تبیان، دستیار زندگی
یك شنبه دهم خرداد ۱۳۹۴، سالن سوره مهر حوزه هنری میزبان شعرا، فرهیختگان، جانبازان دفاع مقدس و خانواده شهیدان غواصی بود كه پیكر مطهر آن ها به تازگی تفحص شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شاعران و 175 شهید غواص

یك‌شنبه دهم خرداد ۱۳۹۴، سالن سوره مهر حوزه هنری میزبان شعرا، فرهیختگان، جانبازان دفاع مقدس و خانواده‌ شهیدان غواصی بود كه پیكر مطهر آن‌ها به تازگی تفحص شده است.

بخش ادبیات تبیان
شهدای غواص

محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری، مدیرعامل خبرگزاری فارس، علی محمد مودب، وحید یامین‌پور، سعید حدادیان و بسیاری از هنرمندان و مسئولان فرهنگی، از حاضران در گرامیداشت این جوانان غیور كشورمان بودند.

در این مراسم، علیرضا قزوه مدیر مركز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری، با بیان این كه مراسم پاسداشت شهدای غواص عملیات كربلای ۴، با مشاركت چند نهاد و سازمان تدارك دیده شده، گفت: این مراسم ادای احترام به مردانی است كه با دستان باز رفتند شهادت را انتخاب كردند و دستان بسته‌شان نشان از اراده بزرگ و شكست‌ناپذیربودنشان است.
وی ادامه داد: تلاش دشمن این بود كه وقتی خبر پیدا شدن این ۱۷۵ شهید منتشر شد، فرماندهان بزرگ و عظیم ما را تحقیر كنند اما حقیقت این است كه پیروزی در كنار شكست است، تلخی در كنار شیرینی است، از صدر اسلام نیز چنین بوده است

قزوه تاكید كرد: در كنار عملیات موفقیت‌آمیز كربلای ۵ و والفجر ۸ و ... این صحنه‌ها هم وجود داشته، شهدا خودشان به این پیروزی‌ واقفند، عطر و صداقت خودشان را دارند و كسی نمی‌تواند این فضا را خراب كند.

بسیاری از شیعیان مظلوم عراق هم با این وضعیت روبه‌رو بودند چون شیعه بودند و نمی‌خواستند روبه‌روی مردم ما بایستند و بجنگند. ما دشمن واحدی داشتیم به نام صدام و امریكا. مردم ما امروز هم بیدارند و اجازه نمی‌دهند چنین تفرقه‌ای ایجاد شود

مدیر مركز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری با بیان این كه عده‌ای می‌خواهند این كار را به گردن مردم عراق بیندازند، گفت: بسیاری از شیعیان مظلوم عراق هم با این وضعیت روبه‌رو بودند چون شیعه بودند و نمی‌خواستند روبه‌روی مردم ما بایستند و بجنگند. ما دشمن واحدی داشتیم به نام صدام و امریكا. مردم ما امروز هم بیدارند و اجازه نمی‌دهند چنین تفرقه‌ای ایجاد شود، تلاش می‌شود بگویند این افراد را مردم عراق كشتند در حالی كه مردم ما آگاهند، بیدارند، راه شهدا را ادامه می‌دهند و می‌دانند مسئول اصلی این حوادث امریكاست. پس از آن علیرضا قزوه شعری در وصف شعرا خواند و همچنین شعرای جوان و شناخته‌شده دیگر نیز در وصف شهدا و به‌ویژه شهدای غواص عملیات كربلای ۴ شعرخوانی كردند. همچنین سه نفر از دلاوران دفاع مقدس كه در عملیات گوناگون حضور داشته و از غواصان بودند، به بیان خاطراتی از شرایط عملیات پرداخته و بر رشادت‌ها، توانایی‌ها و دلیری‌های این شهیدان تاكید كردند. آقایان مهدی رضایی، جعفری و كافی، رزمندگانی بودند كه با خاطرات شنیدنی از جنگ تحمیلی، حاضران را به جبهه‌های نبرد بردند و آن صحنه‌ها را برایشان به تصویر كشیدند. در انتها نیز، گروه مدیحه‌سرایی محراب، با خوانش اشعار مذهبی و در رثای شهیدان فضایی معنوی به جمع بخشیدند.

شاعران و مدیحه سرایان در این برنامه اشعار خود را قرائت كردند.

شعرعلیرضا قزوه: 
در خیابان رودی از رنگین‌كمان آواز می‌خواند
 آسمان دف می‌زند با هفت دست سبز و پنهانی
مردگان و زندگانش گرم هم خوانی
كاش برگردند یك شب
آسمان مردان خاكی پوش
صبح رویانی كه در باران آتش چهره می‌شستند
كاش برگردند
دستمال خونشان را روی فرق چاك‌چاك خاك بگذارند
ناگهان در ناگهانی از گل و لبخند باز می‌گردند
زخم‌های بی‌صدا گل می‌دهند، تن‌های بی سر،گل
دست‌ها گل می‌دهد پای برادر، گل...
 
شعر محسن كاویانی:
 
با هم كلاسی‌های خود رفت و با خیل مردان شهید آمد
حالا شبیه روز میلادش در بین قنداقی سفید آمد ...
 
میلاد عرفان‌پور دیگر شاعر حاضر در این مراسم بود كه شعر خود را با این دو بیت آغاز كرد:
 
امروز امید دل تنگی هستی
لبریز عروج سرخ رنگی هستی 
آغوش برای اشتیاقم وا كن
ای آب! چه تابوت قشنگی هستی
 
و سپس خواند:
 
ما سینه زدیم بی‌صدا باریدند
از هر چه كه دم زدیم آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند
محمدعلی مودب شاعر دیگری بود كه شعر خود را اینگونه خواند:
 
 سكوت وارم و دانی كه حرف ‌ها دارم
بسا حكایت ناگفته با شما دارم
 
پر از شكایتم از كربلای چار به بعد
و از شكفتن گل ‌های بی قرار به بعد
 
مرا مبین كه چنین آب رفته لبخندم
هنوز غرقه امواج سرد اروندم
 
هنوز در شب والفجر هشت مانده دلم
كه از رها شدن دست همرهان خجلم
 
در این شبانه كه غواص درد مواجم
به دستگیری یاران رفته محتاجم
 
اگرچه دور گمانم نبود دیر شوید
قرار بود شهیدانه دستگیر شوید
 
جهان همیشه همین است موج از پی موج
گذشتنی است شهیدانه فوج از پی فوج  ....
 
سپس سعید حدادیان كه در جلسه حضور داشت شعر خود را خواند:
 
باید به درگاهت پناه آورد
درمان دیرین منی ای درد
 
از زخم‌های كهنه حسرت
باید لباس نو به دست آورد
 
با دست بسته گوهر خود را
در باطن این خاك پیدا كرد
 
چشم انتظار روز محشر بود
آتش به دل چون خاك‌های سرد
 
ای یوسف افتاده در چاهم
یعقوب شد فریاد من برگرد ...
در پایان برنامه علی انسانی شاعر پیشكسوت آیینی، شعر خود را چنین خواند:
 
مگو بدن، ز تن جبهه جان در آوردند
به جای اشك، جگر از نهان در آوردند
 
وطن پر از گل پرپر شده است و عطرآگین
ز دشت لاله ز بس ارغوان آوردند
 
شما گروه تفحص به خاك بنویسید
دُر از خزانه این خاك‌دان در آوردند
 
زمین ز مین پر و اینان ز من سفر كردند
  ز آسمان سر از این آستان در آودند
 
همین تبار تبری تبر به دوش شدند
دمار از  بت و از بتگران در آوردند
 
حرامشان كه شكم‌بارگان فرصت جوی
تنور گرم شما بود و نان در آوردند
 
و من به جیب سر و سر به زیر كاین مردان


منبع: پایگاه خبری حوزه هنری