به حساب عادت های بد برسید!
برای ترک ویژگیهای رفتاری بد ابتدا باید آنها را شناسایی کنید. همین حالا چشمهایتان را ببندید و به یاد بیاورید، دقیقا چه چیزهایی روی میز کنار تختتان است؟ جزئیات قاب عکسهای آویخته به دیوار را به یاد دارید؟ در ردیف اول کتابخانهتان چه کتابهایی چیدهاید؟ دگمههای پیراهنی که به تن دارید، دقیقا چه شکلی است؟ میبینید؟! پاسخ این پرسشها را نمیدانید چون به اشیایی که دربارهشان پرسیدیم «عادت» کردهاید و مدتهاست که آنها را نمیبینید.
هنگام تغییر عاداتمان از مضر و بد، به سمت عادات سالم و بهتر تنها خودمان را در نظر گرفتهایم و اعضای خانوادهمان را از قلم انداختهایم؟! خب، ما تنها افرادی نیستیم که دچار این حالت شدهایم. بسیاری از مردم از این موضوع که خانوادهشان سعی نمیکنند عادات بهتری برگزینند، احساس ناامیدی میکنند. برای والدین، چه احساس شکستی بزرگتر از این که در بهبود عادات بدِ فرزندانشان، احساس ناتوانی نمایند؟! امروز میخواهیم دربارهی اینکه چطور با عادات بد اعضای خانوادهمان کنار بیاییم،صحبت کنیم.
طرز فکر خوشگل ما
سعی کنید در ماه آینده وظایفی در حد توان تان بر عهده بگیرید و به محض مشخص شدن این وظایف آن را به انجام برسانید
تمایلی طبیعی در ما وجود دارد که بخواهیم همه به طرزی اخلاقی و صحیح عمل کنند و این راه درست، همان راهی است که ما عمل میکنیم! اگر از غذاهای سالمی استفاده میکنیم، میخواهیم عزیزانمان هم مثل ما غذا بخورند. اما این واقعاً موضوعی نیست که تحت ارادهی ما انجام شود و از طرفی، اگر نخواهیم روی این موضوع اختیار و دخالت داشتهباشیم و به خود اجازه دهیم که روی موضوعی که تحت ارادهمان نیست تمرکز نکنیم، حس میکنیم که شادیمان مختل گردیدهاست. به عوض آن، روی عادات خوب خودمان تمرکز کنیم و با شفقت دربارهی عادات عزیزانمان رفتار ننماییم؟ چرا روی اینها که میتواند تحت کنترل ما باشد، تمرکز ننماییم؟!
آیا واقعا باید سالاد بخورم؟
بیایید به گذشته فکر کنیم، به زمانی که خودمان هم نوجوان بودیم و والدینمان از ما انتظار داشتند که غذاهای مفید و مقوی بخوریم. یعنی واقعاً شما با خوشحالی میگفتید: «وای! من چقدر خوشحال و خرسندم که والدینم از من خواستهاند این سالاد را بخورم!» ؟!؟!خودتان هم میدانید که بیشتر دوست داشتید پیتزا و کیک بخورید و محض رضای خدا هم شده، والدینتان دربارهی این یک قلم هم شده، شما را به حال خود بگذارند! همهی ما در روزهای نوجوانی یاغیگریهایی داشتیم. دوست نداشتیم کسی به ما امر و نهی کند که چه بخوریم و کی ورزش کنیم. خب، حالا کافی است که خانواده و دوستانمان را به جای خودمان در نوجوانی بگذاریم. چنین امر و نهیای آزاردهنده است.
محیطی که ما خلق میکنیم
نه تنها ما میتوانیم برای عزیزانمان مانند یک الگوی خوب عمل کنیم، بلکه میتوانیم برای آن ها محیطی بهوجود آوریم که آن ها تشویق به برگزیدنِ عادات خوب نماید. ولی باید از همین ابتدا با یک حقیقت، کنار بیاییم: محیط کاملاً تحت تسلط ما نیست. راستش، حتی بهطور نسبتاً کامل هم در اختیار ما نیست!
در نهایت باید بدانیم حتی اگر نتوانیم تأثیری شگرف و کامل بر عادات عزیزانمان داشتهباشیم، اما به میزان عمدهای میتوانیم با تغییر رفتار خود الگویی برای خانواد مان باشیم. اما چگونه تکنیک های تغییر رفتار را پیاده سازی کنیم؟
از عادت های کوچکتان شروع کنید
یکی از عادتهای بدتان را انتخاب و ترک کنید. برای شروع میتوانید یکی از عادتهای بد کوچکتان مثل مصرف زیاد چای، قهوه و مسواک نزدن دندان بلافاصله پس از صرف غذا را انتخاب کنید و تصمیم به ترک آن بگیرید. کنار گذاشتن عادتی کوچک اما مهم،اولین گام برای افزایش خویشتنداری است.
برای خودتان قانون وضع کنید
یک هفته به فعالیتی بپردازید، که میدانید باید انجام دهید. کارهایی وجود دارد که با اینکه همه ما به مفید بودن آن واقفیم به بهانههای واهی از انجامشان طفره میرویم. از رایجترین امور میتوان به شرکت در فعالیتهای ورزشی، سحرخیزی و رسیدگی به امور خانوادگی اشاره کرد. یکی از این فعالیتها را انتخاب کنید و به مدت یک هفته آن را انجام دهید.
کار امروز را به فردا نیانداز
روزهای نوجوانی دوست نداشتیم کسی به ما امر و نهی کند که چه بخوریم و کی ورزش کنیم. خب، حالا کافی است که خانواده و دوستانمان را به جای خودمان در نوجوانی بگذاریم
سعی کنید در ماه آینده هیچ یک از کارهای خود را عقب نیندازید. هر روز به ما تکالیف و وظایفی محول میشود که میتوانیم همان لحظه آن را انجام دهیم اما اغلب پرداختن به آن را تا آخرین لحظه عقب میاندازیم.سعی کنید در ماه آینده وظایفی در حد توان تان بر عهده بگیرید و به محض مشخص شدن این وظایف آن را به انجام برسانید.
هیجانات خود را مشخص کنید
سعی کنید هیجاناتی را که هنگام انجام دادن رفتارهای کنترل نشده دارید مشخص کنید. این هیجانات ممکن است شامل خشم، ناکامی، ترس، اندوه و اضطراب باشد. حال موقعیتی را به خاطر آورید که توانستهاید به خوبی در آن خود را کنترل کنید، چه احساسی داشتید؟ آیا احساس غرور، شادی و اعتماد به نفس نمیکردید؟ ترجیح میدهید در آینده کدام دسته از این احساسات را تجربه کنید؟ انتخاب با شماست.
افکارتان را مدیریت کنید
افکار و باورهایی را که سبب میشود نتوانید بر رفتار و اعمالتان کنترل داشته باشید، شناسایی کنید. زمانی که به این افکار پی بردید سعی کنید با استفاده از استدلالهای منطقی آن را به چالش بکشید اگر احساس میکنید اعتماد به نفستان ضعیف است و یا از واکنش دیگران میترسید میتوانید برای راهنمایی از یک دوست آگاه یا از اعضای خانواده کمک بگیرید.
منابع: روزنامه خراسان/موفقان/ یک پزشک