تبیان، دستیار زندگی
افراد خانواده از ریسك (‌خطر كردن )‌ معقول و سنجیده نمی هراسند و می دانند كه ممكن است با خطر كردن اشتباهاتی نیز داشته باشند ‍ ، ولی اشتباهات شخصی هم می تواند خود مقدمه ای برای شناخت اشكالات شخصی و بنابراین زمینه ای جهت رشد و كسب تجربه بیشتر باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیش بسوی آرامش

کودک

در 3 مقاله قبلی سه نوع خانواده را تشریح كردیم كه شیوه تربیت كودك آنها نامطلوب بود و اینك آخرین نوع را كه خانواده سالم می باشد بررسی می كنیم و شیوه تربیت كودك را در آنها توضیح می دهیم.

خانواده سالم ( خانواده دمکرات)

1 - افراد خانواده سرزنده و با محبت هستند و همه رفتار و اعمال آنان با نوعی اصالت توام است.

2 - افراد خانواده به طور آشكار رنج و ناراحتی و نیز احساس همدری خود را نسبت به افراد دیگر خانواده بیان می كنند.

3 - افراد خانواده از ریسك (‌خطر كردن )‌ معقول و سنجیده نمی هراسند و می دانند كه ممكن است با خطر كردن اشتباهاتی نیز داشته باشند ‍ ، ولی اشتباهات شخصی هم می تواند خود مقدمه ای برای شناخت اشكالات شخصی و بنابراین زمینه ای جهت رشد و كسب تجربه بیشتر باشد.

4 - افراد خانواده برای یكدیگر ارزش و احترام قایل اند و یكدیگر را دوست دارند و از این احساس خود شادمان هستند.

5 - روابط افراد خانواده با یكدیگر هماهنگ و روان است و با آهنگی پرمایه و روشن با یكدیگر سخن می گویند.

6 - زمانی كه در خانواده سكوت برقرار است ‍، سكوتی است آرامبخش و نه سكوت مبتنی بر ترس یا احتیاط.

اعضای خانواده به راحتی یكدیگر را نوازش می كنند و در آغوش گرفتن فرزندان توسط پدر و مادر امری است عادی و توام با تجربه عشق و محبت خانوادگی.

7 -  وقتی  در خانواده سرو صدا هست ‍، صدای فعالیتی پر معنی است و نه غرشی رعد آسا و برای خفه كردن صدای دیگران.

8 - هریك از اعضاء خانواده می دانند حق آن را خواهند داشت كه حرف خود را به گوش دیگران برسانند و در این زمینه نیازی به سكوت و تحمل فشار حاصل از آن نمی باشد.

9 - اگر یكی از اعضای خانواده هنوز فرصتی برای صحبت كردن پیدا نكرده است ‍، به دلیل تنگی وقت بوده است و نه كمی محبت ‍ ،‌ كم توجهی یا بی ملاحظه بودن اعضای دیگر خانواده .

10 - افراد خانواده صادقانه با هم صحبت می كنند ، با علاقه به سخنان یكدیگر گوش می دهند ، با یكدیگر رو راست و صادق هستند و به راحتی علاقه خود را به یكدیگر نشان می دهند.

کودک

11 - افراد خانواده به راحتی و آزادانه با یكدیگر درد دل می كنند و این حق را دارند كه درباره هر موضوعی (‌ مثل ناكامیها ، ترسها ، صدمه هایی كه دیده اند ،‌ خشم خود ،‌ انتقاد از دیگری ، خوشیها یا كامیابیها )‌ ،‌ با یكدیگر سخن بگویند.

12 - افراد خانواده برای كارهای خود برنامه ریزی می كنند و در این راه اگر مشكلی با مزاحم اجرای برنامه های از قبل تعیین شده آنان شود ،‌ به سادگی خود را با آن تطبیق می دهند و در نتیجه قادر هستند بدون تجربه احساس ترس یا واهمه ،‌ بیشتر مشكلات زندگی خود را حل و فصل كنند.

13- در خانواده ،‌ زندگی آدمی و احساسات بشری، بیش از هر عامل دیگری مورد توجه و احترام است.

14 - در خانواده ،‌ پدر و مادر خود را مدیر یا رهبر خانواده می دانند و نه رئیس یا ارباب خانواده و نیز می دانند كه در موقعیت های مختلف چگونه به فرزندان خود بیاموزند تا به مرحله یك انسان واقعی بودن نزدیك شوند.

15- اعضای خانواده در مورد اشتباهات خود (‌ در قضاوت ، رفتار ،‌ بروز هیجانها و ... ) به همان سهولتی با یكدیگر سخن می گویند كه در مورد اعمال ، كردار و گفتار صحیح خود اظهار نظر می كنند.

رفتار اولیای خانواده با آنچه به فرزندان خود می گویند - یا توصیه می كنند - مطابقت كامل دارد و در این راه از خود صداقت بسیار نشان می دهند.

16- اگر یكی از افراد خانواده مرتكب اشتباهی شد و نادانسته خسارتی ایجاد نمود ، پدر و مادر با حمایت از او  باعث خواهد شد تا فرزند بی دقت ،‌ بر احساس ترس یا گناه خود فایق آید .

17-- وقتی یكی از فرزندان خانواده عملی را انجام می دهد كه برای تصحیح عمل یا كار او الزامی به نظر می آید ،  پدر و مادر آموزش فرزند خود را با گوش دادن - حس كردن - فهمیدن - و در نظر گرفتن زمان و دوره خاص رشد او ، آغاز می كنند.

18- پدر و مادر خانواده می دانند كه در زندگی هر شخص مشكلاتی پیش خواهد آمد و اجتناب از همه مشكلات زندگی امكان ناپذیر می باشد . بنابراین گوش به زنگ آن هستند كه برای هر مشكل تازه ،‌ راه حلی پیدا كنند و به فرزندان خود نیز می آموزند تا چگونه در حل مشكلات از خلاقیت و نو آوری بهره بگیرند.

اولیاء‌ خانواده می دانند كه هر چند با شرمنده ساختن كودك و تنبیه بدنی فرزندان می توان رفتار آنان را تغییر  داد ،‌ اما این آگاهی را نیز دارند كه آثار این تنبیه ها بر ذهن آنان باقی می ماند و به سادگی و به سرعت قابل ترمیم نمی باشد.

خلاصه :

گفته می شود كه از هر صد خانواده تنها در صد اندكی ( سه یا چهار خانواده ) می دانند كه چه باید كرد و به مرحله سلامت و بالندگی قابل توجه رسیده اند. محصول خانواده های پریشان یا آشفته فرزندان بیمار ،‌ نومید ، افسرده ، بزهكار و ضد اجتماعی ،‌ معتاد و .... است و اكثریت افراد مبتلا به بیماری های روانی و اختلالات رفتاری ،‌ الكلیك ، معتاد ‍ ‍، فقیر ،‌ از خود بیگانه ،‌ جانی و ... در خانواده های پریشان رشد پیدا كرده اند.

می توان ویژگیهای مهم خانواده های پریشان و خانواده سالم را چنین خلاصه كرد.

در این خانواده ها افراد فرصت رشد و بالندگی دارند و با عزت نفسی هرچه پر بار تر در جهت کسب آگاهی ها و مهارت ها تلاش می کنند.

همدردی

تنظیم برای تبیان: کهتری

مقالات مرتبط

باور کنید ،کودکی اش را...

شروع تربیت قبل از تولد

پس کی منو دوست داری؟

باباعزت نفس!

الگوهایی برای آرامش

تا چه حد سخت گیر باشیم

یکی یک دونه، عزیز دردونه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.