آیت الله حیدر علی محقق
زندگی نامه
آيت اللّه شيخ حيدر علي محقق آدرمنابادي به سال 1293 شمسي در آدرمناباد ـ حدودا پانزده كيلومتري شمال شرقي اصفهان و از روستاهاي منطقه برخوار كه امروزه محسن آباد ناميده ميشود ـ پا به عرصه وجود گذارد. پدرش حسن نام داشت و فردي معتقد و سختكوش بود كه امور خود را از طريق زراعت ميگذرانيد.
آيت اللّه محقق دوران كودكي را در همان روستا نزد شخصي به نام صادق مشغول تحصيلات اوليه گرديد و در حقيقت دوران مكتبخانه را طي كرد. علاقهمندي آقاي محقّق نسبت به فراگيري علم و دانش در دوران صباوت به گونهاي بود كه از پدرشان تقاضا مينمود در ازاي زحمات مكتبدار در آبياري زمينهاي كشاورزي متعلق به مكتبدار (صادق) او را ياري دهد.
آن گونه كه استنباط ميشود آقاي محقق حدود ده سالگي راهي حوزه علميه اصفهان شده و از همان اوان از محاضر دانشمندان و علماي بسياري سود جسته است. وي ساليان سال به طور شبانه روزي در دوران جواني در مدرسه نيمآورد ساكن بوده و گاهي يك هفته يا دو هفته يا حتي يك ماه در آنجا ساكن و به تعبّد و تعلّم مشغول و گاه گاهي راهي آدرمناباد ميگرديد و بيش از پنجاه پيش به همراه خانواده و فرزندان ساكن اصفهان گرديد.
آيت اللّه محقق در حوزه علميه اصفهان ادبيات را از محضر حضرات حجج اسلام ميرزا محمد علي فرقاني، آقا شيخ محمد باقر قمشهاي و آقا شيخ محمد علي عالم فرا گرفت. همچنين قوانين را نزد آقا شيخ محمد خراساني معروف به حكيم (م. 1355 ه" " .ق.) و آقا شيخ محمد حسن عالم نجفآبادي (م.1384 ه" " .ق.) و شرح لمعه را از آقا شيخ علي يزدي (م. 1353 ه" " .ق.) و رسائل را نزد آقا سيّد مرتضي خراساني (م. 1357 ه" " .ق.) كه از شاگردان مبرّز حاجآقا رضا همداني بود تلمّذ نمود. وي بخشي از كفايه و نيز قسمتي از متاجر را از محضر آقا سيّد محمد نجف آبادي (م. 1358 ه" " .ق.) فرا گرفت؛ آقا سيّد محمد نجفآبادي در تدريس كفايه بسيار مسلّط و از شاگردان خوب مرحوم آخوند خراساني به شمار ميرفت.
آيت اللّه محقق در دوره درس خارج از درس آيت اللّه شيخ محمد رضا نجفي مسجد شاهي (م. 1362 ه" " .ق.) معروف به ابوالمجد استفاده بسيار نمود. مرحوم محقق در اين رابطه فرموده است: «از جمله اساتيدم مرحوم حاج شيخ محمد رضا نجفي است. من در درس خارج ايشان شركت ميكردم. اين درس را مرتب ثبت و ضبط ميكردم. آن مرحوم هم خيلي به من اظهار محبت ميكرد به طوري كه روزي مانعي پيش آمد نتوانستم در درس شركت كنم، ايشان نگران شده بودند و مرحوم حاج آقا عطاء (درب امامي) را فرستاده بودند كه به هر كيفيتي هست فلاني در درس شركت كند، زيرا مطالب من را ايشان خوب ثبت ميكند.»
همچنين از ديگر اساتيد آيت اللّه محقق آقا مير سيّدعلي نجف آبادي (م. 1362 ه" " .ق.) بود كه او نيز از مراتب والايي از تقوا و دانش برخوردار بود و بسياري از فضلاي اصفهان مانند عالم رباني مرحوم آيت اللّه شيخ احمد فياض و آقا سيّد علي علاّمه فاني ـ رحمهما اللّه ـ از حضور او سود جستهاند.
مرحوم آيت اللّه محقق، مدتي هم جهت كسب فيض بيشتر راهي حوزه معنوي ـ علمي قم گرديد و در آنجا نيز از محاضر علماي بزرگ و آيات عظام آقاي صدر، آقا سيّد محمد تقي خوانساري و آقاي حجت بهره برد. پس از آن آقاي محقق راهي بارگاه علوي يعني نجف اشرف شده تا از اين مركز بزرگ و كهنسال علمي و معنوي كه آن زمان نيز رونق بسياري داشت استفاده نمايد. در آنجا نيز از درس حضرات آيات عظام: آقا ميرزا ابراهيم اصطهباناتي، آقا سيّد محمود شاهرودي، آقا شيخ محمد كاظم شيرازي و آقا سيّد جمال الدين گلپايگاني استفاده نمود. آنچه از گفتههاي مرحوم آيت اللّه محقق برميآيد دوره خارج را در حدود چهارده سال طي نموده است.از جمله مراجع بزرگواري كه مرحوم محقق از او اجازه اجتهاد گرفتهاند ميتوان از آيةاللّه العظمي سيّد ابوالحسن اصفهاني ـ رحمة اللّه عليه ـ نام برد.
ويژگيهاي اخلاقي و خصوصيات معنوي آيت اللّه شيخ حيدر علي محقق قابل توجه و چشمگير بود. از جمله سفارشات ايشان اقامه نماز در اوّل وقت بود و تعبّد و تقيّد خاص به نماز شب، مناجات و تهجد داشت. انس بسياري با قرآن كريم داشت و در مواقع مختلف حتي آخرين لحظات حيات پربركت خويش به تلاوت قرآن پرداخت. ولايت ايشان عجيب بود به طوري كه هرگاه نام يكي از ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ برده ميشد اشك از ديدگان او جاري ميشد. به ياد دارم روزي به حجره آقاي محقق در مدرسه نيمآورد رفته بودم، چند نفري هم آنجا حضور داشتند، مطلبي پيش آمد و حكايتي از كرامات امام علي بن موسي الرضا ـ عليه السلام ـ نقل كرد و در حين گفتن آن ميگريست به طوري كه مستمعين نيز از تأثير كلام آن بزرگمرد منقلب شدند.
نفوذ بيان و تأثير منابر وي طوري بود كه منبرهاي ايشان را صغير و كبير دوست ميداشتند.آيت اللّه محقق براي مردم و اصلاح امور آنان تلاش ميكرد به صورتي كه يكي از عواملي كه باعث محبوبيت خاص وي گرديده بود اصلاح ذات بين بود؛ در مورد مسايل خانوادگي، اختلافات در امور مختلف از جمله مسأله ميراث، شراكت در شغل و غيره. مواردي بود كه زن و شوهري كه حاضر به قبول حَكَم نميشدند هر دو طرف مرحوم آقاي محقق را به عنوان حكم قبول ميكردند و بعد از مدتي ميآمدند و ميگفتند خدا خيرشان بدهد اگر آقا مسأله و يا اختلاف ما را حل نميكردند مجبور بوديم ساليان سال اين راه را در دادگستري و در دادگاه طي كنيم و اين موضوع رفع اختلافات مردم از سوي اين مرد وارسته سابقهاش طولاني است.
به جز توسّل عجيب و ارادتي كه به ساحت مقدس محمد و آل محمد ـ عليهم السلام ـ داشت به علما و دانشمنداني كه در راه اشاعه حقيقت اسلام و تشيع و نيز ولايت امام علي ـ عليه السلام ـ مساعي بسيار به خرج داده بودند عشق ميورزيد، از جمله به زيارت قبور علماي مدفون در تخت فولاد و يا مرقد صاحب بن عباد و يا بقعه ملا محمد باقر مجلسي ميشتافت و گاهي به افرادي كه گرفتاري داشتند، ميفرمود: برويد سر قبر علاّمه مجلسي! و ميگفت: شواهد و نظاير بسياري از كرامات ايشان دارم و كساني كه از روح او (مجلسي) استمداد جستهاند به حاجت خود رسيدهاند. به ولايت و رهبري جامعهاسلامي بسيار ارج مينهاد؛ خصوصا به حضرت امام ـ قدس سره ـ علاقه فراوان داشت.
در زندگي قانع و بسيار صرفهجو بود و به فرزندانش نيز چنين آموخته بود و توصيهاش به مردم دوري از اسراف و پرهيز از تجمّلات بود و سلوك او نيز همين بود. محبّت او به مردم زياد بود و كوچك و بزرگ را ميپذيرفت و آن گونه كه توصيف شد وي معمولاً از منزل به مدرسه نيمآورد و يا مسجد ذوالفقار ميرفت و يا از آنجا به منزل رهسپار ميگرديد و اين راه طولاني را با وجود كبر سن و ضعف جسماني طي مينمود. فرزندشان نقل ميكرد گاهي ميديديم آقا عليرغم اين كه اين راه را پياده و عصا زنان آمده بودند، يك يا دو هندوانه را در دستمالي پيچيده و آورده بودند، از ايشان ميپرسيديم: از كجا خريديد؟ ميفرمود: از ميوهفروش نزديك بازار (ميوهفروشهايي كه ميوه را در داخل گاري گذارده و ميفروختند) به آقا گفتيم با وجود اين راه طولاني، هندوانهها را هم در دست گرفته و آورديد؟ ايشان جواب دادند: مغازهدار گفت: آقا! هندوانههاي من را ببريد و من روي او را زمين نگذاشتم و از او خريد كردم.
باوجود همه اشتغالات علمي و عبادي در مشكلات و امور خانه، همسر خود را ياري مينمود. عليرغم حدود پنجاه سال بيماري همسرش همواره مددكار وي بود و به او احترام بسيار ميگذارد.
همان طور كه آمد تقريرات برخي اساتيد خويش را ثبت و ضبط نموده بود لكن متأسفانه در اثر آب گرفتگي منزل او به سال 1365 شمسي و تخريب كتابخانه ايشان، در اين حادثه به جز از بين رفتن كتابهاي بسيار كتابخانه، بسياري از آثار و نوشتههاي وي كه هنوز طبع نشده بود هم از ميان رفت و همواره آيت اللّه محقق از اين موضوع به تلخي ياد مينمود.
دو سه ماهي قبل از رحلت، بيماري ايشان سخت شد ولي با اين حال تا آنجا كه امكانپذير بود براي اقامه نماز به مسجد و يا گاهگاهي به محل تدريس خود ميرفت.
سرانجام روز پنجشنبه بيست مرداد ماه هزارو سيصد و هفتاد و نه شمسي، پس از عمري تلاش و مجاهدت در راه تثبيت ارزشهاي معنوي اسلام و عترت رسول اللّه ـ
صلوات اللّه عليهم اجمعين ـ جان به جان آفرين تسليم نمود.
يكي از دوستان ميفرمود: اهل علمي از قم به اصفهان آمده بود و قصد ايشان زيارت آيةاللّه محقق بود، قبل از آن كه راهي منزل آقاي محقق شود به خواب رفته در عالم رؤيا مشاهده ميكند كه حضرت سلمان از دنيا رفته است سپس خبر ميرسد كه آيةاللّه آقا شيخ حيدر علي محقق از دنيا رفتهاند.
در رحلت او بسياري از مردم اصفهان به سوگ نشستند و پيكر اين عالم ملكوتي را در كنار بقعه صاحب بن عباد، دانشمند بزرگ شيعي و وزير فرهيخته آل بويه، به خاك سپردند.
نویسنده: محمد حسین ریاحی پور
منبع: سایت سراج
تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه