فارسی می گذارید؟

- با اینکه اصلاً ساده نیست ولی همه تلاشم را می کنم که زودتر به این زبان مسلط شوم. در هر حال سختیش در این است که من روانه با کسی فارسی صحبت نمی کنم.اما در پرسش و پاسخ ها پدرم خیلی کمکم می کند.

* ابراز پشیمانی نمی کنید از این که طی این سال ها ا ز پدر خود فارسی را یاد نگرفتید؟

- ببینید، مادرم لهستانی است. در واقع من باید  به سه زبان مسلط می بودم. اما طبق خواسته مشترک والدینم مهم این بود که من آلمانی را خوب یاد بگیرم تا در مدرسه و محیط اموزشی ام به مشکل برنخورم. اما خوب حیف است که نشد زودتر با هر دو زبان پدری و مادری ام ارتباط بهتری برقرار کنم.

* فرهنگ ایرانی چه نقشی  در خانه شما داشت؟

- از طریق پدرم که نقش مهمی را در زندگیم داشت. همانند فرهنگ لهستانی و آلمانی. من خیلی از خصوصیات فرهنگ ایرانی را در خودم دارم. مثل غرور...احترام به بزرگتران.. به جز این نیز عاشق غذاهای ایرانی ام به خاطر طعم متفاوت ادویه های معطرش. والدین من هردو آشپزهای ماهری هستند. باید اعتراف کنم که در اردوی قبلی تیم ملی حتی چند گرمی هم به وزنم اضافه شد! از بس که غذاهای ایرانی خوشمزه و لذیذ بودند.(با خنده)

- من فکر کنم به همان دلیل همیشگی. یعنی از طریق بوندس لیگا که نامش در جهان پیچیده است.قطعاً یک مربی مجرب مثل کارلوس کی روش نگاهی به لیگ های برتر جهان دارد و بازی مرا دید و خوشش آمد و دعوت کرد..

*خانه برای شما چه مفهومی دارد؟

- برای من خانه آنجایی است که خانواده ام انجاست. پدر و مادرم زیاد دور دنیا می گردند و من هر کجا که باشم ولی در کنار آنها، احساس می کنم در خانه ام.

*وقتی بچه تر بودید چند بار برای دید و بازدید اقوام به ایران سفر کرده بودید.هم در تهران بودید و هم در دریاچه خزر.آن موقع چقدر این حس دلتنگی را در خود حس می کردید؟

- خوب،طبیعتاً وقتی بچه تر هستیم دیدگاه هم کوچک تر و بیشتر حس غریبی می کردم. ولی یادم هست که تا ده سالگی ام چهار بار به ایران سفر کرده بودم. چونکه خانواده پدری ام آنجا هستند . ولی خیلی زود خودم را به محیط و بچه های هم سن من علی رغم مشکل زبان وقف می دادم.

*می دانید چطور شد که شما برای تیم ملی ایران کشف شدید؟

- من فکر کنم به همان دلیل همیشگی. یعنی از طریق بوندس لیگا که نامش در جهان پیچیده است.قطعاً یک مربی مجرب مثل کارلوس کی روش نگاهی به لیگ های برتر جهان دارد و بازی مرا دید و خوشش آمد و دعوت کرد...

* اولین دعوت به تیم ملی ایران را رد کرده بودید و حاضر نشدید.  با این اوصاف دروازه بان دیگری جایگزین شد و شما نامزد دومین دروازه بان بودید.آیا در این هنگام تردید و دو دلی به شما دست نداد؟و اینکه سیاست هیچ نقشی بازی نکرد؟

- به هیچ وجه! من وقت نداشتم در آن تاریخ معین شده حضور پیدا کنم .اینجا بحث تنها بر سر ورزش است. ایران کشوری است که مردمش فوتبال را دوست دارند و همین که بتوانم برای این کشور بازی کنم مرا خوشنود و راضی نگه می دارد.

دانیال داوری

* ورود و خوش آمد گویی به شما در تیم ملی ایران به چه صورت بود؟ شما ابتدا وارد بانکوک شدید و بعد در تهران معرفی شدید یا این که به گونه ای دیگر بود؟

- در واقع بانکوک سومین محل اردوی تیم با من بود. اولینش در دوبی بود. خیلی معارفه خوبی بود. من این فرصت را داشتم که با تک تک بازیکنان آشنا بشوم. همه برخورد خیلی خوبی با من داشتند و احساس خوبی به من دست داد.

* چگونه با همکاران دیگرتان در دروازه توانستید ارتباط برقرار کنید؟ آیا همان روز سر صحبت را باز کردید؟

- در واقع یک رابطه خوب و حرفه ای و بدون مشکل را شروع کردیم. البته طبیعی است که در کنارش رقابت سالم هم هست.

* آیا چیزی در تیم ملی بود که شما را شگفت زده کند؟ مثلاًروندی در تمرینات داشتند که کاملاً با آلمان متفاوت باشد؟ یا در برخورد و یا در نوع تغذیه ورزشی؟

*  (با لبخند) من تنها کسی بودم که در جلسات و زمان غذا خوردن سر ساعتی که مربی مشخص می کرد حضور پیدا می کردم. باقی بازیکنان معمولاً دیرتر حضور پیدا می کنند و این چیزیست که ما حتی در بوندس لیگا هم نداریم چه برسد به تیم ملی که مهمتر و جدی تر است. باید بگم کمی شل و ساده می گیرند و مثل آلمان زیاد جدی دنبالش نیستند. نظم و انضباط نقش مهمی در آنجا نداشت.  البته این به فرهنگ مردم آنجا بر می گردد. کلاً قانونمند نیستند . کسی تقصیری ندارد. اما چیزی نیست که کسی از ان رنج ببرد. یه خاطره برایتان تعریف کنم: در اتوبوس نشسته بودیم و از بازی داشتیم به هتل بر می گشتیم. دو تا از بازیکنان بلندگوی راننده را گرفتند و اهنگ خواندند و بقیه هم همراهیش کردند. این جور محیط صمیمی ما در آلمان اصلاً نداریم.(با لبخند)

*رابطه شما با اشکان دژاگه که او هم از بوندس لیگا می آید چگونه است؟ بودنش تا چه اندازه برای شما مهم است؟ آیا به شما کمکی کرد؟

* در اولین باری که به اردوی تیم ملی دعوت شدم، یک پیامک بسیار محبت آمیز از اشکان دریافت کردم که نوشته بود،از اینکه من به تیم دعوت شدم بسیار خوشحال است و من نباید نگران چیزی باشم و استرس و هیجان به خود راه بدهم و خوشحال باشم و از لحظاتم با تیم ملی استفاده و لذت ببرم. از انجا به بعد خیلی بیشتر با هم صحبت می کردیم و در ارتباط بودیم. من بازیهایش در فولهام را دنبال می کنم و برایش آرزوی موفقیت دارم.

* بازی دوم تیم ملی عادی نبود. بازی در بیروت بود و انجا یک انفجار در سفارت ایران روی داده بود.به دلایل امنیتی این بازی دور از عموم  مردم برگزار شده بود. آیا احساس نا امنی می کردید؟

- باور کنید که این  خاطره قشنگی نبود. به نحوه دردناکی خیلی ها اسیب دیدند و مردند. متاسفانه وقتی چنین موردی پیش می آید ورزش کمرنگ می شود. ما ولی می خواستیم بازی کنیم و ثابت کنیم که ورزش از سیاست جداست. طبیعتاً ترس هم داشتیم. چون ما قبلش هماهنگ کرده بودیم که هیچ موردی ما را تهدید نکند...

* آیا این تجربه نظر شما را نسبت به ایران تغییر داد؟

- نه، به هیچ وجه. این ربطی به ایران نداشت.  بلکه به درگیری با لبنان بر می خورد. متاسفانه هنوزم انسانهایی وجود دارند که زشت ترین کارها را انجام می دهند. این بسیار بد است و امیدوارم دیگر تکرار نشود. چون در توان کسی نیست که تحمل کند.

در حال حاضر بازیهای باشگاهی که در پیش داریم مهمتر است.اما درکل مشکلی ندارم.در هر حال وظایف یک ورزشکار به خصوص فوتبالیست ساده نیست و عادت دارم

* برگردیم به فوتبال...طی ماه های اخیر در تیم برانشوایگ ارتقا پیدا کردید و دوباره دروازه بان شماره یک شدید. این برای برزیل تا چه حد روحیه شما را تقویت می کند؟

* من سعی می کنم که همیشه روحیه بالایی داشته باشم و بهترین ها را کسب کنم. این تنها بخاطر جام جهانی در برزیل نمی باشد. اما اینکه می خواهم در تیم ملی بهترین باشم یک بحث دیگر است.

* شما در محیطی شلوغ زندگی می کنید.از لحاظ فکری..از یک طرف تعهد در بوندس لیگا..از یک طرف وظایفی که در تیم ملی دارید..هماهنگی اش برای شما سخت نیست؟

* به هیچ وجه.جام جهانی کمی فاصله دارد.در حال حاضر بازیهای باشگاهی که در پیش داریم مهمتر است.اما درکل مشکلی ندارم.در هر حال وظایف یک ورزشکار به خصوص فوتبالیست ساده نیست و عادت دارم.

*حریفان ایران در دوره مقدماتی آرژانتین،نیجریه و بوسنی هرزی گوین است. شانس صعود را تا چه حد می بینید؟

- ما یک مربی خوبی داریم که همه امادگی های جسمی و روحی را به ما انتقال می دهد. البته ما در این گروه رقیب ترسناک نیستیم ولی می توانیم ترس را در انان ایجاد کنیم.

* ارمین بیچاکچیچ،هم بازی شما در برانشوایگ از تیم رقیب هرزی گوین است..

- هر جام جهانی دارای پستی و بلندی خودش است..جذابیتش هم در این است..با همه این احوال برای ارمین و تیم ملی کشورش آروی موفقیت دارم.

* در چه صورت می شود گفت که جام جهانی برزیل برای شما مثمر ثمر بوده است؟

- ما همگی همه توان خودمان را برای صعود در گروه خودمان به کار می گیریم.هدف ما این است که مردم در ایران به تیم ملی افتخار کنند..

ش- شریفی

بخش ورزشی تبیان