تبیان، دستیار زندگی
آیا این طبیعی است که بچه تان به شما درباره همه چیز دروغ بگوید؟ حتی اگر خودتان آنجا باشید و ببینید واقعا چه اتفاقی افتاده است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بچه ام مدام دروغ می گوید، چه کنم؟

آیا این طبیعی است که بچه تان به شما درباره همه چیز دروغ بگوید؟ حتی اگر خودتان آنجا باشید و ببینید واقعا چه اتفاقی افتاده است؟

بخش خانواده ایرانی تبیان

 دروغ

آیا این طبیعی است که بچه تان به شما درباره همه چیز دروغ بگوید؟ حتی اگر خودتان آنجا باشید و ببینید واقعا چه اتفاقی افتاده است؟
خیلی از دانش آموزان دروغگوی خوبی نیستند، دروغ های آنها به طرز خنده داری مشخص هستند! اما آنها می توانند به دروغ های شان کمی کیفیت بدهند و آن را درست کنند. در حل جنگ عاطفی با بچه های تان در سن 2 تا 10 سالگی، فرزندتان ممکن است دروغ بگوید چرا که می خواهد کشف کند شما چه می دانید.
وقتی فرزند تان کوچک تر بود شما حداقل به چشم او یک آدم بسیار توانا بودید. حالا او فهمیده که دانستنی های شما هم جایی به پایان می رسد اما او به طور یقین نمی داند کجا. این همان چیزی است که او دارد امتحان می کند.
یکی دیگر از دلایل دروغ گفتن ترس از تنبیه است. اگر فرزند تان فکر می کند که یک دروغ به او کمک می کند تا از عواقب بد در امان بماند، او به طور منطقی می خواهد آن را امتحان کند.
پدر و مادر ها در برابر این رفتار نا امید کننده چه می توانند بکنند؟ کودک تان را در موقعیتی قرار ندهید که دروغ بگوید. برای مثال اگر شما دیدید که او یک گلدان شکسته، حالا می دانید چه اتفاقی افتاده است. بنابر این به جای پرسیدن این سوال که «گلدان را تو شکسته ای؟» خیلی ساده به او بگویید «من دیدم که تو گلدان را شکستی. بیا تمیزش کنیم».
البته مواردی هم هست که شما ندیده اید چه اتفاقی افتاده است (هرچند شاید حدس های خوبی بزنید). در این موارد احساس تان را بروز دهید و به جای متهم کردن کودک تان، به او بگویید چه چیزی را می خواهید بدانید. بر ای مثال به جای گفتن «تو گلدان را شکستی، نه؟» بگویید:« من از شکستن این گلدان خیلی ناراحتم و امیدوارم اگر تو می دانی چه اتفاقی افتاده، به من بگویی. اگر او از گفتن حقیقت طفره رفت، شما می توانید شواهد تان را رو کنید؛ برای مثال «من شنیدم که تو با توپت در خانه بازی می کردی و من این دروغ را کنار گلدان شکسته می گذارم، به همین دلیل این طور به نظر می رسد که توپ به آن خورده باشد». این به کودک تان کمک می کند تا یاد بگیرند مردم چگونه تکه های اطلاعات را در کنار هم می گذارند.

وقتی فرزند تان حقیقت را به شما می گوید، فراموش نکنید که به او بگویید او را برای شجاعتش تشویق می کنید. اما این به آن معنا نیست که از خطای او چشم پوشی کنید.
با او منطقی رفتار کنید؛ برای مثال او را وادار کنید گلدان را تمیز کند و در خانه با توپ بازی نکند و با این کار به او بفهمانید که گفتن حقیقت به شما مهم ترین چیز است.
وقتی کودک تان دروغ می گوید طبیعی است که خشمگین شوید اما سعی کنید کنترل تان را از دست ندهید یا تهدید به مجازات شدید نکنید. گفتن چیز هایی مانند «اگر دروغ بگویی من می فهمم و آن وقت تو شرمنده می شوی» می تواند به رابطه شما آسیب بزند و او را از گفتن حقیقت به شما نا امید کند.
توضیح خواستن از بچه برای اینکه چرا دروغ گفته است، احتمالا شما را به هیچ جا نمی رساند. خیلی از بچه های زیر 8 سال درک و شناخت زیادی ندارند، به همین دلیل آنها اغلب نمی دانند چرا آن کار را انجام داده اند. در عوض توضیح دادن به فرزند تان در آن زمان که دروغ گفته است، باعث عصبانیت و ناراحتی شما می شود.
به فرزند تان یاد آوری کنید که از او انتظار دارید حقیقت را به شما بگوید، همان کاری که شما نسبت به او انجام می دهید. البته این به آن معنا است که شما نباید اصلا دروغ بگویید. فرزند تان از رفتار شما الگو برداری می کند، بنابر این اجازه دهید صداقت بر زندگی شما حکومت کند.
سرانجام یک نفس عمیق بکشید و بردبار باشید چون دروغگویی فرزند تان یک شبه تغییر نمی کند. زمان زیادی طول می کشد تا فرزند تان مفهوم حقیقت و دروغ را یاد بگیرد و بفهمد.
اگر کودک تان یک دروغگوی خوب شده است و نگران تان کرده است، ممکن است کاملا معنی خوب و بد را نفهمیده باشد، بنابر این می توانید او را نزد مشاور ببرید.



منبع:نی نی سایت

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.