حتما خانم های تبیانی بخوانند!
دوستان شما در بخش خانواده و زندگی سعی دارند تا در قسمت بانوی شرقی مقالاتی را ارائه دهند که پیرامون مسائل و چالش های بانوان محترم تبیانی باشد و در این راستا مهم ترین موضوعی که به آن پرداخته شده است ،بحث حجاب و پوش است زیرا اصلی ترین شاخصه ی زن مسلمان ایرانی حجاب و نوع پوشش و رفتار وحیای اوست.
سعی کرده ایم در مقالات گوناگون آنچه در حوزه ی حجاب باید راجع به آن آگاهی داده شود را از قلم نیاندازیم و البته هنوز راه زیادی در پیش است .از اینکه در این بخش با ما بوده اید ، سپاسگذاریم و از شما می خواهیم نظراتتان را مطرح کنید تا در آینده به آنچه شما می خواهید، پرداخته شود.
بخشی از مقالات حجاب که در این بخش کار شده است به شرح زیر می باشد:
زنان با حیا كسانی هستند كه با پوشش كامل خود از نمایش بدن، موهای سر و زینتهای خود شرم میورزند. پاكی قلب زنان خودنما به سخن ستمكاری شبیه است كه لاف ترحم بلند كرده است. زنانی كه اسرار زیباییهای جسمانی خود را به نمایش گذاردهاند ، پرده بین خود و خدا را دریدهاند. كامیاب كردن چشمهای گرسنه نامحرمان كمترین ساز ش با پاكی و نجابت ندارد و عفیفبودن زن بدحجاب از القائات بیاعتبار شیطان است. بدحجابی از آفات پاكدامنی به شمار میرود و اساساً زنان پاكدامنی كه از موقعیت سالم روحی برخوردارند از گناهان جنسی پرهیز دارند و بیحجابی یك انحراف جنسی است.
انسان موقعیتطلب است و همواره میخواهد در میان مردم از جایگاهی درخور توجه برخوردار باشد. چنین جایگاهی به دو صورت حقیقی و كاذب محقق میشود. موقعیت حقیقی در اثر تحصیل علم و فضایل اخلاقی به دست میآید ، اما برخی زنان كه فاقد این ارزشها هستند با نمایش زیباییها و جاذبههای طبیعی و ساختگی زنانه خود سعی در جلب توجه دیگران میكنند تا به كمبودهای باطنی خود پاسخ دهند. غافل از آنكه هرگز كسی نمایش زیباییهای زنانه را دلیل بر شخصیت و جایگاه ارزشی او نمیگیرد. بیحجابی، زن را صاحب فضیلت نمیكند بلكه از او عروسكی میسازد كه با رشد و تعالی فاصلهها دارد ضمن اینكه موقعیتهای حاصل از تحركات جنسی تنها نزد بیماردلانی به وجود میآید كه خود كمترین اعتباری ندارند.
دکتر هنری ارزش های اخلاقی حجاب و پوشش زن مسلمان را می ستاید و می گوید: «من کارشناس مسایل زنان مسلمان نیستم. من زیبایی زنان را دوست دارم، به همین دلیل اینجا، انگیزه ای برای دفاع از حجاب ندارم ولی از برخی ارزش هایی که حجاب گویای آن است دفاع می کنم.» او اضافه می کند: « حجاب از نظر من به این معناست که زن خود را برای همسر و خانواده اش متمرکز کند. تنها کسانی هستند که زن مسلمان را بدون حجاب می بینند ، خانواده او هستند و این مساله تأکیدی بر ویژه بودن زن مسلمان است.»
برخی مدعی هستند که " چادر، حجاب دینی و مذهبی نیست " . در این مقاله قصد داریم بدون جانب داری ، به این بحث پرداخته و پاسخی شایسته ارائه دهیم :دقت و پژوهش در آیهی 59 سورهی احزاب، صحت ادعای مذکور را مورد تردید جدی قرار میدهد.
خداوند در این آیه خطاب به پیامبرش فرموده است:ای پیغمبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را با چادر خود فرو پوشند، که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوسرانان آزار نکشند؛ بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.
«جلابیب» جمع «جلباب» است و جلباب در کتابهای لغت معتبر، مثل لسان العرب، صحاح اللغة و معجم الوسیط، به «ملحفه» معنا شده است وملحفه پوششی گسترده است که زن خود را در آن میپیچد.
از کتاب مقدّس برمی آید که در عهد حضرت سلیمان علیه السلام زنان علاوه بر پوشش بدن، روبند بر صورت می انداختند و بر طبق گفته ی قرآن در عهد حضرت سلیمان علیه السلام حتی ملکه سبا، که خورشیدپرست بود، پوشش کامل داشت؛ زیرا از آیات مربوط به داستان ملکه سبا چنین به دست می آید که وقتی او وارد قصر حضرت سلیمان علیه السلام شد و خواست به نزدیک تخت او برود، چون حضرت سلیمان علیه السلام دستور داده بود کاخ را از سنگی آبگینه فرش نمایند، بلقیس دامنش را بالا کشید تا هنگام رد شدن خیس نشود.در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام نیز حجاب رایج بود. نامزد اسحاق وقتی او را دید ، برقع بر صورت انداخت.
زنان ایرانی در دوره های گوناگون، از مادها، هخامنشیان، اشکانیان و سامانیان دارای پوشش بودند.
طبق قراین و شواهد موجود در ایران باستان و در میان یهود و احتمالاً در هند ، حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده، به مراتب سخت تر بوده است.
برخی می گویند حجاب سلب كننده ی حق آزادی زن می باشد كه از حقوق طبیعی هر انسانی است و این پوشیدگی به نوعی او را محبوس و زندانی می كند و به حیثیت انسانی و عزت او لطمه وارد می سازد كه بر اساس عقل و منطق هم هیچ كس حق اسیر كردن و به بردگی درآوردن دیگری را ندارد.
از نظر اسلام ، آزادی انسان ها در عین محترم بودن در چارچوب دو امر اساسی باید محدود گردد. مراعات حریم انسانی و مراعات مصلحت دیگران (و نه منفعت آنان).
در پاسخ به این اشكال ابتدا باید دانست كه تعریف ایشان از آزادی چیست كه حجاب را محدود كننده ی آن می دانند. به حتم این تعریف ناظر به عقاید مكاتب غربی است، چرا كه از آن منظر است كه این انتقاد را می نماید. آنان معتقدند آزادی محترم است تا بدانجا كه برای آزادی دیگران محدودیت ایجاد نكند ، یعنی حد آزادی مساوی است با آزادی دیگران.
تبیان - داوودی