آیت الله مهدي حائري يزدي
آيت اللَّه دكتر شيخ مهدي حائري يزدي درسال 1301ش (1341ق) در بيت علم و تقوا و فضيلت، از صُلب آيت اللَّه العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، مؤسس عالي قدر حوزه علميه قم، به دنيا آمد.
وي پس از گذراندن مقدمات و سطوح عاليه در اين شهر نزد برادر بزرگوارش، آيت اللَّه مرتضي حائري و آيت اللَّه سيد محمدرضا گلپايگاني، در محضر پر فيض حضرت امام خميني(ره)، به آموختن متون كلامي و فلسفي و نزد آيات عظام: سيدمحمد حجت كوه كمرهاي، سيدمحمدتقي خوانساري و سيد حسين بروجردي به فراگيري دروس خارج فقه و اصول پرداخت و مباني علمي خويش را استوار ساخت. وي پس از دريافت درجهي اجتهاد در سال 1339 ش، به نمايندگي آيت اللَّه بروجردي، رهسپار آمريكا شد و رسيدگي به امور شيعيان آنجا را برعهده گرفت و مدارج تحصيل در فلسفهي غرب را تا سطوح بسيار عالي طي نمود.
دكتر حائري يزدي، دورهي ليسانس را در دانشگاه جورج تاون، فوق ليسانس را در هاروارد و دكتري را در دانشگاه ميشيگان و تورنتو با درجهي ممتاز به اتمام رساند. رسالهي دكتري ايشان با عنوان «علم حضوري» اصول معرفتشناسي در فلسفهي اسلامي (the Principles of epistemology in islamic philosophy, knowledge by presence) يكي از كتب برجسته و عالي در موضوع خود است كه طي 9 سال و با نظارت چند تن از بزرگترين استادان فلسفه در غرب نگاشته شد و با اين رساله به اخذ درجهي دكتري در رشتهي «فلسفهي آنالتيك» نايل شد.
دكتر حائري يزدي، در طول عمر پربركت خود در دانشگاهها و مؤسسههاي علمي مختلف به تدريس پرداختند؛ از جمله:
-1 تدريس الهيات و فلسفه در دانشكدهي الهيات دانشگاه تهران كه در خلال سالهاي 1344 الي 1348، فلسفه ابن سينا و صدرالمتألهين را براي شاگردان خود تدريس ميكردند.
-2تدريس فلسفهي اسلامي در مدرسهي سپهسالار (شهيد مطهري)
-3 تدريس در «مركز تحقيقات اديان جهاني» وابسته به دانشگاه هاروارد در طول سالهاي 1964 و 1965
-4 تدريس فلسفه اسلامي و ادبيات فارسي در دانشگاه مك گيل در سالهاي 1969 تا 1971
-5 تدريس فلسفه و فقه اسلامي در دانشگاه ميشيگان در خلال سالهاي 1971 و 1972
-6 تدريس ادبيات فارسي - تاريخ بيهقي - در دورهي فوق ليسانس دانشگاه تورنتو در سالهاي 1974 و 1975
-7 تدريس در مؤسسه تحقيقات قرون وسطي وابسته به دانشگاه تورنتو با عنوان «تعليمات بنيادين فلسفهي بوعلي سينا» در خلال سالهاي 1975 و 1976.
-8 تدريس در دانشگاه جورج تاون با عنوان «مبادي عناصر الهي در جوامع اسلامي» در سال 1979.
-9 تدريس در دانشگاه تورنتو در زمينه فلسفه اخلاق در سالهاي 1979 و 1980.
-10تدريس فلسفه و توابع اين علم در دانشگاههاي دولتي نيويورك، دانشگاه آكسفورد، دانشگاه مونترال كانادا، انجمن حكمت و فلسفه ايران و تدريس در منزل خويش براي دانشجويان دكتري و دانشپژوهان ويژه.
-11 عضويت در «مؤسسه جهاني فلسفه اخلاق» و مؤسسات علمي ديگر و شركت و ايراد سخنراني در دهها سمينار و همايش علمي در ايران، آمريكا و مناطق مختلف جهان.
الف- هرم هستي
حائري «بحث هستيشناسي را دانش برترين و برترين دانشهاي انساني» به معناي «فراگيرترين» دانشها به لحاظ خصوصيت مفهوم وجود ميدانست. ايشان به بخشبندي ويژهاي در مسئله هستي قائل بودند كه عبارت بود از « اطلاق قسمي » و « اطلاق مقسمي ». در اين زمينه « وجود مطلق » و « مطلق وجود » را متمايز از يكديگر دانسته و بر مبناي اين شناسايي، معتقد بود كه بسياري از مشكلات فلسفه شرق و غرب آسان شده و «راه انديشه هستي را براي استنباط و درك واقعيت يكتايي هستي هموار ساخته است. وي ميگويد: «از روي همين تفاوت تحليلي است كه ما در فلسفه خود توفيق يافتهايم «فرد بالذات» هستي را در ميان همين واقعيتهاي عيني و تجربي عالم با حواس ظاهري خود دريافت كنيم و از طريق همين پديدههاي طبيعي و عيني به كل هستي كه در هرم هستي ترسيم يافته است رهنمون گرديم.»
استاد معتقد بود كه مراتب متفاوت هستي در هرم انتولوژيك توحيدي ايشان، در عين اختلاف و كثرت و گوناگونيها و ميناگريهاي ظهور و تجليات از يكسو، و اختلاف در شدت و ضعف و پيشي و پسي از سوي ديگر، همه از يك وحدت ناگسستني و اين هماني عيني و تحققي سرچشمه ميگيرد.
تئوري هرم هستي، بخش ويژهاي از تز دكتراي استاد فقيد بوده است كه در رشته فلسفه آنالتيك در دانشگاه تورنتو كانادا دفاع شده و با تحسين فراوان از سوي اساتيد بنام فلسفه با درجه ممتاز پذيرفته شده است. تئوري هندسي هرم هستي و انتولوژي توحيدي زيربناي تمام تئوريهاي ديگر استاد در مباحث جهانشناسي و جامعهشناسي و حقوق بشر و انسانشناسي و سياست مدرن و مباحث نفس است و لذا از اهميت بنيادي در ميان آثار استاد برخوردار ميباشد.
ب- آگاهي و گواهي
اين كتاب، ترجمه و شرح انتقادي رساله تصور و تصديق صدرالدين شيرازي است كه ضمن نقد نظريههاي صدرالدين، ديدگاهها و تئوريهاي تأسيسي و بديع استاد حائري درباره دو موضوع مهم «تصور» و «تصديق» كه در مبحث «علم» و فلسفه مطرح ميشود، بيان شده است.
درباره محتواي اين كتاب به اجمال ميتوان گفت كه مقوله علم در فلسفه اسلامي در ابواب و فصول مختلف مورد بررسي قرار ميگيرد. گاه در علمالنفس و گاه در مبحث مقولات به عنوان يكي از اقسام كيف نفساني و گاه در وجود ذهني به عنوان نحوه و نشئهاي از وجود از تقسيمات اولي علم، تقسيم آن به تصور و تصديق و به تعبير و ترجمه مرحوم استاد حائري «آگاهي و گواهي» است. «تصور» عبارت است از علم و ادراك ساده بدون حكم «تصديق» معرفتي است كه بنا به رأيي همراه حكم است و بنا به رأيي ديگر همان حكم و اذعان است: مرحوم حكيم صدرالمتألهين شيرازي رسالهاي موجز و مختصر در اين زمينه نگاشته است با عنوان التصور و التصديق كه به مسائل و مشكلات مربوطه پرداخته و مرحوم استاد حائري يزدي آن را به فارسي روان و شيوا برگردانده و حواشي و تعليقات ممتع و شرح و نقد عالمانهاي بدان افزوده است. مترجم محقق علاوه بر آنكه قدرتمندانه وارد عرصه كارزار فكري و عقل آزمايي شده و به نقد آراي حكيم صدرالمتألهين در رساله مذكور پرداخته، چنان كه خود به گونه يك فيلسوف صاحب دستگاه فكري خاص به حل مشكلات و رفع معضلات همت گماشته است.
اين كتاب از سوي انجمن حكمت و فلسفه در سال 1360 براي نخستين بار طبع گرديد و سپس مجدداً از طرف مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي چاپ و منتشر گرديد.
ج- كاوشهاي عقل نظري
كاوشهاي عقل نظري، يك دوره مفصل و تحقيقي فلسفه اسلامي است كه به اهم موضوعات و مسائل فلسفه اسلامي پرداخته و استاد فقيد، پس از فراغت از تحقيق و بحث، آنجا كه وضع مطابق با طبع افتاده، به مقايسه و تطبيق پرداخته است و سخناني از ديگران يا به عنوان موافق يا در جهت مخالف آورده است و سپس با همان روش تحقيقي در اين سخنان اجتهاد و بررسي كرده است. اين كتاب كه مقدمهاي مفصل و مبسوط تحت عنوان «نيمرخي از فلسفه كنوني اسلامي» دارد مشتمل بر چهارده فصل است و نويسنده در فصل نخست و مباحث روششناسي نظير: موضوعات، مبادي، و مسائل علوم پرداخته؛ در فصل دوم فلسفه را تعريف و تقسيمات آن را برشمرده و سپس در فصل سوم به بررسي در باب فلسفه به معناي خاص كلمه، يعني علم اعلي يا متافيزيك روي آورده است.
در فصل چهارم، «هستي» به مثابه موضوع فلسفه اولي مورد مطالعه و تحقيق واقع شده است و در فصول بعدي امهات مسائل فلسفه اسلامي نظير مفهوم و مصداق، اشتراك لفظي و مفهومي وجود، تشكيك وجود، اصالت وجود و ادله آن، وجود رابط و رابطي و مبحث علم و اتحاد عاقل به معقول با نظري اجتهادي و تحقيقي مورد بحث و بررسي قرار گرفتهاند. فصل سيزدهم كه از جذابترين و مفيدترين بخشهاي كتاب است به خداشناسي تطبيقي اختصاص يافته و در نهايت در فصل پاياني يعني چهاردهم يك ترمينولوژي محققانه فلسفي در ايضاح برخي مصطلحات فلسفي همچون عقل، علم، حيثيات، حد، تصور و... آمده است.
كتاب ياد شده چند بار از سوي دانشگاه تهران، شركت سهامي انتشار و انتشارات اميركبير به طبع رسيده است. نگارش كتاب بنا به تاريخ ذيل مقدمه در آخر مردادماه سال 1374 پايان يافته است.
د- كاوشهاي عقل عملي
ميان فلسفه اخلاق و قواعد اخلاقي تفاوتي بنيادي هست كه مسائل و مباحث آنها را كاملاً از يكديگر جدا ميكند. اولي شناخت برتر اخلاق و به اصطلاح فرااخلاق است كه معمولاً از آن به عنوان فلسفه اخلاق ياد ميشود و ديگري شناخت احكام و معيارها و قواعد دستوري اخلاق است كه از گذشته آن را علمالاخلاق ميگفتهاند.
البته بايست متذكر شد كه مباحث فلسفي اخلاق يعني آنچه اصطلاحاً فلسفه اخلاق ناميده ميشود خود به دو بخش مجزا اما كاملاً مرتبط تقسيم ميشود. يكي فلسفه علم اخلاق است كه معرفتي درجه دوم به شمار رفته و از مبادي تصوري و تصديقي و روشهاي علم اخلاق بحث و گفتگو ميكند و ديگري نگاهي فلسفي به خود اخلاق است و به اصطلاح ميتوان آن را بعدالطبيعه اخلاق ناميد و معرفتي درجه اول و معطوف به حقايق و ارزشهاي اخلاقي است.
كتاب شريف كاوشهاي عقل عملي كه موضوع مباحث مطرح شده در آن «هستيهاي مقدور است كه عوارض ذاتي آن خوبيها و بديهاي اخلاقي و درستيها و نادرستيها و مسئوليتها و بايستي هاست» به هر دو شاخه فلسفه و اخلاق ميپردازد اگر چه تفكيكي دقيق ميان دو حوزه صورت نگرفته است. نگارنده به طريقي ابداعي و شيوهاي منحصر به فرد در ميان اساتيد متقدم فلسفه اسلامي به بحث فلسفي پيرامون اخلاق و بايد و نبايد ميپردازد و در نخستين بخش كه «طرح مسئله» است پرسش يا شبهه معروف هيوم را داير برگسست منطقي ميان هستي ها و بايستي ها طرح و ايضاح كرده و سپس در بخشهاي ديگر با تلاشهاي فلسفي مبتني بر سنت فكري فلسفه اسلامي و با توجه به ميراث فكري فلسفي مغرب زمين ميكوشد موضع خويش را به عنوان استاد مسلم فلسفه اسلامي در برابر مشكل و مسئله مزبور بيان دارد.
عناوين فصول مختلف كتاب عبارتند از: آنتولوژي بايستي و استي، منطق صورت بايستي ها و استي ها، منطق ماده بايستي ها و استي ها و در نهايت بحثي از متون كلام اسلامي. در بخش پاياني نويسنده بحثهاي كلامي متكلمان متقدم مسلمان را پيرامون حسن و قبح و عدل به نحوي تحليلي و محققانه بررسي و نقادي كرده است. كتاب در سال 1361 منتشر شده است.
ه- علم كلي
علم كلي يا فلسفه مابعدالطبيعه نخستين تأليف استاد است كه نخستين بار در ارديبهشت ماه سال 1335 در قم و سپس از سوي دانشگاه تهران و پس از آن از طرف انجمن حكمت و فلسفه و آخرين بار در سال 1372 از سوي نشر فاخته منتشر گرديده است. اين اثر در بردارنده بحثهاي استاد در مقولات فلسفي مهم فلسفه كلاسيك اسلامي؛ نظير اصالت وجود، وجود ذهني، اتحاد عاقل و معقول، بحث امكان و حدوث و قدم، وحدت و كثرت و... است.
علم كلي با مقدمهاي در باب «فايده فلسفه» آغاز ميشود و اينكه «انسان چه نياز ذاتي و طبيعي به فلسفه دارد تا در راه به دست آوردن آن بذل جهد و صرف وقت نمايد». در جواب اين پرسش و سؤالات ديگر، استاد ميكوشد تا همچون «بعضي متفلسفين معاصر سخنان دراز كه احتمال گزافگويي در برداشته باشد» به ميان نياورد. بلكه در سخني كوتاه ميفرمايد: «اگر به راستي فلسفه، از حقيقت در هر مرتبه و به هر صورتي كه هست بحث ميكند و ماهيت آن درك حقيقت است پس ديگر راهي براي انكار آن متصور نيست؛ زيرا انكار فلسفه، محصولي از انكار درك و حقيقت خواهد بود در حالي كه، نه حقيقت قابل انكار است و نه درك، و نه تعقل را كه هسته مركزي بشريت و فصل مميز او از ساير حيوانات است ميتوان تعطيل نمود.»
«علم كلي» اثري جامع به زبان فارسي استوار است كه در مجموع بهترين كتاب در موضوعات مختلف فلسفه كلاسيك اسلامي است كه در زمان ما نگاشته شده است و به نظر ميرسد مدخلي بسيار قابل اعتماد براي پژوهندگان فلسفه كلاسيك اسلامي و فهم موضوعات و سرفصلهاي اساسي آن باشد. اين اثر در بسياري از مراكز و دانشكدههاي فلسفه، يكي از كتب و منابع درس فلسفه اسلامي ميباشد.
و- متافيزيك
كتاب متافيزيك ، مجموعه ده مقاله فلسفي و منطقي مرحوم استاد حائري يزدي است كه از سال 1349 تا 1360 در نشريات مختلف به طبع رسيده. مقاله نخست مقالهاي است كه در دو قسمت و در دو شماره مجله انديشههاي نو در علوم انساني منتشر گرديده است. عناوين مقالات بعدي: خداشناسي برتر ، آنتولوژي توحيدي چيست؟ و برهان صديقين است.
اين سه مقاله قسمتي از درسهاي مرحوم استاد در دانشكده الهيات دانشگاه تهران است كه ابتدا در مجله سروش و سپس به صورت كتابي تحت عنوان روش راستين يكتاشناسي يا آنتولوژي توحيدي منتشر شده است.
مقاله «خدا در فلسفه كانت» ، متن سخنراني مرحوم استاد در دانشگاه است كه در شماره 36-35 مجله مقالات و بررسيها (نشريه دانشكده الهيات دانشگاه تهران) منتشر گرديده.
«وجود و ماهيت در فلسفه ابن سينا» متن سخنراني مرحوم استاد در كنگره بوعلي است كه در سال 1359 برگزار شد. اين مقاله در مجموعه مقالات كنگره هزاره ابن سينا از جانب يونسكو منتشر شد.
رابطه ميان وجود و ماهيت در فلسفه ابن سينا مقالهاي است كه براي يادنامه استاد شهيد مرتضي مطهري نگارش شده است. امكان عام، نقدي است بر برخي حواشي مرحوم علامه طباطبايي قدس سره بر اسناد صدرالمتألهين. اين مقاله در مجله دانشكده ادبيات، زمستان 1346 منتشر شده است.
موجبه سالبةالمحمول چيست؟ و قضيه و علم تصديقي، پاسخهاي ديگري هستند كه با پاسخهاي مرحوم علامه طباطبايي به نقد فوقالذكر داده شده. لازم به يادآوري است كه در مجموعه متافيزيك دو مقاله از مرحوم علامه طباطبايي تحت عناوين «بحثي درباره امكان» و «قضيهاي به نام موجبه سالبةالمحمول » نيز مندرج است.
كتاب متافيزيك در آذرماه 1360، به كوشش آقاي عبداللّه نصري، از سوي نهضت زنان مسلمان چاپ و منتشر شده است.
ز- حكمت و حكومت
فلسفه سياسي دكتر حائري يزدي و تحليل جامع نظري ايشان در سياست در كتاب حكمت و حكومت مندرج است و تز معروف ايشان مبني بر اشتقاق حكومت از حكمت و نه حكم (به ضم حاء) در اين كتاب تحليل شده است. همچنين تئوري وكالت و مشروعيت دموكراتيك نيز در ضمن همين اثر ارائه شده كه واجد نقدهايي وثيق بر نظريات دموكراسي غربي، از جمله ديدگاههاي ژان ژاك روسو و ديگران ميباشد. حكمت و حكومت در سال 1995 در كشور انگلستان به زبان فارسي منتشر شده است. اين كتاب در ضميمه سوم كتاب حاضر به تفصيل مورد بررسي قرار گرفته است.
ح- رسالهاي در علم حضوري
اين كتاب، رساله دكتراي استاد فقيد بوده كه در سال 1978 با نظارت چند تن از استادان برجسته فلسفه غرب در دانشگاه تورنتو كانادا نگاشته شده است. اين استادان عبارتند از پروفسور فرانكنا، پروفسور ساوان، (1) پروفسور اشميتز، (2) پروفسور استيونسن، (3) پروفسور لانگ، (4) و پروفسور فايرودر (5) كه جمعاً مدت 9 سال به طول انجاميد و از جامعترين آثار در نوع خود محسوب ميشود.
دكتر سيدحسين نصر بر اين كتاب كه در سال 1992 از سوي دانشگاه نيويورك به زبان انگليسي به چاپ رسيد، مقدمهاي نگاشته كه در ضميمه چهارم كتاب حاضر به چاپ رسيده است. معرفي تفصيلي اين اثر نيز در همان مقاله مندرج ميباشد.
ط- الحجة في الفقه
آخرين آثار استاد به نام الحجة في الفقه در علم اصول نگاشته شده و اساساً بخشي از مهمترين آثار استاد - و يكي از ناشناختهترين تأليفات ايشان - نظرات و تقريرات علم اصول است. استاد فقيد، تقريرات درس اصول فقه آيتاللّه خوانساري و نيز تقريرات درس اصول آيتالله العظمي بروجردي را در سن هجده سالگي نگاشته بود كه پس از پيرايش و ويرايش بسيار، قرار است در چهار مجلد به چاپ برسد. تا اين زمان، جلد اول اين اثر به چاپ رسيده است..
الحجة في الفقه عنوان اصلي اين اثر است كه در ذيل آن ذكر شده است: «تقريرات و تحصيلات من الدراسات العالية لاعظم فقهاء عصره آيتاللاهّلعظمي السيد حسين الطباطبايي البروجردي، نوراللّه مضجعه، لا قل خدمة العلم، مهدي الحائري اليزدي».
جلد اول اين اثر ارزشمند كه از سوي مؤسسه الرساله به چاپ رسيده، در قطع وزيري و 280 صفحه در سال 1378 منتشر شده است. اين مجلد شايد مهمترين جلد از چهار جلد مذكور باشد، زيرا مشتمل بر بحثهاي بنيادي اصول، از جمله «في مباحث الالفاظ» است و همگان واقفند كه اولاً اين مباحث مبنا و مبداء علم اصول و دقيقترين امكان اين علم در مباحث بعدي و كل علم فقه است و ثانياً استاد فقيد علاقه و تبحري ويژه در اين مبحث داشتند و اساساً مقام شامخ ايشان در عرصه فلسفه موسوم به «تحليل منطقي» سبب شده است تا اثر حاضر در زمره آثار برگزيده اصولي شيعه و مسلماً در حد «رسائل» و «مكاسب» شيخ اعظم انصاري - قدس اللّه سره الشريف - قرار گيرد.
بحث مستوفاي استاد درباره « وضع »، پس از بحث « موضوع العلم » به تنهايي نشان دهنده جامعيت اين كتاب نسبت به ساير آثار اصولي است.
ايشان در سال 1358 به ايران بازگشت و به كارهاي علمي خود ادامه داد. كاوشهاي عقل نظري، علوم قرآن، متافيزيك و حكمت و حكومت، برخي از آثار اين استاد فرهيخته به شمار ميروند. سرانجام آن فيلسوف بزرگ در 17 تيرماه 1378 برابر با 14 ربيع الاول 1420 ق در 77 سالگي بدرود حيات گفت و در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.
نویسنده:مجید محبوبی
تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه