تبیان، دستیار زندگی
مهندسی فرهنگی ( 3 ) پیشتر سخن از گرایش ها و تمایلات انسانی کردیم، اما به راستی می توان گستره وسیع این گرایش ها را احصاء و افراز کرد؟ برخی ریشه ای ترین آنها را در عشق و پرستش، حقیقت جویی، گرایش به خیر و رویگردانی از پلشتی، زیب...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گرایشهای سرشتی

مهندسی فرهنگی ( 3 )


پیشتر سخن از گرایش ها و تمایلات انسانی کردیم، اما به راستی می توان گستره وسیع این گرایش ها را احصاء و افراز کرد؟برخی ریشه ای ترین آنها را در عشق و پرستش، حقیقت جویی، گرایش به خیر و رویگردانی از پلشتی، زیبایی گرایی و علاقه به خلاقیت و ابتکار یافته اند که در دین و فلسفه واخلاق و هنر و آفرینش آثار در انسان متبلور می شوند. شما چه تصوری دارید؟ آیا به واقع این افراز را می پذیرید؟ چه نسبتی میان اینها و طبایع و غرایز است؟

اگر همین موارد برشمرده مطرح باشد ترتیب و تقدمی برای ایفای نقش آنها در وجود انسان متصور است؟ و در صورت اولویت در نقش آفرینی آنها در طول سال های زندگی این ترتیب و توالی همچنان برجاست؟ هرگاه بخواهیم به حکم اخلاق سهم در خور هر یک را بپردازیم چگونه برخوردی سزاوار است؟ تا به طور طبیعی مراعی عدالت با وجود انسانی باشیم؟

اما اگر نه ، و شما گرایشاتی از مقوله ای متفاوت را در نظر دارید خود رأسا به تبیین بپردازید تا روشن شود خواست های حقیقی انسان کدامند و تا کدام کرانه ها امتداد می یابند با این ملاحظه که چیزی از قلم نیافتد و فروگذار نشود و تکراری هم در میان نباشد. چون داشتن تصوری از شالوده کشش های عمیق انسانی و ساختار آن برای بازکردن احکامی بر بنیان استوارش مهم است و در این میان سیال بودن روح و روان آدمی و این که گاهی در ایام دهر مواجه با نفحاتی بی نظیر می شود که می بایست مترصد آن بوده ، به محض مشاهده اولین نشانه ها خود را مهیا ساخته در معرض وزش آن قرار دهد تا از آثار استثنایی اش بسان سرمایه ای گرانسنک همه عمر بهره ها برد، از جایگاهی ویژه برخوردار است. در هر حال جنبه های سرشتی عام به عنوان امانتی سپرده در سرشت نوع بشر و شاکله ای است که دست تقدیر چون ظرف وجودی، میزان فیض هر کس را با آن به طور خاص اندازه گرفته و به واسطه نیا و دودمان در بستر زمان و مجاورت اقران ،میزان اهلیت و نااهلی را رقم زده تا این بار او بر این اساس در صحنه زندگی چگونه نگارگری کند. از منزلت رفیع خاصه خواص برخاسته از اصلاب شامخه و ارحام مطهره اما از جنس همین بشر که بگذریم ،طیفی را شاهدیم از مهان تا کهتران و در انجام فرومایگان آنگونه که تنوع رنگ در کلیـّت خلق شاهدیم.

سیال بودن روح و روان آدمی و این که گاهی در ایام دهر مواجه با نفحاتی بی نظیر می شود که می بایست مترصد آن بوده ، به محض مشاهده اولین نشانه ها خود را مهیا ساخته در معرض وزش آن قرار دهد تا از آثار استثنایی اش بسان سرمایه ای گرانسنک همه عمر بهره ها برد، از جایگاهی ویژه برخوردار است.

مهم اما یگانگی مصدر است در سرشت و خمیرمایه آدمی و نیز برنامه ای که توصیه شده است به او. و او نیست کسی جز خالق آگاه و دوست، و این گرچه در بادی امر ساده جلوه گر است لیکن در نگرش بسی کارساز و چاره کن است تا از پس آن تکلیف مسائلی چند را روشن کند از جمله تمایز راهبردی میان روش اعمال شریعت و آئین یا تعامل مطبوع راه، رهرو و راهبر.

نوراندیشه هاتان الهام بخش تابناک راه های سعادت؛ پس از آن دریغ مباد.

سید محمد لاجوردی

مهندسی فرهنگی (1)

مهندسی فرهنگی (2) اخلاق و زندگی